این اوضاع و احوال آنقدر عیان است که حاجت به بیان نباشد اما میگوییم؛ نه فقط ما که مسوولان امر هم در سطوح مختلف میگویند. مثلا همین دیروز آیتالله جنتی، دبیر شورای نگهبان در اجلاس خبرگان با تاکید بر اینکه «وظیفه ماست که شکمهای گرسنه را سیر کنیم» گفت: «شرایط اقشار ضعیف جامعه مناسب نیست و باید فکری برای آنان کرد. مبادا در پایان سال کسانی پیدا شوند که غذای مناسب نداشته باشند. خدا کمیته امداد را خیر دهد که به این اقشار کمک میکند اما این خیلی کم است.» بعد هم تاکید کرد که «ما اگر بتوانیم شکم گرسنه را سیر کنیم معجزه کردهایم!»این سخنان او با واکنشها و انتقاداتی همراه بود و تعجبی هم نداشت. بالاخره اینکه مشکلات آنقدر زیاد شده باشد که دغدغه مسوولان سیر کردن شکم مردم باشد، کم چیزی نیست. از طرف دیگر معجزه دانستن این اقدام در حالی که هر روز در روزنامهها و رسانههای اصولگرا از بهبود اوضاع و تسهیل فروش نفت و پول درآوردن و خلاصه بینیازی به برجام و لغو تحریم میخوانیم، نکته قابل تاملی است.در همین راستا بود که عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب در واکنش به سخنان جنتی در صفحه توئیتر خود با این کنایه که «معجزه بزرگتر گرسنه کردن بود که اجرا شد» نوشت: «کسانی که سیر کردن گرسنگان را معجزه میدانند چگونه میتوانند در سطح جهان عرض اندام کنند؟» بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی نیز انتقاداتی با همین مضمون بیان کردند.
حرفهای تبلیغاتی
برخی دیگر از سیاسیون نیز به ریشهیابی این سخنان پرداخته و آن را تبلیغاتی و یا مقدمهچینی برای تصویب برجام تلقی کردند.
مثلا ناصر قوامی نماینده پیشین مجلس در گروهی جای میگیرد که این حرفها را تبلیغاتی و برای نمایش «به فکر مردم بودن» و البته بیفایده میداند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «وضعیت موجود ما مثل بیماری است که علت بیماری او معلوم است اما میخواهند با چند مسکن او را آرام کنند. واضح است که فقر را باید با یک اقتصاد سالم ریشهکن کرد. صدقه دادن به مردم که دردی را دوا نمیکند. ضمن اینکه بسیاری از افراد محترم و آبرومند داریم که نیازمند هستند و به کمیته امداد و بهزیستی و بنیاد شهید و… مراجعه نمیکنند. نمیگوییم که با رسیدگی به افراد تحت پوشش این مراکز و مثلا خواروبار دادن و… مسائل کشور و جامعه حل نمیشود.»وی افزود: «درد یک خانواده محترم دو تا مرغ و یک کیسه برنج نیست. فرض کنیم شب عیدی اینها را دادیم، این خانواده اجاره خانه، قبض آب و برق، خرج لباس و کفشی که الان بیشتر از یک میلیون شده و… را چه کند؟! این حرفها به نظر من فقط جنبه تبلیغاتی دارد. این اصولگرایان دست به تبلیغاتشان خیلی خوب است و حالا میخواهند بگویند که ما به فکر مردم هستیم و کمک میکنیم و… اگرنه این کارها دردی از جامعه دوا نمیکند.»این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد که این حرفها مانع از آن نخواهد شد که مردم دنبال مقصر بروز این وضعیت اقتصادی و معیشتی نباشند و مسوولان را عامل این وضعیت ندانند.
او گفت: «مردم دیگر برای حرف مسوولان اعتباری قائل نیستند و توجهی نمیکنند. هر قدر هم که کار تبلیغاتی کنند، مردم شرایط را میبینند و در آن زندگی میکنند. من که خودم خرید میکنم میدانم وضعیت چطور است. الان چند کیلو میوه بخری میشود ۲۰۰ هزار تومان. حل این وضعیت نیازمند آن است که برای مردم کار ایجاد شود و این یعنی پولهای کشور در جای درست خرج و سرمایهگذاری شود. جدای از اینکه بخشی از جامعه کار میکنند و حقوق کافی نمیگیرند، بخش عظیمی هم با مشکل بیکاری مواجه هستند. مشکل جامعه اینها است نه اینکه یک هفته به شب عید مانده فکر سیر کردن شکم مردم باشیم.»
پشت پرده احساس نیازها
علیمحمد نمازی عضو شورای مرکزی کارگزاران اما معتقد است که باید به موضوع ریشهایتر نگریست و دید که هدف آقایان از بیان این حرفها چیست و میخواهند به کجا برسند؟ آیا با این اظهارات لزوم لغو تحریم و گشایش در فضای اقتصادی را به نمایش میگذارند یا از سر دستپاچگی و ناتوانی در اداره کشور این حرفها را میزنند.
او در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «فکر میکنم که مسوولان کشور قدری دستپاچه شدهاند و قدرت تحلیل درست را از دست دادهاند. مثلا آقای رییسی میگوید در عرض ۱۰ روز باید فقر را کم کرد و مردم را نجات داد! درحالی که خط فقر الان حداقل ۱۰ میلیون تومان تعریف شده و چیزی حدود ۶۰ درصد جامعه زیر خط فقر زندگی میکنند. با کدام منبع باید این فقر را رفع کرد و این پول چطور توزیع خواهد شد؟! یا آقای جنتی به عنوان دبیر شورای نگهبان که چند پست دیگر هم دارد، از سیر کردم شکم مردم میگوید! درحالی که این کار به عهده قوه مجریه است و اینها بخشی از قوه مقننه هستند.»وی افزود: «نکته دیگر اینکه اگر وجود مشکلات معیشتی گسترده را پذیرفته باشیم باید گفت که چطور قرار است، آن را رفع کنیم. با وجود این تحریمها چطور میتوان درآمد لازم را حاصل کرد؟ اصلا باید دید با بیان این حرفها دنبال چه هستند؟ آیا واقعا میخواهند برجام را به سرانجام برسانند؟! در حالی که جرات نمیکنند به روسیه بگویند بالای چشمت ابرو است و از حق روسیه حرف میزنند، چطور این کار را خواهند کرد؟»نمازی تاکید کرد: «معلوم نیست که هدف و انگیزه آقای جنتی از بیان این حرف چیست؟ اگر هدفشان ایجاد گشایش در وضعیت اقتصادی کشور و رنگ و بو دادن به سفره معیشت مردم است، لازمه آن برچیده شدن تحریمها است لذا باید بگویند که چرا این کار را انجام نمیدهند.»
وقت واقعگرایی
در این بین اما برخی از تحلیلگران سیاسی نیز از موضع و سخن دیروز آقای جنتی استقبال کردند و آن را نشانه گرایش به واقعگرایی دانسته و تاکید کردند که این رویه میتواند آثار مثبتی داشته باشد. جلال میرزایی تحلیلگر مسائل سیاسی و نماینده پیشین مجلس را باید در این گروه قرار داد. او در گفتوگو با «جهان صنعت» گفت: «به نظر من اینکه آقای آیتالله جنتی به عنوان عضو مجلس خبرگان رهبری این واقعیت را به نوعی اذعان کردند که بخشی از جامعه به لحاظ معیشتی تحت فشار هستند، خوب است. مجلس خبرگان رهبری به هرحال به مسائل و چالشهایی که جامعه با آن مواجه است ورود کرده و بحث و تبادل نظر میکند.
معمولا مسوولان مثل رییسجمهور، دبیرشورای عالی امنیت ملی، وزیر اقتصاد و… در این مجلس گزارشهایی از وضعیت ارائه میکنند. از این منظر صحبتهای اخیر آقای جنتی مشکلی ندارد و خیلی هم خوب است زیرا پیش از این در کشور ما جریانی بود که خود را به حاکمیت منتسب کرده و مدعی بود که دستاوردهای زیادی داشتیم و این دیده نمیشود لذا توجه به واقعیتها خیلی هم خوب است و امیدواریم به اتخاذ تصمیمات صحیح و منطقی کمک کند.»وی در ادامه تاکید کرد: «مشکلی که در کشور ما همیشه بوده این است که اگر فردی که از او خوشمان نمیآید، یک گزارش واقعبینانه بدهد برآشفته میشویم و آن گزارش را قبول نمیکنیم. یعنی حتما باید یک فرد خودی همان مسائل را بیان کند تا بپذیریم! در همین رویکرد است که حالا وقتی دولت جدید آمده و برخی گزارشها را از واقعیات ارائه کرده، برخی آرامآرام پذیرفتهاند که چنین مشکلاتی داریم و این خوب است.»
میرزایی ادامه داد: «از این بابت که ما را وادار میکند به سوی توجه به واقعیات برویم در مقابل تصمیماتی که در راستای برونرفت از این وضعیت گرفته میشود، مقاوت نکنیم. نمونه اینکه قبلا در دولت آقای روحانی، دولت صراحتا گزارش میداد که چه مشکلات جدیای داریم و باید به سوی احیای برجام برویم. دولت تاکید میکرد که نیاز است از طریق گفتوگو مساله برجام را حل کنیم و تا تحریمها لغو شود و همین جریان مقاومت کرده و سعی میکردند که کارشکنی کنند. اما الان که خودشان روی کار آمدهاند و افراد خودی آنها سر کار هستند، شاهدیم که گزارشهایی میدهند و به فراخور این گزارشها بر ضرورت احیای برجام هم اشاراتی دارند اما دیگر در برابر آن مقاومت نمیشود. به نظر من باید این تغییر رویه را به فال نیک بگیریم و صرف نظر از اینکه چه کسانی در گذشته چه مواضعی گرفتهاند، نگاه به آینده داشته و با توجه به مسائل مردم از جمله معیشت عمل کنیم و اگر هم در جایی قدمی برداشته و موضع درستی گرفتند، دست به مقایسه نزنیم تا خودمان را اثبات کنیم. در این وضعیت هرکسی باید به سهم خود کمک کند که مشکلات موجود کاسته و کشور از این وضعیت خارج شود.»
واقعیت غمانگیز
توجه مسوولان به سیر کردن مردم آن هم چون شب عید شده، اگرچه اقدام خوبی است و قابل تقدیر اما تلخ است و دردناک. حتی اگر به اندازه جلال میرزایی خوشبین بوده و این را ناشی از واقعبینی بیشتر بین مسوولان بدانیم، نمیتوان این واقعیت را غمانگیز نخواند.
آرزو فرشید
چه کسی پاسخگوی گرسنگان است؟
حسن دادخواه (مدرس دانشگاه) در روزنامه همدلی نوشت:
آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان قانون اساسی و رئیس مجلس خبرگان رهبری در اجلاسیه اخیر این مجلس، سخنان بسیار مهمی ایراد نمودند که از جنبه های مختلف قابل بررسی و تحلیل است و میتوان از رهگذر بررسی آن، به راههای برونرفت از مشکلات عدیده کشور دست یافت. ضمن آنکه میتوان بدون اعتنا و با این استدلال که این سخنان، از سر سادگی است، از آن گذشت و به فراموشی سپرد!ایشان طی سخنانی، با یادآوری اینکه نظام جمهوری اسلامی گرچه با الگو قرار دادن حکومت علی علیهالسلام، تشکیل شده است، اکنون اعتراف و اقرار میکنند که وضع بهگونهای است که نمیتوانیم شکمهای گرسنه نیازمندان را سیر کنیم.این سخنان را میتوان در لایهها، سطوح و جنبههای گوناگونی مورد پردازش، واکاوی و آسیبشناسی قرار داد.
سخن اول اینکه تصور ما از مجموع دوران حکومت امام علی علیهالسلام در سالهای منتهی به سال چهلم هجری قمری چه بوده است؟ و کدام بخش از آن حکومت در پهنای جغرافیایی آن را، برای تشکیل دولت و نظام جمهوری اسلامی الگو قرار دادیم؟ برای نمونه برای اجرای عدالت اقتصادی و معیشتی در دوران حکومت امام -که فقط چند روایت و خبر از آن زمان در دست داریم - امروز و در عصر پیچیده حکومتداری، به کدام برنامه و سیاست توزیع ثروت متوسل شدهایم؟ و اصولاً آیا الگو قرار دادن آن حکومت، میتوانست و میتواند به دولتمردان امروزین کمکی بنماید؟
سخن دوم این که شخص آیتالله جنتی به عنوان یک روحانی بانفوذ در حکومت و در میان جامعه روحانیت ایران اکنون به مدت چهاردهه از قدرت و نفوذ بیمانندی در تایید صلاحیت افراد حاضر در عالیترین سطوح تصویب قوانین و گسترش گفتمان فرهنگی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی برخوردار بوده است؛ چه نقشی برای خود قائل است؟و چه اندازه از بار این سرزنش را برعهده میگیرد؟
سخن سوم این است که بالاخره کجا و کدام قسمت از ارکان نظام جمهوری اسلامی دارای اشکال و عیوب اساسی بوده است که در کشوری چنین ثروتمند، اکنون نمیتوانیم شکمهای گرسنه را سیر کنیم؟ آیا قانون اساسی جمهوری اسلامی دارای اشکال است؟ آیا دولتها و وزیران و کارگزاران عالیرتبه نظام، ناتوان و ناکارآمد بودهاند؟ آیا مدیریت کشور فاقد برنامه و دستورکار بودهاست؟ آیا نظام در تعیین اولویتها و سیاستهای کلان دچار خطا شده است؟ و دهها سوال دیگر.
ناگفته نماند که هیچ فردی، وضع عمومی کشور را در دوران سلطنت و پیش از پیروزی انقلاب بیعیب و نقص و خالی از مردمان گرسنه نمیداند، ولی مجموعه مسئولان نظام با هر نام و عنوانی باید پاسخگوی این گرسنگی مورد اشاره آیتالله جنتی و چنین گرسنگانی باشد که سیر کردن آنان بنا به تعبیر رئیس مجلس خبرگان، معجزه است چه رسد به تامین دیگر نیازمندیهای دیگر مردم!
- 13
- 5