روزنامه توسعه ایرانی نوشت: از دهه ۶۰ میلادی که دولتهای متمرکز در اطراف خلیج فارس رفته رفته قدرت و پانعربها پا گرفتند؛ پروژه عربی خواندن خلیج فارس کلید خورد و استفاده از عنوان «خلیج عربی» طی بخشنامهای از سوی اتحادیه عرب به همه کشورهای عرب ابلاغ شد. از همین روست که به کار بردن «خلیج عربی» برای خلیج فارس در میان همسایگان عرب منطقه بسیار مرسوم و متداول است.
مثلا چند سال پیش که کارشناسان کتابخانه مجلس برای خرید کتاب از نمایشگاه بغداد و بصره به عراق رفته بودند، وقتی برگشتند گفتند آنجا کلی کتابهای عراقی و بیروتی دیدهاند که در آنها از خلیج فارس به عنوان «خلیج عربی» یاد شده بود.
آنها اشاره کرده بودند که اتفاقا این کتابها با کیفیت چاپ و کاغذ مرغوب اما قیمت ارزان عرضه میشدند و فروش بالایی هم داشتند. حتی یک انتشاراتی با نام «خلیج العربی» دیده بودند که در زمینههای مختلف کتاب چاپ میکرده و خیلی هم پرطرفدار بوده است.
در سایر کشورهای عرب هم وضع به همین منوال است و چه بسا شدیدتر؛ مثل بحرین که سه نقشه هم برای اثبات عربی بودن خلیج جنوب ایران چاپ کرده است.
ملاحظاتی درباره «خلیج فارس» همین کشورهای عرب اما این عنوان متداول و مرسوم در داخل مرزهای خود را در عرصه بینالمللی چندان راحت و بیدردسر به کار نمیبرند و به دلایلی در طرح آن ملاحظات و محافظهکاریهایی دارند.
اول آنکه در تمام متون و اسناد تاریخی نام آن پهنه آبی، «خلیج فارس» ذکر شده است و با جعل آن به «خلیج عربی»، متهم به تحریف تاریخ میشوند. دوم آنکه جامعه جهانی هنوز به تلاشهایی که از دهه ۶۰ میلادی برای «عربی» خواندن خلیج آغاز شده، لبیک نگفته و خلیج فارس هنوز نزد سازمانهای بینالمللی و مراودات و مکاتبات رسمی همان «خلیج فارس» است.
دلیل دیگر، حساسیت ایران نسبت به این موضوع است. هر گاه که یکی از کشورهای عرب یا غیرعرب از عنوان «خلیج عربی» استفاده کرده با واکنش ایران و حتی بسیاری نهادها و چهرههای غیرایرانی دیگر مواجه شده و تذکر گرفته است و هر زمان که ایران موقعیت مقتدرتری داشته، آن کشورها نیز برای حفظ حسن همجواری و اجتناب از تنش با ایران، از چنین شیطنتهایی دوری جستهاند. حال اما چه شده که عراق سه روز است، بدون کوچکترین توجهی به حساسیتهای ایران، خلیج فارس را «خلیج عربی» میخواند؟!
دو پیام متفاوت برای دو میهمان
بصرهی عراق این روزها میزبان بیست و پنجمین دوره از رقابتهای جامی است که ایران آن را «جام کشورهای عرب حوزه خلیج فارس» میخواند. عراق، عمان، عربستان سعودی، یمن، بحرین، کویت، قطر و امارات تیمهای حاضر در این رقابتها هستند. بسیاری دیگر برای اینکه خود را در این دعوای «فارسی- عربی» نیندازند، به آن «جام ملتهای خلیج» میگویند.
مقتدی صدر، رهبر جریان صدر اما دو روز پیش در آستانه آغاز جام مذکور، در توئیتر خود در پیامی گرم و صمیمانه خطاب به «میهمانان عرب» عراق نوشت: «میهمانان عرب بزرگوار ما از کشورهای(خلیج عربی)، به شما خوشامد میگویم. در عراقی که سرزمین اولیا و صالحین است، به بصره خودتان (شهر میزبان بازیها) خوش آمدید؛ ای میهمان ما، اگر نزد ما بیایی خواهی دید که ما میهمان و شما صاحبخانه هستید.»
ظاهرا مقتدی صدری که زمانی یکی از سیاسیون نزدیک به حاکمیت ایران شناخته میشد، در پیام خود و استفاده از «خلیج عربی» کمترین اهمیتی به واکنش ایران نداده است.
نکته دیگر در توئیت صدر، مقایسه پیام او به «میهمانان عرب عراق» با پیامی بود که او درباره زوار ایرانی صادر کرد. تابستان امسال در جریان مراسم اربعین، نه تنها خبری از این خوشامدگویی گرم نبود، بلکه رهبر جریان صدر با خط و نشان کشیدن برای ایرانیها، هشدار داد که «میهمان در مقام میزبان قرار نگیرد.»
اتوبوسی به نام «ARAB GULF»
استفاده از «خلیج عربی» در توئیت صدر واکنشبرانگیز شد تا جایی که در خود عراق نیز پایگاه خبری ناس نیوز نوشت: «ایران همواره مخالفت خود را با این عبارت اعلام و اعتراض خود را از طریق محافل بینالمللی بیان کرده و استفاده از عبارت «خلیج فارس» را خواستار شده است.»
این واکنشها اما گویا افاقه نکرد؛ چراکه پس از صدر، محمد شیاع السودانی، نخست وزیر عراق هم دیروز در بیانیهای برای خوشامدگویی به تیمهای حاضر در جام، از عبارت «خلیج عربی» استفاده کرد. پس از آن اتوبوس بازیکنان عربستان سعودی خبرساز شد که روی آن بزرگ نوشته شده بود: «ARAB GULF CUP 25»؛ 25مین جام خلیج عرب.
به نظر میرسد در دورهمی فوتبالی عربهای منطقه، کسی به تاکیدات مکرر ایران بر پرهیز از به کار بردن «خلیج عربی» اعتنایی ندارد؛ نه تنها همسایگان عرب، بلکه اینفانتینو نیز!
اینفانتینو پشت سر «دوستان پولدار عرب»
پس از صدر، السودانی و اتوبوس سعودی، جیانی اینفانتینو که اتفاقا همین تازگیها در قاب عبا پوشاندن امیر قطر بر دوش مسی حاضر بود، نیز دیروز از جام ملتهای عرب حوزه خلیج فارس به عنوان «جام خلیج عرب» یاد کرد. پس از او فیفا در یک استوری اینستاگرامی همین عبارت را تکرار کرد.
فدراسیون فوتبال ایران واکنش نشان داد و تاکید کرد که: «سوابق متقن و استوار اسناد مربوطه جهت تصحیح روندهای ناصواب خلاف عرف بینالمللی در سالهای آتی، توسط فدراسیون فوتبال ایران به فیفا ارسال خواهد شد.»
اما نه فیفا از این سوابق تاریخی و حساسیت ایران بیخبر است و نه عراق. موضوع بلکه بیش از هر چیز دیگری به موقعیت منطقهای و بینالمللی ایران مربوط است؛ به نشستهای مداوم شورای همکاری خلیج فارس و ضعف دیپلماسی ایرانی که نه تنها راهبردی در برابر بیانیههای مکرر این شورا علیه ایران ندارد، بلکه ماه گذشته از همراهی چین با این شورا نیز شوکه شد. ایران حتی با برخی کشورهای عرب دیگر مانند مصر که عضو این شورا نیستند اما بارها امضایشان پای بیانیههای ضدایرانی بوده نیز نتوانسته روابط خود را بهبود ببخشد.
علاوه بر دولتهای منطقهای، بیانیههایی که در پی اعتراضات اخیر، به صورت گسترده توسط دولتهای خارجی علیه ایران صادر شد، تحریمهایی که چپ و راست کشورهای اروپایی علیه ایران اعلام کردند و اقدام این کشورها برای قطع روابط خود با ایران، همگی مواردی است که وجهه و اقتدار ایران را مخدوش کرده و از همین روست که دولتهایی مانند عراق که دست دوستی و مودت با ایران دادهاند، در بزنگاههایی چون جام کشورهای حوزه خلیج، موضع خود را اینگونه نشان میدهند و بیپروا از واکنش ایران و انتقادهای تاریخپژوهان و نهادهای علمی، کنار «میهمانان عرب» خود از «خلیج عربی» نام میبرند.
به این موارد باید ضعف اقتصاد ایران را نیز اضافه کرد. موضوعی که برخی کاربران فضای مجازی به آن اشاره کردند و استفاده از «خلیج عربی» در رقابتهای فوتبالی بصره را نتیجه «ترکیب کثیف پول و سیاست» خواندند؛ پولی که دولتهای ثروتمند عرب منطقه برای فیفا خرج میکنند و این امتیاز را پیدا میکنند که صفحه اینستاگرامی فیفا به «خلیج عربی» رسمیت ببخشد. ایران اما به واسطه سیاستهای غلط مالی و البته تحریمها چنین پولی را ندارد!
محبوبه ولی
- 17
- 1