بیستوچهارمین مراسم سالروز درگذشت مرحوم مهندس «مهدی بازرگان» درحالی برگزار شد که برای دومین سال متوالی جای همراه و همقدم او، دکتر «ابراهیم یزدی» خالی بود. بازگویی نوشتهها و گفتههای بازرگان توسط یاران، نزدیکان و کارشناسان سیاسی، این نکته را در ذهن مخاطب شکل میدهد که رئیس دولت موقت تا چه اندازه مشرف به وضعیت سیاسی- اجتماعی جامعه ایران بود و بسیاری از سخنان و نوشتههای او آنچنان قدرت پیشگویی نهفتهای دارد که گویی بازرگان این روزها را به عینه میدیده است.
حسن سلوک، پاکدستی، جسارت و شجاعت از دیگر داشتههای کمنظیر بازرگان بود که در این جستار نیازی بیش از این برای بازگویی آنها نیست.
ربع قرن پس از درگذشت مهندس بازرگان و در مراسم سالگرد درگذشت او، تقریبا جایی برای نشستن در سالن «کانون توحید» نبود و بسیاری از چهرههای سیاسی باحضور در این مراسم، نزدیکی و قرابت خود به اندیشههای بازرگان را نمایان کردند.
بازرگان طی ۸ ماه ریاست بر دولت موقت، خون دلها، کم لطفیها و کم ملاحظگیهای بسیاری را تجربه کرد اما از راهی که در آن قدم گذاشته بود پا پس نکشید و هزینههای آن را نیز با جان و دل پذیرفت تا چراغی باشد برای ادامه این راه پر فراز و نشیب که فراروی سایرین قرار گرفته است.
در این مراسم، «الهه کولایی» استاد دانشگاه و نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره ششم، «سیدعلی میرموسوی»، استاد علوم سیاسی دانشگاه مفید، «علی گرجی» و «هاشم آغاجری» طی سخنانی به تحلیل و توصیف بازرگان و شخصیت سیاسی ـ اخلاقی منحصر به فرد او پرداختند. همچنین در این مراسم چهرههایی مانند محمد توسلی، دبیرکل نهضت آزادی، غلامعباس توسلی، هاشم صباغیان، ابوالفضل قدیانی، مقصود فراستخواه، محمدحسین بنیاسدی، سیدامیرخرم، لطفالله میثمی، مرتضی الویری، محمدجواد حجتیکرمانی، فائزه هاشمی، بدرالسادات مفیدی، فیضالله عربسرخی، صدیقه وسمقی، محمدجواد مظفر، مهدی معتمدیمهر و... حضور داشتند.
بازرگان همیشه معترض
از نظر «الهه کولایی» «بازرگان مردی از تبار نوگرایان دینی بود که به نسل نواندیشان در جهان تعلق داشت». این استاد دانشگاه تهران، با اشاره به اینکه نیاز ضروری جامعه کنونی، تبار شناسی مدلی از توسعه به عنوان دین، و مردم سالاری به نام دین، و افرادی مثل مهندس بازرگان است، چون او برای رسیدن به چنین تجربهای بسیار تلاش کرد. بنابراین آنچه ضروری است که در این تبار شناسی به آن توجه شود «کوشیدن بازرگان در پاسخ دادن به چرایی عقبافتادگی جامعه زمانِ خود و استخراج آن از خلال آموزههای دینی» است. او در ادامه افزود: «این دغدغه اساسی اندک کسانی مثل «سیدجمالالدین اسدآبادی» بود که در تمامی کشورهای اسلامی به باز اندیشی دینی، زدودن خرافات، بازخوانی دینی و تلاش برای پیدا کردن پاسخ ها برای نیازهای جوامع اسلامی مبادرت ورزیدند».
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به اعتراضات مهندس بازرگان به روندهای غیر عقلانی و غیر اخلاقی در زمان حیات خود، گفت:«مهندس بازرگان چه در دوران کوتاه نخست وزیری و چه پس از استعفا به دلیل ارتباط نزدیک و مداومی که با قرآن داشت شجاعانه در برابر این رفتار ها ایستادگی کرد چراکه او قدرت را به عنوان ابزاری برای تحقق آرمان های دینی برآورد میکرد و این درس بزرگی است که بدانیم نسبت عالم سیاست با اخلاق چیست وآیا ساختارهای سیاسی و اقتصادی توسعه نیافتگی با تغییر پسوند میتواند تغییری رو به توسعه یافتگی داشته باشد؟ تجربه نشان داد که ما نمیتوانیم خود را از جوامع سیاسی جدا کنیم و البته تجربه مهندس بازرگان بویژه دیدگاههای او در اواخر عمر نشان داد که ما باید این تجربه آمیختگی مفاهیم دینی با مفاهیم سیاسی را به هر ترتیب بدست می آوردیم».
بازرگان در تقابل با اسلام آمرانه
«سیدعلی میرموسوی» سخنرانی خود را با طرح پرسشی مبنی بر «گفتمان بازرگان چیست؟ آیا این گفتمان دچار دگرگونی شده؟ عناصر پایدار و کارآمد آن برای وضعیت کنونی ما چیست؟ و اینکه چه پاسخی برای چالشهای کنونی از آن می توانیم انتظار داشته باشیم؟»، آغاز کرد.
میرموسوی ضمن بررسی چگونگی شکلگیری اندیشه بازرگان، گفت: «اندیشه بازرگان در پاسخ به زمینههای فکری و اجتماعی و سیاسی شکل گرفت و همگام با تحولات دچار تحول شده است. این تحول در منظومه اندیشه بازرگان با حفظ انسجام و عناصرپایدار تفکر او است که میتوانیم گفتمانش را بر اساس آن تعیین کرده و از سایر گفتمان ها متمایز کنیم.گفتمان بازرگان؛ نو اندیشی دینی، تجدد خواهی و اصلاح طلبی مذهبی است که در مرزبندی با دو گفتمان شکل گرفته است. اول گفتمان مدرنیسم و تجددخواهی آمرانه و دوم گفتمان اسلامگرایی آمرانه. گفتمان بازرگان در جوانی در تقابل با گفتمان مدرنیزاسیون آمرانه و در سنین سالخوردگی در تقابل با اسلام آمرانه قرار می گیرد».
میرموسوی با اشاره به کتابی از استاد «فرهنگ رجایی» مبنی بر« اسلامیزم و مدرنیزم»، که اندیشمندان مذهبی را که با دغدغه اسلام به مسائل اجتماعی و سیاسی بودند، در چهار نسل بررسی میکند یعنی «نسل احیاگرای دینی»، «نسل اسلام انقلابی»، «نسل اسلامگرا» و «نسل پسا اسلامگرا» و در توضیح نسل «پسا اسلامگرا» که مهندس بازرگان را نیز جزئی از آن میداند، گفت: «پس از انقلاب، اسلامگرایی بعنوان یک ایدئولوژی که در صدد ارائه مدلی برای حکومت براساس اسلام که جنبه فقاهتی آن برجسته بود و در پی صورت بندی مفاهیم جدید در چهارچوب ایدئولوژی اسلامی بود».
وی سپس به این نکته اشاره کرد که: «بهترین توصیفی که می توان از گفتمان بازرگان در این چند مرحله ارائه کنیم، تعبیر او است که با استعاره لولا بیان کرده و موسسین نهضت آزادی ایران را در حکم لولا و مفصل معرفی میکند. نسلی که می خواهد با نسل قدیم بعنوان نسلی ایستا و محافظه کار و از سویی به نسل جدید که به آینده میاندیشد و به قول ایشان استقلال و استقرار پیدا خواهد کرد ارتباط پیدا کند».
اسلام برای ایران
«علی گرجی» از اعضای نهضت آزادی ایران، سومین سخنران بیست و چهارمین سالگرد درگذشت مهندس بازرگان بود. او با اشاره به آیات ۲۰ و ۲۱ سوره یس، شرح حال مهندس بازرگان را منطبق بر همین آیات مبارکه دانست. وی با یادآوری بیش از ۳۵۰ عنوان کتاب و مقاله و سخنرانی ارزشمند ایشان عنوان نمود که این حجم انبوه از آثار در تناوب متناسب و در حرکتی مستمر در زندگی ایشان بوده است به نحوی که منحنی خلق آثار ایشان در حرکتی بلندمدت و با فراز و فرودهای کم دامنه بوده و شاید بتوان گفت حتی این منحنی بهصورت خط نمود پیدا میکند که نشان از نظموبرنامهریزی دقیق در زندگی مهندس بازرگان دارد.
گرجی ادامه داد: «بازرگان برای تک تک جملاتی که میگفت و مینوشت تعمق و تفکر میکرد، اهل پرده پوشی نبود اما با رعایت ادب و احترام و موازین اخلاقی حرف و نظرش را صریح بیان میکرد، در چالش با حاکمیت، اسلام را برای ایران میدانست و حتی استعفایش را هم بهخاطر منافع کشور و انقلاب مطرح کرد، در مقابل دینداران و ضد دینهای آتشین هیچگاه از مسیر عدل و انصاف خارج نشد و هرگز به واکنش متقابل تن در نداد، چه قبل و چه بعد از انقلاب هرآنچه که بهعنوان تذکر و نگرانی مطرح می کرد ناشی از نگاهش به آینده بود و البته بر صداقت گفتار و رفتارش همگان شاهد و گواه بوده و هستند».
بازرگان سیاست ورز، نه سیاست باز
سخنران آخر این مراسم، «سیدهاشم آغاجری» استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس بود.
او بر پایه چهار رکن دینداری، علم و تخصص، روشنفکری و سیاست ورزی شخصیت بازرگان را مورد بررسی قرار داد. آغاجری با اشاره به ضرورت بازگشت به بازرگان به دلیل شخصیت سیاسی و دینی او، گفت: «مهندس بازرگان سیاست ورز بود نه سیاست باز. سیاست او سیاست اصول محور بود نه قدرت محور. اگر ما امروز بعد از چهل سال، تجربه دولت موقت بازرگان را احصا میکنیم و مورد داوری قرار میدهیم و تمام آن ستمها و ظلمهایی را که بر او رفت محکوم میکنیم چیزی نیست جز کارنامه یک سیاستمدار اصول محور که در نهایت پیروزی از او است، همچنان که ما امروز یاد مصدق بزرگ را گرامی میداریم.
علیرغم نیم قرن ظلم و ستم و جفا در هر دو رژیم بر آن مرد بزرگ و سند بزرگ شرافت خواهی و آزادی خواهی در میان ایران و ملت ایران رفت. رمز ماندگاری مصدق و بازرگان و کسانی مانند اینان چیزی نیست، جز سیاست ورزانی اصول محور. سیاست ورزانی که در همه شرایط، چه آن هنگام که پایین بودند، در کوچه و بازار و در زندان و در دانشگاه و در تبعید، و چه در زمانی که در دولت بودند، نوعی توحید میبینید. یکی از نامهای مستعار بازرگان قبل از انقلاب، عبدالله موحد بود. یعنی یکتایی در همه عرصهها، بر اساس یک پرنسیپهای مشخص که تحت هیچ شرایطی این پرنسیپها را فدا نمیکند و باید اعتراف کنیم آنچه که پیر در خشت خام میدید، ما بعد از چهل سال اکنون داریم در آینه میبینیم».
هاشم آغاجری در پایان سخنرانی خود، به دیدگاه بازرگان به شیوههای نهادسازی مدنی پرداخت، و گفت: «مهندس بازرگان اعتقاد داشت نهاد سازی مدنی باید از پایین باشد. از پایین باید استبداد را بلا موضوع کرد، از پایین باید اخلاق سلطه پذیری را تغییر داد و این معنای همان آیه است که «انالله لایغیر مابقوم حتى یغیروا ما بانفسهم». مهندس بازرگان هم با گفتار و هم با کردار و هم با قلم و هم باعمل این را دنبال کرد».
- 19
- 5