اتفاقات این چند روز از دید عدهای پشت پردههایی هم دارد. پشت پردههایی که برخی امروز را وادار کرده تا از استعفای حسن روحانی به عنوان تنها راه چاره حل نارضایتی معیشتی و اقتصادی مردم بگویند. اما آیا واقعا این طرح برای حل مشکلات مردم است یا اهداف و امیال سیاسی؟ این چند روز روزهای سختی برای حسن روحانی بود که اگر نبود او دردوروز، اندازه تمام این ماهها در تلویزیون ظاهر نمیشد تا با مردم سخن بگوید. در کنار این روزهای سخت، بسیاری عملکرد او را هم در قبال اعتراضات و نارضایتیهایشان زیر ذره بین گرفتهاند، تا اینکه ببینند وی در چنین شرایطی چگونه عمل میکند. رویکرد روحانی پس از وقایع اخیر اما تنها سوال این روزها نیست. چرا که به نظر میآید تاریخ ارتباط برخی مردم و اصلاح طلبان نیز از این تاریخ به بعد دگرگون خواهد شد و سر و شکلی متفاوت به خود میدهد. درباره همه این مسائل با صادق زیبا کلام استاد دانشگاه و فعال سیاسی دگراندیش به گفتگو نشستیم.
آقای زیباکلام! اخیراً عدهای از دانشگاه امام صادق (ع) بیانیهای داده و خواستاراستعفای روحانی شده اند، پیشتر نیز برخی از اصولگرایان تنها راه پاسخگویی به مطالبه معیشتی و اقتصادی اخیر مردم را استعفای او دانستند. از دیدگاه شما وقتی در چنین برههای مسئله استعفای رئیس دولت مطرح میشود، نشانگر چیست؟
مشکل اساسی برخی افراد خاص این بود که امیدوار بودند خواستههای اخیر لبه تیغ تیز خود را به سمت آقای روحانی و دولت بگیردو همه شعارها علیه سیاستهای اقتصادی روحانی شوند. آنها میخواستند شعارها بر علیه روحانی تبدیل شود، اما این اتفاق در عمل نیفتاد و شعارهای علیه روحانی در همان ابتدا به حاشیه رانده شد و جایش را متاسفانه به شعارهای ساختارشکنانه داد. اکنون که اهداف آنها در این امر به بارننشسته، میخواهند سیاست خود را با مطرح کردن استعفای روحانی تداوم دهند. مطرح شدن استعفای روحانی القای این مطلب است که همه مشکلات ایران از سوی دولت اوست. با این مضمون که اگر رئیسجمهور کنار رود همه مشکلات به بار آمده حل خواهد شد و همه این ناکارآمدیهای ساختاری نتیجه بیکفایتی دولت است.
در این چند روز نوع عملکرد و برخورد حسن روحانی و دولت هم قابل بحث است. عملکرد روحانی دراین یک هفته و واکنشهایش را چگونه ارزیابی میکنید؟
در اینجا دو موضوع را باید بررسی کرد. یکی عملکرد حسن روحانی در قبال حوادث اخیر یعنی یک هفته گذشته است و یک سوال دیگر عملکرد روحانی از خرداد و تیر امسال؛ یعنی طی ۶ ماهه گذشته است.
در مورد عملکرد دولت روحانی در این یک هفته ناآرامی باید یادآور شد که دولت تنها بخشی از مسئولیتهای این امور را در اختیار دارد، ما میدانیم که چنین تصمیماتی معمولا در شورایعالی امنیت ملی گرفته میشود.
اما در خصوص ارزیابی از عملکرد روحانی باید گفت قطعا روحانی در عملکرد ۶ ماهه گذشته چندان موفق نبوده و بودجه او نیز با نواقص زیادی همراه است. همه میدانند که مثلا بخشهای فرهنگی مربوط به تبلیغات در امور خاص بودجه تخصیص داده شده بسیار قابل توجهاند. ولی قرار به حذف یارانه سی و چهارمیلیون نفر و یا افزایش مالیات و... است.
در مورد لایحه بودجه، سوال اصلی اینجاست که اگر ما بودجه کشور را یکصد تومان فرض کنیم، چه قدر از این مبلغ در اختیار دولت روحانی است و چه قدر خارج از اختیار او و مربوط ارکانهایی که ارتباطی با دولت ندارند. نقطه ضعف روحانی همین است؛ اینکه او با مردم شفاف سخن نگفت. تا وقتی ندانیم چه در بحث بودجه، چه در سیاستهای خارجی و نظامی، تا چه میزان آقای روحانی تصمیم میگیرد، نمیتوانیم بگوییم روحانی تا چه میزان مسئول است! ما باید از آقای روحانی به اندازه اختیاراتش از او انتظار داشته باشیم؛ انتظاراتی که اکنون نمیدانیم چه قدر باید باشد؟ به عبارتی مثلا در بحث بودجه اگر میدانستیم که از کل درآمد کشورx مقدار در دست دولت است به اندازه همان «xمقدار» از او انتظار میداشتیم.
روحانی دو بار در مورد مسائل اخیر با مردم تلویزیونی صحبت کرد، او از پشت پردههایی خبردادکه فعلا راجع به آن حرف نمیزند(!) آیا محافظهکاری او و این نحوه گفتگو با مردم را صحیح میدانید؟
از ۲۹ اردیبهشت ۹۶ تا به امروز روحانی حتی یکبار هم با مردم روشن صحبت نکرد؛ چه دو باری که در تلویزیون صحبت کرد وچه در اتفاقات اخیر که به صورت ضبط شده اظهاراتش از صدا و سیما پخش شد.
فکر میکنید چه قدر در چنین شرایطی گفتگوی زنده تلویزیونی با مردم ضروری است؟ و اینکه روحانی بدون محافظه کاری پشت پردهها را بگوید تا چه میزان کمک به حل مشکلات اخیر میکند؟
روحانی نه تنها درباره سیاست خارجی و وضع بودجه باید شفاف صحبت کند بلکه او باید به عنوان رئیسجمهور خیلی صریح و صادقانه، راجع به مسائل و سیاستهای داخلی نیز با مردم حرف بزند.
با این اوصاف سال ۱۴۰۰ چه خواهد شد؟
شما سال ۱۴۰۰ را رها کن!مطمئن باشید سال۱۳۹۸ یعنی دو سال دیگر که انتخابات مجلس خواهد شد با کمال تاسف «تکرار میکنم» بههیچ وجه نتیجه سال ۹۴ را به بار نخواهد آورد.
امکان دارد سرخوردگان از اصلاحات به سمت اصولگرایان حرکت کنند؟
خیر! به سمت اصولگرایان هم نمیرویم آنچه روی میدهد این است که برخی از مردم که از اصولگرایان در سال ۷۶ عبور کردند، اکنون بعداز ۲۰ سال از آن واقعه در سال ۹۶ از اصلاح طلبان عبور کردند.
از دیدگاه شما لزوم برگزاری یک تجمع قانونی و صدور مجوز از سوی وزارت کشور در چنین شرایطی لازم است؟ و یا اینکه معتقدید این موضوع باعث تشدید اوضاع میشود.
برگزاری یک راهپیمایی مجوزدار چیزی را عوض نمیکند. برای آنکه خواستههای تجمعکنندگان خواستههای متفرق و برخی تحقق نیافتنی است.
پس شما با دادن مجوز برای این تجمعات موافق نیستید؟
موافق هستم. اما دادن مجوز چیزی را عوض نمیکند مطمئن باشید شعارهای ساختارشکنانه را نمیتوان در چارچوب قانون و مجوز ابراز کرد.
اخیرا وزارت کشور نشستی با دبیران کل احزاب داشته است. این موضوع تا چه میزان میتواند مفید باشد؟
فایدهای ندارد، احزاب اصولگرا که نزد مردم اعتباری ندارند، احزاب اصلاح طلب نیز اعتبار خودشان را از دست دادند بنابراین، اینکه احزاب بخواهند بگویند مردم چه کار کنید چه کار نکنید کسی به حرف آنها گوش نمیدهد.
در چنین شرایطی عملکرد صدا و سیما را چهطور ارزیابی میکنید؟
یادمان باشد صدا و سیما نباید به گونهای عمل کند که مردم را به سمت بیبیسی فارسی، شبکه من و تو و تلگرام سوق دهد. اگر صدا و سیما توانسته بود اندکی، مفید عمل کند توجه حداقل بخشی از مردم به سمت صدا و سیما جلب میشد.
برای آنکه ما بتوانیم اعتراضات مدنی و در چارچوب قانون داشته باشیم باید چه کنیم؟
باید احزاب و تشکلهای واقعی در کشور را شکل داده و به آن بها بدهیم، باید این حزبهای سیاسی مستقل بوده و حاکمیت قانون و دموکراسی حضور داشته باشد در غیر این صورت با وضعیت یک جامعه بیمار سیاست زده مواجه خواهیم بود.
- 9
- 4