به گزارش نامه نیوز، پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان در انتقادی به مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت «کاخ مرمر آسیب دیده ...در این کاخ آسانسور گذاشته بودند، پتک زدند، کندهکاری کرده بودند و در طبقه دوم، حمام و جکوزی ساخته بودند».
محمد هاشمی، رئیس دفتر مرحوم آیت الله هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره تخریب ساختمان کاخ مرمر زمانی که مجمع تشخیص در آن تشکیل جلسه می داد، گفت: فاصله بین دو طبقه کاخ مرمر حالت معمولی نداشت که با ۱۵ پله بتوان بین دو طبقه جابه جا شد. به دلیل بلندی سقف بیش از ۳۰ پله بین دو طبقه وجود داشت.
وی ادامه داد: برخی مراجعان مجمع اعم از مهمان ها یا بعضی اعضا مسن بودند بر اثر پا درد نمی توانستند این پله ها را بالا بروند بنابراین در کنار یکی از درهای ورودی که جای خالی داشت و کریدوری بود، آسانسور یک نفره ای نصب شد. این آسانسور یک طبقه بالا و پایین می رفت، پس نه جایی خراب شد و نه هیچ پتک و کلنگی برای نصب آسانسور در کاخ مرمر استفاده شد.
رئیس دفتر مرحوم آیت الله هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: زمانی که مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شده همه می گفتند «مجمع نهادی بن بست شکن است، در ساختارهای حاکمیتی دیگر کشورها چنین نهادی وجود ندارد و این ابتکار امام بوده است» بنابراین در جلسه ای برای حفظ تاریخ این نهاد تصمیم گیری شد کاخ مرمر تبدیل به موزه مجمع تشخیص مصلحت نظام شود تا اسناد و مدارکش در معرض دید عموم گذاشته شود. اما وقتی دیدند نقش آقای هاشمی خیلی پررنگ است اجازه این کار را ندادند.
وی افزود: حالا آقای فتاح گفته کاخ مرمر را می خواهند موزه کنند و بعد از کرونا در آن را به روی مردم باز کنند تا عموم جامعه بتوانند بیایند و از موزه کاخ دیدن کنند. داخل کاخ خالی است مردم چه چیزی را می خواهند ببینند، اگر آن ابتکار انجام شده بود و موزه ای به نام مجمع تشخیص مصلحت نظام در کاخ مرمر ایجاد می کردند که از فرمان امام برای تشکیل این نهاد تا خدمات بعدی مجمع در آن ثبت می شد برای نظام بهتر بود.
محمد هاشمی با اشاره به ساختمانی در جنوب کاخ مرمر بیان کرد: فرح آن ساختمان خیلی قشنگ را ساخته بود که طرح و معماری خیلی قشنگی داشت. امروز آن ساختمان دست کسانی که آقای فتاح درباره آنها چیزی نگفت و فقط به کاخ مرمر اشاره کرد که به قول خودشان خیلی سروصدا ایجاد کرد.
وی افزود: این روزها در رسانه ها خیلی مطرح شده، آقای فتاح تبلیغات انتخابات ۱۴۰۰ را خیلی زود شروع کرده است که علیه آقای هاشمی، آقای حداد، آقای خاتمی و دیگران حرف هایی زده تا خودش را به اصطلاح مطرح کند. ناگفته نماند که بعد از آقای هاشمی تا دو سال کمیسیون های مجمع همچنان در کاخ مرمر تشکیل می شد.
این فعال سیاسی گفت: در مجموع حرف های آقای فتاح یا از روی عدم آگاهی یا به منظور خاصی بیان شد. انشاءالله که خدا همه را هدایت کند و اینگونه نخواهند نام نیک رفتگان را ضایع کنند. شیخ اجل سعدی می گوید «نام نیک رافتگان این چنین ضایع مکن-تا بماند نام نیکت پایدار»
محمد هاشمی عضو اسبق مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از اظهاراتش به دیگر بخش های صحبت های پرویز فتاح رئیس سازمان بنیاد مستضعفان اشاره کرد؛ از آنجا که پیش از انتشار گفتگویش با نامه نیوز در قالب یادداشتی همین مطالب را به دیگر رسانه ها نیز اعلام کرده بود، متن این یادداشت را منتشر کردیم که شرح زیر است:
در ساختمان کاخ مرمر هیچ ساخت و سازی انجام نشده است. داستان ساختمان کاخ مرر اینگونه است که بعد از پیروزی انقلاب این کاخ در دست قوه قضاییه در دوره ریاست آیت الله یزدی بود. اما از این کاخ به خوبی نگهداری نمی شد. مثلا این کاخ یک اتاق خاتم کاری دارد که آن زمان این اتاق را به آبدارخانه تبدیل کرده و در آن سماور گذاشته بودند. در نتیجه بخار آب باعث شده بود برخی از گوشه های این خاتم کاری ها تبله کنند. در نتیجه آقای دکتر حبیبی معاون اول آقای هاشمی این ساختمان را از قوه قضاییه گرفت و کاخ دیگری روبروی آن (که الان هم قوه قضاییه در آن مستقر است) را به قوه قضاییه دادند.
آقای دکتر حبیبی این کاخ را مرمت کرد و تخریب های انجام شده را بازسازی کرد. این کاخ بعدا دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام شد. به این شکل که جلسات مجمع و کمیسوین های آن در این ساختمان تشکیل می شد. دفتر آقای دکتر رضایی دبیر مجمع و دفتر آیت الله هاشمی رییس وقت مجمع هم در آنجا مستقر بود. به علاوه بخش اداری و مالی مجمع هم در ساختمان کوچک دیگری در خیابان ولیعصر بود.
لازم است یادآوری کنم که دوبار دفتر آقای هاشمی و کاخ مرمر را آتش زدند. یک بار خسارت کمتری داشت اما بار دوم خسارت زیادی وارد شد. دو اتاق به طور کامل سوخت و گچ کاری های آن ریخت ، همینطور از آنجا که دود وارد اتاق کریستالی کاخ شده بود بخشی از کریستال ها تخریب شده بود. هم زیر گنبد زیبای آن دچار دودگرفتگی شده بود و هم کاشی کاری های آن تخریب شده و درها و پنجره های قدیمی آن سوخته بود و ساختمان وضع خیلی بدی داشت. مجمع بعد از این اتفاق با سازمان میراث فرهنگی مکاتبه کرده و درخواست کرد کاخ را مرمت کنند. این موضوع مربوط به دوران دولت آقای احمدی نژاد بود و ما هرچه مکاتبه کردیم نتیجه ای نگرفتیم. لذا ساختمان تبدیل به مخروبه ای شده بود.
آقای هاشمی وقتی دید میراث فرهنگی اقدامی برای مرمت این ساختمان انجام نمی دهد و حتی با وجود اینکه در همان سال دولت آقای احمدی نژاد بودجه مجمع را کاهش داد، اما ایشان اصرار داشت که باید این ساخمان را مرمت و حفظ کنیم. آن زمان حوالی سال های ۸۶یا ۸۷ همزمان با دولت آقای احمدی نژاد بود و ایشان هم به خاطر اینکه با مجمع خوب نبود بودجه آن را کاهش داد و مصوبات آن را اجرا نمی کرد. پایان سال آنقدر وضع بد بود و توان پرداخت بدهی ها را نداشتیم که مکاتبه ای با رهبری انجام داد و از ایشان درخواست کرد ۵۰۰ میلیون تومان به مجمع قرض بدهند و ایشان هم موافقت کردند.
بهرحال آقای هاشمی دستور داد هم آن دو اتاق، و هم اتاق کریستال و خلاصه همه آسیب ها مرمت شوند. ایشان از آیت الله طبسی در مشهد درخواست کرد تا متخصصین شیشه کاری را از از این شهر به تهران بفرستد. آنها هم سه ماه در تهران ماندند و اتاق را مرمت کردند. به علاوه اتاق های سوخته مرمت شدند و گچ کار یهای آنها به همان سبک خودشان بازسازی شد. همینطور درها و پنجره های این اتاق ها که بسیار فرسوده شده بودند و در حال ریختن بودند نیاز به مرمت داشتند. ما برای مرمت آنها جلسه ای گذاشتیم و ۵ گروه شرکت کردند از جمله میراث فرهنگی؛ اما همه قیمت های بالای یک میلیارد و نیم برای مرمت این ۵۲ پنجره و در پیشنهاد دادند. اما واحد تهران جنوب دانشگاه آزاد حدود ۵۰۰ میلیون قیمت داد که حدود یک سوم قیمت پیشنهادی میراث فرهنگی بود. لذا با دانشگاه آزاد قرارداد بستیم تا این ۵۲ بازشو که شامل در و پنجره ها بود را مرمت کنند. آنها هم تیمی از اساتید به سرپرستی خانم دکتر جعفری از اساتید دانشگاه تشکیل دادند و در ادامه هم تیمی از دانشگاه اصفهان دعوت شد و ۵۲ بازشو به زیبایی مرمت شدند.
این نکته را هم بگویم که از ابتدا هم آقای هاشمی دنبال ساختمان دیگری برای مجمع بود. اما رهبری فرمودند بهتر است که همه این ساختمان ها نزدیک هم باشند. لذا آقای هاشمی ساختمان کاخ مرمر را به عنوان دفتر مجمع در نظر گرفت. از میان چهار کاخ به غیر از کاخ مرمر یک کاخ به دفتر رییس جمهور، دیگری به دفتر معاون اول رییس جمهور و سومی هم به قوه قضاییه اختصاص داشت. هنوز سه نهاد دیگر در همان ساختمان ها حضور دارند و تنها مجمع ساختمان را به بنیاد مستضعفان تحویل داده است.
در حالی که همان موقع در جلسه ای که دکتر رضایی هم در آن حاضر بود و فرمان مقام معظم رهبری درباره تعطیلی دفتر مجمع و مرکز تحقیقات و ادغام آنها در دبیرخانه را قرائت می کردند قرار شد که این ساختمان به عنوان موزه مجمع تشخیص مصلحت نظام سازماندهی شود. ولی از آنجا که آیت الله هاشمی در مجمع تشخیص نقش کلیدی داشت به همین دلیل هم با اینکه تبدیل به موزه مجمع شود مخالفت شد. البته در آن ساختمان فرش های قیمتی هم وجود داشت که آقای فتاح گزارشی از فرش ها ندادند که بدانیم در حال حاضر چه سرنوشتی پیدا کرده اند.
در مورد ساختمان ۹ طبقه ضلع جنوبی کاخ نیاوران هم باید بگویم از زمانی که آقای روحانی ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع را بر عهده داشت ساخته شده بود. ساختمان ۹ طبقه ای که حدود ۲۰ سال قدمت دارد. در کنار آن هم دکتر ولایتی ساختمانی را ساخت که نیمه تمام ماند. چون دستور رهبری این بود که آن را به مرکز پژوهش های مجلس واگذار کنند. در عوض قرار شد ساختمان قدیمی مجلس شورای اسلامی در خیابان امام خمینی که چهارطبقه بود به مجمع واگذار شود. تا زمانی که مرحوم آقای هاشمی زنده بود و ما هم به این ساختمان رفت و آمد داشتیم نه استخری در این ساختمان وجود داشت و نه چیزی مانند آن. درست است که ساختمان ۹ طبقه بود اما کاملا یک ساختمان معمولی اداری بود. حالا اگر بعدها آقای ولایتی و دیگران استخری ساخته باشند را من اطلاع ندارم اما تا زمان حضور آیت الله هاشمی در مجمع چنین چیزی وجود نداشت.
غلامعلی رجایی: فتاح، به احمدینژاد اقتدا کرده است
مشاور مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی نوشت: روشی که پرویز فتاح برای طرح برخی مباحث پیش گرفته، روش مناسبی نبوده و اقتدا به آن مرد رفته یعنی محمود احمدینژاد است؛ روشی که دیگران را نفی کنیم تا خودمان را اثبات کنیم، گویی آقای فتاح تلاش دارد که بگوید من انقلابی هستم و باقی افراد یا بیتالمال را تصرف کردهاند یا بیتالمال را ضایع کردهاند و ما باید به زور بیتالمال را باز پس بگیریم.
به گزارش اعتماد؛ غلامعلی رجایی، مشاور فرهنگی مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی در یادداشتی درباره فساد نوشت: این روزها مصاحبهای متفاوت از آقای پرویز فتاح، رییس بنیاد مستضعفان منتشر شده که در رسانهها و فضای مجازی بازتاب وسیعی داشته است. این مصاحبه از معدود مصاحبههایی بود که دستکم از سوی ۵ نهاد یا فرد حقیقی با جوابیه مواجه شد. بنیاد باران، مجمع تشخیص مصلحت نظام، خانمها معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی که در این مصاحبه از آنها نام برده شد و روابط عمومی پادگان کوهک ارتش جمهوری اسلامی ایران به مصاحبه پرویز فتاح واکنش نشان داده و به اظهارات او پاسخ دادند. قصد ورود به بخش محتوای صحبتهای آقای فتاح را ندارم اما اظهارات ایشان من را به یاد مصاحبه پیشین پرویز فتاح در مورد آیتالله هاشمیرفسنجانی و محل مجمع تشخیص مصلحت نظام و کاخ مرمر انداخت.
به نظر میرسد روشی که پرویز فتاح برای طرح برخی مباحث پیش گرفته، روش مناسبی نبوده و اقتدا به آن مرد رفته یعنی محمود احمدینژاد است؛ روشی که دیگران را نفی کنیم تا خودمان را اثبات کنیم، گویی آقای فتاح تلاش دارد که بگوید من انقلابی هستم و باقی افراد یا بیتالمال را تصرف کردهاند یا بیتالمال را ضایع کردهاند و ما باید به زور بیتالمال را باز پس بگیریم. به نظر میرسد که این روش تا حدودی نخنما شده و دیگر در افکار عمومی پذیرفته نیست که کسی با شعارهای انقلابی در نفی دیگران و در راستای اثبات خود سخن بگوید و پذیرفته شود.
از سویی وقتی شعار شفافیت داده میشود، لازم است که عملکرد نیز شفاف باشد. شفافیت تنها به نام بردن از شخصیتهای سیاسی و نظامی در صداوسیما نیست؛ بلکه باید عملکردها نیز شفاف باشد. به نظر میرسد بنیاد مستضعفان در این سالها هم بهدلیل حیطه کاری و هم بهخاطر حاکمیتی بودن از نوعی تقدس برخوردار است که تفحص از عملکرد آن، در همین هاله تقدسگرایی قرار گرفته و هرگز میسر نشده است. این در حالی است که بنیاد مستضعفان نیز همچون سایر نهادها باید بیلان کاری و گزارش عملکرد شفافی داشته باشد و آن را به افکار عمومی ارایه کند. طی ۴۰سالی که از انقلاب میگذرد، دامنه اختلاف طبقاتی همواره وسیعتر شده، درحالی که یکی از کارویژههای مهم این بنیاد رسیدگی به وضعیت مستضعفان است و باید با اقدامات عملیاتی تلاش کند تا این فاصله کاهش پیدا کند. همانطورکه یک وزیر راه در مورد تلفات جادهای آمار و ارقام ارایه میکند و تعهداتی برای کاهش این آمار دارد، رییس بنیاد مستضعفان نیز باید در آغاز کار آمار و ارقام و شرحی از وضعیت طبقه فرودست ارایه کند که در پایان دوره کاریاش بتوان تغییرات احتمالی ایجاد شده و کارنامه او را بررسی کرد. این مسائل را نمیتوان با شعارهای سیاسی یا شعار شفافیت به محاق برد. بنیاد مستضعفان باید اولویتهای خود را مشخص کند و در این شرایط بغرنج اقتصادی در گام اول کمکهای خارجی را قطع کرده و در شرایطی که مردم از شدت فقر کارت یارانهشان را برای دریافت نان در گرو نانواییها قرار میدهند، فکری به حال این مستضعفان و محرومان کند. شخصا با آقای فتاح برخورد نزدیکی نداشتهام اما همیشه شنیدهام که ایشان فرد متدین و ارزشی و انقلابی است. از همین رو تصور میکنم که در روش خود برای ایجاد شفافیت تجدیدنظر کند و از این روشی که پیشینیان به کار گرفتهاند، عبرت گیرد و تخریب یکطرفه را ترک کند. شاید اگر ایشان به نحو دیگری طرح مساله کند، به نتیجه بهتری برسد و قطعا اگر قصدی برای آینده سیاسیاش داشته باشد، بهتر به این هدف برسد.
- 19
- 5
مهری
۱۴۰۲/۳/۵ - ۱۱:۱۲
Permalink