به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، عبدالباری عطوان در تحلیلی به آخرین تحولات یمن پرداخت و نوشت: از تقریبا سه پیش تا کنون امارات متحده عربی تلاش می کرد تا همپیمان سعودی خود را قانع کند که نزدیک ترین راه برای برنده شدن در جنگ یمن جذب «علی عبدالله صالح» رئیس جمهور سابق یمن و جدا کردن وی از ائتلافش با جنبش«انصار الله» حوثی است لیکن رهبران عربستان با لجاجت با همه این تلاش ها مخالفت کردند زیرا آنها حاضر نبودند که وی را ببخشند و منقلب شدنش علیه خود یعنی علیه سعودی را فراموش کنند این در حالی بود که سعودی ها جان وی را نجات دادند اما وی در اردوگاه دیگر و رویارویی با سعودی ها ایستاد.
زمانی که سعودی ها به دلیل نبود هیچ گزینه دیگر و ناامیدی شان از تعیین سرنوشت جنگ قانع شدند و آماده در آغوش کشیدنش به عنوان همپیمان بودند آن هم پس از آن که وی به مشارکتش با هم پیمانان حوثی پایان داد همه طرحهای عربستان با کشته شدنش از هم پاشید و خوشحالی سعودی ها فقط ۲۴ ساعت ادامه یافت.
در ابتدای جنگ اماراتی ها «احمد علی عبدالله صالح» پسر رئیس جمهور سابق را با یک هواپیمای خصوصی به ریاض فرستادند تا با شاهزاده «محمد بن سلمان» که در آن زمان ولیعهد بود فرستادند به امید آن که این دو مرد نزدیک شوند و حزب کنگره و صالح از حوثی ها دور شوند لیکن شاهزاده بن سلمان با میهمان خود با خشونت برخورد کرد و گفته شد که بازرسی شد و به وی و پدرش اهانت های زیادی شد امری که باعث شد احمد علی صالح با عصبانیت از این دیدار بیرون بیاید و به ابوظبی سرشکسته بازگردد؛ امری که باعث شد پدرش با سرعت بیشتری به سمت حوثی هایی برود که شش بار با حمایت عربستان با آنها جنگید و در هیچ کدام از این جنگ ها نیز پیروز نشد.
نمی دانیم چگونه میان صالح و ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی در روزهای پایانی وی نزدیکی ایجاد شد و شرط های قراردادی که در دیدارهای سری در اتاق های دربسته به آنها رسیدند چه بود ولی چیزی که می دانیم این است که قبول کردن آن یعنی قرارداد توسط رئیس جمهور درگذشته بزرگترین ماجراجویی زندگی سیاسی وی بود که به مدت نیم قرن ادامه یافت و پذیرش آن یکی از دلایل مهم کشته شدنش به دست شرکایش است که ناگهان تبدیل به دشمنان سرسخت وی شدند.
پیوستن صالح به ائتلاف عربستان موازنه های قدرت را در جنگ یمن تغییر می داد اگر چند ماه دیگر صالح عمر می کرد و چه بسا باعث می شد که کفه ترازو به نفع این ائتلاف سنگینی کند زیرا وی مرد زیرکی بود و از کاریزمای رهبری بی سابقه در یمن و چه بسا در جزیره العرب برخوردار است و از جابه جایی تفنگ از یک شانه به شانه دیگر در ده سال گذشته تردید نکرد به طوری که بارها با سعودی ها خواستار گفت و گو شد اما به جز بی توجهی و مخالفت چیزی ندید و زمانی که سعودی ها موضع شان را تغییر دادند دیگر کار از کار گذشته و دیر شده بود.
بسیار دشوار است که درباره آینده صحنه در یمن گمانه زنی کرد زیرا دشوارترین صحنه در جهان عرب است و تحلیلگران و حتی ماهرترین منجم ها نمی توانند آن را به راحتی درک یا درباره آن پیش بینی کنند. چه کسی پیش بینی می کرد که جنگ یمن نزدیک به سه سال طول بکشد و چه کسی پیش بینی می کرد که عربستان موضع خود را تغییر داده و با صالح دشمن سرسختش همپیمان شود و چه کسی پیش بینی می کرد که حوثی ها صالح شریک خود را به این سادگی و ۲۴ ساعت بعد از آن که به شراکت اش با آنها پایان دهد بکشند، و چه کسی پیش بینی می کرد که هواپیماهای «توفان قاطعیت» عربستان در تامین امنیت اش برای انتقال به شهر«سنحان» و حمایت از وی بر اساس توافقی که شده، شکست بخورند.امری که چندین منبع در این چارچوب درباره آن سخن گفتند.
پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که آینده حزب«کنگره» پس از کشته شدن رئیس و موسس آن چه می شود؟ رهبران جدیدی که آن را هدایت می کنند چه کسانی هستند؟ آیا ژنرال «طارق عبدالله صالح» برادر زاده رئیس جمهور درگذشته خواهد بود یا احمد علی عبدالله صالح خواهد بود که اکنون در ابوظبی به سر می برد و آیا این حزب وحدت خود را حفظ می کند و با الحاق جدا شده ها از آن که از «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهور فراری جانبداری کرده و به ریاض رفتند و به وی ملحق شدند، تقویت می کند یا شاهد جدایی های دوباره در صفوفش می شود.
هیچ گونه پاسخ شفافی در این زمینه نداریم زیرا حزب و اعضا و رهبرانش با کشته شدن رهبر و رئیس شان به شدت شوک زده هستند و شوک بزرگتر از آن است که به راحتی بتوان آن را هضم کرد و به مرحله بعدی منتقل شد.
در ظاهر باوری وجود دارد که می گوید جریان«انصار الله» حوثی برنده بزرک کشته شدن صالح هستند زیرا برخی از رهبران یا بیشتر آنها به عبارتی بهتر، بر این باورند که از یک دشمن سرسخت راحت شدند و تنها و بدون رقیب در صحنه ماندند به عبارتی در شمال یمن یا بیشتر بخش های شمالی یمن بدون رقیب ماندند ولی هنوز زود است که درباره صحت این نظریه یقین پیدا کرد زیرا جبهه ضد آنها چه داخلی و چه خارجی همچنان قوی است و حجم دشمنان آنها با کشته شدن صالح و افتخار آنها به این قتل بزرگتر می شود.
به لحاظ درونی ظهور ائتلاف های قبیله ای جدید پیرامون حزب کنگره با حمایت عربستان و امارات بعید نیست؛ ائتلاف هایی که جبهه جدیدی علیه جریان انصار الله شکل می دهند و بر عملیات کشتن صالح تمرکز کرده و از آن بهره برداری می کنند و نیز از حالت عصبانیت هواداران صالح داخل یمن و در مناطق مختلف بهره ببرند.
ایران بی تردید از بزرگترین استفاده کنندگان از کشته شدن صالح است زیرا هرگز به وی اعتماد نکرد و به درخواست هایش برای همپیمانی پاسخ نداد و (به باور عبدالباری عطوان در این تحلیل) پس از نزدیک شدن ناگهانی وی به ائتلاف عربستان و ایران با قرار دادن همه تخم مرغ های خود در سبد همپیمان حوثی که با این جنبش ارتباط های عقیده ای و سیاسی و مذهبی دارد، نزدیک بود یمن را از دست بدهد.
موشک های بالستیک حوثی ها ساخت ایران است حتی اگر این روایت را بپذیریم که می گوید ساخت داخل است زیرا مواد و تکنولوژی آن ایرانی است دقیقا مانند موشک های حماس و جهاد اسلامی در نوار غزه و موشک های حزب الله در جنوب لبنان.
علی عبدالله صالح بر اساس مقوله رقص روی سر های مارها که آن را خوب بلند بود، می رقصید،مقوله ای که حقوق نشرش از آن خودش است لیکن هرگز به ذهنش خظور نمی کرد که از نزدیک ترین همپیمانان خود یعنی انصار الله نیش به سراغش بیاید و پیش از آن که با ائتلاف با توفان قاطعیت از آنها شامی درست کند در سرعتی بی سابقه ناهارش کردند آن هم پس از چند ساعت از پایان مشارکت و ائتلافش با آنها.
«عبدالله البردونی» شاعر بزرگ یمنی در یک بیت شعر خلاصه اوضاع کشورش را بیان کرده است و آن«سوار شدن بر شیر بهتر از حکومت بر یمن است» و آن چه برای صالح اتفاق افتاد تأکیدی بر این واقعیت است. این مرد با وجود زیرکی و هوش و تجربه ولی باید می دانست که همه اینها بالاخره به پایان می رسد.
- 11
- 3