دکتر الهه کولایی در مصاحبه با روزنامه هم میهن در باره ماجرای شبه نظامیان واگنر در روسیه اظهارنظر کرد.
بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:
گروه واگنر چقدر قدرت دارد تا کرملین را بهطور جدی به چالش بکشد؟
گروه واگنر که بهوسیله یوگنی پریگوژین از نزدیکان ولادیمیر پوتین شکل گرفته، در عملیات نظامی روسیه در اوکراین، شانه به شانه نظامیان روسی، برای تحقق اهداف مسکو در این کشور در جنگ شرکت داشته است. برآوردهای نادرست روسیه در این جنگ، اختلاف میان رهبران نظامی روسیه را در پی داشته است. پریگوژین در همین زمینه از ماههای گذشته با سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه اختلافنظرهای جدی داشته است. به بیان پریگوژین در حملههای اخیر ارتش روسیه، محل استقرار نیروهای واگنر هم مورد حمله قرار گرفته و شماری از مزدبگیران او هم کشته شدهاند. این موضوع اختلاف پریگوژین را با شویگو شدت بخشیده است. در شرایط جنگی روسیه، رویارویی او با وزیر دفاع اقدامی بخشودنی به شمار نمیآید و میتواند چالشی تاثیرگذار برای کرملین دربر داشته باشد.
اقدام واگنر تا چه اندازه میتواند به ناراضیان در کرملین و ارتش روسیه انگیزه بدهد که علیه کرملین اقدام کنند؟
تجربههای پیشین پوتین نشان داده او در پایان دادن به وضعیتهای بحرانی از هیچ ابزاری چشمپوشی نمیکند. در شرایطی که کرملین با دشواریهای جنگ اوکراین دستوپنجه نرم میکند، اراده استوارتری برای برخورد با این «رخداد» وجود دارد، ولی به هر حال این روند بر جایگاه پوتین تأثیری منفی بر جای خواهد گذاشت. بیتردید غرب و بهویژه آمریکا میکوشند از این شرایط بهرهبرداری کنند و جبهه روسیه در جنگ اوکراین را بیشتر تضعیف کنند، بهویژه که این گروه با دریافت دستمزد میجنگند.
فکر میکنید تحولات اخیر به چه شکلی بر جنگ در اوکراین تاثیر بگذارد؟
روسیه پیش از رخدادهای کریمه نیز اعلام کرده بود، حق استفاده نخست از سلاح هستهای را برای خود محفوظ میدارد. تضعیف جایگاه روسیه در این جنگ این امکان را بیشتر میکند. با توجه به اراده ناتو برای دربرگرفتن کشورهای شرق و شمال اروپا، تضعیف این گروه میتواند توجه روسیه به ابزارهای غیرمتعارف را بیشتر کند.
آیا اقدام واگنر یک شورش علیه پوتین بوده یا یک اختلاف در خصوص استراتژیهای نظامی بین نظامیان؟
این ماجرا بیشتر نشان از اختلاف رهبران نظامی روسیه در مورد میدانهای جنگ و راهبردهای روسیه و نیز تاکتیکهای آن دارد. ناکام ماندن روسیه در دستیابی به هدفهای خود در جنگ اوکراین و عملکرد ضعیف و دور از انتظار نیروها و تجهیزات نظامی این کشور، هراس از تکرار تجربههای پرهزینه شوروی را در میان رهبران سیاسی و نظامی روسیه بیشتر کرده است. این رخدادها نمایی از یک بحران واقعی در مدیریت سیاسی- نظامی جنگ اوکراین و باتلاقی است که آمریکایی ها با استفاده از رهبری زلنسکی، پوتین را به داخل آن کشیدهاند.
اگر تحلیلی درباره تاثیر این تحولات و تضعیف احتمالی موقعیت پوتین بر ایران هم دارید (با توجه به اتهامات همکاری نظامی با روسیه) آن را هم بفرمایید.
با توجه به بهرهمندی گسترده روسیه از سیاستهای ضدغربی ایران، که هرچند با نوسان ولی همواره در چهار دهه اخیر ادامه داشته، رویدادهای جاری میتواند زنگ خطر را برای تصمیمگیرندگان کشور بهصدا درآورد، تا به الزامهای برآمده از ژئوپلیتیک ایران تن دهند. میتوان امید داشت که موازنهگرایی در سیاست خارجی ایران جایگاه خود را بازیابد: به جای اتکا بر شرق، تلاش برای گسترش روابط با «غرب» و «شرق» مورد توجه قرار گیرد. یعنی به جای تبدیل شدن به «کارت بازی روسیه»، از تعارض منافع شرق و غرب، برای بهبود جایگاه منطقهای و بینالمللی خود استفاده کنیم.
***
فلاحتپیشه: ایران، قربانی تبانی روسیه با دیگر بازیگران می شود
عصر روز جمعه ۲۳ ژوئن، روز شورش «یوگنی پریگوژین»، فرمانده ارتش خصوصی واگنر علیه پوتین بود که تا همین چند وقت پیش، تحت فرمان او در لیبی، سوریه و اوکراین میجنگیدند.
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم در تحلیل خود از آنچه در روسیه رخ داده، به دیدهبان ایران گفت: «توصیهام این است که برای دومین بار منافع ملی ایران تحت شعاع روسیه قرار نگیرد. از حدود دو سال پیش، یعنی زمانی که روسیه در حال آمادهسازی مقدمات حمله به اوکراین بود تا یک سال و نیم پیش که جنگ شروع شد، منافع ملی ایران تحت شعاع مسائل داخلی روسیه قرار گرفت.»
وی درباره لزوم عدم ورود ایران به مسئله داخلی روسیه عنوان کرد: «نوع تحولاتی که در روسیه در حال شکلگیری است، نتیجه بخشی از راهبردهای جاه طلبانه پوتین است که قابل پیشبینی بود. یعنی وقتی گروهی تشکیل میشود که از میان کسانی که سابقه جرائم سازمان یافته دارند، عضوگیری میکند و در تحرکات سیاست خارجی پیش برآورد جاهطلبیهای پوتین است، به طور طبیعی امکان برقراری ارتباط فرماندهی با چنین گروهی سخت است.»
فلاحتپیشه ادامه داد: «ما دیدیم که پریگویژین در طول چند ماه اخیر بارها رفتارهای پرخاشگرانهای را شکل داد یعنی ابتدا این موضوع را مطرح کرد که دولت روسیه مزد کافی به نیروهایش نمیدهد، در گام دوم این اعتراض را مطرح کرد که پشتیبانی لجستیکی و تجهیزاتی از نیروهای او صورت نمیگیرد و در مرحله سوم دیدیم که عملا یک کودتا را در دستور کار قرار داد و پشت جبهه روسیه را خالی کرد که این در تاریخ تحولات روسیه هم مسبوق به سابقه است؛ در تحولاتی که در سال ۱۹۱۷ میلادی در داخل روسیه شکل گرفت بخش اعظم اروپا را که در طول جنگ جهانی اول تسخیر کرده بود را واگذار کرد، از جنگ خارج شد و به مسائل داخلی پرداخت.»
ممکن است پوتین رفتار مشابه بلشویکها در سال ۱۹۱۷ را پیش گیرد
این تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه درصورت حل نشدن چالشهای داخلی روسیه در کوتاه مدت، پوتین چه رفتاری را ممکن است در پیش گیرد، گفت: «ممکن است پوتین رفتار مشابه بلشویکها در سال ۱۹۱۷ را پیش گیرد یا به عبارتی دیگر سیاست خارجیاش را فدای چالشهای داخلیاش کند.»
فلاحتپیشه در پاسخ به اینکه آیا میتوان از تحولات داخلی روسیه را یک "کودتا" نامید، مطرح کرد: «تحولاتی که شکل گرفته معنایش کودتا نیست؛ چراکه کودتا در راس فرماندهان نظامی کشور علیه سیاستمداران حاکم صورت میگیرد و اگر بخشی از فرماندهان عالیرتبه روسیه کنونی همراه شوند، حرکت شورشی او تبدیل به یک کودتا میشود. به نظر من اقدام گروه واگنر یک شورش مسلحانه و یکی از خطرناکترین شورشهایی است که ممکن است علیه یک کشور صورت گیرد چراکه این گروه به بالاترین سطح از تجهیزات تهاجمی مجهز و از نیروهایی برخوردار است که سابقه جنایت سازمانیافته را دارند که یک ترس و رعب را در جامعه ایجاد میکنند. در طرف مقابل هم، پوتین علاوه بر ضعف در پشتوانه داخلی، در عرصه سیاست خارجی هم با چالش جنگ اوکراین مواجه است که بخش اعظم دنیا، به ویژه دنیای غرب، در مقابل او قرار گرفتهاند.»
وی افزود: «اگر مصاحبههای شش ماه قبل بنده را مورد توجه قرار دهید، یک جملهای را همیشه تکرار میکردم مبنی براینکه گروه واگنر کماکان ارتباطی را هم با دولت اوکراین و هم با دستگاههای اطلاعات کشورهای غربی، به ویژه آمریکا دارد و همین باعث شده است که یک لابی پنهانی داشته باشد. این لابی درحدی است که کشورها هیچ وقت حاضر نشدند که گروه واگنر را در زمره گروههای حامی تروریسم یا ذیل اخطار قرمز قرار دهند. تنها در برخی موارد واگنر را ذیل اخطار نارنجی، که اخطار سطح دوم و مربوط به جنایان سازمان یافته است، قرار میدادند.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «اگر واگنر ذیل اخطار گروه اول قرار میگرفت، مقرراتی همچون مقررات EFT یا محدودیتهای سیاسی شاملش میشد ولی وقتی اکنون که ذیل جرائم سازمان یافته قرار گرفته، مقررات پالرمو شاملش میشود.»
قرار دادهای نظامی با نیروهای مزدور پایدار نیست
فلاحتپیشه خاطرنشان کرد: «معتقدم پوتین همه درسهای ماکیاولی را به خوبی یاد گرفته به جز یک بخش آن؛ آنجایی که میگوید "با نیروهای مزدور نمیتوان اهداف اساسی نظامی را پیش برد." قرار دادهای نظامی با نیروهای مزدور پایدار نیست و آنچه در موضوع واگنر شکل گرفت همین است که یک گروه مزدور در نهایت با پوتین همراه نشد. باورم بر این است که تحولات و افشای اسناد آینده، نشان خواهد داد که چیزی فراتر از اختلاف پریگویژین، رئیس واگنر و وزیر دفاع روسیه عامل این موضوع است. شاید نقش یک سری مزدهای بیشتر یا اعتراض برای کسب مزدهای بیشتر وجود داشته باشد. اینها تحولاتی است که باعث خالی شدن پشت روسیه میشود.»
وی درخصوص نقش این شورش بر جایگاه و اعتبار پوتین بیان کرد: «باورم بر این است که این موضوع میتواند سه نتیجه داشته باشد؛ نتیجه اول این است که پیوستن بخشهایی از مردم به واگنر منجر به کودتا علیه پوتین میشود اما مهمترین مانع این موضوع این است که گروه واگنر چندان پشتوانه مردمی ندارد. جنایات سازمانیافتهای به واگنر منتسب است ولی ممکن است اگر فرصتطلبان و نیروهای قدرت در روسیه احساس کنند که آیندهای وجود دارد، به این گروه بپیوندند. سناریو دوم این است که اتفاقی شبیه سال ۱۹۱۷ میلادی شکل گیرد و پوتین حفظ قدرت در داخل را انتخاب کند، خیلی زود به جنگ اوکراین پایان دهد و به مسائل داخلی و تحکیم قدرت خود بپردازد که معنای این انتخاب، از دست دادن کریمه است. معتقدم کشورهای غربی و اوکراینی در چنین شرایطی ممکن است دست برتر را بگیرند و به چیزی کمتر از کریمه راضی نباشند.»
فلاحتپیشه درمورد سناریو آخری که میتوان برای سرنوشت این شورش متصور شد، گفت: «سناریو سوم این است که پوتین بتواند گروههای دیگر را با خود همراه کند و چه با مذاکره و چه با جنگ، گروه واگنر را شکست دهد یا از عرصه خارج کند. اگر این اتفاق صورت گیرد، معنایش تثبیت قدرت پوتین در کوتاه مدت است ولی معتقدم پوتین بعد از این اتفاقات دیگر قدرت پوتین دو روز قبل را ندارد. بنابراین او سعی میکند که از موضع برابر، جنگ اوکراین را پایان دهد و در این شرایط حداقل خواسته او، تلاش برای حفظ کریمه با شرایط یک سال و نیم پیش است. لذا معتقدم تحت هر شرایطی، اتفاقی که دیروز افتاد ممکن است نتیجهاش رفتن به سمت صلح در جنگ اوکراین باشد.»
اجازه ندهیم که بار دیگر منافع ملی کشور قربانی روسیه شود
این نماینده سابق مجلس در پاسخ به اینکه ایران در این میان باید چه موضعی اتخاذ کند، به دیده بان ایران گفت: «در مجلس دهم یک زمان در قالب اخطار قانون اساسی نسبت به اجاره حضور هواپیماهای روسیه در پایگاه نوژه همدان، اخطار دادم. در آن زمان این اخطار رابا توجه به بیسامانی تدبیر یک سری نظامهای سیاسی مثل روسیه دادم. به هر حال ما شاهد بودیم که روسیه حتی در شرایط ثباتش، در جنگ ایران و عراق، اطلاعات کشور عراق را به آمریکا فروخت حال چه رسد به شرایطی که ممکن است نوسانی در راس حکومت روسیه شکل گیرد. آن موقع میبینیم که در بهترین شرایط، اوضاعی مانند ابتدای دهه۱۹۹۰ و دوران یلتسین در روسیه شکل میگیرد. در آن صورت عملا هرگونه تعهد روسیه به متعهدانش از جمله ایران، قربانی تبانی بازیگران جدید میشود.»
وی ضمن اشاره به اینکه طبیعی بود که پوتین نمیتواند آینده باثباتی داشته باشد، افزود: «براین اساس منافع ملی جمهوری اسلامی ایران نباید با جاهطلبیهای بیثبات داخل روسیه مرتبط باشد. مشاهده کردم که یک سایت مرتبط با یکی از دستگاههای مسئول در جمهوری اسلامی توییت زده بود و به گونهای از دولت روسیه در برابر واگنر حمایت کرده بود؛ دلیل این شتاب و عجله را درک نمیکنم. در گذشته هم تجربه نشان داده که شتاب برخی از مسئولان ایرانی برای اعلام موضع در قبال تحولاتی که در کشورها رخ داده، آفاتی را برای سیاست خارجه و منافع ملی ایران شکل داده است.»
فلاحتپیشه در پایان تاکید کرد: «در انتها به همان جمله اولم باز میگردم، از حدود دو سال پیش بخشی از منافع ملی ایران تحت الشعاع سیاست خارجی روسیه قرار گرفت و طی این مدت آسیبهای زیادی متوجه کشور شد و فرصتهای بسیاری از بین رفت. اکنون اجازه ندهیم که منافع ملی کشور قربانی یک چالش درونی در داخل روسیه شود. هر اتفاقی در روسیه شکل میگیرد، حتی اگر رئیس یک گروه از کسانی که سابقه جرائم سازمان یافته دارند، به قدرت برسند، به خود مردم روسیه ربط دارد نه به ایرانیها. لذا خواهشم این است که در شرایطی که حتی دشمنان روسیه هم سعی کردهاند موضع بی طرف اتخاذ کنند، انتظار این است که این موضع بی طرف در دولت ایران اتخاذ شود.»
- 19
- 1