یک خبر که البته از سوی سفیر ایران در روسیه رد شده است، خبری به نقل از خبرگزاری دولتی ریانووستی روسیه که اعلام کرد توافقامه همکاری جامع میان ایران و روسیه به صورت موقت، متوقف شد.
یک مقام مسوول در وزارت خارجه روسیه دلیل این اتفاق را "بروز برخی مشکلات با شرکای ایرانی" اعلام کرد. البته کاظم جلالی چنین خبری را صحیح نمیداند و می گوید توافق بر سرجای خود باقی است.
اما اگر داستان را از این زاویه بنگریم که تا شاید نباشد چیزکی ، برخی رسانه ها چیزها نمی گویند چند سوال مطرح می شود . نخست این ادعا که مقامات روسی بیان کردهاند که این تعلیق به دلیل مشکلاتی است که طرف ایرانی در کشور خود با آن مواجه است.
این در حالی بود که تحلیل بسیاری این است که در سالهای اخیر، روابط ایران و روسیه به شکل چشمگیری بهبود یافته و این دو کشور همکاریهای خود را به سطح امنیتی و نظامی نیز کشاندهاند. هر دو کشور به دنبال تقویت مواضع خود در منطقه و مقابله با نفوذ غرب بودهاند.
قطعا با انتشار این خبر پر ابهام، جزئیات دقیق در مورد موضوعات اختلافی و دلایل تعلیق توافق مشخص نیست. برخی تحلیلگران معتقدند که مشکلات اقتصادی و سیاسی داخلی ایران، ممکن است یکی از عوامل اصلی این تصمیم باشد. همچنین، ممکن است روسها به دنبال کسب امتیازات جدید از ایران باشند یا اختلافاتی در زمینههای استراتژیک و امنیتی پدید آمده باشد.
درهمین رابطه دیده بان ایران با حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده ادوار مجلس و کارشناس مسائل بین الملل گفت و گو داشاه است با این توضیح که دراین گفتگو ما فرض را بر صحت ادعای انتشار این خبر گرفتیم آنطور که خود فلاحت پیشه نیز با تاکید براینکه چنانچه این خبر را صحیح بدانیم با ما گفتگو کرد.
مشروح گفت و گو با حشمت الله فلاحت پیشه؛ استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی را در ذیل بخوانید؛
خبرگزاری دولتی ریانووستی روسیه اعلام کرد توافقنامه همکاری جامع میان ایران و روسیه به صورت موقت، متوقف شد. یک مقام مسوول در وزارت خارجه روسیه دلیل این اتفاق را "بروز برخی مشکلات با شرکای ایرانی" اعلام کرد.هر چند سفیر ایران در مسکو این خبر را تکذیب کرده اما به نظر می رسد این خبر درست باشد، تحلیل شما از تعلیق توافقنامه همکاری ایران و روسیه چیست؟
ازقیافه هیات ایرانی در نشست سرپرست وزارت خارجه ایران با طرف روسی مشخص بود که یک اوضاع برزخی بر مناسبات ایران و روسیه حاکم شده، ولی الان که این خبر منتشر شد، به هر حال میشود گفت نمایانشدن چند باره چهره روس هاست.
روسیه میداند که ایران در این دوران گذار بهسر میبرد و معلوم نیست که دولت آینده ایران چه شرایط و چه سیاستهایی داشته باشد، موافقتنامه همکاری ۲۰ ساله را یا همکاری بلندمدت را اعلام کرده، به خاطر اشکالاتی که در طرف ایرانی وجود دارد، به حالت تعلیق درآورده؛ اصلا این موافقتنامه اجرایی نشده بود، یعنی حتی برخلاف چینیها که گامهایی را برای اجرای موافقتنامه بلندمدت با ایران برداشتند، روسها عملا در رابطه با این موافقتنامه کاری نکردند و تنها مناسباتی که با ایران را پیش میبرند، همین مناسباتی است که با هدف کشاندن پای ایران به جنگ اوکراین صورت میگیرد، وگرنه کاری در رابطه با این موافقتنامه روسها انجام نداده بودند، ولی در شرایط گذار ایران مباحث مختلفی توسط کاندیداها، طرفداران و رسانههای ایرانی مطرح میشود.
بخش عمده این مباحث هم انتقاد به سیاست خارجی یک سویه و آسیبساز دولت گذشته است، سیاستی که باعث وابستگی ایران به روسیه شد و انتقاداتی که مطرح میشود. بنابراین روسها در این شرایط سعی کردند یک پیام را برای فضای سیاسی - انتخاباتی ایران ارسال کنند، موافقتنامهای که اصلا وارد حوزه اجرا نشده را اعلام کردند به خاطر مشکلاتی که در طرف ایرانی به وجود آمد. این موافقتنامه به حالت تعلیق درآمده است.
من معتقدم چنین رفتارهایی از روسها قابل پیشبینی است. حداقل کسانی که سیاست خارجی کشور را به صورت یکجانبه به روسیه وابسته کردند، با چنین رفتارهای تحقیرآمیزی آشنایی دارند که عرض کردم در همین نشست هیات ایرانی، نشست این هفته هیات ایرانی با طرف روسی میشد از قیافه طرف ایرانی خواند که روسها یک سورپرایز دیگر را برای ایرانیان دارند و این یک بازی سیاسی است و من اتفاقا معتقدم این موضوع میتواند به عقلانیشدن بیشتر سیاست خارجی ایران در ایام انتخابات کمک کند.
- الان واقعا مردم ما باید خوشحال باشند یا ناراحت از این بابت؟ هیچ وقت راجع به این توافقنامه صحبت نشد، هیچ کسی نفهمید سطح همکاری در چه بخشهایی است، خیلیها نگران بودند از مسائل امنیتی، از جمله همکاری نظامی و خیلی چیزهای دیگر. الان مردم ایران از بابت این تعلیق اگر اینطور که خبرها آمده، البته اگر درست باشد، باید خوشحال باشند یا ناراحت؟ و چرا هیچ وقت راجع به مفاد این موافقتنامه با مردم صحبت نشد، همینطور که الان هم این خبر درهالهای از ابهام است؟
نظرات من مشخص است. من معتقدم ادعای محرمانگی قراردادهای غیرامنیتی و غیرنظامی خارجی، نوعی بازی کاسبان تحریم است. ادعای محرمانگی قراردادهای عادی خارجی، نوعی کاسبی تحریم است. مثلا ما این موضوع را در موضوع خرید اتوبوسها از چین که یک قرارداد کاملا عادی است، اعلام میکنند به دلیل تحریم، محرمانه است و به همین دلیل باید شک کرد که ما نوعی کاسبی تحریم را در چنین قراردادهایی ممکن است داشته باشیم. در موضوع توافقنامه با چین و روسیه هم ما میبینیم که این ادعای محرمانگی وجود داشته و به همین دلیل مردم اطلاعی نداشتند.
بهعنوان مثال الان در موضوع قراردادهای خارجی که چینیها با دهها کشور دنیا بستند، برخی از همین کشورها به گونهای ورشکست شدند که مجبور شدند بخشی از خاک خودشان را بهعنوان پرداخت وثیقه، بهعنوان ملک به چین سند کنند، یعنی قراردادهایی برقرار شده است که ممکن است ویرانگری به بار داشته باشد. همین موضوع در قبال روسها به صورت جدیتری مطرح است.
تاریخ عهدشکنی چینیها در رابطه با ایران، تاریخی است که شاید چند سال یک بار تکرار میشود اما روسها تقریبا چند ماه یک بار یک عهدشکنی در قبال ایران را در تاریخ خودشان به اثبات رساندند.
همواره این خواسته ما این بود که این توافقنامه شفاف شود، ولی نشد. لذا الان ما میبینیم یکباره یک خبر مبهمی مطرح میشود مبنی بر اینکه روسها اعلام کردند به خاطر مشکلات طرف ایرانی و این سوال وجود دارد که آن زمان کسانی که خواهان شفافیت این موافقتنامه بودند شبیه امثال بنده، چنین روزی را پیشبینی میکردیم که اگر فردا روزی طرف روسی آمد و مثل همیشه عهدشکنی کرد، طبیعتا این را به گردن ایرانیها میاندازد و آن موقع چون برای ایرانیها توافقنامه غیرشفاف بوده، ایرانیها مجبور هستند که فقط روایت روسی را بپذیرند. بنابراین من معتقدم اتفاقا در این شرایط مردم ایران فکر کنم زمینه شرایطی است که مردم ایران در این شرایط فکر کنند و در صورت انتخابات از کاندیداها بخواهند که به این سیاست خارجی خلاف قانون اساسی پایان دهند.
دولتها هستند که پخت و پز میکنند. کارشناسان دولتی میروند و این موافقتنامهها را میبندند، بعد در نهایت برای اینکه مسئولیتی را نپذیرند، این را به گردن نهادهای بالاتر میاندازند. اگر دولتها و کارشناسان در اینباره نروند و مذاکره نکنند، امضای وزرای خارجه پای این موافقتنامهها هست. من خواهشم این است که بهراحتی فریب این فرافکنیها را نخوریم!
- جریان این توافقنامهها خارج از حیطه دولتها بوده؛ دولت رئیسی یا قبل از آن هم آقای لاریجانی مسئولیت یکسری چیزها را در این توافقنامهها داشته است.
اینطوری نیست، اصلا اینطوری نیست، واقعا اینطوری نیست. دولتها هستند که پخت و پز میکنند. کارشناسان دولتی میروند و این موافقتنامهها را میبندند، بعد در نهایت برای اینکه مسئولیتی را نپذیرند، این را به گردن نهادهای بالاتر میاندازند. اگر دولتها و کارشناسان در اینباره نروند و مذاکره نکنند، امضای وزرای خارجه پای این موافقتنامهها هست. من خواهشم این است که بهراحتی فریب این فرافکنیها را نخوریم. من مخالف مناسبات راهبردی با چین و روسیه هم نیستم، ولی معتقدم این مناسبات باید شفاف باشد و در عین حال ضمانت اجرایی آن یکطرفه نباشد، یعنی به یکباره روسها به حالت تعلیق در بیاورند و گردن ایرانیها بیندازند. بنابراین من اعتقادم بر این است که اتفاقا در این شرایط مردم باید فکر کنند؛ یک بار دیگر فکر کنند در شرایطی که دولت جدیدی میخواهند تشکیل دهند، این یک خواست عمومی باشد که سیاست خارجی به قانون اساسی برگردد.
- ما توافقنامه ۲۵ ساله با چین یا روسیه را مگر در دولت روحانی بحثش مطرح نبود؟ مگر لاریجانی مسئول این توافق نبود؟!
آقای ظریف امضایش کرد. قضیه لاریجانی این بود که چون بعد از برجام، ایران ۸۰ میلیارد یورو موافقتنامه با کشورهای اروپایی منعقد کرد و موافقتنامههایی که با طرف چینی بست، خیلی کمتر از این و غیرعملیاتیتر بودند. مثلا موافقتنامههایی مثل ایجاد کارخانجات فولاد در فلات مرکزی ایران که خلاف قانون برنامه بود، بهعنوان موافقتنامه آمده بود که چینیها هم فهمیدند که اصلا اجرایی نیست. چینیها در راستای همان سیاست همیشگی وابستگی ایران به شرق، با دولت بعد از خروج ترامپ از برجام، با دولت روحانی کجخلقی کردند که چرا بعد از برجام، دولت روحانی چین را فراموش کرد و به سمت غرب رفت. عین بحث این بود. و وقتی اینطوری شد، چینیها حاضر نشدند سفر آقای روحانی به چین انجام شود در راستای شروع این موافقتنامه.
- خود این موضوع، نقض صحبت شماست. یعنی نشان میدهد که دولتها اساسا آن توان را ندارند.
به همین دلیل اتفاقی که افتاد، این بود که برای اولین بار در تاریخ ایران یک هیات دولتی به ریاست رئیس مجلس ایران عازم شد؛ آقای لاریجانی یک سوم وزرای آقای روحانی را در هیاتی از جمله آقای ظریف و دیگران را، وزرای اقتصادی با خودش برد به چین و نوعی دلجویی از چینیها صورت گرفت و بعد از آن هم ایران برای اینکه خیال چین را راحت کند که این موافقتنامه ربطی به آمد و شد دولت ها ندارد، آقای لاریجانی تازه مجلساش پایان یافته بود، بهعنوان مسئول در دفتر وزارت خارجه یک دفتری به او دادند تحت عنوان دفتر اجرای موافقتنامه با چین که همه اینها کارهای شکلی بود برای اینکه ایران به طرف چینی بگوید که اگر شرایطی مثل برجام هم پیش آمد، موضوع موافقتنامه ادامه پیدا میکند. این اساس بحث بود.
- لاریجانی خودش سرخود این کار را کرد، بدون اینکه بخواهد با کسی هماهنگ کند؟ چه کسی اجازه میدهد دولت ایران تا این حد تحقیر شود و یک مقام دیگر بیاید و این کار را بکند و این توافقنامه را...
دولت ایران در قبال چین تحقیر شد برای چندمین بار، هم تحقیر شد.
- چه آن زمان تحقیر شد و چه الان تحقیر شد.
بله؛ این یک واقعیتی است. واقعیت قضیه این است که چون این سیاست، سیاستی است که خلاف قانون اساسی کشور است، بنابراین آن عزت سیاست خارجی معمولا زیر سوال میرود. فرقی هم در دولتها هم ندارد.
- این نشان میدهد که اینطور توافقات عموما دست دولتها نیست به نحوی و آن کسی هم که مخالف این رابطه باشد، یک جوری دیگر کنار گذاشته میشود یا تحقیر میشود و کسی هم که همراستا با آن سیاستها میرود، به نحوی دیگر تحقیر میشود. چقدر روسیه به دنبال این است که یک امتیازی بگیرد از این روند؟ فکر میکنید الان وقت امتیازگیری روسیه است و آن امتیاز چه میتواند باشد؟
این خبر همچون اصل موافقتنامه مبهم است. طبق قانون، مقولههای کلان سیاست خارجی در حوزه شورای عالی امنیت ملی که زیر نظر رهبری تصمیمگیری میشود. در شورای عالی امنیت ملی، ریاست برعهده رئیس جمهور است و طبیعتا دولت وقت، اکثریت را دارد، چون وزرای امنیتی، سیاسی، خارجی، دفاعی در آنجا هستند به همراه در موارد خاص مثل موافقتنامهها، وزرای مرتبط اقتصاد، صنعت و غیره هم هستند. این نقد یکجانبهای در سیاست خارجه هم به دولت روحانی وارد است و هم به دولت مرحوم رئیسی وارد بود و الان من معتقدم مردم ایران باید فکر کنند. اقدام روسها که همچون خود موافقتنامه مبهم است، اگر واقعیت داشته باشد، یکی دیگر از رفتارهای تحقیرآمیز و استعماری روسها در قبال ایران است. یعنی روسها شبیه این کارها را در گذشته کردهاند. بهعنوان مثال بعد از روی کار آمدن دولت بایدن، زمانی که طرف آمریکایی خواهان احیای مذاکرات برجام بود و آقای قالیباف پیامی را برای پوتین برد، اما مقامات روسی برخورد توهینآمیزی با رئیس مجلس ایران کردند و پوتین به ایشان اجازه ملاقات نداد. پیام به رئیس پوما داده شد و رئیس پوما به پوتین داد و روسها خواستند به ایران بگویند که مخالف تنشزدایی با آمریکای زمان بایدن هستند. در گذشته هم زمانهای دیگری بوده که پوتین برخوردهای تحقیرآمیزی با مقامات ایرانی در این رابطه، بهویژه با یکی از وزرای خارجه وقت ایران داشته و عین جملهاش این بوده که شما در حال بستن با آمریکاییها هستید.
روسها سعی کردند از موضع استعماری و استکباری این موافقتنامه را به حالت تعلیق در بیاورند، موافقتنامهای که اصلا اجرایی نشده بود را تعلیق کرده و به عبارتی سعی کنند بر مسائل داخلی ایران تاثیر بگذارند. من معتقدم اتفاقا این موضوع باید مردم ایران را به فکر وادارد و کاندیداها را در قبال سوالهایی که وجود دارد پاسخگو کند.
انتشار خبر تعلیق موافقت نامه جامع ایران و روسیه توسط یک خبرگزاری دولتی(ریانووستی) در این راستا است، یعنی روسها در شرایطی که در انتخابات ایران، یکی از انتقادات جدی حوزه عمومی، یکطرفهبودن سیاست خارجی به سود کشور روسیه است، روسها سعی کردند از موضع استعماری و استکباری این موافقتنامه را به حالت تعلیق در بیاورند، موافقتنامهای که اصلا اجرایی نشده بود را تعلیق کرده و به عبارتی سعی کنند بر مسائل داخلی ایران تاثیر بگذارند. من معتقدم اتفاقا این موضوع باید مردم ایران را به فکر وادارد و کاندیداها را در قبال سوالهایی که وجود دارد، پاسخگو کند.
- چقدر بحث مذاکرات محرمانهای که گفته میشود ایران با آمریکا داشته، ممکن است تاثیرگذار بوده باشد اگر این خبر به قول شما و حتما ما هم میگوییم خبری است که به نقل از خبرگزاری دولتی روسیه اعلام شده، چقدر این مذاکرات با آن مذاکرات محرمانه با آمریکا ممکن است رابطه داشته باشد و روسیه را ناراحت کرده باشد؟
من معتقدم مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا چیز جدیدی در مناسبات سال های اخیر نبود که روسها از آن اطلاع نداشته باشند. ولی مهمترین دلیل برای قدام روسیه در انتشار خبر تعلیق موقت موافقتنامه همکاری میان ایران و روسیه، فضای برزخی ناشی از رفتن دولت رئیسی و روی کار آمدن دولتی غیرهمسو با روسیه جریان انتخابات آتی است. روسها نگران هستند که جریانی خلاف منافع روسیه در ایران دولت را در دست بگیرد. تحلیل من این است یکی از اهداف دولت روسیه تاثیر گذاری بر فضای انتخابات ایران است.به طور کلی روسها نگران هستند که جریانی خلاف منافع روسیه در ایران دولت تشکیل دهد.
ضمن اینکه روسها همیشه مخالف تنشزدایی ایران و آمریکا بودند. به همین دلیل هم زمانی که روسها درگیر جنگ اوکراین بودند، من بارها اعلام کرده بودم بهترین فرصت برای احیای برجام است، فرصتی که فدای منافع روسیه شد.
- 16
- 3