آقای ابراهیم سحرخیز فعال سیاسی اصولگرا دریادداشتی این سخن رئیس جمهور را که علت قاچاق برخی کالاها ارزانی آن کالاها است، به باد انتقاد گرفته است. قاچاق دام و مواد خوراکی به عراق و بنزین و گازوئیل به پاکستان و ترکیه و افغانستان یک واقعیت است و دلیل آن هم «تفاوت قیمت» این کالاها در دوسوی مرز است. سخن رئیس جمهور غلط نیست اما احتمالا کژتابی دارد. اگر جمله را فقط در چارچوب قاچاق کالا از مرزها ببینیم، ارزان بودن بنزین و گوشت در ایران یک معنا دارد. اما اگر جدا از مساله مشخص قاچاق، گفته رئیس جمهور را این جوری بفهمیم که «قیمت کالاها در ایران ارزان است» معنای دیگری پیدا می کند،زیرا گرانی و ارزانی نسبی است و به قدرت خرید مصرف کننده بستگی دارد.
️رئیس جمهور باید در ادامه منظورش را دقیق توضیح می داد که گوشت کیلویی یکصد هزار تومان و بنزین ۱۰۰۰ تومانی و گازوئیل ۳۰۰ تومانی در شرایطی که حداقل دستمزد کارگر یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان و میانگین حقوق معلم ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان (بین ۱۰۰ تا ۲۳۳ دلار) است برای مصرف کننده داخلی بسیار گران است. اگر حقوق ها و دستمزدهاهم مطابق قیمت جهانی پرداخت شود،تعیین قیمت کالاها با قیمت بین المللی راه حل خوبی است. اما نمی شود که حقوقها به ریال و هزینه ها به دلار باشد! بیان فرمول های اقتصاد بازار برای اقتصاد نفتی- رانتی بحرانزده ایران بسیار آرمانگرایانه است و صرفا باعث سوءتفاهم مردم گرفتار گرانی و تورم می شود.
در ادامه آقای سحرخیز دو خطای تحلیلی مرتکب می شود : ۱- عامل گرانی و تورم و فشار اقتصادی بر مردم را فقط دولت می داند. ۲- مشابه همین اتفاقات را در دولت دوم احمدی نژاد که خودش معاون وزیر بود را زیرسبیلی رد می کند. در دوره معاونت آقای سحرخیز دلار از ۹۰۰ تومان به ۳۵۰۰ تومان پرید و همه قیمت ها به همین نسبت دوسه برابر شد. سحرخیزدر بیان سوابق گرانی از این دوره عبور کرده و مستقیما سراغ دولت هاشمی رفته است. دلیلش روشن است، آقای سحرخیز به نفع یک جریان مخالف دولت تبلیغ سیاسی می کندو فقط یک روی سکه را می بیند. علاوه بر این با انداختن همه تقصیرها به گردن دولت و نادیده گرفتن دیگر ارکان حکومت و دولت پنهان در مساله گرانی، تحلیلش سطحی و جناحی است.
️رئوس برنامه دولت روحانی در سال ۹۲حل مسایل هسته ای، ایجاد رابطه عادی با کشورهای غربی، جذب سرمایه خارجی و تکنولوژی از طریق نرمالیزه کردن سیاست خارجی، آشتی با همسایگان، رونق اقتصادی، تقویت بخش خصوصی و...بود. روحانی می گفت: «بدون تغییر نگرش ما به تعامل با جهان، گشودن بنبستها و اصلاح روشها و رویکردهای کلی مدیریتمان نمیتوانیم مسائل را حل کنیم.» در دوسال اول خوب پیش رفت و امیدها را زنده کرد و نهایتا به توافق برجام رسید و می خواست برجام ۲ و ۳ را اجرا کند ، اما به موازات مخالفان خارجی، اصولگریان تندرو داخلی، با اعمال و اظهارات تحریک آمیز خود برجام را تخریب و متوقف کردند.
️روحانی وقتی نتوانست استراتژی خود را که برای آن از مردم رای گرفته بود اجرا کند. نباید به اجرای برنامه رقیب سیاسی و یا اداره روزمره کشور تن می داد. دولت روحانی در یکسال گذشته هم در ترکیب کابینه و هم در شعار و عملکرد، از پایگاه رای خود دور و به اصولگریان رقیب نزدیکتر شده است. مخالفان دولت برنامهای برای حل مشکلات کشور ندارند. دعوا برسر میز و صندلی های وزارت و ریاست است. آقای سحرخیزبه جای اشک ریختن برای فقرا بگوید دلیل قاچاق گوشت و بنزین و گازوئیل از ایران به کشورهای همسایه چیست؟ در شرایط تحریم و کاهش صدور نفت، با کدام درآمدهای کشف نشده زندگی مردم را ارتقا می دهد؟ با کدام روش قیمتها کالاهارا کنترل می کند؟ آیا افزایش تنش با اروپا و همسایگان و خروج از برجام و رد FATF به افزایش آب و نان و گوشت مردم منجر میشود؟
️باعث خوشحالی است که دغدغه سیاستمداران مکتبی و اصولگرا هم، آب و نان و گوشت و سفره مردم باشد. اما جریانی که شعار آب و نان می دهد باید به لوازم آن هم متعهد بماند. حل مسایل اقتصادی بدون حل مسایل کلان و راهبردی سیاست و کشورداری امکانپذیر نیست. وظیفه ذاتی حکومتها در دنیای امروز ایجاد امنیت و آزادی برای مردم، رونق کسب وکار، افزایش ثروت جامعه، رفع بیکاری، حمایت از افراد ناتوان، تامین آموزش و بهداشت عمومی و جلوگیری از تبعیض بین شهروندان است. این کارها با تنشزدایی در روابط بین الملل، احترام به قوانین بینالمللی، رفع تخاصمات با دولتهای دیگر و اجرای قانون میسر میشود. خوب است اصولگرایانی مانند سحرخیز نسبت خود را با این مفاهیم روشن کنند تا بشود حرفهایشان را ارزیابی کرد.
شیرزاد عبداللهی
- 16
- 6