در آستانه سال جديد، نگاهي به تحولات يك سال اخير از بالاگرفتن خشونت خصوصا از سوي معترضان سياسي و اجتماعي حكايت دارد كه شايد آخرين نمونه آن، درگيري دراويش گنابادي با نيروهاي انتظامي بود. براي بررسي ابعاد اين تحول اساسي در نحوه بيان مطالبات و اعتراضات مدني بهسراغ جليل رحيميجهانآبادي،از اعضاي هياترييسه كميسيون قضايي و حقوقي و رييس فراكسيون اهل سنت مجلس رفتيم و نظرات اين نماينده اصلاحطلب را درباره علت اين تفاوت جويا شديم.
منتقدان جمهوري اسلامي در ٤٠ سال گذشته همواره اعتراضاتشان را مطرح كردهاند اما شيوه اعتراضها هيچگاه اينطور خشن نبود؛علت اين تغيير مشي چيست؟
اولا اينكه فضاي رواني سنگيني توسط شبكههاي مجازي به وجود آمده و اين شبكهها همواره در حال تبليغ هستند. بزرگي ميگويد «احساس فقر از خود فقر بدتر است.» شاهديم مدام به جامعه القا ميشود كه ما به بنبست رسيدهايم و اين احساس ناخوشايندي براي مردم ايجاد كرده است. البته كه ما در كشورمان همچون همه كشورهاي در حال توسعه مشكلاتي داريم.
با نگاهي به تاريخ ٤٠ ساله جمهوري اسلامي، ميبينيم حداقل ٨ سال در جنگ منطقهاي درگير بوديم و ميلياردها دلار از پول مملكت به باد رفت. ما تحت فشار شديدترين تحريمهاي بينالمللي بوديم. اما واقعيت اين است كه هماكنون وضعيت عمومي كشور به لحاظ امنيتي، اجتماعي و فرهنگي در حدي كه القا ميشود، بد نيست. امروز فعاليت گروههاي ضدانقلاب به اوج خود رسيده است. برخي كشورهاي منطقه به دليل مشكلشان با ما، از اين گروهها حمايت امنيتي، اطلاعاتي و مالي ميكنند.
نقش مديريت داخلي در اين شرايط چقدر است؟
البته كه دلايل ديگري هم وجود دارد كه بايد ازطريق واكاوي و نگاه درونسيستمي تحليل شود. بايد ببينيم، كجا ميتوانستيم پاسخ بدهيم و نداديم! كجا ميتوانستيم مشكلي را حل كنيم و نكرديم! ظرفيتهاي نظام و قانون چگونه است و به چه مسائلي ميتوانيم ورود كنيم. آن بخشهايي هم كه نميتوان ورود كرد را با مردم صادقانه و شفاف درميان بگذاريم. من به اين اصل معتقدم كه اگر مردم صادقانه و شفاف از ما بشنوند كه چرا فلان مشكل حل نميشود، با ما همراهي ميكنند اما وقتي واقعيت را به مردم نميگوييم و صداوسيما طوري جلوه ميدهد كه گويي مملكت، گل و بلبل است يا برخي مسوولان به نحوي صحبت ميكنند كه انگار مردم خيلي چيزها را متوجه نميشوند، وضع همين خواهد بود.
طبيعي است كه در چنين شرايطي به مردم برميخورد. مردم ما آگاه هستند و جزو پيشروترين مردمان در خاورميانهاند. زماني كه ما ملي شدن صنعت نفت را شروع كرديم، هيچ كشوري در منطقه در اين ديدگاهها و فازها نبود كه به سمت ملي كردن صنايع و مخالفت با قدرتهاي استعماري برود. زماني كه انقلاب اسلامي اتفاق افتاد، با فاصلهاي تقريبا ٤٠ ساله بهار عربي رخ داده و مردم اين كشورها با ديكتاتورها مقابله ميكنند.
ما ملت پيشرويي در خاورميانه هستيم و ملت خيلي بيشتر از مسوولان متوجه مشكلات و مسائل هستند؛ منتها تحت بمباران شديد رواني و فرهنگي قرار داريم. راهكار مقابله با آن هم بالابردن توان پاسخگويي و صادقانه رفتاركردن و گفتن واقعيتها به مردم است و درعين حال تكيه بر قانون. نبايد مردم و مسوولان به اين سمت و سو بروند كه مشكلات را كف خيابان حل كنيم. اين به نفع كشور نيست.
به سياهنمايي در فضاي مجازي اشاره كرديد، نقش صدا و سيما را در حوزه دفاع از دستاوردها و برخورد با مشكلات چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به قول مرحوم دكتر شريعتي «وقتي ميخواهي كسي را خراب كني، از او بد دفاع كن!» صداوسيما بهشدت از نظام بد دفاع ميكند. نظام ما هم عملكرد قابل دفاعي دارد و هم آرمانهايي قابل دفاع. اما صداوسيما آنچنان از نظام بد دفاع ميكند كه حتي كساني كه حاميان انقلاب و نظام هستند نيز دچار ترديد ميشوند. اين موضوع به ضعف صداوسيما و شبكههاي دولتي و حكومتي بازميگردد كه توان دفاع مناسب را ندارند و بخشي هم به فشار و هجوم تبليغات رسانههاي خارجي. اين رسانهها مدام تكرار ميكنند كه رودخانهها و درياچهها خشك شد، ابرها بارانزا نيست و...
هيچ بخشي از اين خشم، واقعي نيست؟
من از شما سوال ميكنم؛ خشكسالي در كشورهاي اطراف و حتي ايران چقدر تقصير حكومت است، چقدر به دليل پارازيت ماهوارهها است! اين چه حرفهايي است كه به خورد مردم ميدهند. واقعيات را بايد پذيرفت. جهان وارد پروسه خشكسالي شده. اين بحران جهاني خشكسالي كه به دست حكومت و مسوولان نيست اما اينگونه القا كردهاند كه گويا توطئه مسوولان بوده كه باران نباريده است. ما كشوري هستيم با ظرفيت و جايگاه خودمان، نه بيشتر و نه كمتر.
رفتار و شيوه دفاع صداوسيما از نظام را بدترين نوع دفاع ميدانم. صداوسيما بلد نيست از حقيقت دفاع كند.
بايد چه كار كنند؟
به نظرم بايد دست رسانههاي دلسوز و مردمي را باز بگذاريم. بايد اجازه بدهيم اين رسانهها واقعيات را بيان كنند. صادقانه صحبت و انتقادها را بيان كنند. الان اگر كسي انتقادي دارد، بهجاي اينكه ببينيم انتقادش چيست، فرد منتقد را تحت تعقيب قرار ميدهيم. همه خواستار مقابله با فساديم، اين موضوع مورد تاكيد مقام معظم رهبري، نمايندگان مجلس و دولت و قوه قضاييه است. اما اگر كسي، در دستگاهي فسادي را افشا كند، تحت تعقيب قرار ميگيرد. بخشي از اين مشكلات، در صداوسيما و بخشي در دستگاه قضايي كشور است.
ما هم در مجلس بايد آسيبشناسي كنيم. ما كجا ميتوانستيم پاسخگو باشيم، كجا ميتوانستيم مشكلات مردم را حل كنيم، كجا ميتوانستيم، بشنويم اما نشنيديم، كجا ميتوانستيم قانوني تصويب كنيم يا نظارتي داشتهباشيم و انجام نداديم. اگر ميخواهيم مشكلات را حل كنيم، همه بايد خودمان را آسيبشناسي كنيم. كشورهايي در منطقه داريم كه نهتنها جمهوري اسلامي بلكه نميخواهند ايراني در خاورميانه وجود داشته باشد. فرهنگ ايراني را رقيب خود ميدانند. ملت ايران را تكهپاره ميخواهند. نبايد از اين كشورها توقعي داشت و براي نابودي ما دستشان به هر كاري كه برسد، دريغ نميكنند.
البته كه نميتوان از دشمن توقعي جز دشمني داشت اما آيا اين عزم را در حاكميت ميبينيد كه تغييري ايجاد كند؟
متاسفانه اين عزم را نميبينم؛ چراكه هنوز بخشهايي از مسوولان باور ندارند مردم مشكلاتي دارند. باور ندارند مردم حرف دارند. وقتي حرف مردم را ميشنويم، بايد به دنبال حل آن برويم. به همان ميزان كه سياهنمايي اشتباه است، نديدن واقعيتهاي جامعه، نشنيدن حرف مردم، نديدن مشكلات مردم هم اشتباه محسوب ميشود. مردم مشكل معيشتي دارند و با ركود اقتصادي دست و پنجه نرم ميكنند. مردم در حوزه گرفتن تسهيلات با هزاران سد مواجه هستند. سيستم بانكي ما سيستمي سراسر ايراد است. بايد واقعيات را بپذيريم و صادقانه با مردم صحبت كنيم. مردم از طرفي شاهد رفتار غيرصادقانه ما هستند و ازطرفي ميبينند درحالي ميگوييم براي افزايش حقوق معلمان پول نداريم كه به راحتي هزاران ميليارد اختلاس ميشود.
نظام ما ديني است و بر پايه دموكراسي و مردمسالاري ديني شكل گرفته است. اين را بايد به هر شيوه ممكن حفظ كرد. اگر اين فرصت را از دست بدهيم و خداي ناكرده نظام و كشور دچار مشكل شود، آنقدر دشمنان براي تكه پاره كردن اين كشور دندان تيز كردهاند كه نه من و نه شما و نه هيچ دلسوزي نميتواند براي كشور كاري انجام دهد. الان ٤ نفر ميآيند داخل خيابان، هزار نفر اطلاعيههايي صادر ميكنند كه مشخص نيست در اين ٤٠ سال كجا بودهاند. منافقيني كه عليه اين ملت جنگيدهاند، سلاح به دست گرفتهاند و فرزندان اين ملت را كشتند، به عنوان دلسوز خودشان را جا ميزنند. سلطنتطلباني كه سابقهشان مشخص است و به جز مزدوري امريكا و سرافكندگي و در دوران آنها اختيار آب خوردن هم از خود نداشتند، وارد گود ميشوند.
راهحل چيست؟!
ما اين مشكلات را پشت سرميگذاريم؛ معتقدم با اصلاحات درونسيستمي ميتوانيم مشكلات را حل كنيم.
در چنين شرايطي پيشبينيتان براي سال آينده چطور است؟
هر آيندهاي و هر گذشتهاي ساخته دست ما انسانهاست. ما بايد اراده كنيم و از اراده ديني و نظام مردمسالاري دفاع كنيم، ايرادات را برطرف كنيم، نقاط ضعف را برطرف كنيم. از حيثيت و موجوديت و تماميت ارضي خود در جهان دفاع كنيم. ما اين اراده را داريم اما اينكه چه سرانجامي منتظر ما است، خدا ميداند.
- 16
- 1