فروردین ۱۳۹۹، روز تلخی برای ایرانیان بود: در آن روز ۳۱۸۶ نفر به کرونا مبتلا شدند. بعد از آن، که هم مردم و هم دولت نگران شده بودند، بیش از پیش مراقبت کردند تا آمار کاهشی شود و شد. با این حال، غفلت فراگیری که همه مان را در بر گرفته باعث شد در روز ۱۵ خرداد ۱۳۹۹، دوباره به قله برگردیم و رکورد مبتلایان بار دیگر شکسته شود: ۳۵۷۴ مبتلا در روز.
نمودارها نشان می دهد از یک ماه پیش، روند ابتلا و مرگ و میر افزایشی است و در این باره چند نکته قابل تأمل است:
۱ - تا اینجای کار، ما آدم ها در برابر کرونا کم آورده ایم. قرار بود کرونا تمام شود و از قرنطینه و محدودیت های اجتماعی خارج شویم ولی تمام نشد و ما ناچار از پناهگاه هایمان بیرون آمده ایم.
تقریباً همه مان امیدوار بودیم در اردیبهشت یا خرداد شرّ کووید ۱۹ کم شود و نفسی به راحتی بکشیم اما حالا خبر آمده که کرونا دوباره رکورد زده و موج دوم اش آغاز شده است؛ گرمای هوا هم افاقه نکرد!
۲ - اگر انسان را "عادت کنندۀ بی خیال" تعریف کنیم، خطا نکرده ایم. دنبال هیچ دلیلی نگردید؛ همین کرونا و مقایسه روزهای اول و امروزش بهترین مدرک است. آن روزها چقدر رعایت می کردیم و جز در موارد ضرورت از خانه بیرون نمی آمدیم ولی اکنون انگار نه انگار که کرونا هنوز دارد می کُشدمان!
گو این که وقتی متوجه شدیم در برابر کرونا خلع سلاح هستیم، به "مکانیزم دفاعی بی خیالی" پناه بردیم.
۳ - کرونا را هنوز جدی نگرفته ایم. چون نامرئی است و بی سر و صدا می کشد. اگر کووید ۱۹ قیافه ای داشت مانند نظامیان سبیل دار بعثی و کشت و کشتارش صدای انفجار داشت، حتماً جدی ترش می گرفتیم.
جنگ ایران و عراق ۲۸۸۸ روز طول کشید و طبق آمار رسمی، ۱۹۰ هزار ایرانی در جبهه های جنگ به شهادت رسیدند؛ یعنی به طور متوسط هر روز ۶۶ نفر.
از آغاز کرونا در ایران -طبق اعلام رسمی- حدود ۱۱۰ روز می گذرد و باز طبق آمار رسمی، در این مدت ۸۱۳۴ نفر جان خود را از دست داده اند؛ یعنی به طور متوسط هر روز ۷۴ نفر.
به بیان دیگر، کرونا بیش از جنگ تحمیلی از ایرانیان قربانی می گیرد ولی سر و صدا ندارد و همین جاست که فریب می خوریم.
ما، با دشمنی خطرناک تر از بعثی های مجهز به توپ و تانک و موشک و جنگنده و بمب شیمیایی رو به رو هستیم؛ آن وقت خیلی هایمان به خودمان زحمت نمی دهیم بیرون از خانه، یک ماسک سبک بزنیم.
۴ - با توجه به جمعیت ۸۰ و چند میلیونی ایران، تا امروز یک هزارم جمعیت ایران کرونا گرفته اند. فاجعه است: از هر ۱۰۰۰ ایرانی یک نفر!
تازه این مربوط به کسانی است که کارشان به دکتر و بیمارستان کشیده و شناسایی شده اند و الا آمار بسیار بیشتر است و این یعنی، احتمال انتقال نیز بسیار بالاست.
۵ - یک توهم تلخ طنزآمیز نیز فرایمان گرفته است. اول مغازه ها و رستوران ها و اماکن عمومی را بستند و بعد از مدتی گفتند بروید در فلان سایت ثبت نام کنید و کد رهگیری بگیرید و با رعایت پروتکل های بهداشتی، فعالیت تان را آغاز کنید.
اما واقعاً با رعایت کدام پروتکل های بهداشتی؟! وارد مغازه ها و رستوران ها و اماکن عمومی که کد رهگیری هم دارند بشوید و ببینید با قبل از کرونا چه تفاوتی دارند؟
همۀ فعالیت ها را عادی کرده اند و برای خالی نبودن عریضه، عبارت کلیشه ای "با رعایت پروتکل های بهداشتی" را تکرار می کنند؛ گو این که کرونا از این کلمات می ترسد!
شاید هم بتوانیم بگوییم انسان موجودی خودفریب است.
۶ - کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من! تا حد امکان به جاهای شلوغ نروید، ماسک بزنید، ضدعفونی یادتان نرود و سیستم ایمنی بدن تان را مدام تقویت کنید. وارد موج دوم کرونا شده ایم و مرگ های بیشتری در راه است، بیشتر از جنگ نظامی!
مواظب خودتان و اطرافیان تان باشید.
*جعفر محمدی
- 20
- 6