دکتر صلاحالدین هرسنی،کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل در جهان صنعت نوشت: نشانگان و قرائن آشکار بر مواضع مقامات تصمیمساز و تصمیمگیر دستگاه دیپلماسی چه در تهران و چه در واشنگتن دلالت بر آن دارد که تلاش برای ازسرگیری مذاکرات برای احیای برجام بهترین و موثرترین تصمیم و راهبرد ممکن است چراکه واشنگتن در کنار تروئیکای اروپایی برجام میتواند به واسطه دادن امتیازات برجامی نظیر لغو و تعلیق برخی از تحریمهای مغایر با برجام، فعالیتها، جاهطلبیها و خیز جدید ایران در شرایط «گریز هستهای» و بدعملی با پادمانهای نظارتی با آژانس هستهای را مهار کند و از سوی دیگر تهران نیز در ازای گرفتن امتیازات برجامی از واشنگتن و متحدان اروپایی آن هم به واسطه لغو تحریمهای فزاینده میتواند از فشار شدید تحریمهای اقتصادی یا همان کارزار فشار حداکثری که روزگاری ترامپ و تیم «بی» آن یعنی مجموعههای عبری- عربی به دنبال آن بودند خارج شود و بار دیگر به عنوان کشوری تاثیرگذار بر فعالیتهایش در خاورمیانه تمرکز کند.
با توجه به ضرورت تلاش برای احیای برجام آن هم در شرایطی که احیای برجام به کلاف سردرگمی شبیه شده است، مساله اصلی اراده سیاسی و اعتمادسازی برای به دست گرفتن ابتکارات دیپلماتیک از سوی طرفین است، به این معنی که گام نخست برای ازسرگیری مذاکرات و احیای برجام باید از سوی کدام طرف برداشته شود؟ در این ارتباط، قرائن و شواهد نشان میدهند که بعید است واشنگتن و حتی اروپا بخواهند در ازسرگیری مذاکرات برای احیای برجام گام نخست را بردارند. این گمانه اول به واسطه قرار گرفتن ایران در نقطه گریز هستهای، رونمایی از موشک دوربرد «فتاح» و سایر موشکهای بالستیک نقطهزن و در شرایط حاضر نیز مجهز کردن خود به پهپادهای انتحاری و سپس به جهت ورود ایران در جنگ اوکراین آن هم در قالب کمکهای پهپادی به روسیه قوت میگیرد و همین ورود سبب شده که ازسرگیری مذاکرات هستهای تا حد زیادی به تحولات در اوکراین پیوند بخورد.
به این ترتیب اگر مساله اوکراین به مثابه یک نقش مخرب و چالشزا در ازسرگیری مذاکرات غیر قابل انکار باشد، بعید به نظر میرسد که ما شاهد ازسرگیری مذاکرات تا اواخر ژوئن ۲۰۲۳ و حتی تا پایان سال جاری باشیم. در سطحی دیگر، مشکل و موانع جدی ازسرگیری مذاکرات فقط مربوط به ورود ایران به کارزار اوکراین نیست. در این ارتباط، بحث بر سر ادامه مذاکرات و احیای برجام موافقان و مخالفانی در سپهر سیاست ایران پیدا کرده است.
مخالفان یا همان «نابرجامیان» برجام را به مثابه ترکمانچای و حتی ننگینتر از آن میدانند و در این پندار به سر میبرند که ازسرگیری مذاکرات و احیای برجام مفهومی جز باج دادن به «کدخدا» ندارد، ضمن آنکه برجام مجرای نفوذ غرب به ایران خواهد بود. اما این سوی ماجرا که موافقان قرار دارند، تلاششان بر آن است که احیا، بازسازی و ترمیم اقتصاد معطوف به فروپاشی ایران فقط و فقط از مسیر وین؛ یعنی انجام مذاکرات و احیای برجام میگذرد.
در واقع طبق نگاه موافقان، برجام اگرچه نمیتواند معجزه کند، اما مُمِد حیات و متضمن گشایشهای اقتصادی و سیاسی خواهد بود، اما مشکل این موافقان آنجاست که آنها از یک طرف از فردای پا گرفتن و احیای برجام باید خود را معروض دشنامها، انگها و برچسبهای مخالفان یعنی غرب گدایان، واداده، نفوذی، ستون پنجم، جادهصافکن نظام غرب، خائن و مزدور، فریبخورده و پادوی غرب ببینند و از طرف دیگر باید خود را در ستیز و چالش مداوم مخالفان آن هم زیر لوای یک جامعه دوقطبی و فضای پرتنش سیاسی و البته مخرب ببینند. به همین خاطر سقف امکان اقدام موافقان در ازسرگیری مذاکرات و در نتیجه احیای برجام کوتاه خواهد بود.
این وضعیت در شرایطی که ایران تلاش دارد خود را به ازسرگیری مذاکرات معرفی کند، مفهوم و معنایی جز ضعف و شکست سیاسی ندارد به این معنی که نوعی محافظهکاری و ابهام حتی در کنشها و الگوهای رفتاری موافقان نیز دیده میشود. بدون تردید تداوم این وضعیت همچون گذشته انزوای سیاسی ایران را به همراه خواهد داشت. در این ارتباط بعد تراژیک ماجرا آنجاست که موافقان ازسرگیری برجام حتی اگر با سد مخالفانی چون «نابرجامیان» برخورد نکنند، اقدام آنها در ازسرگیری مذاکرات فاقد هرگونه شفافیت لازم خواهد بود و خبرها و امیدهای برجامی به جای آنکه از رسانههای داخلی شنیده شود، باید از تلویزیونها و رسانههای برونمرزی شنیده شود. در حقیقت نوعی محافظهکاری هدفمند نیز حتی در رفتار موافقان ازسرگیری مذاکرات دیده میشود که همین محافظهکاری آنها را از ابهامزدایی دور میکند.
اما واقعیت چیست و چه باید کرد؟ واقعیت آن است که هر اقدام سازندهای که دربرگیرنده منافع ملی است، نباید در نزد افکار عمومی پنهان بماند. به نظر میرسد در شرایط حاضر به ویژه در شرایط و موقعیتهای حاضر انسدادی که به نظر میرسد، تا رسیدن به تفاهمهای برجامی فرسنگها فاصله است، رجوع به افکار عمومی میتواند از موانع و چالشهای موجود بکاهد. ضمن آنکه نباید فراموش کرد که خروجی این مذاکرات باید بتواند وضعیتهای انسدادی موجود را به سمت وضعیت گشایشهای سیاسی و اقتصادی سوق دهد. همچنین نباید فراموش شود که تحصیل این شرایط فقط متضمن اقدام تاکتیکی و موقتی نیست، بلکه متضمن کاربست شرایط راهبردی باید باشد به این معنی که اقدام راهبردی باید بر اقدام تاکتیکی مقدم باشد و مقامات تصمیمگیر و تصمیمساز باید به گونهای عمل کنند که کشور درگیر جزر و مدهای احیای برجام نشود.
- 12
- 4