با معرفی کابینه حسن روحانی فضای سیاسی ایران ورق خورد و مطالبات از دولت دوازدهم آغاز شده است. این در حالی است که دیدگاههای متفاوتی نسبت به وزرای پیشنهادی آقای روحانی مطرح شده و برخی با رویکرد آقای روحانی در چینش کابینه موافق هستند و در مقابل برخی نیز بین کابینه معرفی شده با مطالبات جریان اصلاحات فاصله مشاهده میکنند.
به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی کابینه پیشنهادی آقای روحانی با دکتر احمد شیرزاد نماینده سابق مجلس ششم گفتوگو کردیم. دکتر شیرزاد معتقد است: «اصلاحطلبان باید واقعیتهای جامعه را در نظر بگیرند و از مطالبات هزینهساز و غیرواقعی خودداری کنند. روحانی در شرایطی قرار دارد که از برخی جهات با چالشهای جدی مواجه است. چالشهایی که قدرت ریسکپذیری دولت را پایین میآورد.
در شرایط کنونی آقای روحانی در یک حالت دوگانه قرار گرفته است. این در حالی است که ایشان از یک طرف باید به مطالبات سیاسی اصلاحطلبان که تمام تخممرغهای خود را در سبد روحانی قرار گذاشتند پاسخ بدهد و از سوی دیگر نیز باید به مطالبات جدی مردم در زمینه مسائل اقتصادی و معیشتی پاسخ مناسب بدهد. به همین دلیل نیز آقای روحانی بیش از اینکه بهدنبال اقناع اصلاحطلبان باشد بهدنبال کارآمدی و توانمندی دولت خود است تا بتواند کارنامه موفقی از خود برجای بگذارد.» در ادامه متن این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
دیدگاه شما درباره کابینه دوازدهم چیست؟ آیا این کابینه در راستای مطالبات اصلاحطلبان معرفی شده است؟
آقای روحانی در چهار سال گذشته بهدنبال رویکرد عقلانیت و اعتدال در کشور بودند و به همین دلیل نیز تلاش کردند مشکلات کشور را از این طریق حل کنند. از سوی دیگر نیز اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری۹۲ به این نتجه رسیدند که باید در برخی سیاستهای خود تعدیل کنند و به همین دلیل در یک اتحاد استراتژیک با آقای روحانی در انتخابات از ایشان حمایت کردند.
در نتیجه اصلاحطلبان و آقای روحانی در یک رویکرد مشترک حرکت کردند. این وضعیت در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ نیز ادامه داشت و اصلاحطلبان با حمایت از آقای روحانی زمینه پیروزی ایشان را در انتخابات مهیا کردند.
از سوی دیگر آقای روحانی در چهار سال گذشته تلاش کردند از اصلاحطلبان و متحدان جریان اصلاحات در کابینه خود استفاده کنند. به همین دلیل نیز ما مشاهده میکنیم مدیری که بر ضد جریان اصلاحات فعالیت کند در کابینه آقای روحانی وجود نداشت و همگی یا از جریان اصلاحات بودند یا اینکه جزئی از متحدان اصلاحطلبان به شمار میرفتند.
بهنظر من آقای روحانی در چینش کابینه دوازدهم نیز از همین رویکرد پیروی کرده و تلاش کرده با برطرف کردن نقاط ضعف دولت گذشته دولتی قویتر و کارآمدتر تشکیل بدهد. چینش کابینه دوازدهم به شکلی است که برخی از وزرایی که در دولت گذشته عملکرد قابل قبولی داشتهاند دوباره ابقا شدهاند و از سوی دیگر برخی نیروهای جدید به کابینه اضافه شدهاند. البته اضافه شدن این نیروهای جدید به معنای این نیست که این افراد در مدیریت اجرایی کشور سابقه نداشتهاند.
بدون شک این افراد در زمینه اجرایی از سابقه خوبی برخوردار بودهاند که مورد توجه آقای روحانی قرار گرفتهاند. با این وجود بهنظر میرسد برخی وزرا که در دولت یازدهم عملکرد قابل قبولی نداشتهاند با واکنش مجلس در این زمینه روبهرو شوند. شاید یکی از وزرایی که با حساسیت نمایندگان مجلس مواجه شود آقای رحمانیفضلی وزیر کشور باشد که عملکرد ایشان در چهار سال گذشته به خصوص درباره انتخاب استانداران و فرمانداران جای سوال دارد. با این وجود باید منتظر ماند و واکنش مجلس را نسبت به وزرای پیشنهادی آقای روحانی مشاهده کرد.
آیا چینش کابینه دوازدهم میتواند برخی اصلاحطلبان کمطاقت را که در سال پایانی دولت یازدهم عنوان میکردند سهم اصلاحطلبان باید در کابینه آینده پررنگتر از گذشته باشد، راضی کند؟
اصلاحطلبان باید واقعیتهای جامعه را در نظر بگیرند و از مطالبات هزینه ساز و غیرواقعی خودداری کنند. شرایطی که آقای روحانی در آن قرار دارد شرایط یک دولت اصلاحات نیست. آقای روحانی از برخی جهات با چالشهای جدی مواجه است که قدرت ریسک پذیری دولت را پایین میآورد.
در شرایط کنونی آقای روحانی در یک حالت دوگانه قرار گرفته است. این در حالی است که ایشان از یک طرف باید به مطالبات سیاسی اصلاحطلبان که تمام تخممرغهای خود را در انتخابات در سبد روحانی قرار دادهاند پاسخ بدهد و از سوی دیگر نیز باید به مطالبات جدی مردم در زمینه مسائل اقتصادی و معیشتی پاسخ مناسب بدهد.
به همین دلیل نیز آقای روحانی بیش از اینکه بهدنبال اقناع اصلاحطلبان باشد بهدنبال کارآمدی و توانمندی دولت خود است تا بتواند کارنامه موفقی از خود برجای بگذارد. با این وجود آقای روحانی باید با واقعیتهای جامعه مواجه شود. در شرایط کنونی واقعیتهای جامعه بیانگر برخی معذوریتهای آقای روحانی است و او نمیتواند کابینهای با رویکرد اصلاحطلبی تشکیل دهد. بدون شک اگر آقای روحانی به سمت چنین رویکردی حرکت کند با واکنش مخالفان مواجه و عرصه بیش از گذشته بر ایشان تنگ خواهد شد.
تحلیل شما از رابطه اصلاحطلبان با آقای روحانی در چهار سال آینده چیست؟ آیا اصلاحطلبان به آقای روحانی نزدیکتر خواهند شد یا اینکه از ایشان فاصله خواهند گرفت؟ آیا احتمال انتقادات تندتر از سوی اصلاحطلبان نسبت به دولت آقای روحانی وجود دارد؟
اصلاحطلبان با دولت آقای روحانی یک اتحاد عمیق استراتژیک دارند که این اتحاد استراتژیک در چهار سال آینده نیز ادامه خواهد داشت. این نکته که برخی اصلاحطلبان مطالبات جدیتر از آقای روحانی دارند را نباید به پای همه جریان اصلاحات نوشت و مدعی شد که همه اصلاحطلبان بهدنبال مطالبات جدیدی از آقای روحانی هستند.
مهمترین دغدغه اصلاحطلبان در چهار سال آینده کارآمدی دولت آقای روحانی است. بدون شک این مساله دغدغه خود آقای روحانی است. اگر آقای روحانی موفق شود در چهار سال آینده و به صورت کلی در طول هشت سال ریاستجمهوری خود کارنامه موفقی از خود به یادگار بگذارد به بسیاری از مطالبات جریان اصلاحات پاسخ مناسب داده است.
بهنظر من جریان کلی اصلاحات در چهار سال آینده سطح مطالبات خود را از دولت آقای روحانی افزایش نخواهد داد و انتقادات تندتری نیز به ایشان نخواهد داشت. جریان اصلاحات همچنان رویکرد حمایتگرایانه و متعهد را نسبت به دولت آقای روحانی ادامه خواهد داد و تلاش خواهد کرد از رویکرد افراط و تفریط در مقابل دولت آقای روحانی خودداری کند.
چرا در دهه اخیر اصلاحطلبان بیشتر نسبت به وزارتخانههای سیاسی حساسیت دارند و از سوی دیگر اصولگرایان بیشتر نسبت به رویکرد وزارتخانههای فرهنگی انتقاد میکنند؟
یکی از دغدغههای جریان اصلاحات از سال۷۶ تاکنون موضوع توسعه سیاسی است. به همین دلیل نیز اصلاحطلبان نسبت به دستگاههای متولی توسعه سیاسی حساسیت بیشتری دارند. توسعه سیاسی در ایران نیازمند تقویت نهادهای مدنی، تشکلها و احزاب است. به همین دلیل نیز اصلاحطلبان بهدنبال تغییر و تحول در وزارتخانههایی هستند که در این زمینه تاثیرگذارند. البته من معتقدم اصلاحطلبان نسبت به وزارتخانههای فرهنگی مانند وزارتهای آموزش و پرورش، علوم و ارشاد نیز حساسیت دارند.
به هر حال گفتمان اصلاحات در زمینه فرهنگی و اجتماعی نیز دارای دیدگاه و نظریه است و به همین دلیل این وزارتخانه مورد توجه اصلاحطلبان نیز قرار دارد. از سوی دیگر فعالیت اصولگرایان که بیشتر ماهیت اعتقادی دارد به صورت طبیعی با وزارتخانههایی مانند فرهنگ و ارشاد ارتباط پیدا میکند.
این وضعیت به خصوص درباره مسائلی مانند حجاب رنگ و بوی جدیتری به خود میگیرد. مسائلی مانند برگزاری کنسرتهای موسیقی که مورد توجه اصولگرایان است به وزارت فرهنگ و ارشاد مربوط میشود. در نتیجه اصولگرایان بیشتر روی رویکرد فرهنگی دولت حساسیت نشان میدهند.
آقای روحانی مدعی تشکیل دولت فراجناحی است. بهنظر شما دولت فراجناحی دارای چه ویژگیهایی است و در کشورهای دیگر جهان که تجربه شده است چه دستاوردهایی به همراه داشته است؟
من با این عبارت زیاد موافق نیستم. ما باید این نکته را بپذیریم که هر دولتی که روی کار میآید دارای یک خاستگاه، رویکرد و خط مشی است که به صورت طبیعی به یکی از جریانهای سیاسی نزدیکی بیشتر و در مقابل از جریانهای دیگر فاصله دارد.
در همه کشورهای جهان نیز این وضعیت وجود دارد و تنها مختص به ایران نیست. دولت آقای روحانی نیز بیش از آنکه فراجناحی باشد به جریان اصلاحات نزدیک است و اغلب اعضای آن منتسب به جریان اصلاحات هستند.
آقای روحانی دارای خاستگاه اصولگرایی است اما در شیوه تفکر و خط مشی به جریان اصلاحات نزدیک است و در یک مسیر قرار دارد. در نتیجه به جای اینکه دولت آقای روحانی را یک دولت فراجناحی تعریف کنیم باید عنوان کنیم که دولت آقای روحانی به جریان اصلاحات نزدیک است و مشی اصلاحگرایانه دارد. البته آقای روحانی مدعی تشکیل دولت فراجناحی نیست و بنده تاکنون این عبارت را از ایشان نشنیدهام.
با این وجود برخی از نخبگان سیاسی در تحلیل معادلات سیاسی دولت آقای روحانی به این نتیجه رسیدهاند که دولت دارای ویژگیهای فراجناحی است. دولت فراجناحی محدود نبودن دولت به استفاده از نیروهای یک جناح خاص است و آقای روحانی هم از قبل اعلام کرده بودند که از معتدلین هر دو جریان سیاسی کشور در کابینه استفاده میکنند.
با این وجود موضوعی که وجود دارد این است که پایگاه حمایت عمده آقای روحانی، اصلاحطلبان بوده و در مجموع گفتمانی که ایشان در نظر گرفته گفتمان اصلاحطلبی و اعتدال است. قطعا و یقینا نیروهایی که در درون کابینه هستند باید با این چارچوب فکری همخوانی داشته باشند که دولت با تضاد فکری در درون خودش مواجه نشود و باید در کابینه نیروهای همفکر باشند که با رئیس دولت همکاری فکری داشته باشند و بتوانند با تشریک مساعی امورات کشور را اداره کنند، بنابراین حق آقای روحانی است که دولت را از افراد همفکر خودش انتخاب کند.
بهنظر من در انتخاب اعضای کابینه دوازدهم نیز این مساله مورد نظر آقای روحانی قرار گرفته و ایشان تلاش کردهاند اعضای دولت آینده را به صورت منطقی و با حفظ اعتدال انتخاب کنند.
چرا به رغم مطالبه جدی زنان در انتخابات ریاستجمهوری وزیر زن معرفی نشد؟ آیا این مساله در بدنه اجتماعی آقای روحانی در بخش زنان تاثیر منفی نخواهد گذاشت؟
برخی دوستان عنوان میکنند که آقای روحانی در مبارزات انتخاباتی خود به زنان وعده حضور وزیر زن در کابینه داده است. بنده تاکنون از زبان آقای روحانی چنین مسالهای را نشنیدهام و مشاهده نکردهام که آقای روحانی به صراحت چنین وعدهای به زنان جامعه بدهد. با این وجود بهنظر من در این زمینه چند مساله وجود دارد. نخست اینکه بهنظر میرسد آقای روحانی تمایل به انجام چنین کاری داشتند، اما با برخی مخالفتها مواجه شدند که در نهایت تصمیم گرفتند در دیدگاه خود تجدیدنظر کنند.
ما باید این نکته را بپذیریم که حضور زنان در سطح کلان مدیریت کشور با مشکلاتی مواجه است. راه حل این مساله نیز بسترسازی و تربیت زنان متعهد و مدیر است تا بتوانند در در سطح کلان مدیریتی کشور فعالیت کنند.
نکته دوم اینکه متاسفانه دست آقای روحانی برای استفاده از مدیران زن خالی بوده است وآقای روحانی نمیتوانست بدون در نظر گرفتن عملکرد کلی دولت از وزرای زن در کابینه استفاده کند.البته بنده معتقدم زنان باید به صورت فعال در همه عرصههای مدیریتی کشور حضور داشته باشند واین یک مطالبه جدی جریان اصلاحات است. در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ نیز زنان نقش پررنگی در پیروزی آقای روحانی داشتند و از تاثیرگذاری بالایی برخوردار بودند. با این وجود جامعه باید با تربیت زنان متعهد و مختصص زمینه را برای حضور پررنگتر زنان در عرصههای مدیریتی کلان مهیا کند.
بدون شک در چهار سال آینده دو مطالبه جدی مردم و جریان اصلاحات از دولت آقای روحانی بهبود اوضاع معیشتی مردم و همچنین ایجاد فضای باز سیاسی خواهد بود. بهنظر شما آقای روحانی چگونه میتوانند این مطالبات جدی جامعه را محقق کنند؟
به صورت طبیعی دولتها در چهار سال دوم خود شجاعتر و جسورتر میشوند و در حل مشکلات جامعه تلاش بیشتر از خود نشان میدهند. به همین دلیل من معتقدم عملکرد دولت آقای روحانی در چهار سال آینده موفقتر از گذشته خواهد بود و آقای روحانی نیز مدیریت بهتری نسبت به کابینه خواهند داشت.
با این وجود آقای روحانی باید این نکته را در نظر داشته باشد که رمز موفقیت دولت توسعه سیاسی است و به همین دلیل باید در این زمینه تلاش بیشتری به خرج بدهد. توسعه سیاسی یکی از دغدغههای مهم جریان اصلاحات از ابتدای شکلگیری تاکنون بوده و اصلاحطلبان در مقاطع مختلف تاریخی بهدنبال این مساله بودهاند. از سوی دیگر، زمینه برای توسعه سیاسی در چهار سال آینده نیز نسبت به گذشته فراهمتر است و آقای روحانی میتواند با قدرت بیشتری در این زمینه فعالیت کند.
در دولت یازدهم بیشتر وقت و انرژی دولت صرف به نتیجه رساندن پرونده هستهای و مساله برجام بود. این در حالی است که در چهار سال آینده دولت میتواند از دستاوردهای برجام در جهت توسعه سیاسی استفاده کند و به مطالبات جدی اصلاحطلبان و مردم پاسخ مناسب بدهد. مساله مهم دیگر پاسخگویی به مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم است که باید در اولویت نخست دولت قرار بگیرد. بدون شک اگر آقای روحانی قصد دارد کارنامه موفقی از خود برجای بگذارد باید وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را بهبود ببخشد.
احسان انصاری
- 13
- 4