در کره جنوبی یک مثل معروف میان رئیس جمهورها دست به دست می شود با این مضمون که« سال آخر ریاست جمهوری هر لحظه یک بحران جدید رخ می دهد و هر روز باید در آرزوی پایان دوره بود». در ایران نیز تقریباً به شکلی دیگر هر رئیس جمهور سال آخر از چهار سال دوم ریاست جمهوری خود را با انتظار پایان دوره و رهایی از فشارها می گذراند. موج گسترده انتقادهای فعالان سیاسی و استیضاح های پشت سرهم وزرا و طرح های مختلف سؤال یا حتی استیضاح رئیس جمهور هر روز در رسانه های مختلف خودنمایی می کنند؛ اصولگرا و اصلاح طلب هم ندارد.
رئیس جمهور محکوم است سال آخر را با همه بحران های معمول اداره کشور، در تب و تاب رهایی از فشارها و حمله های سیاسیون جناح مقابل سپری کند. تاریخ همچنان در حال تکرار است و بعد از خاتمی و احمدی نژاد، حال ِروحانی نیز در سال آخر ریاست جمهوری اش چندان تعریفی ندارد و مجلس به سمت استیضاح او در حال حرکت است؛ هرچند چنین اتفاقی بعید است رخ دهد، اما مسئله سروصدایی است که بهارستانی ها به راه انداخته اند. یکی می خواهد استیضاح کلید بخورد و دیگری می گوید روحانی کمر همت را بسته که اقتصاد ایران را ویران کند. مشابه همین وقایع و حتی شدیدتر در سال ۹۱ برای احمدی نژاد رخ داد؛ مانند آنچه در یکشنبه سیاه رقم خورد و لاریجانی احمدی نژاد را از مجلس بیرون کرد. احمدی نژاد که برای جلسه استیضاح وزیر کار در مجلس حاضر شده بود، فیلمی از جلسه فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی و ماجرای ۳۰۰ میلیون رشوه پخش کرد که با واکنش تند لاریجانی، رئیس وقت مجلس، همراه شد. علی لاریجانی همچنین به نقل از داوود احمدی نژاد، برادر محمود احمدی نژاد، گفت که اطرافیان رئیس دولت با سازمان مجاهدین خلق و بیگانگان رابطه دارند و دچار فساد مالی هستند.
پس از سخنان لاریجانی، احمدی نژاد خواستار صحبت کردن شد که لاریجانی چنین اجازه ای به او نداد و گفت:« شما شئونات جمهوری اسلامی را رعایت نکردید و اتهام زدید. دیگر حقی برای صحبت کردن ندارید، به سلامت». این گونه با واژه« به سلامت» رئیس جمهور وقت از مجلس اخراج شد. در دوره رئیس دولت اصلاحات هم که از بحران های مختلف سیاسی ازجمله قتل های زنجیره ای، حمله به کوی دانشگاه و ماجرای کنفرانس برلین، پرونده هسته ای و... توانسته بود عبور کند ، در سال پایانی با مجلسی اصولگرا و اکثریت مخالف اصلاح طلبان حتی مجبور شد لوایح دوگانه اختیارات ریاست جمهوری را نیز پس بگیرد. در آن دوره نیز عملا مجلس شمشیر را برای خاتمی از رو بسته بود. مهم حمله به رئیس دولت اصلاحات بود نه کمک به اداره کشور و حاشیه ها جایگزین امور مهم و اساسی شده بودند. حال نیز مجلس اصولگرای یازدهم در شرایط نابسامان اقتصادی و تحریم های کمرشکن آمریکا به فکر استیضاح ریاست جمهوری در وضعیتی است که امکان عملی شدن چنین اتفاقی کمتر از یک درصد است و جز هدردادن وقت و انرژی دستاوردی ندارد و عدم انتقاد درست و بنیادی برای رسیدن به راهکاری تأثیرگذار شرایط کشور را هر روز بدتر از روز قبل خواهد کرد و فقط سروصدا به همراه دارد؛
برای نمونه نماینده خمینی شهر در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه مشکلات کنونی نتیجه سیاست های آقای روحانی و تیم همراهش به شمار می رود ، خاطرنشان کرد :آقای قالیباف، نشستن و گوش دادن به حرف های وزرا بی ثمر است، استیضاح رئیس جمهور را کلید بزنید. حجت الاسلام محمدتقی نقد علی، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس و نماینده خمینی شهر، بعد از سخنان محمدجواد ظریف که پانزدهم تیرماه در مجلس پاسخ گوی سؤال های نمایندگان بود، خطاب به رئیس مجلس گفت:« این روشی که مجلس در پیش گرفته است، جواب نمی دهد. ما دیگر روی نگاه کردن به چهره مردم را نداریم. دلار ۲۱ هزار تومان، سکه ای که از ۱۰ میلیون گذشته است و مرغ قیمت نجومی، نتایج سیاست های هفت ساله دولت است.
نشستن و گوش کردن به حرف های وزرای دولت بی ثمر است. استیضاح رئیس جمهور را کلید بزنید». در همین راستا اقبال شاکری، نماینده تهران نیز به تسنیم گفت که طرح سؤال از رئیس جمهور با ۱۳۰ امضا به هیئت رئیسه مجلس تقدیم شده؛ اما علی خضریان، دیگر نماینده تهران، به خبرگزاری فارس گفته تعداد امضا به ۲۰۰ نفر رسیده است. ماجرای امضا برای استیضاح و نقد عملکرد روحانی همچنان ادامه داشت که موسوی لارگانی، روحانی را نفوذی خطاب کرد، آن هم در نطق میان دستور خود در صحن علنی مجلس تا نقدها به حمله ای صرح و تند تبدیل شوند. عضو هیئت رئیسه مجلس خطاب به رئیس جمهوری عنوان کرد :گفتید هم باید چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد؛ متأسفانه هر دو چرخ به دلیل بی تدبیری شما و دولت خسته و لیبرالتان از کار افتاده است. تحریم ها همگی برگشته است. شما در هفت سال گذشته به هیچ یک از توصیه های رهبری عزیز عمل نکردید و در موارد متعدد مانند یک نفوذی تقابل و ستیزه با ارکان نظام را در رأس برنامه ها و سخنانتان قرار دادید.
ناصر موسوی لارگانی، نماینده فلاورجان، روز گذشته در مجلس در نطق میان دستور خود در صحن علنی مجلس، با بیان اینکه وقایعی که در چند ماه اخیر و به ویژه روزها و هفته های گذشته در بازارهای مختلف رخ داده عادی نیست، تصریح کرد :قیمت دلار در بازار آزاد از مرز ۲۰ هزار تومان عبور کرده است. سکه بیش از ۱۰ میلیون تومان و قیمت مسکن و خودرو نجومی شده است. موجی از تورم دامن گیر اقتصاد کشور شده که تبعات آن بیش از همه بر جیب طبقات متوسط و اقشار کم درآمدتر جامعه فشار وارد می کند. انگار آقای روحانی کمر همت را بسته که اقتصاد ایران را ویران کند. نماینده مردم فلاورجان با تأکید بر اینکه مجلس یازدهم که با شعار نجات اقتصاد ایران تشکیل شده فرصت چندانی برای عمل به این شعار ندارد، افزود:گزارش های ارائه شده اعضای دولت در هفته های اخیر نه تنها قانع کننده نیست بلکه از دید بنده زمینه ساز تشدید تورم هم هست. او ادامه داد :وقتی رئیس بانک مرکزی در تلویزیون شفاف می گوید که دولت برنامه ای برای دخالت در بازار ارز و تقویت ارزش پول ملی ندارد، امید به اصلاح کم رنگ تر می شود.
آقای همتی قیمت ها خود را با نرخ بازار آزاد تطبیق می دهند نه گفته های شما! وقتی وزیر راه و شهرسازی به جای ارائه راهکار برای حل مشکل مسکن، نمک بر زخم ملت می پاشد و می گوید:نخرید تا ارزان شود. موسوی لارگانی درباره معاهده بین المللی ایران با ۱+ ۵ تحت عنوان برجام گفت:قرار بود برجام منجر به حل مشکلات اقتصادی و رفع کامل تحریم ها شود، اما فرجام برجام را ببینید؛ آمریکا بدون کوچک ترین پرداخت هزینه ای از برجام خارج شده است. آقای روحانی! یادتان نرفته که اعلام کردید تمام تحریم ها روز عملیاتی شدن برجام لغو شده و دیگر بازگشتنی هم نیست. وی افزود:با این همه فاجعه، چاره کار این است که مجلس از شخص رئیس جمهور دعوت کند تا با حضور در جلسه علنی، پاسخ گوی این همه نابسامانی باشد. شما که اعتماد مردم را با نابخردی سلب کردید، باید پاسخ گو باشید. تضاد در حرف و شعار و عمل قبل و بعد از ریاست جمهوری شما کاملا مشهود است؛ برای نمونه یک بار سخنان خود در ۲۲ فروردین ۹۲ با اظهاراتتان در سوم تیر ۹۹ را برای خود بازخوانی کنید تا بدانید با اعتماد ملت چه کردید. عضو هیئت رئیسه مجلس به این میزان انتقاد قانع نشد و روحانی را متهم به دروغ گویی کرد و در پایان سخنانش گفت:آقای روحانی فضاسازی رسانه ای و دروغ بس است.
باید در خانه ملت حاضر شوید و پاسخ هایی قانع کننده برای ملت و نمایندگان داشته باشید. آنچه نمایندگان مجلس از نابسامانی ها می گویند درست است، اما راهکار چیست؟ نمایندگان مجلس در بحرانی ترین روزهای کشور چه دل مشغولی های داشته اند؟ روزی که دلار به بالاترین قیمت خود رسید، آنها به فکر فیلتر اینستاگرام در مجلس بودند و حتی حفظ ارزش پول کشور دغدغه آنها نبود؛ بنابراین اگر انتقادها برای حل مشکلات کشور باشد، خوب است، اما اگر برای تسویه حساب جناحی و به راه انداختن یک بازی سیاسی با نیم نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری باشد، نه تنها مشکلی حل نخواهد شد بلکه همچنان شاهد رشد تورم و کاهش ارزش پول ملی و فقیرترشدن مردم خواهیم بود. مجلس یازدهم با همه سروصدایی که به راه انداخته تاکنون خود را بسیار دور از دغدغه مردم نشان داده و این گونه فعلا امیدی به بازگشت مجلس به رأس امور نیست.
- 16
- 3
بینام
۱۳۹۹/۴/۱۹ - ۱۶:۵۲
Permalink