رویداد۲۴،در ابتدای هفته جاری و با حکم رهبر انقلاب، حجتالاسلام حاجعلیاکبری جایگزین حجت الاسلام تقوی در شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور شد و حکم ریاست آن شورا را دریافت کرد.
انتصابی که پایان بخش دوران مدیریت طولانی مدت و پر حرف و حدیث و دارای فراز و نشیب های فراوان سید رضا تقوی بر مجموعه شورای سیاستگذاری ائمه جمعه است و نوید بخش آغاز راهی جدید و البته آسیب شناسانه نسبت به وضعیت فعلی نهاد نماز جمعه در کشور و مقایسه آن با دوران اوج این نهاد در سالیان نه چندان دور.
شاید اگر آقای تقوی بخواهد گزارشی اجمالی از عملکرد نهاد تحت مدیریت خود در طی قریب به هجده سال ریاست را اعلام کند به جملاتی با این مضمون خواهد رسید: « دستاورد مدیریت من آنست که نهاد نماز جمعه را از جایگاه مرجعیت عمومی و تبلور وحدت اجتماعی، به جایگاه نزاعات سیاسی و گسترش تفرقه در میان مردم تبدیل کردم و توانستم از تعداد نمازگزاران جمعه به صورت قابل توجهی بکاهم.»
واقعیت آنست که حال عمومی نهاد نماز جمعه در کشور بسیار وخیم است و از علائم مهم آن نیز حضور کمرنگ مردم مسلمان کشور در این اجتماع سیاسی و عبادی است؛ چراکه بسیاری از امامان جمعه کشور به واسطه علاقه مندی به برخی گروه ها و جناح های سیاسی و به واسطه دشمنی یا تضاد منافع با برخی دیگر از سیاسیون و گروه های منتسب به جناح رقیب که در کشتی انقلاب سوار هستند، به تخریب و هجمه روی آورده و تلاش می کنند با تبدیل شدن به تریبون جناحی خاص، رقیب را به گوشه رینگ برده و از میدان رقابت خارج کنند.
مردم مسلمانی که در طی حدود دو دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نماز جمعه را سنگر وحدت میان احزاب و گروهها و منشا تداوم همکاری دولت و مردم برای پیشبرد اهداف نظام اسلامی می دیدند، به ناگاه و در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶، متوجه برخی تغییرات در اعلام مواضع امامان جمعه شدند و این چنین بود که بانگ جرسی به پا خواست که نمایانگر تغییر رویه نهاد مذکور بود. زین پس ائمه جمعه به نحوی خطبه خواندند که محتوای آن، حمله به اقدامات دولت مستقر و تمامی اعوان و انصار اصلاح طلبان بود.
با انتصاب سید رضا تقوی به ریاست شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، روند ایراد خطبه های یکسویه و جناحی سرعت گرفت و برای محکومیت اصلاح طلبان و شکست دولت و مجلس اصلاح طلب، از هیچ اقدامی فروگذار نشد و حتی از کاریکاتورهای منتشر شده در رسانه های اصلاح طلب نیز سوژه برای طرح در خطبه ها ساخته می شد. اما آنان از رشد اقتصادی هشت درصد، از تورم پایین، از نقدینگی کم، از صندوق ذخیره ارزی سرشار، از فساد اندک و از خدمات اصلاح طلبان، چیزی نگفتند و مدام از فضای باز در جامعه و دانشگاه، ابراز نگرانی کردند.
با پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴، انقلابی در خطبه های سیاسی نماز جمعه رخ داد و زین پس، تعریف و تمجید از شخص رئیس جمهور و اقدامات انقلابی آن به محور اصلی بیانات تبدیل شد. چنان او را به عرش بردند که خودش نیز باورش شد و هاله نور دید، از نامه ای که به رئیس جمهور آمریکا نوشته بود سخن ها گفتند و خواستار تدریس آن در مدارس شدند، و از بازگرداندن انقلاب به ریل اصلی، اظهار خشنودی کردند. در ایام منتهی به انتخابات ۸۸، خطبه های نماز جمعه در نقش ستاد احمدی نژاد و در حکم تریبون او عمل کردند و از هیچ اقدام حمایتی فروگذار نشد؛ به همان نحو که در موضوع تخریب رقبای او، کوتاهی نکردند.
هشت سال از احمدی نژاد حمایت کردند؛ حتی در دورانی که نشانه های «تُف سر بالا بودن» او نمایان شده بود، اما آنان از خالص اشتغال صفر، از تورم ۴۶ درصدی، از رشد منفی، از نقدینگی فراوان و از اثرات مخرب دوران هشت ساله دولت اصولگرایان، دم نزدند و روزه سکوت اختیار کردند.
با روی کار آمدن حسن روحانی در سال ۱۳۹۲، دور جدیدی از مقابله با اقدامات دولت و هجمه بر رئیس جمهور در دستور کار قرار گرفت. بسیاری از ائمه جمعه کوشیدند ضمن ایجاد فضای ناامیدی نسبت به دولت اعتدال، نسبت به اقدامات آن نیز فضای بدبینی بسازند تا اولین دولت تک دوره ای در کشور، دولت حسن روحانی باشد.
مردم و به خصوص جوانان، با چشمان خود دیدند اقدامات چند سال اخیر ائمه جمعه در مواجهه با دولت منتخب مردم را و به ویژه دیدند اقدامات دولت ستیزانه ماه های اخیر آنان را که هموار کننده برخی تجمعات و اتفاقات بعدی بود. مردم با چشمان خود دیدند سیاست های شورای سیاستگذاری ائمه جمعه را که چگونه آتش حمله به رئیس جمهور منتخب و دولت اعتدال را در نمازهای جمعه، شعله ور کرد و موجب کاهش حضور مردم در اقامه این فریضه اجتماعی شد.
هنگامی که یکی از امامان جمعه، توبه در قبال معصیت هایی از قبیل زنای محصنه و مصرف مشروبات مست کننده را قابل پذیرش بداند ولی اقداماتی که منجر به روی کار آمدن اصلاح طلبان شده است را گناهانی نابخشودنی بداند، آیا نمایانگر آن نیست که منافع جناحی و شخصی را بر هر موضوع دیگری ترجیح داده است؟ هنگامی که یکی از ائمه جمعه، تیم مذاکره کننده هسته ای را در ردیف قاتلان شهدای هسته ای به شمار آورد، آیا نمایانگر آن نیست که به واسطه لغو تحریم، منافعش به خطر افتاده است؟ و هنگامی که یکی از ائمه جمعه، نماد سبز و بنفش را همانند پرچم روسپیگری در دوران جاهلیت بیان می کند آیا نمایانگر فشار فراوان وارد شده از ناحیه مردم بر او و منافعش نیست؟
از آقای حاج علی اکبری انتظار می رود رویه غلط دو دهه اخیر را اصلاح کند؛ رویه غلطی که منجر به حذف بزرگمردان آزاده ای همچون آیت الله هاشمی رفسنجانی از جمع ائمه جمعه شد، همان رویه غلطی که با جایگذاری تفرقه به جای وحدت، روز به روز از جمعیت نمازگزاران جمعه کاسته است و آینده مناسبی را برای این نهاد با سابقه، نوید نمی دهد.
- 12
- 2