از چهرههای اصلاحطلب نزدیک به حسن روحانی است. محمدرضا خباز در دولت روحانی با مناصبی همچون استانداری در دو استان و معاونت تقنینی در معاونت پارلمانی تبدیل به چهرهای دولتی شد اما تا پیش از آن به عنوان یک پیشکسوت در پارلمان شناخته میشد. خباز سابقه چهار دوره نمایندگی مجلس را دارد و در مجالس چهارم، پنجم، ششم و هشتم بر کرسیهای قرمز و سبز پارلمان تکیه زده است.
قانون منع به کارگیری بازنشستگان اما او را خانهنشین کرد و به گفته خودش اکنون در حال نوشتن کتاب است. خباز در همین روزها میهمان خبر فوری شد و با او از روزگار اصلاحطلبها و دولت سخن گفتیم و این گفتوگو را دو قسمت کردیم. خباز در این بخش از تجاربش در استانداری سمنان با تکیه بر لهجهها سخن گفت. لهجه در سمنان یک مشخصه است و این مشخصه پایش به مهمترین مذاکرات ایران در سالهای اخیر باز شده است. به گفته خباز لهجههای استان سمنان آنقدر پیچیده است که حتی در زمان جنگ هم بیشتر بیسیمچیهای ایرانی، از استان سمنان بودند.
درباره تاثیر تغییر رئیس قوه قضائیه بر زیست اصلاحطلبان هم سخن گفتیم. خباز به این تغییر خوشبین و معتقد است رفع حصر آغاز شده و در یک فرآیند سه تا چهار ماهه اتفاق میافتد. او می گوید ممنوعالتصویری خاتمی هم دیگر مانند گذشته جدی نیست.
مشروح بخش اول گفتوگوی خبر فوری با محمدرضا خباز را میتوانید در ادامه بخوانید و ویدئوی این گفتوگو در پس آن قابل مشاهد است:
خبر فوری: آقای خباز شما استاندار سمنان بودید و لهجههای مختلفی را در این استان شنیدهاید، یکی از لهجههای آن لهجه رئیسجمهور است که حاشیههای زیادی هم داشته است. یکی از حاشیههای آن در زمان مذاکرات هستهای بود که میگفتند رئیسجمهور با آقای فریدون با لهجه سرخهای صحبت میکردند تا شنودها متوجه آن نشوند. حاشیه دیگر درباره تقلید صدای آقای فریدون از آقای روحانی است که آقای کریمی قدوسی مدعی هستند ایشان به جای رئیسجمهور دستوراتی دادهاند. تجربه شما درباره لهجه سرخهای چیست؟ چطور لهجهای است که کسی متوجه آن نمیشود اما میشود به راحتی آن را تقلید کرد؟
خباز: یکی از اسامی استان سمنان سرزمین گویشهاست. هر جایی بروی گویش خاصی دارد، سرخه و سمنان ۳۰کیلومتر فاصله دارد اما گویش این دو با هم متفاوت است. مهدیشهر ۱۰۰ کیلومتر فاصله دارد اما گویش مهدیشهر با این دو متفاوت است. در زمانی جنگ هم فرماندهان جنگ از این گویشهای استفاده میکردند لذا اکثر بیسیمچی فرماندهان از استان سمنان بودند چون وقتی صحبت میکردند به راحتی قابل ترجمه نبود. سختترین اینها لهجه سرخهای است. در جریان مذاکرات، در جلسات اولیه آقای فریدون نبود و در جلسات آخر رفت. در جلسات حساس آخر ایشان را میبردند تا آقای ظریف برای هر سوالی مجبور نشود با هواپیما به ایران بیاید و برگردد، آقای فریدون را میبردند، مطلب را به ایشان میگفتند، ایشان به برادرشان مطلب را منتقل میکردند و اینجا شور میشد و اگر نیاز به استمزاج نظر رهبری بود از ایشان میپرسیدند و پاسخ منتقل میشد. این لهجه به مذاکرات کمک میکرد. بنابراین، این لهجه هم در زمان جنگ به ما کمک کرد و هم در زمان مذاکرات.
اما اینکه میگویند آقای فریدون صدای آقای روحانی را تقلید کرده، هر کسی غیر از آقای کریمی قدوسی میگفت، ممکن بود کمی احساس کنیم راست است، آقای کریمی قدوسی هیچ حرفش اعتباری ندارد چه برسد به این حرف اما اینکه میگویند آقای فریدون صدای آقای روحانی را تقلید کرده، هر کسی غیر از آقای کریمی قدوسی میگفت، ممکن بود کمی احساس کنیم راست است. چون آقای کریمی قدوسی رسما به خود من حرفی عجیبی زد، زمانی که من در مجلس نهم معاون تقنینی بودم، یک روز او اتهامی به یکی از مسئولان زد، من همانجا بلند شدم و گفتم شما که میدانید این حرف دروغ است چرا دروغ میگویید؟ گفت من میگویم، شما تکذیب کن، گفتم برادر من انسان مسلمان نباید دروغ بگوید. دروغ جزو گناهان کبیره است. انسان وقتی دروغ میگوید بودی گندی از دهانش بلند میشود که ملائکه آسمان او را لعنت میکنند. یعنی آقای کریمی قدوسی هیچ حرفش اعتباری ندارد چه برسد به این حرف.
خبر فوری: حالا صدای این دو نفر شبیه به هم هست؟ چون آقای فریدون چندان صدای آشنایی در جامعه ندارند و نمیشود قضاوت کرد.
خباز: اصلا. آقای فریدون قبلا از نیروهای امنیتی بوده و امنیتیها آرام صحبت میکنند. همینجا اگر آقای فریدون صحبت کند شما صدایش را نمیشنوید و باید گوشتان را به او نزدیک کنید. عادت دارند که بسیار آرام صحبت کنند و اصلا تُن صداها به هم نمیخورد. عرض کردم هر کدام از نمایندهها این حرف را میزد آدم یکی دو درصد احتمال میداد به جز آقای کریمی قدوسی.
ما با آقای کریمی قدوسی قوم و خویش هم هستیم ولی من یقین دارم که حرفهای ایشان اعتباری ندارد یعنی تحقیق شده حرف نمیزند و ابایی ندارد که حرفش بعدا دروغ دربیاید. دیدهاید که بارها سخنانی گفتهاند و بعد دستگاهها تکذیب کردهاند و بعدش ایشان حرف دیگری را مطرح کردند و باز تکذیب شد.
به همین دلیل من معتقدم این حرف به این عقل من جور درنمیآید، تُن صدای این دو نفر به هم نمیخورد و راوی خبر هم قابل اعتماد و قابل اعتنا نیست.
خبر فوری: چون فرمودید فامیل هستید، درباره ایشان هم سوالی بپرسم. میگفتند دور اولی که ایشان کاندیدا شده بودند برای مجلس، ثبت احوال پرونده ایشان را رد میکند، بعدها هم نقل قولی شد مبنی بر اینکه ایرانی الاصل بودن ایشان محل تردید است. این حرفها درست است؟
خباز: قومی و خویشی که عرض میکنم نسبی نیست، سببی است. یکی از بستگان نزدیک ما با بستگان ایشان ازدواج کردهاند. لذا من ریشه ایشان را نمیدانم اما این صحبتهایی که میکنید را من هم زیاد شنیدهام، اما درباره درستی اش تحقیق نکردهام.
خبر فوری: مدتی است رئیس قوه قضائیه تغییر کرده است و احتمال دارد منجر به تغییر در مشی و روش قوه قضائیه شود. میخواهم این موضوع از دو منظر این تغییر را بررسی کنید، دو موضوعی که اصلاحطلبها بیشتر با آن درگیر هستند یکی ممنوعالتصویری آقای خاتمی است که موافق سرسخت آن آقای اژهای بود و ایشان یک مقدار در قوه قضائیه کمرنگتر شدهاند و موضوع دیگر رفع حصر است. فکر میکنید تغییرات در سران قوه قضائیه، به گشایشی در این حوزهها منجر شود؟
خباز: رئیس قوه قضائیه در همه تصمیمات نقش دارد چراکه او سومین شخصیت نظام پس از رهبری است بنابراین رئیس قوه قضائیه در حصر، در زندانها و در حقوق شهروندی بسیار موثر است. شما به شهید بهشتی نگاه کنید و نگاه او را با نگاه بقیه تا قبل از آیت الله رئیسی مقایسه کنید، میبینید خیلی فرق دارد چون ایشان به حقوق شهروندی بسیار معتقد بود.
انتظار داریم حالا که رئیس قوه قضائیه شده، رفتارش با روحانی مثل رفتار آقای ناطق با آقای خاتمی باشد. آقای ناطق نوری یکشنبه بعد از دوم خرداد که به مجلس آمد گویی اصلا انتخاباتی نبوده است، محکم پشت سر آقای خاتمی ایستادند چون منافع ملی مهم بود
میدانید کاندیدای ما در انتخابات آقای روحانی بود اما از وقتی نام آقای رئیسی به عنوان رئیس قوه قضائیه مطرح شد، من از احتمال ریاست ایشان استقبال کردم. برتری ایشان این است که ۴۰سال سابقه حضور در قوه قضائیه دارند و با همه زیروبمهای قوه قضائیه آشنا هستند و خیلی بهتر از این است که کسی از بیرون قوه قضائیه بیاید. ممکن است کسی بتواند قوه قضائیه را اداره کند اما کسی که داخل قوه نبوده باشد، از زیر و بم های قوه بیخبر است.
آقای رئیسی نسبت به سایر روسا به دلیل تجربهاش برتری دارد. ما از ایشان انتظاراتی داریم اول از همه اینکه جلوی جرمها را بگیرد جرمزدایی و زندانزدایی کند. انتظار داریم حالا که رئیس قوه قضائیه شده، رفتارش با روحانی مثل رفتار آقای ناطق با آقای خاتمی باشد. آقای ناطق نوری یکشنبه بعد از دوم خرداد که به مجلس آمد، گویی اصلا انتخاباتی نبوده است، محکم پشت سر آقای خاتمی ایستاد چون منافع ملی مهم بود. الان هم کشور نیاز به انسجام دارد. حالا هم خوشبختانه ایشان دارد قدمهایی برمیدارد که نقطههای امیدی را در دلها زنده میکند. دیدید که اخیرا گفتهاند ما باید همه افراد موثر را به کار بگیریم که جلوی جرم را بگیریم. معنا ندارد که ۱۵میلیون پرونده در دادگاه تشکیل شود، این یک فاجعه است. یا ما الان ۲۴۰ هزار زندانی داریم در حالی که اول انقلاب ۲۴هزار زندانی داشتیم.
من خبر ندارم که ایشان دستور مستقیم داده یا نه، اما همینکه یک فرد معتدلتر و آگاهتر نسبت به این دستگاه در مسند کار قرار گرفته، طبیعتا در حال شهروندان موثر خواهد بود که آقای خاتمی، آقای موسوی و همسر محترمشان و آقای کروبی هم جزو این شهروندان هستند.
از وقتی ایشان آمده نه به طور محسوس اما آثار رعایت حقوق شهروندی بیشتر مشخص میشود. آقای خاتمی بدون محاکمه یک دفعه ممنوع التصویر شد، مگر میشود دادگاهی تشکیل نشده، پرونده اصلا تشکیل نشده، حکمی هم که نیامده، اما از پیش خود بریده و دوخته و تن طرف کرده اند و آینه دستش دادهاند که ببین ناقواره است. اما حالا میبینیم که کم کم رسانهها تصویر آقای خاتمی را منتشر میکنند. من هم در سایت خودم کار میکنم. اگر ایشان دستور مستقیم هم نداده باشد، افراد تندرویی که دنبال این بودند که همیشه بر تنور اختلافات بنزین بریزند کم کم دارند به حاشیه رانده میشوند. تا اینکه شرایط عادی شود.
درست است که حصر برداشته نشده اما به محصوران اجازه رفت و آمد دادند. مثلا من که در حزب اعتماد ملی هستم و از آقای کروبی خبر دارم به ایشان گفتهاند شما اگر میخواهید با کسی ملاقات کنید بگویید تا شما را ببریم
نسبت به حصر هم همینطور. درست است که حصر برداشته نشده اما به محصوران اجازه رفت و آمد دادند. مثلا من که در حزب اعتماد ملی هستم و از آقای کروبی خبر دارم به ایشان گفتهاند شما اگر میخواهید با کسی ملاقات کنید بگویید تا شما را ببریم. ایشان هم گفتهاند من میخواهم سه خانواده شهید سه شهید به بالا را ببینم و این اتفاق افتاده است. یا فرزندان ایشان به راحتی رفت و آمد میکنند. فرزندان کروبی و رهنورد هم به راحتی رفت و آمد میکنند.
رفع حصر همینگونه اتفاق میافتد، مثلا حصر آقای منتظری اینگونه برداشته شد که اول گفتند شاگردان درجه یک ایشان بیایند، بعد گفتند بقیه شاگردان بیایند و به همین ترتیب گفتند بقیه هم بیایند و دست آخر برج و بارو را برداشتند و بعد ازپنج سال حضر آیت الله منتظری برداشته شد. چون حصر را باید تدریجی برداشت چراکه در غیر این صورت برخی فضا را متشنج میکنند و از آب گلآلود ماهی میگیرند.
این روش در رفع حصر موفق بوده و الان هم نسبت به محصوران همین کار را شروع کرده اند و در یک پروسه زمانی سه چهار ماهه این اتفاق میافتد، چون اگر یک دفعه این اتفاق بفتد، یک عده میخواهند بروند به دیدن اینها، در لابلای آنها عده ای شروع به شعار دادن میکنند و کار را سخت میکنند.
اگر جمعبندی کنم، حضور آقای رئیسی هم در رتق و فتق امور قوه قضائیه اثر مثبت دارد و هم در زندانزدایی و پیشگیری از جرمها و علاوه بر آنها در حقوق شهروندی که اساس کار این است.
مریم محمدپور
- 20
- 3