پنجشنبه ۰۸ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۲۵ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۰۰۹۱
سیاست داخلی

کمال اطهاری: دولت تسخیر شده، کسوت قانون به خود پوشیده

کمال اطهاری,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,اخبار سیاسی ایران

رهیافت اقتصاد سیاسی بر وجود ارتباط میان مولفه‌های سیاسی و اقتصادی در شکل‌دادن به پدیده‌های اجتماعی مبتنی است. به همین دلیل اگرچه اغلب زیرمجموعه علم اقتصاد دانسته می‌شود، باید آن را چیزی فراتر از علم اقتصاد محض دانست. اما این مولفه‌ها چه نسبتی با جامعه ایران و سیاست‌های حاکم بر آن دارند؟ کمال اطهاری، اقتصاددان در گفت‌وگو با همدلی، از جایگاه اقتصاد سیاسی در ایران سخن می‌گوید.

آیا اقتصاد ایران فارغ از سیاست قابل تحلیل است؟

اقتصاد ایران یک اقتصاد نئوفئودال است. اقتصاد نئوفئودال هم دو معنا از اقتصاد فئودال را در درون دارد و در یک متن سرمایه‌داری جهانی شده قرار گرفته است؛ همان مفهومی که والر اشتاین به آن عنوان نظام‌های جهانی می‌دهد. ما در این متن به عنوان یک کشور پیرامونی که به طرف حوزه نیمه پیرامونی حرکت کردیم ولی در جا زدیم، شناخته شده‌ایم. کشورهای نیمه پیرامونی، کشورهایی چون کره جنوبی، برزیل و چین هستند که البته در آستانه‌ای قرار گرفته‌اند که قادر به پیوستن به کشورهای توسعه یافته نیز می‌باشند.

در کشورهای پیرامونی، به خصوص کشورهایی که از یک دوره‌ای به انزواجویی میل می‌کنند، زمینه و بستر اقتصاد نئوفئودال فراهم می‌شود، به خصوص کشور ما که مازاد اقتصادی‌مان از رانت نفتی به‌دست می‌آید، لذا در ایران این زمینه وجود داشته که از تمام جهان رانت‌جویی کنیم، یعنی نفتی که ۷ دلار تولید می‌کنیم و به‌دست می‌آوریم حدود ۵۰ دلار می‌فروشیم، و البته یکی از خصایص اقتصادهای نئوفئودال هم رانت‌خواری است، یعنی مازاد اقتصادی از رانت به‌دست می‌آید، به همین خاطر به ما دولت رانتیر گفته می‌شود. بخش دوم رانتی که در ایران رایج است از بخش مستغلات و از مجرای تراکم‌فروشی به دست می‌آید، که اساس مازاد اقتصادی داخلی ایران است، بخش دیگر هم انحصار است که همان فساد سیستماتیک است. انحصار یعنی بازگشت زور به اقتصاد، همان خصلت فئودالیسم. به قول مارکس جامعه مدنی و سرمایه‌داری زمانی شکل می‌گیرد که زور از اقتصاد بیرون می‌رود و رقابت در بازار رقابتی جایگزین آن می‌شود. در حالی که ما تقریبا بازار رقابتی نداریم، چه در مقابل جهان خارج که با تعرفه‌ها جلوی رقابت گرفته می‌شود، و چه در مراحل اولیه توسعه، وقتی جایگزینی واردات به جای توسعه صنایع در دستور کار قرار می‌گیرد. این فرآیند بسیار معنادار و قابل تامل است. در دهه اول انقلاب هم کمابیش معنادار بود، چون ما اقتصاد جنگی داشتیم، اما بعد از آن زور در اقتصاد باقی ماند. دقت داشته باشید که در کشور ما اصل بر برنامه به مثابه برنامه نیست، چون وقتی برنامه دموکراتیک نباشد، باز هم به مثابه زور است که کسوت قانون به خود می‌پوشاند.

از آنجا که در کشور اصناف آزاد وجود ندارد، حتی انجمن‌های صنفی در حد انجمن‌های کارفرمایی نیست، چه برسد به انجمن‌های کارگری و دهقانی، نمی‌توان انتظار چندانی از دموکراسی در اقتصاد و بازار داشت. به همین خاطر است که کارگران در فرآیند برنامه‌ریزی شرکت ندارند، از احزاب هم مشارکت چندانی دیده نمی‌شود، تنها یک عده معدودی هستند که به دو جناح تقسیم می‌شوند، و حتی آن چیزی که بین این دو طراحی می‌شود نیز خصلت برنامه ندارد. یک نوع توزیع منافع در چارچوب برنامه وجود دارد و هر کس پروژه‌هایی را برای خود تعریف می‌کند. هر دولتی که سر کار می‌آید فقط جناح خود را از منافع اقتصادی منتفع می‌سازد. همه دولت‌ها هم با این موضوع کنار آمدند و پروژه‌ها را با یکدیگر تاخت زدند، خصلتی که باز ویژگی اقتصاد نئوفئودال است که طی آن زور برگشته و برنامه توسط یک دولت مسخر انجام می‌شود، دولتی که در دست ائتلاف محدود و تحت سلطه تعداد محدود است که بخشی از آنها مهربان هستند و بخشی نامهربان، ولی هر دو از این رانت استفاده می‌برند.

این خصلت اقتصاد نئوفئودال، در ادامه فرهنگ نئوفئودال هم ایجاد می‌کند و به جای فره ایزدی و خون پاک اشراف، ژن برتر مطرح می‌شود، توجیهی برای این انحصار یا ایدئولوژی برتر که خود گونه‌ای پرده ساتر برای رانت خوردن عده‌ای خاص است. زرنگ‌بودن، واژگانی چون مبتکر، مخترع و نوآور که حداقل در بورژوازی غرب رایج است، در ایران تنها به شخصیت‌های برتر اطلاق می‌شئد. این فرهنگ همین‌گونه جلو رفته تا به فساد سیستماتیک تبدیل شده و به یکی از خصایص اقتصاد نئوفئودال بدل شده است. شما رانتی که در عرض یک سال اخیر در بخش مستغلات، تنها در شهر تهران تولید شده را در نظر بگیرید، قیمت حدود ۴۵۰ هزار واحد مسکونی خالی، دو برابر شد و رانت این حوزه به علاوه مجموع سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی و صنعت که آن بر هم نمی‌گردد، رقم بسیار قابل توجهی است. اقتصاد آلمان را ببینید، دولت خود را مکلف می‌داند تا مازاد اقتصادی لازم برای سرمایه‌گذاری را به دست آورد، لذا اجازه می‌دهد تورم وجود داشته باشد. آلمان ۵سال این امکان را فراهم کرد که نرخ تورم ۵درصد باشد، در عرض این ۵سال هم، با همین میزان مازاد اقتصاد آلمان بازسازی شد.

چون ما هم مجبوریم نرخ تورم را به واسطه مشکلات اقتصادی بالا ببریم و از طرفی نمی‌توانیم با برنامه‌ریزی متکثر، مازاد اقتصادی را به زور از مردم بگیریم، اجازه می‌دهیم که سرمایه‌گذاران با این تورم، انباشت لازم برای بازسازی صنایع را به‌دست آورند. شما تورم‌های ثبت شده در عرض هر یک از دولت‌های جمهوری اسلامی را در نظر بگیرید، ببینید حتی این میزان به ۴۰درصد هم رسید و همیشه دو رقمی بود، با این وجود، مازاد اقتصادی همیشه از کشور خارج شده و به بخش کشاورزی، صنعت و بخش‌های مولد نرفته است. در این میان، برخی راست‌های مبتذل می‌گویند قیمت‎ها را آزاد کنیم، مگر قیمت‌ها پیش از این آزاد نبود؟

سوال من این است که با نرخ تورم بالا، مازاد اقتصادی و رهایی و آشوب قیمت‌ها در عرض یک سال، این مازاد به کجا می‌رود؟ متاسفانه جواب نمی‌دهند و فقط استعفایشان را تقدیم می‌کنند، جزو پرسش‌هایشان نیست که این مازاد به دست آمده کجا رفته است؟ دولت مسخر همین است، دولتی که بیت‌المال را به یک عده داده، اصلا هم قابل توجیه نیست که دولت پول را به که داده و چرا ما را دور می‌زند، حداقل طوری عمل کنید که مردم شما را مسخره نکنند. اگر گنج انفالی وجود دارد، که امید مردم را ناامید کرده‌اید، نمی‌شود به این حاکمیت اعتماد کرد و این خصیصه اقتصاد نئوفئودال است، دولت مسخری که چه به صورت قانونی، چه به صورت غیر قانونی وجود دارد. در این میان، نسبت یک دولت نئوفئودالی مثل دولت احمدی‌نژاد با سیاست خارجی این است که در سیاست خارجی نیمه عقلانی عمل می‌کند، ولی هرگز قواعد اقتصاد سرمایه‌داری و نئوفئودال را رعایت نمی‌کند. قواعد حاکم بر اقتصاد ایران، قواعد نئوفئودالی است و بی‌معنی است که بی‌خود آب تطهیر روی جسم دولت بریزند و آن را نئولیبرال بنامند، این ستم به بخش مولد اقتصاد ایران است، چه در بخش کشاورزی، چه در بخش صنعت و چه در بخش خدمات که ما به این دولت نئولیبرال بگوییم، چون خود به خود کشورهای پیرامونی حتی نیمه‌پیرامونی اسیر رانت امپریالیستی هستند. یکی از صور مبارزه با سرمایه‌داری جهانی آن است که بخش مولد اقتصاد را تقویت کنیم، آن وقت نه تنها از یک طرف زیر ضرب بخش مولد اقتصاد ایران، از کوچک تا بزرگ آن هستیم، از سوی دیگر زیر ضرب بخش‌های دولتی تا خصوصی و تعاونی قرار می‌گیریم، لذا همه زیر ضرب سرمایه‌داری جهانی هستند.

به قول سمیر امین، اینها پیمان‌کاران خرد سرمایه‌داری جهانی هستند و هم از سرمایه‌داری جهانی می‌خورند و هم از نئوفئودالیزم داخلی. بعد این دولت و سیاست‌هایش، همچنین بخش خصوصی خرد و بزرگ و حتی بخش‌های دولتی که مدیران کارآمد دارند را با چوب تطهیر نئولیبرال می‌رانند. این تطهیرهای غلط، پاسخ‌های غلط دارد و مولد یا تقویت کننده نئولیبرالیزم در ایران، انحصارطلبی و رانت‌جویی شتابان است. در یک سال گذشته در بخش مستغلات، قیمت‌ها تا یک و نیم برابر بالا رفت و بانک‌هایی که به نیروهای نظامی و انتظامی وابسته بودند چون می‌خواستند به بانک سپه واگذار شوند، دارایی‌شان را به صورت صوری بالا بردند، آیا این خیانت بزرگ به یک اقتصاد رنجور جنگی نیست؟ از یک طرف، نئولیبرال خواندن آنها، از طرف دیگر، نپذیرفتن مسئولیت از سوی راست مبتذل، پرده ساتری شده برای انحصارطلبی، رانت‌جویی، نابودی اقتصادی ایران و فشار وحشتناک به مردم که تا دهک هفتم رسیده است. حداقلش این است که تا دهک پنجم جامعه، دارند دارایی‌هایشان را از دست می‌دهند، اگرچه ممکن است وضع‌شان به اندازه دهک‌های پایین‌تر بحرانی نباشد اما دارایی‌هایشان را به نفع رانت‌خواران از دست می‌دهند.

رابطه اقتصاد با دموکراسی و شفافیت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مسلم این است که هر چه جامعه دموکراتیک‌تر و شفاف‌تر شود، امکان رانت‌جویی و فساد کمتر می‌شود. رانت‌جویی در کشورهای پیشرفته سرمایه‌داری هم هست، ولی وجود جامعه مدنی قوی و مطبوعات آزاد مانع از رانت‌جویی می‌شود. گفتار تقدم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی به گونه‌ای ناصحیح از دوره دولت اصطلاحات مطرح شد، و بعد از آن هم بحث شفافیت عنوان شد. اما دقت داشته باشید که شما وقتی برنامه و الگویی برای توسعه نداشته باشید، این گفتمان‌ها به جایی نمی‌رسد، در حالی که در ایران صرفا گفت‌وگو مطرح است. به نظر من جناح اصلاح‌طلب هم انحصارطلب است، چون دگراندیشان را هرگز به صورت مستقل به کار نگرفت و همواره می‌خواست آنها را به صورت میرزابنویس به کار بگیرد، خودش هم هرگز نتوانسته الگویی را تزریق کند. شما نمی‌توانید بدون مدل توسعه راه به جایی ببرید. مدل توسعه جزو گفتمان ما نیست.

من همیشه می‌گویم شما آزادی را برای واگویه مطالبات مردم می‌خواهید؟ خب، این واگویه به چه درد می‌خورد؟ گفتند که ما شما را در دانشگاه‌ها گماردیم که در دولت، برنامه توسعه را اجرا کنید، ولی کدام برنامه توسعه؟ برای همین است که مردم گفتند «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا»، شما فقط واگویه می‌کنید و می‌خواهید آزاد باشید که فقط واگویه کنید. نهادسازی با قانون‌گذاری فرق می‌کند. قانون‌گذاری انقلاب دیگر خرده بورژوایی به صورت دولت رانتیر است. من یک قانون می‌گذارم که منافع سرشیر نفت را مثلا در مقوله رفاه، به بهانه این که توسعه اقتصادی را به این ترتیب تفسیر و توجیه کنند که ما نه به مسئله طبقات بورژوا کار داریم و نه پرولتاریا. توسعه سیاسی یعنی همین شفافیت که ما در آن نماینده اصلاح‌طلبی داریم که برنامه نداشته باشد، این نماینده به چه درد می‌خورد؟ متاسفانه مسئله شفافیت و دموکراسی به گونه مغلوطی مطرح می‌شود، مردم هم چند بار امتحان می‌کردند و می‌دیدند کسی که نمی‌خواهد شفاف باشد فایده ندارد. لذا به نظر من شفافیت اصلا وجود ندارد. بعد اگر شما برنامه نداشته باشید، صحبت از اقتصاد و شفافیت صرفا یک شعار پوپولیستی است.

در همان زمان دولت اصلاحات، همایشی به نام «موانع دموکراسی در ایران» برگزار شد، بنده را هم به عنوان مهمان دعوت کردند. من در آن همایش عنوان کردم که در حوزه اندیشه، مانع اصلی توسعه دموکراسی در ایران، خود شما هستید، چون دارید با طبقه کارگری که بیمه‌اش کامل نیست و دهقانی که بیمه ندارد، حقوق اجتماعی شهروندان و توسعه سیاسی را زیر پا می‌گذارید. توسعه سیاسی برای دهقانی که بیمه نیست و نمی‌تواند وام درستی بگیرد و ترجیح می‌دهد بمیرد تا اینکه چند ماه در بیمارستان بماند، نشان چیست؟ قطعا نشانه توسعه سیاسی در کشور نیست.

  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش