محمد سروش محلاتی استاد حوزه علمیه و پژوهشگر مسائل فقهی معتقد است که تشویق و ترغیب به حجاب و استفاده از شیوهها و روشهایی که به تقویت حجاب در جامعه میانجامد، از مسئولیتهای دولت اسلامی است ولی مسئولیت دولت ملازمهای با بهکارگیری روشهای تند و یا اعمال مجازات نسبت به متخلفان ندارد. در ادامه مشروح گفت وگوی اعتمادآنلاین با این استاد حوزه علمیه را درباره نحوه مواجه حکومت اسلامی با حجاب را می خوانید:
به نظر شما حجاب یک مسئله فقهی و دینی است یا یک مسئله حکومتی؟
درباره حجاب از سه جهت میتوان بحث کرد: اول حکم شرعی حجاب و محدوده آن که بحثی صرفاً فقهی است و البته فقها نظرشان دراینباره روشن است و پوشش غیر از وجه و کفین را بر زنان واجب میدانند. دوم مسئولیت حکومت در برابر حجاب و دیگر احکام فقهی، که آن هم بحث فقهی است هرچند میتوان به شکل غیر فقهی هم مطرح کرد و سوم شیوه ورود حکومت به موضوع حجاب که اصلاً بحث فقهی نیست.
جهت دوم بحث یعنی مسئولیت دولت درباره حجاب چه مبنایی دارد؟
اگر حکومت دینی را بپذیریم، قهرا حکومت در برابر احکام شرعی و اجرای آن مسئولیت پیدا میکند، لذا اجازه عرضه آشکار مشروبات الکلی را نمیدهد و شارب خمر را مجازات میکند، و یا با روزهخواری علنی برخورد میکند، رعایت حجاب با بقیه احکام فرقی ندارد و اگر حکومت در قبال اجرای احکام الهی مسئولیت ندارد، پس ما به تعریف جدیدی از حکومت دینی میرسیم و باید توضیح دهیم که بین این حکومت و حکومت غیر دینی چه تفاوتی وجود دارد؟
درباره حجاب حکومت چه نقشی میتواند ایفا کند، آیا این بدان معناست که حجاب را اجباری کند؟
تشویق و ترغیب به حجاب و استفاده از شیوهها و روشهایی که به تقویت حجاب در جامعه میانجامد، از مسئولیتهای دولت اسلامی است ولی مسئولیت دولت ملازمهای با بهکارگیری روشهای تند و یا اعمال مجازات نسبت به متخلفان ندارد. اجبار در اینجا دلیل خاص فقهی ندارد و کسی که آن را تأیید میکند نمیتواند مستند فقهی ارائه کند بلکه میتواند استدلال اجتماعی یا تربیتی بیاورد که چنین کاری مفید یا لازم است.
شیوههای مختلفی برای گسترش حجاب وجود دارد، آیا شما اجبار و زور را هم یک شیوه میدانید؟
در پاسخ به سؤال اول، اشاره کردم که این بحث فقهی نیست. برای شما مثال میزنم، پدر و مادر در محیط خانواده، نسبت به پرورش اخلاقی و دینی فرزندان خود مسئولیت دارند، و نمیتوانند نسبت به عدم اجرای دستورات دینی بیتفاوت باشند. این یک حکم فقهی است یعنی اصل مسئولیت والدین در قبال مسائل دینی. ولی شیوه انجام این مسئولیت فقهی نیست، یعنی فقیه نمیگوید با تشویق و یا تنبه، با اخم کردن و یا لبخند زدن. اینجا جای ورود کارشناسان تربیتی و روانشناسان است که شیوههای موفق و مؤثر را با شناختی که از محیط خانواده و فرزندان دارند، به شما توضیح دهند.
در مسئله حجاب هم فقیه نمیگوید که امروز کدام شیوه مفید و مؤثر است، او چون متخصص امور اجتماعی نیست، تشخیص موضوع را به جامعه شناسان و روانشناسان محول میکند و آنها باید پاسخ دهند که آیا روش اجبار، شیوه موفقی برای انجام مسئولیت این حکومت است؟ فلذا به نظر بنده استناد به فتوا برای تنبیه بدنی فرزند، بدون در نظر گرفتن نظر روانشناسان کاملاً غلط است، و هم چنین استناد به فتوا برای اجباری کردن و مجازات کردن یک فرد متخلف از وظایف دینی بدون در نظر گرفتن نظر کارشناسان امور اجتماعی بیمورد است. بنده متأسفم که در این زمینه کمتر نظر کارشناسان دلسوز و متعهد مطرح میشود.
- 16
- 4