اگر سریال پر سر و صدای «خانه پوشالی» را دیده باشید، همذات پنداری غریبی میان شخصیت «کلر هیل آندروود» و «هیلاری رودهام کلینتون» پیدا خواهید کرد. «کلر» در آن سریال تقریبا از مسیری مشابه هیلاری حرکت می کند. هرچند تا پایان فصلِ چهارمِ سریالِ، بانوی اول آمریکا، هنوز به جایگاه هیلاری کلینتون نرسیده اما جنس عملکرد، پست هایی که در آنها حضور داشته و پلیدی که «روبین رایت» (بازیگر نقش «کلر») به خوبی در آن سریال به مخاطب نشان می دهد، نسخه ای عجیب و شبیه به نامزد پیشروی انتخابات آمریکا را دارد. نامزدی که با بخت کمی بیشتر از رقیب دیوانه اش، از شانس بیشتری برای بازگشت دوباره به کاخ سفید برخوردار است.
سیاست خارجی کلینتون
اما هیلاریِ «حقه باز» و «شیاد» (به بیان دونالد ترامپ) در صورت پیروزی چه سیاست خارجی در پیش خواهد گرفت؟ آیا او نگاهی بهتر به ایران در مقایسه با رقیب ظاهرا جمهوریخواهش خواهد داشت؟
هیلاری کلینتون برعکس دونالد ترامپ جهان بینی منظمی از سیاست خارجی ایده آل خود دارد و با بهره گیری از تجربه ۴ ساله حضور در وزارت خارجه آمریکا (که البته می توان آن را یکی از فاجعه بارترین روزهای حضور یک وزیر خارجه آمریکایی در آن نهاد دانست) الگوی منظمی از آنچه از تحولات جهانی در ذهن دارد ارائه داده است.
هیلاری کلینتون هرچند به بیان ترامپ هم شیاد است و هم پلید و هم ریاکار است و پوپولیست، اما دست کم بر عکس رقیب میلیاردرش از همین حالا می داند در سیاست خارجی دولتش قرار است چه اتفاقاتی رخ دهد.
کلینتون در تمامی سخنرانی ها و مصاحبه ها و مناظره های خود در خصوص ایران و خاورمیانه تقریبا به یک روند ثابت اشاره کرده است.
هیلاری درباره خاورمیانه چه می گوید؟
هیلاری کلینتون می گوید اجماع جهانی علیه ایران و تحریم های فلج کننده علیه این کشور با تلاش من حاصل شد.
هیلای کلینتون می گوید پایه اصلی مذاکرات هسته ای با ایران در زمان حضور او در وزارت خارجه ریخته شده است.
هیلاری کلینتون می گوید، متحدان کلاسیک آمریکا حتما حمایت گرم ایالات متحده را با خود به همراه خواهند داشت.
هیلاری کلینتون می گوید، عربستان یکی از دوستان آمریکا است که باید به دغدغه ها و نگرانی هاش در خصوص اهداف (به بیان او) «ماجراجویانه» ایران توجه شود.
هیلاری در خصوص سوریه قدری دچار آشفتگی است؛ از یکسو بر نابودی داعش تاکید می کند و از سوی دیگر بر لزوم کنار رفتن هرچه سریعتر اسد پافشاری می نماید.
هیلاری کلینتون همچنین از لزوم وضع تحریم های موشکی و حقوق بشری علیه ایران البته در صورت نیاز سخن می گوید.
آیا نگاه آمریکا به ایران سخت تر می شود؟
با جمع بندی این اظهار نظرهای بانوی اول اسبق ایالات متحده آمریکا باید به این نتیجه برسیم که روزگار سردتری در انتظار مناسبات ایران و آمریکا خواهد بود؟
اما پرسش کلیدی تر این است کلینتونی که همیشه از برجام حمایت کرده، دست به چنین ریسکی خواهد زد که ایران را به برهم زدن این توافق سوق دهد؟ شواهد اندکی وجود دارد که پاسخ این سوال مثبت باشد. ضمن اینکه اگر به موضوع تاثیر ساختار بر کارگزار عنایت داشته باشیم، نظم کنونی سیستم و همچنین دولت آمریکا به هیلاری دیکته می کند نگاه نرم تری در قبال ایران به نسبت دورانی که او در صدر دستگاه سیاست خارجی این کشور قرار داشت، در پیش بگیرد.
هیلاری دائما از دستاورد برجام در دولت اوباما دفاع می کند و آن را نه تنها مایه مباهات اوباما که مجموعه دموکرات ها معرفی می نماید. پس طبیعتا این ریسک را به جان نمی خرد که با فشار به ایران، خود به عنوان مسئول برهم خوردن این دست آورد در تاریخ آمریکا معرفی شود. در نتیجه شاید تا اندازه زیادی شعارها و اظهارات تند هیلاری کلینتون را باید به حضور در فضای انتخاباتی و جلب آرای گروه های مختلف رادیکال این کشور مرتبط دانست. به ویژه آنکه با عدم بهره مندی جمهوری اسلامی ایران از هیچ لابی اثرگذار و قدرتمند در آمریکا، حمله و فشار به ایران هیچ هزینه ای برای هیچ یک از بازیگران صحنه سیاسی آمریکا ندارد و با وجود اینکه جامعه قابل توجهی از ایرانیان فرهیخته و تحصیل کرده در آن کشور حضور دارند و از حق رای هم برخوردارند، هیچ نهاد منظمی برای پیگیری حقوق آنها و همچنین منافع نظام جمهوری اسلامی در ایالات متحده وجود ندارد که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را مجاب کند، با احتیاط و احترام بیشتری نسبت به ایران سخن بگویند.
وزیر خارجه هیلاری چه کسی خواهد بود؟
به نظر می رسد سیاست خارجی کلینتون هرچند به مانند نگاه اوباما در قبال ایران نخواهد بود، اما در عین حال دامنه تند شدن رفتار واشنگتن در قبال ایران تا حد فاصل برجام خواهد بود و هیلاری کلینتون دست به کاری نخواهد زد که برجام از دست برود.
پولتیکو هفته گذشته طی گزارشی از گزینه های کلینتون برای وزارت خارجه گفته بود که در آن جو بایدن، وندی شرمن و بیل برنز به عنوان اصلی ترین نامزدهای جانشینی جان کری معرفی شده بودند. گزینه هایی که هرسه نگاه مثبت تری نسبت به کلینتون به ایران دارند. جو بایدن همواره یکی از حامیان گفتگو و توافق با ایران بوده است. شرمن هرچند در دوران سعید جلیلی یکی از موانع پیشرفت مذاکرات معرفی می شد، اما در دوران مذاکرات ظریف و عراقچی، به مرور زمان تحت تاثیر تیم مذاکره کننده ایرانی قرار گرفت و حالا به شناخت خوبی از ایران دست یافته است. بیل برنز هم دیگر فردی است که با عنایت به حضور در مذاکرات هسته ای و درگیری فراوانش در آن روند طاقت فرسا تمام تلاشش را خواهد کرد تا حاصل زحمات چند ساله اش بر باد نرود.
به این ترتیب باید اشاره کرد هرچند کلینتون ایران را نمی شناسد و طی این سالها نشان داده علاقه چندانی هم به شناختن ایران ندارد، ولی دست کم به نظر می رسد گزینه هایی را برای وزارت خارجه خود مد نظر دارد که به خوبی ایران را می شناسند و این خود یک حسن برای آینده مناسبات دو کشور و یا حداقل برای بقای برجام به شمار می رود.
- 18
- 5