اما با توجه به نیات و اهدافی که مقامات آذربایجان دنبال میکنند، علت اصلی رفتارهای ایذایی و قدرتنمایی آذربایجان در قبال ایران ریشه در مسائل مهمتری دارد. به واقع میتوان گفت که بازی ایران در زمین ارمنستان در بحران گذشته قرهباغ، بعد سطحی و ظاهری بحران و به عبارتی علت بعید ماجراست. علت قریب و اصلی ماجرا ریشه در همان افزونخواهی و جاهطلبیهای مقامات آذربایجان به ویژه رییسجمهور آن (الهام علیاف) دارد که در شرایط حاضر، سرمست از پیروزی سال گذشته بحران قرهباغ درصدد فاز جدیدی از ماجراجویی در مرزهای شمالی ایران و قفقاز جنوبی است.
آنگونه که از افق و نوع نگرش و انگارههای مقامات باکو پیداست، مقامات آذربایجان ضمن روابط با تلآویو به دنبال ایده آذربایجان جنوبی و در نتیجه به دنبال یک پانترکیسم با حمایت برادر بزرگتر خود یعنی ترکیه هستند. در واقع مقامات باکو در تعقیب ایده آذربایجان جنوبی همچون سایر بحرانهای قرهباغ، خود را مستظهر به حمایت مقامات آنکارا به ویژه شخص جاهطلب و خودکامهای چون رجب طیباردوغان میبینند.
در واقع میتوان ترکیه را بازیگر نیابتی بحران قرهباغ دانست و آنکارا و باکو تلاش دارند با برقراری تئوری آشوب در مرزهای شمالی موازنه قدرت را به زیان روسیه و ایران و در مقابل، به نفع خود تغییر دهند. به این ترتیب و با توجه به اهدافی که مقامات باکو و آنکارا به دنبال آن هستند میتوان گفت که تنش تهران- باکو میتواند وضعیت فزاینده به خود بگیرد. البته نباید از استفاده ابزاری ترکیه از آذربایجان در مقابلهجویی با ایران غافل ماند. با وجود همسویی آنکارا با باکو، ترکیه رفتارهای سینوسی و پاندولی را در قبال آذربایجان انجام داده و میدهد.
در واقع، ترکیه هرگاه احساس کند که باید امتیاز بیشتر و یا بهتری از جمهوری آذربایجان اخذ کند و یا سیاستهای باکو را به سمت آنکارا متمایلتر کند، نشانههایی از برقراری روابط سیاسی و دیپلماتیک با ارمنستان از خود نشان میدهد و هنگامی که احساسات دولتمردان جمهوری آذربایجان تحریک شد، با کسب امتیاز جدیدی فتیله تماسها با ارمنستان را پایین میکشد.البته صرف اتهام مقامات باکو به ایران در حمایت از ارمنستان در بحران سال گذشته قرهباغ، همه دلایل موجده در تنش جدید در روابط تهران- باکو نیست، چراکه در این تنش جدید رد پای تلآویو نیز بابت همسویی و همگرایی با آذربایجان دیده میشود و در واقع نقشآفرینی تلآویو در این تنش جدید مسالهای است که تهران تاب تحمل آن را ندارد و پیوسته تلاش دارد از نقش و جایگاهیابی رفتارهای مخرب و ایذایی تلآویو علیه ایران در محیط پرآشوب غرب آسیا بکاهد. در واقع رابطه تهران- تلآویو بیشتر از چهار دهه مبتنی بر یک رابطه خصمآلود بوده و تلآویو راضی به نقشیابی ایران در جنوب سوریه نیست و پیوسته ایران را یک تهدید بالقوه و حتی بالفعل برای حیات سرزمینی خود و منطقه غرب آسیا میپندارد.
از آن طرف نیز، امحای کامل اسراییل از سوی ایران ماهیت هستیشناسی و آنتولوژیک پیدا کرده و ایران به چیزی کمتری از نابودی تلآویو رضایت نمیدهد. علت دیگر جدی بودن تنش در روابط تهران- باکو مربوط به تحرکات ترکیه و ماجراجوییهای ترکیه به عنوان بازیگر نیابتی آذربایجان است. با وجود آنکه میتوان ایران، عربستان و ترکیه را به عنوان (تروئیکای قدرت خاورمیانه) در هندسه ژئوپلیتیک غرب آسیا دانست، اما آنکارا هیچ تمایلی به نقشیابی و جایگاهیابی منطقه تهران و ریاض ندارد. ترکیه تلاش میکند با تعقیب سناریوی بحران و تبدیل آن به فرصت و همچنین اعمال «تنش صد» با همسایگان به جای «تنش صفر» احمد داوود اوغلو، نقش خود را به همراه خردهبازیگران منطقهای ارتقا دهد. به ویژه آنکه ترکیه چنین نقشی را در قبال تهران به خوبی به کار گرفته و بارها و با رفتارهایی که از خود نشان داده، ثابت کرده که بازیگر قابل اعتمادی برای ایران نیست و حتی موافقتی بابت قدرتیابی بایدن و احیای برجام نداشت، زیرا بر این باور بود که روی کار آمدن رییسجمهوری چون بایدن و در نتیجه احیا، بازسازی و ترمیم برجام میتواند باعت هژمونی، اتوریته و تعیینکنندگی نقش ایران در مناسبات و معادلات منطقهای شود.
به این ترتیب و برای آنکه از نقشیابی منطقهای ایران عقب نماند پیوسته تحرکاتی را با خردهبازیگرانی چون آذربایجان و سیاست پانترکیسم در قبال ایران به کار میگیرد. حال با توجه به تحرکات ایذایی ترکیه و آذربایجان، تهران باید در قبال سیاست تنش باکو با دقت و درایت قدم بردارد، چراکه واکنش و راهبرد تقابلی، سیاست و راهبرد مناسبی با باکو نیست. قطع به یقین هرگونه سیاست تقابلی با باکو، منجر به برقراری آشوب، ناپایداری در مرزهای شمالی و موجب تقویت سیاستهای تجزیهطلبانه و تشکیل ایده آذربایجان جنوبی یا همان ایده پانترکیسم مورد نظر آنکارا و باکو میشود. در واقع ناپایداری مرزهای شمالی با توجه به خطر قریبالوقوع تنش در مرزهای شرقی از رهگذر داعش خراسان و قدرتیابی طالبان در افغانستان و همچنین چالشهایی که در حال حاضر در عرصههای دیگر مانند خلیجفارس و عراق دارد، راهبرد مناسبی برای ایران نیست.
رجزخوانی نمایندگان مجلس ایران برای آذربایجان
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در واکنش به اظهارات اخیر الهام علیاف گفت: در صورت استمرار ماجراجویی ترکیه و رفتار ناشیانه جمهوری آذربایجان، نخجوان و قرهباغ را به ایران همان سرزمین اصلی آنها باز میگردانیم.
به گزارش خبرنگار ایمنا، احمدی بیغش در صفحه توئیتر خود در واکنش به اظهارات اخیر الهام علیاف، رئیس جمهور جمهوری آذربایجان نوشت: در صورت استمرار ماجراجویی ترکیه و رفتار ناشیانه جمهوری آذربایجان، نخجوان و قرهباغ را به ایران همان سرزمین اصلی آنها باز میگردانیم.
- 11
- 5