محمدرضا بادامچی، نماینده تهران و نایب رییس کمیسیون اجتماعی جزو آن دسته نمایندگانی است که در کنار دغدغههای اجتماعی همیشه دغدغه مبارزه با فساد را داشته و راه حل خروج از این بحران را شفافیت و پاسخ به موقع مسئولان میداند. در همین رابطه و طی دعوتی که صورت گرفت ایشان به دفتر پایگاه خبری رویداد۲۴ آمدند تا گفتوگویی تفصیلی را با ما داشته باشند.
این نماینده مجلس در گفتوگو با رویداد۲۴ عنوان میکند که در کشور و در تمام موضوعات دارای قانونهای خوبی هستیم و خیلی احتیاجی به تصویب قانون جدید نداریم مگر آنکه اتفاق خاصی در کشور بیافتد که نیاز باشد برای آن قانونی را تصویب کنیم.
***
اهم صحبت های محمدرضا بادامچی:
اکنون نیاز است که نمایندگان، عمده وقت خود را در بخش نظارت بگذارند، آن هم نظارتی که توام با تعارف با دولت نباشد
کشوری توسعه یافته تلقی میشود که دستگاه قضایی آن به عنوان دستگاهی ناظر و عدالت محور در روال و روند خود یک بازنگری و شفافیتی را صورت دهد
امروز مردم مطالبهگرتر از گذشته شدهاند و نقش شبکههای اجتماعی در این مطالبهگری بسیار پررنگ است
شاید غافل ماندن مجلسیها در برخی مواقع باعث رشد این فساد در کشور شده است. در کل باید بگویم همه باید قبول کنیم که در اجرای وظایف خود خوب عمل نکردیم
با شرایط موجودی که کشور ما دارد نظارت بر قوه قضاییه کمی سخت است
متاسفانه در دو سال آخر دولت دهم ما شاهد ۱۰۰ میلیارد دلار واگذاری اموال دولتی بودیم. صندوق فولاد هم به یکباره خالی شد و ۸۶ هزار نفر که مستمریبگیر این صندق بودند بلاتکیف ماندند
روند قانونگذاری و نظارتی در کشور طولانی است و خیلی سریع صورت نمیگیرد. یعنی الان قوانین اینطوری وضع نشده که نمایندگان سریع دست چند نفر را بگیرند و آنها را بابت عملکردشان مواخذه کنند
من معتقدم اگر مسائل اجتماعی در کشور حل شود و تبعیضها کمتر شود فضا خیلی بهتر میشود و جوانان در آن صورت رغبت بیشتری برای زندگی در ایران پیدا میکنند
***
نگران نیستید؟
نگران برای چی ؟
نگران آینده ایران؟
چرا اتفاقا خیلی نگران هستیم. بزرگترین نگرانی ما نمایندگان این است که قوانینی را در مجلس مصوب میکنیم اما متاسفانه کسی از اجرای آن نمیپرسد. در برخی مواقع از تصویب این قوانین زمان زیادی هم گذشته اما التزام در اجرای آنها دیده نمیشود. به طور مثال قانون هوای پاک یکی از آنهاست که هنوز هیچ آیین نامهای برای آن نوشته نشده است.
مقصر کیست؟ آیا نمایندگان نباید نقش نظارتی خود را درست انجام دهند؟
درست است، مجلس هم در این راستا تقصیر دارد. به نظرم خیلی نیازی به تصویب قوانین در مجلس نیست؛ الان در تمام موضوعات دارای قانونهای خوبی هستیم مگر آنکه اتفاق خاصی در کشور بیافتد که نیاز باشد برای آن قانونی را تصویب کنیم. اکنون نیاز است که نمایندگان، عمده وقت خود را در بخش نظارت بگذارند، آن هم نظارتی که توام با تعارف با دولت نباشد. وقت آن رسیده که تک تک موضوعات را روی میز بگذاریم و از دولت بخواهیم و بپرسیم که تاکنون چه کردهاند. من فکر میکنم اگر این روال در دستور کار نمایندگان قرار بگیرد، بهره بیشتری برای کشور خواهد داشت تا اینکه بنشینند و قانونهای جدیدی را به تصویب برسانند.
افزایش رانت، فساد و اختلاس چقدر باعث نگرانی شما در رابطه با آینده ایران شده است؟
اکنون شفافیت لازم در دستگاههای اجرایی کشور وجود ندارد. از طرفی مردم هم به دستگاه قضایی انتقاداتی دارند. حقیقتاً این یک نگرانی بزرگ است. کشوری توسعه یافته تلقی میشود که دستگاه قضایی آن به عنوان دستگاهی ناظر و عدالت محور در روال و روند خود یک بازنگری و شفافیتی را صورت دهد. افزایش نیروهای قوه قضاییه و توجه به کمیت کافی نیست و لازم است کیفیت در این دستگاه بزرگ و با اهمیت تقویت شود. مردم انتظار دارند تمام قوا نسبت به فساد و اختلاس حساس باشند و حقیقتاً انتظار بهجایی هم است. امیدوارم به مرور، نظارتها بیشتر شود تا انشاالله اعتماد مردم به تمام دستگاهها بیش از گذشته شود.
از یک دورهای به بعد رانت، فساد و اختلاس روند رو به رشدی در کشور پیدا کرد. به نظر شما چه اتفاقی افتاد در کشوری که قرار بود گفتمان عدالت محور اسلامی را توسعه دهد در این مسیر قرار گرفت و اکنون شاهد آن هستیم که رهبر معظم انقلاب هم به این روند معترض شدهاند؟
این موضوع دلایل متعددی دارد. یکی از اصلیترین دلایل آن همانطور که گفتم، نبود شفافیت در دستگاههای کشور است. اگر مسئولین بدانند که باید به موقع به مردم پاسخ دهند و رسانهها از پوشش مطالب واهمه نداشته باشند و روی به محافظه کاری نیاورند، بسیاری از مسائل مربوط به این موضوع حل خواهد شد. امروز مردم مطالبهگرتر از گذشته شدهاند و نقش شبکههای اجتماعی در این مطالبهگری بسیار پررنگ است. مسئولین باید بدانند که وظیفه آنها پیدا کردن نقاط تاریک دستگاههای تحت مدیرتشان است و رسانهها هم باید به قدری اعتماد به نفس داشته باشند که نقاط تاریک را رصد کنند. اگر این اتفاق بیافتد بسیاری از فسادها جمع میشود. شاید امروز بواسطه پیشرفت تکنولوژی و آگاهی مردم، فسادها بیش از گذشته برجسته شده است. نظارت دقیق و به موقع مجلس هم میتواند راه مناسبی برای جلوگیری از این فسادها باشد. شاید غافل ماندن مجلسیها در برخی مواقع باعث رشد این فساد در کشور شده است. در کل باید بگویم همه باید قبول کنیم که در اجرای وظایف خود خوب عمل نکردیم. مسئولین باید عادت کنند که همیشه بر منافع مردم تاکید داشته باشند. به نظر عدم حساسیت مدیران بر این موضوع، آفت بزرگی در کشور شده است.
مجلس میتواند بر قوه قضاییه هم نظارت داشته باشد ولی هیچگاه شاهد این اتفاق نبودیم دلیل آن را در چه میبینید؟
با شرایط موجودی که کشور ما دارد نظارت بر قوه قضاییه کمی سخت است. ما عادت نکردیم که وقتی یک موضوعی از ما سوال شد به آن پاسخ درست دهیم. البته این چالش در دیگر دستگاههای اجرایی کشور هم وجود دارد. باید این موضوع را در کشور جا بیاندازیم و نهادینه کنیم که همه باید برای مردم کار کنیم و باید به آنها گزارش دهیم. به نظرم اگر همه دستگاهها بتوانند گفتوگوهای دوستانه را بین هم برقرار و در این مسیر حرکت کنند فضای حاکم بر کشور در تمام حوزهها با پیشرفتهای خوبی روبرو میشود.
شما در جایی گفته بودید که مجلس تنها بر ۳۰ درصد بودجه کشور نظارت دارد و از ۷۰ درصد دیگر بودجه بیخبر هستید، این ضعف بزرگ و جدی برای کشور است، آیا قرار است برای رفع این معضل قدمی برداشته شود؟
نمایندگان قبل از بودجه، طرحی را آوردند که این ۷۰ درصد دیگر بودجه کشور بسیار با اهمیت است و ما باید بر آن نظارت داشته باشیم. اما در ادامه کار، به فصل بودجه رسیدیم و بررسی این طرح ماند برای بعد از تصویب نهایی بودجه. همین که نسبت به این موضوع حساسیت پیدا شده نشان از مسئولیت پذیری نمایندگان دارد. امیدوارم در آینده این نظارت بر بودجه به صورت کامل اتفاق بیافتد.
در هفتههای آخر پایان سال شاهد تجمعات گسترده کارگران در بسیاری از نقاط کشور بودیم، شمابه عنوان یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی اساساً این اتفاقات ناشی از چه می دانید؟
این اعتراضات یک هشدار بزرگ برای مسئولین بود و هست و اگر این افراد را باور نکنیم و دلایل این موضوعات را بررسی نکنیم و در جهت رفع آن قدم برنداریم قطعاً نگرانیها برای کشور بیشتر خواهد شد. کارگران ساعتها زحمت میکشند و در قبال آن توقع دارند دستمزد خود را دریافت کنند. از طرفی کسورات روشنی از دستمزد آنها کم و در صندوقی ذخیره میشود. این صندوقها در طی زمان، مورد دستاویز دولتها قرار گرفته است. به طور مثال صندوق فولاد یکی از بهترین صندوقها بود و شرکتهای جوانی آن را تحت پوشش قرار میدادند. در مقطعی طرحهای خوبی را ارائه دادند و از صندوق برای این پروژهها هزینه کردند. قاعدتاً این پروژها برای صندوق بود ولی مسئولین امر این پروژهها را واگذار کردند و پول آن را به حساب صندوق نریختند و به صورت غیرشفاف در جای دیگر هزینه کردند. متاسفانه در دو سال آخر دولت دهم ما شاهد ۱۰۰ میلیارد دلار واگذاری اموال دولتی بودیم. صندوق فولاد هم به یکباره خالی شد و ۸۶ هزار نفر که مستمریبگیر این صندوق بودند بلاتکیف ماندند. این نتیجه ندانمکاری و بیتوجهی عدهای بود که امروز اثرات آن را میبینیم. صندوق بازنشستگی کشوری هم چیزی بدتر از این مورد است. ۲۷۰ یا ۲۸۰ شرکت خوب در زیرمجموعه صندوق بازنشستگی کشوری هستند که اگر ۵ یا ۶ تا از آنها را جدا بکنیم و سامان دهیم میتوانیم روند بهتری را در کشور در پیش بگیریم. متاسفانه شرکتهایی که باید سوده باشند اکنون ورشکسته هستند. امروز تصمیم گرفته شده که برای صندوق فولاد فروش اموال در دستور کار قرار گیرد که این اتفاق بسیار ناراحت کنندهای است زیرا از سرمایههای شرکت فولاد کاسته میشود.
نقش سوء مدیریتها در ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی را چطور ارزیابی میکنید؟
صندوقها در کشور مثل ساعت میمانند، یک دقیقه تاخیر در تصمیم گیریهای کلان آن میتواند مشکلات بزرگی را برای صندوق رقم بزند. بیتردید اداره این صندوقها متوجه عملکرد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. یکی از موضوعاتی که باعث استیضاح آقای ربیعی شد، نقاط ضعف در مدیریت همین صندوقها بود.
مجلس بارها بر عملکرد این صندوقها و حتی روند مدیریتی شرکت شستا انتقاد داشته ولی گویا خیلی اتفاق خاصی نیافتاده، دلیل این موضوع را، نبودن مجلس در راس امور میدانید؟
نمایندهها در پیگیری این موارد دقیق هستند و نمیتوان آنها را بیتوجه به این موضوعات قلمداد کرد. روند قانونگذاری و نظارتی در کشور طولانی است و خیلی سریع صورت نمیگیرد. یعنی الان قوانین اینطوری وضع نشده که نمایندگان سریع دست چند نفر را بگیرند و آنها را بابت عملکردشان مواخذه کنند. امروز برای استیضاح یک وزیر باید کلی وقت گذاشت تا وی به صحن مجلس بیاید. شاید یک عده خاصی به سمت لابیگری بروند ولی عموم نمایندگان در این موضوعات دلسوز هستند. همانطور که گفتم ۷۰ درصد بودجه برای بررسی توسط نمایندگان به مجلس نمیآید و شاید برخی از این نابسامانیها، به دلیل همین عدم نظارت است. همچنین مقررات طوری تنظیم شده که به هیات مدیرههای این شرکتها و صندوقها اختیارات وسیعی را میدهد که این خود جای سوال و بحث است.
شما چقدر با استیضاح وزرا موافقید؟
استیضاح یک فرصت برای وزرا و نمایندگان است.
از قرار معلوم شما هم به مانند بسیاری از نمایندگان دغدغه مدیریت صندوقها و شرکتهای زیرمجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را دارید، به نظر شما چقدر استیضاح آقای ربیعی معقول و کارشناسی بود؟
استیضاح وزرا حق نمایندگان است و حتماً هم این روند معقول است. من استیضاح را امضا نکردم ولی همه باید قبول کنیم که این روند یک فرصت است حال چه برای وزیر و چه برای نمایندگان. در روز استیضاح خیلی از شبهات مطرح و سوال شد و وزیر هم جواب داد. این مسیر خود به شفافسازی بیشتر منجر میشود. روند استیضاح بسیار آموزنده است و هر دفعه پیامهای روشنی را به دو طرف میدهد.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به اندازه یک دولت بزرگ است، به نظر شما بزرگی وزارتخانه باعث شده که عملکرد هر فردی که در راس آن قرار میگیرد راضی کننده نباشد؟
من ۳۰ سال کار اجرایی کردم و احساس میکنم ما نتوانستیم سیستم درستی برای ادارات و سازمانهای خود طراحی کنیم. وزارتخانه مذکور بسیار بزرگ است و فقط سازمان تامین اجتماعی که بخشی از آن محسوب میشود خود دریایی است. امروز باید در تمام وزارتخانهها یک سیستم درست مدیریتی تنظیم شود که همه مسائل دوباره به راس هرم برنگردد بلکه زیرمجموعه با روندی که طراحی میشود کار را به جلو هدایت کند.
در این سالها تحولات زیادی در جامعه رخ داده و بسیاری از این اتفاقات از سوی جوانان بوده است، مثل پدیده دختران خیابان انقلاب، شما به عنوان نایب رییس کمیسیون اجتماعی چقدر این تحولات را رصد میکنید؟
بسیاری از تغییر و تحولاتی که در ایران رخ میدهد به مانند مثالی که زدید بیشتر به وظایف کمیسیون فرهنگی مجلس برمیگردد و همکاران ما در آنجا این موضوعات را مورد بحث و بررسی قرار میدهند. حقیقت امر این است که ضعفهای زیادی در کشور وجود دارد که بسیاری از آنها به خود ما نمایندگان برمیگردد. یعنی ما نمایندگان باید بیشتر با هم حرف بزنیم و موضوعات را بررسی کنیم و نباید از اطلاعرسانی رسانهها جلوگیری شود. باید یاد بگیریم که مسائل را بیش از حد کوچک و بزرگ جلوه ندهیم. بعضی از قوانین ما باید تغییر کند و اگر این اتفاق بیافتد خیلی از چالشهای کشور حل و فصل میشود. جوانان ما چون ذهنهای خلاقتری دارند بیشتر در جهت مدرن شدن حرکت میکنند و نیاز است که مطالبات آنها تا جایی که معقول و منطقی است دنبال شود. ما باید NGOهای مربوط به جوانان را خیلی بیش از این گسترش دهیم تا صدای آنها را بشنویم. وقتی صدای جوان در جایی که حق با اوست شنیده نشود وی را مجبور میکند که به سمت یک ناهنجاری دیگر حرکت کند و این یک چالش بزرگ برای کشور است. ما چارهای نداریم جز اینکه با تمام اقشار جامعه در حوزههای مختلف به گفتوگو بنشینیم تا قبل از آنکه موضوعی به چالش تبدیل شود، راه حلهای آن را پیدا کنیم. در کمیسیون اجتماعی هم موضوعات مختلف جامعه که به تخصص ما نمایندگان مربوط میشود رصد و بررسی میشود ولی نیاز است کمی بیشتر با یکدیگر صحبت کنیم و به این جلسات عمق دهیم.
نگاهتان درباره روابط نسل شما با فرزندانشان چیست؟ مثلاً ممکن است درباره رفتن خانمها به استادیوم اختلاف نظر داشته باشید. برای مثال، شما در برابر جوان خود چه تصمیمی اتخاذ میکنید؟
ما نباید برای جوانان تعیین تکلیف کنیم، خود آنها میتوانند تصمیم بگیرند و صلاح خودشان را تشخیص دهند. جوانان در بسیاری از کارها با دوستان و همفکران خود مشورت میکنند. پدر و مادرها موظفند که مسائل و موضوعات مختلف را به جوانان گوشزد کنند تا آنها بهترین تصمیم را بگیرند هرچند نسل ما با نسل بعدی که فرزندانمان هستند خیلی متفاوتیم و در همین راستا شکاف زیادی رخ داده است.
در حال حاضر دو دسته از جوانان، کشور را به امید آینده بهتر به مقصد خارج ترک میکنند، یک دسته افرادی هستند که تصور میکنند پیشرفت علمی آنها در خارج از کشور سرعت بیشتری پیدا میکند و دسته دیگر افرادی هستند که احساس میکنند نابرابریهای اجتماعی در کشور بالاست و میتوانند در خارج از ایران به حقوق خود برسند، در این رابطه در کمیسیون اجتماعی، مطالعاتی صورت گرفته و تصمیماتی اتخاذ شده است؟
نمایندگان دغدغه این موضوع و دیگر چالشهای اجتماعی را که پیش پای جوانان است، دارند. من معتقدم اگر مسائل اجتماعی در کشور حل شود و تبعیضها کمتر شود فضا خیلی بهتر میشود و جوانان در آن صورت رغبت بیشتری برای زندگی در ایران پیدا میکنند اما وقتی چالشهای اجتماعی در کشور وسیع باشد و جوانی تصمیم به خروج از کشور بگیرد دیگر خیلی نمیتوان به بازگشت او به کشور امیدوار باشیم. اکثریت قاطع ایرانیها، کشورشان را دوست دارند و ما مسئولین هستیم که باید فضا را به نفع مردم عوض کنیم. متاسفانه بیکاری در جامعه بیدا میکند و اگر اشتغالزایی در حد قابل قبولی در کشور رخ دهد بسیاری از جوانان به آینده خود در ایران امیدوار میشوند. باید فرهنگ احترام گذاشتن به یکدیگر را در کشور گسترش دهیم. مردم ما دنبال احترام و پاسخگویی از سمت مسئولین هستند و این انتظار زیادی نیست. نقش آموزش و اطلاعرسانی را در این بُعد بسیار ارزشمند میدانم و تصورم بر این است اگر با کمک یکدیگر در این مسیر، درست قدم برداریم میتوانیم به آینده اجتماعی کشور بیش از پیش امیدوار شویم.
- 14
- 4