حزب لیکود ۳۶ کرسی را از میان ۱۲۰ کرسی در کنست از آن خود کرده است. این در حالی است که ائتلاف آبی-سفید به رهبری بنی گانتس، رئیس پیشین ستاد مشترک ۳۵ کرسی را به دست آورده است. در انتخابات سراسری اسرائیل برای کسب کرسی در کنست، هر حزبی که بتواند دستکم دودرصد آرا را به خود اختصاص دهد، میتواند وارد کنست شود. احزاب سیاسی برای تشکیل دولت، حداقل به ۶۱ کرسی از پارلمان ۱۲۰ عضوی اسرائیل (نصف + یک) نیاز دارند و در صورت نداشتن حد انتصاب، ناچار به ائتلاف با دیگر احزاب سیاسی اسرائیل هستند و نتانیاهو با آرای ناپلئونی موفق به کسب اکثریت آرا شد.
حمایتهای آمریکا از نتانیاهو در این پیروزی تاثیر زیادی داشته است و راه را برای حزب لیکود و نتانیاهو هموار کرد، اما کارشناسان احتمال میدهند که ائتلاف آبی و سفیدها به اپوزیسیونی در داخل این رژیم تبدیل شود. کنعانی مقدم میگوید: «واضح است که ائتلاف آبی سفیدها یک اپوزیسیون در داخل رژیم صهیونیستی را شکل داده است و این میتواند رژیم صهیونیستی را به مسائل داخلی خود مشغول کند و تا حدودی منطقه از شیطنت این رژیم آرام گیرد.» وی معتقد است که اقدام آمریکا علیه سپاه تله مرگ صهیونیستها برای آمریکا است و دلیل آن انتخابات ۲۰۲۰ و نیاز ترامپ به حمایت لابی صهیونیست در آمریکا است.
وی میگوید «نتانیاهو با بلیت ترامپ موفق به پیروزی شد تا جایی که از این حمایت بسیار استقبال به عمل آورد و عکس انتخاباتیاش را همراه با ترامپ منتشر کرد. گره خوردن سرنوشت رژیم صهیونیستی با سرنوشت آمریکا بسیار نزدیک بهنظر میآید. لذا با توجه به تله مرگی که صهیونیستها پیش روی ترامپ گذاشتهاند و به سبب آن ترامپ سپاه پاسداران را گروه تروریستی معرفی کرد، عملا به واسطه این اقدام همه نیروها و۲۵۰ پایگاه آمریکایی در منطقه تبدیل به پایگاه تروریستی از سوی جمهوری اسلامی شدند و احتمال برخورد نزدیک در ارتفاعات جولان یا در منطقه تنف در سوریه وجود دارد.» «آرمان» گفتوگویی با حسین کنعانی مقدم کارشناس مسائل غرب آسیا داشته است که در ادامه میخوانید.
تحلیل شما از پیروزی حزب لیکود و انتخاب مجدد نتانیاهو بهعنوان نخست وزیر رژیم صهیونیستی چیست؟
حزب لیکود و ائتلاف سفید و آبی شرایط را به جایی رساندند که هیچکدام در کنست (پارلمان اسرائیل) نتوانستند اکثریت آرا را به دست بیاورند و با اختلاف یک کرسی آقای نتانیاهو در لبه پرتگاه قرار دارد. لذا این احتمال که نتانیاهو نخست وزیر شود وجود دارد، اما اینکه بتواند این دورهاش را به پایان برساند، با توجه به پروندههای قضائی که در مورد مفاسد اقتصادی دارد بهنظر میرسد که رأی او را شکننده کنند.
چراکه این پروندهها نوید یک جدال و کشمکش داخلی و جناحی رژیم صهیونیستی را میدهد. باید به این نکته توجه داشت که نتانیاهو زمانی دارد مجددا نخست وزیری رژیم صهیونیستی را میپذیرد که چالشهای بینالمللی اسرائیل افزایش یافته است. درگیریهایی که به لحاظ انتقال پایتخت از تلآویو به بیت المقدس ایجاد شده یا درگیریهایی که در ارتباط با الحاق بلندیهای جولان به خاک رژیم صهیونیستی در منطقه جولان وجود دارد هر لحظه ممکن است مانند بشکه باروت منفجر شود. از سوی دیگر قیام مردم فلسطین در نوار غزه و کرانه باختری نشانگر آن است که روزهای آرامش صهیونیستها به پایان رسیده است.
با توجه به شرایط داخلی و پیرامونی رژیم صهیونیستی بهنظر میرسد نتانیاهو روزگار بسیار سختی را در پیش رو دارد لذا با پیشبینیهایی که برخی از کارشناسان مسائل رژیم صهیونیستی داشتهاند احتمال وقوع یک جنگ داخلی در این رژیم را میدهند. همچنین احتمال اینکه این نتایج بحران در رژیم صهیونیستی را بالا ببرد وجود دارد.
با توجه به انتخاب مجدد نتانیاهو و حمایتهای ترامپ از وی این موضوع چه تاثیری در منطقه خاورمیانه خواهد داشت؟
ترامپ به خاطر انتخابات ۲۰۲۰ نیازمند حمایت لابی صهیونیستی در آمریکا است. وعدههایی که ترامپ در خصوص مسائل مختلف به صهیونیستها داده است و دخالت در امور داخلی رژیم صهیونیستی از جمله در بحث انتخابات بیتاثیرنخواهد بود، به خصوص اینکه نتانیاهو با بلیت ترامپ موفق به پیروزی شد تا جایی که از این حمایت بسیار استقبال به عمل آورد و عکس انتخاباتیاش را همراه با ترامپ منتشر کرد. گره خوردن سرنوشت رژیم صهیونیستی با سرنوشت آمریکا بسیار نزدیک بهنظر میآید.
لذا با توجه به تله مرگی که صهیونیستها پیش روی ترامپ گذاشتهاند و به سبب آن ترامپ سپاه پاسداران را گروه تروریستی معرفی کرد، عملا به واسطه این اقدام همه نیروها و۲۵۰ پایگاه آمریکایی در منطقه تبدیل به پایگاه تروریستی از سوی جمهوری اسلامی شدند و احتمال برخود نزدیک در ارتفاعات جولان یا در منطقه تنف در سوریه وجود دارد. بنابراین اکنون باید شاهد این باشیم که آمریکاییها یا با طناب صهیونیستها وارد یک درگیری مستقیم با ایران شوند یا اینکه رژیم صهیونیستی با اقدامات توسعهطلبانه سعی در جنگ افروزی در منطقه را خواهد داشت که در هر دو صورت بهنظر میرسد شرایط نیروهای مقاومت برای مقابله با توسعهطلبی آمریکا بهتر خواهد شد.
اشارهای به تحریمهای جدید اخیر آمریکا داشتید با توجه به اقدام آمریکا علیه سپاه پاسداران و قرار دادن آن در لیست گروههای تروریستی، ایران باید چه راهبردی را در مقابله با این تحرکات اتخاذ کند؟
با توجه به قانون مصوب مجلس شواری اسلامی و شورای امنیت ملی ایران عملیات مقابله به مثل در دستور کار قرار گرفته است. با تروریست خواندن نیروها و پایگاههای آمریکا در منطقه عملا ایران وارد فاز جدیدی از مناقشه با آمریکا شده است. ایران ثابت کرده است نه شروعکننده جنگ بوده و نه بهدنبال ماجراجویی و ایجاد ناامنی در منطقه است، پس ما باید همان رفتار عاقلانه و باتدبیر و از روی اقتدار و حکمت را دنبال کنیم. اگر آمریکاییها بخواهند جنگ افروزی کنند، قطعا ما با نیروهای مقاومت در منطقه که از مدیترانه تا شرق آسیا ادامه دارد میتوانیم سد مستحکمی را در مقابل صهیونیستها و آمریکا ایجاد کنیم. حتی صهیونیستها و آمریکاییها به این مساله اقرار کردند که هر جا وارد عمل شدهاند مانع اصلی آنها نیروهای سپاه قدس بوده و ایران در بازدارندگی آنها نقش مهمی ایفا کرده است.
بنابراین اگر بحث مقابله با رژیم صهیونیستی مطرح میشود ایران باید مراقب باشد که آمریکا ۱۱ سپتامبر دیگری را ایجاد نکنند که به بهانه آن بخواهند وارد یک برخورد مستقیم با ایران شود.
حمایتهای ترامپ از نتانیاهو چقدر در انتخاب وی موثر بود و این حمایتها چه نتیجهای دارد؟
هزینههای انتخاباتی که از لحاظ سیاسی ترامپ برای اسرائیل متقبل شد بهنظر میرسد حتی برای ملت آمریکا هم هزینه گزافی محسوب میشود؛ چه از نظر انتقال پایتخت تلآویو به بیت المقدس و چه الحاق جولان به خاک رژیم صهیونیستی و چه بحث تروریست خواندن سپاه همه این موارد برای آمریکا هزینهبردار است. در هر سه مورد نتانیاهو به پیشواز این اقدامات آمریکا رفت و تبریک گفت. روشن است که پیروزی نتانیاهو بدون حمایت آمریکا و اقدامات صورت گرفته با شکست مواجه میشد. برخی از گروههای افراطی رژیم صهیونیستی به خاطر اینکه به برخی از آرزوهایشان دست یابند و طرح معامله بزرگ قرن را که ترامپ و نتانیاهو دنبال میکنند را محقق کنند، به این شرایط فعلی رضایت میدهند.
آیا این امکان وجود داشت که اگر نتانیاهو پیروز انتخابات نمیشد تندرویها در رژیم صهیونیستی تعدیل و تغییراتی در سیاستهای آنها مشاهده میشد و چالشهای کنونی درباره اسرائیل تخفیف پیدا میکرد؟
نمیتوان به قطع گفت که پیروزی گروه چپ گرای رژیم صهیونیستی منجر به تغییر سیاستها در این رژیم میشد و اگر گروههای چپ گرای اسرائیل بر سر کار بیایند رفتارشان نسبت به نتانیاهو تغییری در مساله فلسطین یا ایران داشته باشد. لذا سیاست کلی در رژیم صهیونیستی نزاع بر سر فلسطین است. اما پر واضح است که ائتلاف آبی سفیدها یک اپوزیسیون در داخل رژیم صهیونیستی را شکل داده است و این میتواند رژیم صهیونیستی را به مسائل داخلی خود مشغول کند و تاحدودی منطقه از شیطنت این رژیم آرام گیرد. ولی بهنظر میرسد هر شخص و گروهی که در اسرائیل سر کار آید قطعا همپیمان آمریکا خواهد بود.
بحث پروندهها و فسادهای نتانیاهو تا چه حد میتواند منجر به عقب راندن وی از مقام نخست وزیری شود و در این صورت چه تاثیری در منطقه خواهد داشت؟
یکی از پروندههای نتانیاهو خرید زیردریایی از آلمان است که در دادگاه فدرال آلمان مورد بازجویی قرار گرفت و تقریبا به حکم قطعی رسیده است و نزدیکان وی در خصوص این پرونده محکوم شدهاند. پرونده دوم مفاسدی است که نتانیاهو در خریدها و فروشها و معاملات دولت صهیونیستی دارد و برای آنها رشوههایی گرفته است. مسائل بعدی فسادی است که در مورد مفاسد اداری دولت انجام داده است، یعنی پستها و موقعیتها را بین گروههای وابسته به خود خرید و فروش میکرده است. هر سه این پروندهها میتواند باعث اخلال در مشروعیت نتانیاهو شود و اگر کنست روی این موضوع حساسیت نشان دهد میتواند منجر به این شود که نتانیاهو اصلا برای نخست وزیری معرفی نشود.
اما شرایط دارد به سمتی میرود که نتانیاهو مجدد نخست وزیر شود.
با توجه به مجموع رویدادها از جمله تحرکات آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه چه آیندهای پیش روی ایران است؟
عملا با تروریسم قلمداد کردن سپاه بهعنوان یک گروه تروریستی اولا یک وحدت و انسجام داخلی در ایران ایجاد شده است و همه جریانهای سیاسی اکنون بهعنوان یک پشتوانه برای سپاه قلمداد میشوند، دوم اینکه گروههای مقاومت پس از این دسترسیشان برای ضربه زدن به پایگاهای آمریکایی بیشتر خواهد شد وآمریکاییها عملا خود را وارد تله مرگ کردهاند. مساله سوم اینکه ایران توانست یک اجماع جهانی که آمریکاییها تلاش داشتند علیه ایران به وجود آورند را بر هم بزنند، بهگونهای که در حال حاضر چین و برخی از کشورهای اروپایی این اقدام را محکوم کردهاند.
بهنظر میرسد که آمریکاییها در دوران رکود سیاسی و اقتصادی در منطقه هستند که آسیبپذیریشان را بالا خواهد برد. ترامپ با سیاستهایی که اتخاذ کرده است خود را مضحکه نهادهای بینالمللی میکند و این باعث میشود هژمونی آمریکا در منطقه با افول جدی مواجه شود.
در روزهای گذشته آمریکا در حرکتی خام سپاه را در لیست گروههای تروریستی قرار داد. تصور میکنید هدف از این اقدام چه بود و چه تبعاتی برای این کشور دارد؟
حرکت آمریکا بسیار قبیح و بدون پیشبینی تبعات آن بود. اگر دقت کنید برخی جمهوریخواهان کنگره آمریکا مانند تدکروز و دیاز بالارت در زمانی که ترامپ به کاخ سفید رفت، از روحیه جنگ طلبانه او به وجد آمدند و سپاه را گروه تروریستی معرفی کردند که ترامپ هم در سخنرانی خودش اینگونه وانمود کرد که بهدلیل ناکارآمدی روسای قبلی آمریکا در تضعیف ایران طرح جدید علیه کشورمان خواهد داشت و که مقابله با سپاه پاسداران و ضربه به توان دفاعی کشور از جمله محتواهای این طرح بود.
ترامپ بارها با احصای مؤلفههای قدرت انقلاب اسلامی ازجمله نفوذ منطقهای، توان نظامی و اتحاد ملی، جوهره مشکل و معضل آمریکا با جمهوری اسلامی را نشان داد. ترامپ بارها به شکست این کشور در شکست ایران اشاره کرد، مانند اینکه آمریکا ۷هزارمیلیارد دلار در منطقه، بیهوده هزینه کرده است بنابراین قابل پیشبینی بود که بخواهد با تحریم سپاه و قرار دادن نام این نهاد پرقدرت نظامی کشور در لیست گروههای تروریستی از اقتدار و قدرت کشورمان در منطقه انتقام بگیرد و از سوی دیگر سبب شادکامی و امتیاز دادن به لابی صهیونیسم و مرتجعین منطقهای شود.
البته ترامپ بهخوبی میدانست که تحریمها و قرار دادن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی تنها یک بلوف سیاسی و جنگ روانی است، چرا که بارها متوجه ناکارآمدبودن این ترفندهای نخنما شده بود مانند شکستی که آمریکا در مواجهه با حزبا... لبنان و جنبش نجبا عراق پذیرا شد و تحریمهای آمریکا در این موارد با شکست قاطع و واضح مواجه شد. بر اساس آمارها و قرائن، توفیقات و پیروزیهای این دو گروه جهادی، پس از تحریمها بهمراتب بیش از برههای است که هدف قوانین محدودکننده کنگره و دولت آمریکا قرار نگرفته بودند.
برای توضیح بهتر باید به پاکسازی گروههای تکفیری از عراق و سوریه بهوسیله محور مقاومت اشاره کرد که این روند زمانی سرعت گرفت و به سرانجام رسید که آمریکاییها حزبا... لبنان و جنبش نجبا را تحریم کردند. سیدحسن نصرا... دبیرکل حزبا... لبنان نیز پس از تحریمهای آمریکا به جنگ این سیاست ناکارآمد رفت و رسما اعلام کرد حزبا... قصد دارد تعداد نیروهای خود را افزایش دهد. بنابراین، تحریم سپاه، سیاستی است که عقیم و بینتیجهبودن آن، پیش ازاین ثابتشده، چراکه سازوکار سپاه بهگونهای است که برای فعالیتهای خود، هیچگاه به نهادهای خارجی وابسته نیست و خودکفایی را به معنای واقعی کلمه در همه ارکان و زیرمجموعههای خود پیاده کرده است.
باید در نظر داشت کشورمان هم گزینههای فراوانی برای تلافی این تصمیم کاخ سفید دارد، چنانکه شورایعالی امنیت ملی در اقدام متقابل در برابر اقدام غیرقانونی و نابخردانه امروز آمریکا اعلام کرد که رژیم ایالات متحده آمریکا را «دولت حامی تروریسم» و «فرماندهی مرکزی آمریکا موسوم به سنتکام» و تمامی نیروهای وابسته به آن را «گروه تروریستی» اعلام کرد.
مقابله به مثل ایران دربرابر اقدام آمریکا تاچه حد ممکن است منجر به برخورد نظامی بین دو کشور شود؟
اگر یک سپاهی در منطقه به دست نیروهای آمریکایی به شهادت برسد، قطعا مقابله به مثل صورت میگیرد و پایگاههای آمریکایی در منطقه که در کنار آن ایران هم پایگاههایی دارد با همراهی نیروهای مقاومت از نظر اطلاعاتی و عملیاتی مورد هدف قرار خواهد گرفت. همچنین آمریکاییها در منطقه خلیج فارس با شرایط قرمز مواجه خواهند بود و واکنش به هرگونه تحرکشان، احتمال دارد یک انگشت روی ماشهای باشد که جنگ را در منطقه ایجاد کند. کما اینکه اکنون کشورهایی که منافعی در منطقه خلیج فارس دارند باید مراقب باشند که در دام آمریکاییها گرفتار نشوند.
سارا ابراهیمی
- 15
- 5