دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۰:۰۴ - ۰۸ آذر ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۹۰۷۶۲
بین الملل

برکنـاری پوتیـن کلید حل بحـران

برکناری پوتین از قدرت,شکست روسیه در جنگ اوکراین
تحلیلی از اندیشکده بروکینگز: وقت آن است که غربی ها به نحوه تعامل با روسیه شکست خورده فکر کنند

بی‌شک جنگ اوکراین، طبق برنامه‌ریزی‌های ولادیمیر پوتین یا در واقع، مطابق طرح‌های اصلاحی فرماندهی عالی در مسکو که باید طی هشت‌ماه جنگ سخت، انجام می‌شد، پیش نرفته است. اوکراینِ جسور، قاطعانه تصمیم گرفته که روسیه متجاوز را شکست دهد و کشورهای متحد غربی نیز، بسیار فراتر از محاسبات روسیه، متعهد به حمایت همه‌جانبه از کی‌یف شده‌اند. نور پیروزی اوکراینی‌ها کم‌کم خود را در میان غبار جنگ نشان می‌دهد، اما وسعت، زمان و طنین شکست روسیه همچنان مبهم است.

اندیشکده بروکینگز در تحلیلی سعی کرده خط سیر شکست آتی روسیه را ترسیم کند. به‌دنبال جنگِ بسیار بدی که پوتین انتخاب کرد، احتمال فروپاشی فاجعه‌بار رژیم استبدادی روسیه وجود دارد. شکست روسیه می‌تواند ناگهانی باشد و به سرعت آشکار شود (نه به این معنی که حتما این اتفاق می‌افتد) و این روند، شامل چالش‌ها و خطراتی است که متفاوت و شدیدتر از چالش‌ها و خطراتِ ناشی از یک شکست آهسته در جنگی طولانی و اساسا غیرقابل پیروزی است. امر ناگزیر، برکناری پوتین از قدرت است که تا زمانی که واقعاً اتفاق نیفتاده، غیرمحتمل به نظر می‌رسد. در اواخر تابستان ۲۰۲۲، بیشترِ پیش‌بینی‌های غربی‌ها، جنگی فرسایشی و طولانی بود که خطرات آن می‌تواند ماه‌ها و حتی سال‌ها ادامه پیدا کند. در اواخر سپتامبر، توالی عملیات‌های ضدحمله‌ای اوکراین، این پیش‌بینی‌ها را تحت تاثیر قرار داده است.

تبلیغات روسیه و کارشناسان جریان اصلی در مسکو هنوز هم معتقدند روسیه در جنگی طولانی، پیروز خواهد شد، اما این استدلال‌ها با ارزیابی‌های روشنگرانه‌ای که کاهش توانایی‌های رزمی ارتش و آسیب مجموعه دفاعی و صنعتی روسیه را نشان می‌دهد، تضعیف می‌شود. موضوع شایع، تشدید تنش هسته‌ای است اما تحلیل اندیشکده بروکینگز از چنین فرضی دور می‌ماند، چون هرگونه استفاده روسیه از سلاح‌های هسته‌ای، برای خودِ این کشور فاجعه‌بار خواهد بود.

وضعیت جنگ به وضوح تغییر کرده و تصمیم پوتین برای بسیج نسبی که با سوءمدیریت همراه شده و همچنین الحاق چهار منطقه از اوکراین که نیروهای اوکراینی، شهر به شهر، روس‌ها را از آنجا بیرون می‌اندازند، نمی‌تواند وضعیت جنگ را به نفع روسیه تغییر دهد. هر کیلومترمربع از زمین‌هایی که توسط گردان‌های اوکراینی آزاد می‌شود، روسیه به شکست «عملیات ویژه» و پوتین به حسابرسی دردناک، نزدیک‌تر می‌شود.

خرسون و تاثیر شگرف آن بر مسکو

در میان عوامل متعدد شکست مفتضحانه روسیه، اتفاقاتی در چند میدان نبرد اوکراینی افتاده که تاثیر بسیار مهمی را ایجاد کرده است. پیشرفت چشمگیر در شهر بالاکلیا و نیز بیرون راندن نیروهای روسی از منطقه خارکیف، هم برای غربی‌هایی که معتقد بودند جنگ به بن‌بست رسیده و هم برای برنامه‌ریزان جنگی در مسکو شوکه‌کننده بود، اما متفکران استراتژیکی که شاهد کاهش توانایی‌ها و روحیه رو به زوال نیروهای روسی بودند، شگفت‌زده نشدند. آنها پیش‌بینی می‌کنند که شکست روسیه، ابتدا به‌تدریج و سپس به‌طور ناگهانی روی خواهد داد. حتی اگر فریاد «وطن‌پرستان» از این اتفاق‌ها بلند شده باشد، این امکان برای مقامات روسی وجود داشت که آن عقب‌نشینی‌ها را «سازمان‌دهی مجدد» یا «مانورهای برنامه‌ریزی‌شده» توصیف کنند.

با این حال، نبردی که در خرسون در جریان است، می‌تواند شکستی استراتژیک با ابعادی بسیار بزرگ‌تر ایجاد کند. رئیس‌جمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، در ماه جولای اعلام کرد قصد دارد این شهر را آزاد کند و حملات اوکراین در ماه آگوست آغاز شد، اما فقط چند موفقیت تاکتیکی به دست آمد. فرماندهی روسیه تصمیم گرفت نیروهای بیشتری را به این موقعیت آسیب‌پذیر در غرب رودخانه دنیپرو بفرستد. اگر نگاهی به گذشته بیندازیم، به نظر این تصمیم می‌تواند اشتباه استراتژیک بزرگی قلمداد شود که با دستور پوتین و برای حفظ کنترل بر خرسون که به لحاظ نمادین، شهری بسیار مهم است، صورت گرفته است. با این حال شانس بزرگی که روس‌ها آوردند، این بود که محاصره نشدند. نیروهای اوکراینی با استفاده مناسب از راکت‌اندازهای متحرک جدید ایالات‌متحده بارها به سه پل رودخانه دنیپرو ضربه زده‌اند و به‌طور موثری مانع از رسیدن تجهیزات به گروه ۲۵هزار نفری روسیه شده‌اند.

سربازان روسی تحقیرشده، با وجود حملات جدید و قدرتمند اوکراینی‌ها در اوایل اکتبر، عقب‌نشینی کردند و ژنرال سرگئی سوروویکین، فرمانده تازه‌منصوب‌شده «عملیات ویژه» در مورد «تصمیمات دشوار» به هنگام دستور تخلیه خرسون صحبت کرد. استحکامات دفاعی خرسون توسط پیاده‌نظامی که تازه بسیج شده، تقویت شده است، اما روحیه رزمی آنها مانند تدارکات‌شان پایین است. بنابراین پیشرفت تاکتیکی اوکراینی‌ها می‌تواند باعث شکست روس‌ها در آنجا شود و برخلاف شهر ایزیوم، گردان‌های مستأصل روسی، این‌بار هیچ راهی برای فرار ندارند.

کرملین نمی‌تواند این فاجعه را پنهان یا توجیه کند و همچنین نمی‌تواند مانند انفجار در پل کریمه، این اقدام را با موجی از حملات موشکی پاسخ دهد، چراکه ذخایر موشک‌های «کالیبر» و «اسکندر» روسیه، در حال حاضر کم است. در ماه جولای، عقب‌نشینی از خرسون می‌توانست با یک حمله جدید در دونباس جبران شود. اما در اواخر اکتبر، این فشار که عمدتا توسط مزدوران «واگنر» انجام شد، بی‌فایده و بی‌معنا به نظر می‌رسید. فرمان پوتین برای بسیج جزئی نه می‌تواند به‌طور موثری خطوط دفاعی را تقویت کند و نه می‌تواند سخت‌افزار نظامی مدرنی را به واحدهای تازه‌تشکیل‌شده ارائه دهد.

فرمان بسیج پوتین، شوک عمیقی را در جامعه روسیه ایجاد کرده و این تصور که هر شکست تاکتیکی در حال حاضر به از دست دادن قلمرو روسیه منجر می‌شود، بر آن شوک افزوده است. چراکه پوتین نه فقط در الحاق شبه‌جمهوری‌های دونتسک و لوهانسک، بلکه در الحاق خرسون و زاپوریژیا هم عجله کرد.

رژیم پوتین و موقعیت او به‌عنوان رهبری غیرقابل جایگزین، شاید محکم به نظر برسد، با این حال، شکاف‌های متعددی در این تکه‌سنگ باز شده و مطمئنا این شکاف‌ها تحت تاثیر شکست در خرسون، گسترش می‌یابد و احتمالا منجر به فروپاشی ناگهانی می‌شود. نارضایتی گسترده اجتماعی زیربنای اختلاف میان نخبگان روسیه است. در این شرایط آشفته، هر محرکی اعم از شورشی جزئی در یک گردان تاکتیکی، طغیان اعتراض‌ها در منطقه‌ای که دچار رکود شده یا حادثه‌ای فنی در یک میدان نفتی کوچک می‌تواند یک بحران سیاسی ناگهانی اما غیرقابل مهاری را در مسکو ایجاد کند.

چه‌بسا جنگ‌طلبان در روسیه هم به‌دنبال کودتا برای سرنگونی پوتین باشند یا از چنین کودتایی حمایت کنند، اما خواسته‌های آنها برای بسیج کامل، نه پایه اقتصادی دارد و نه از حمایت عمومی برخوردار است. بنابراین غاصبان برای یافتن راهی به‌منظور خروج از این بحران، تردیدی ندارند که جنگ‌طلبان را حذف کنند و تقصیرها را به گردن «تزار» روسیه بیندازند. گرچه شاید این سناریو خیال‌انگیز به نظر برسد، سوابق متعددی در تاریخ روسیه نشان می‌دهد که راه‌های خاصی برای حذف یک خودکامه متوهم وجود دارد. برکناری پوتین – که نه فقط ناگهانی بلکه ممکن است خیلی زودتر از آنچه فکر می‌کنیم اتفاق بیفتد- یکی از شرط‌های کلیدی برای تحلیل خط سیر پیش رو است، چون او قاطعانه روسیه را در مسیری انداخته که به یک فاجعه ختم خواهد شد.

ابزار هسته‌ای برای اهداف شخصی

به نظر می‌رسد که تقصیر شکست «عملیات ویژه» به‌طور مستقیم و منحصر، بر دوش پوتین است و این موضوع می‌تواند راهی آسان برای خروج از وضعیت ناامیدکننده روسیه برای جانشینان پوتین باشد. با این حال، این ترفند مستلزم شواهد زیادی مبنی بر آمادگی آنها برای پایان دادن به این جنگ است. ابزار چانه‌زنی فعلی، نیروگاه هسته‌ای زاپوریژیا است؛ نیروگاهی که ماه‌هاست به‌عنوان نگرانی امنیتی عمده برای اروپا باقی مانده است. توافق برای خروج نیروهای روسیه از این منطقه، یعنی لغو فرمان پوتین برای تصاحب نیروگاه، می‌تواند اولین گام در سلسله امتیازات ارضی باشد. همچنین می‌تواند راه را برای از سرگیری مذاکرات با ایالات‌متحده در مورد ثبات استراتژیک هموار و چشم‌اندازهای جدیدی را برای کنترل تسلیحات هسته‌ای ایجاد کند.

به‌طور سنتی چنین مذاکراتی برای کرملین، ابزاری کلیدی به‌منظور حفظ موقعیت مهم بین‌المللی روسیه بوده است. شکست در اوکراین، ارزیابی‌های مسکو در مورد سودمندی تسلیحات هسته‌ای و بازدهی سرمایه‌گذاری‌های کلان در نوسازی سه‌گانه استراتژیک از ابتدای دهه ۲۰۱۰ را تغییر می‌دهد. جانشینان پوتین ممکن است برخی از پروژه‌های دلخواه پوتین را لغو کنند. پروژه‌هایی مثل موشک کروز پیشران هسته‌ای بوروستنیک یا پهپاد هسته‌ای زیرآبی پوزیدون که حتی به پایان خود نزدیک هم نیستند و در طول آزمایش‌ها، خطرات بسیار بالایی را به همراه دارند. چنین اقداماتی می‌تواند موانع بزرگ را در جهت پیشرفت سریع مذاکرات ثبات راهبردی با ایالات‌متحده از بین ببرد.

بخشی از زرادخانه هسته‌ای روسیه که توجه و نگرانی بی‌سابقه غربی‌ها را در طول جنگ اوکراین به خود جلب کرده است، کلاهک‌های غیراستراتژیکی هستند که هیچ اطلاعات موثقی در مورد آنها وجود ندارد. رهبری جدید روسیه ممکن است تلاش کند برخی کاهش‌های یکجانبه را براساس ابتکارات هسته‌ای ۱۹۹۱ اعلام کند، اما کارآمدی چنین اقداماتی به اعتماد دوطرفه بستگی دارد؛ اعتمادی که بین میخائیل گورباچف، ​​رئیس‌جمهور پیشین اتحاد جماهیر شوروی و جرج‌اچ‌دبلیو، رئیس‌جمهور پیشین ایالات‌متحده وجود داشت، اما در مرحله نهایی جنگ اوکراین چنین اعتمادی وجود نخواهد داشت. یکی از قوی‌ترین انگیزه‌ها برای نخبگان روسیه - که پس از کناره‌گیری پوتین برای حفظ و تقسیم قدرت تلاش می‌کنند- برای دستیابی به توافق‌های معنادار، حذف تحریم‌های شخصی است که علیه آنها اِعمال شده است. این محرک ممکن است آنها را تشویق کند تا تابوی شفافیت در مورد ذخایر سلاح‌های هسته‌ای را بشکنند.

آزاد شدن بلاروسی

شکست نظامی روسیه در خرسون و مجموعه عقب‌نشینی‌های سیاسی که رهبری پس از پوتین باید انجام دهد، ناگزیر بر وضعیت سیاسی بلاروس هم تاثیر خواهد گذاشت و قدرت الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس را تضعیف خواهد کرد. لوکاشنکو تاکنون توانسته در برابر فشارها به‌منظور مشارکت مستقیم در تهاجم به اوکراین مقاومت کند، اما آغاز عملیات تهاجمی نیروهای روسیه به سمت کی‌یف از خاک بلاروس انجام شد و این کشور به‌عنوان یکی از طرف‌های متجاوز شناخته و به ناچار با مجموعه تحریم‌هایی مواجه شد. پس از شکست آن حمله رعدآسا، بیشتر نیروهای روسیه از بلاروس خارج شدند، اما تهدید حمله جدید، شاید با مشارکت ارتش بلاروس، همچنان پابرجاست. سرکوب اعتراضات گسترده در تابستان ۲۰۲۰، پایگاه حمایت داخلی از رژیم لوکاشنکو را تضعیف کرده است. اگرچه مخالفان لوکاشنکو زندانی یا از کشور تبعید شده‌اند، اپوزیسیون توانسته‌اند به‌خوبی حول رهبری «سوتلانا تیخانوفسکایا» سازماندهی شوند و خود را برای یک خیزش جدید،آماده کنند.

دو سال پیش، پوتین آماده بود برای نجات دیکتاتور آن کشور که متحد پوتین هم بود، مداخله‌ای تمام‌عیار کند، حالا اما ظرفیت ارتش و پلیس ضدشورش بلاروس برای اجرای چنین دستورات دیکتاتوری‌ای از بین رفته و قابل احیا هم نیست. لوکاشنکو بیش از اکثر مستبدان از بحران‌های سیاسی فرار کرده است، اما او خود را کاملا وابسته به حسن‌نیت پوتین می‌بیند (که هیچ‌گاه نمود زیادی نداشته است) و برکناری احتمالی پوتین، او را در گوشه‌ای، تنها و ناامید باقی می‌گذارد.

یکی از تفاوت‌های مهم در اعتراضات احتمالی جدید در بلاروس با تظاهرات گسترده مسالمت‌آمیز در سال ۲۰۲۰، این است که دو سال پیش عملا هیچ خصومتی با روسیه وجود نداشت. امروز، تهاجم روسیه به اوکراین، به‌طور قابل‌توجهی نگرش عمومی در بلاروس را تغییر داده است. فروپاشی رژیم لوکاشنکو، حتی اگر از سوی سرسپردگان او آغاز شود، بی‌شک جامعه مدنی بالغی را ایجاد می‌کند که دولتش طرفدار اروپا خواهد بود و برای قطع پیوندها با روسیه تردیدی نخواهد داشت.

همین از دست دادن نزدیک‌ترین متحد خود، می‌تواند باعث ایجاد بحران رهبری دیگری در روسیه شود و تیم ارشد سیاست‌گذار جدید در روسیه یک‌بار دیگر باید گزینه‌های موجود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد و به همان نتیجه اجتناب‌ناپذیر برای ضرورت کاهش تقابل با غرب برسد. تصمیم ناخواسته اما اجتناب‌ناپذیر برای لغو الحاق‌های سرزمین‌های اوکراین در ماه سپتامبر، که برخلاف الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴، جامعه روسیه را بی‌تفاوت و سردرگم کرده است - و همچنین عقب‌نشینی نیروهای روس به وضعیت پیش از ۲۴ فوریه، می‌تواند آتش‌بسی پایدار با اوکراین ایجاد و باب مذاکرات صلح را با این کشور باز کند.

بازگشت آشفتگی به قفقاز

شاید بلاروس ضعیف‌ترین حلقه در محیط ژئوپلیتیک روسیه باشد. اما پژواک پیروزی‌های اوکراین می‌تواند در قفقاز نیز طنین‌انداز شود؛ منطقه‌ای که در اوایل دهه ۹۰ میلادی، زنجیره‌ای از درگیری‌های خشونت‌آمیز را تجربه کرد. کاهش شدید قدرت نظامی روسیه و به‌رسمیت شناختن این ضعف از سوی بازیگران درگیر می‌تواند موج جدیدی از بی‌ثباتی را در منطقه به‌راه بیندازد. در این منطقه، تنش‌ها به‌جای آرام شدن، تمایل به آزاد شدن

دارند.

حمله ناگهانی نیروهای جمهوری آذربایجان به چندین پاسگاه و پایگاه مرزی ارمنستان در اواسط سپتامبر فقط یکی از مظاهر این روند است و درخواست کمک ارمنستان از روسیه و «سازمان پیمان امنیت جمعی» بیهوده بود. جمهوری‌آذربایجان کاملا در موقعیتی قرار دارد که بتواند با سرمایه‌گذاری بر پیروزی خود در جنگ پائیز ۲۰۲۰، کنترل کامل بر قراباغ کوهستانی را برقرار کند.

یکی از خطرناک‌ترین چالش‌ها برای تمامیت ارضی روسیه در قفقاز شمالی به حد کمال می‌رسد؛ یعنی جایی که رمضان قدیروف، حاکم بی‌رحم چچن، خود را به‌وضوح، به رهبر جنگ‌طلب مسکو تبدیل کرده است. قدیروف خود را «سرباز پیاده پوتین» توصیف کرده و چندین گردان از شبه‌نظامیان را برای جنگ در اوکراین فرستاده است. با این حال، برکناری پوتین ممکن است آرزوهای او را بر باد دهد و محاسباتش را به خطر بیندازد.

او هیچ سهمی در اوکراین ندارد، اما آرزوی نه‌چندان پنهانش این است که چچن را به بازیگر نیرومندی تبدیل کند. بنابراین ممکن است آتش استقلال را دوباره شعله‌ور کند. رهبری جدید در مسکو ظرفیت این را ندارد که برای سومین‌بار با چچن بجنگد، اما ممکن است تلاش کند شبکه‌های قدرت قدیروف را سرکوب کند که این امر می‌تواند منجر به درگیری شدید شخصی و خشونت‌آمیز شود.

گرجستان هم می‌تواند به محل درگیری دیگری تبدیل شود؛ چراکه جناح‌های طرفدار غرب در عرصه سیاسی به‌خاطر عقب‌نشینی‌های روسیه، جسورتر می‌شوند، درحالی‌که هجوم عظیم پناهجویان روسی از اواخر سپتامبر به داخل کشور، بر آشفتگی گرجستان می‌افزاید. جنگ آگوست ۲۰۰۸ میراث‌های دردناکی بر جای گذاشته و پیشنهاد بازگرداندن کنترل بر استان‌های جدایی‌طلب اوستیای جنوبی و آبخازیا (که روسیه آن‌ها را «کشورهای مستقلی» می‌شناسد) جذابیت عمومی زیادی دارد. قدیروف ممکن است میراث «شامل باسایف»، شورشی چچنی را احیا کند و گردان‌های خود را به آبخازیا بفرستد، درحالی‌که ترکیه ممکن است تصمیم بگیرد که از تمامیت ارضی گرجستان حمایت کند. روسیه نه صلاحیت و نه ظرفیتی برای اجرای امنیت در قفقاز آشفته را ندارد و این مشکلات ممکن است رهبری مسکو را وادار کند که شکست در اوکراین را بپذیرد و با عقب‌نشینی از دونباس، فقط به کریمه بچسبد.

پیامدها برای چین

پکن باوجود برتری خود در عرصه جهانی، نتوانسته تاثیر معناداری بر روند جنگ اوکراین بگذارد و بعید است که تاثیر قابل‌توجهی هم بر نتیجه این جنگ داشته باشد. چین به وضوح نمی‌خواست این جنگ اتفاق بیفتد. به‌نظر می‌رسد که پوتین، شی‌جین‌پینگ، رهبر چین را از برنامه‌اش برای حمله به اوکراین آگاه نکرده بود، بنابراین «دوستی بدون محدودیت» چین و روسیه، با محدودیت‌های بسیار سفت و سختی مواجه شده است. چین با وجود برخی پوشش‌های تبلیغاتی برای جنگ‌افروزی روسیه، از ارائه هرگونه حمایت مادی و نقض رژیم تحریم‌ها علیه روسیه، خودداری کرده است. چین فقط ژست‌های نمادین برای ارتقای همکاری‌های نظامی با روسیه را گرفته است. عدم انتخاب یا تصمیم، ظاهرا سیاست عاقلانه و سنتی چین است، اما پکن با پیامدهای شکست روسیه مواجه خواهد شد. تمایل پوتین برای از بین بردن نظم جهانی غرب‌محور و تحت کنترل آمریکا، برای چین که یکی از ذی‌نفعان اصلی این اتفاق است، امری بسیار دور از ذهن بوده است. با این حال، هر قدمی که روسیه از نردبان تنش‌ها پایین می‌آید، به‌معنای عقب‌گردی برای چین خواهد بود که باید روابط خود را با متحدان آمریکا مجددا ارزیابی کند.

مشارکت راهبردی روسیه و چین احتمالا باقی خواهد ماند، چراکه مبتنی بر منافع زیاد اقتصادی برای دو طرف است. با این حال، شی‌جین‌پینگ، فرصت هشدار به پوتین را برای تهاجم به اوکراین از دست داد و احتمالا نمی‌تواند مانع از سقوط پوتین شود. از سوی دیگر، میان جانشینان احتمالی پوتین در روسیه، کسی نیست که تفاهم خوبی با پکن داشته باشد.

تصور اینکه چین ارتباط چندانی به شکست روسیه در اوکراین ندارد، شاید شگفت‌آور به‌نظر برسد، اما اگر خط سیر جنگ اوکراین را از آغاز تکان‌دهنده آن تا پایان شرم‌آورش دنبال کنیم، این امر قابل درک خواهد بود. یکی از مناطقی که شکست روسیه در اوکراین ممکن است منافع چین را به‌طور مستقیم در خطر بیندازد، بی‌ثباتی ناشی از این شکست در آسیای مرکزی است. با این حال در آنجا هم پکن تمایل زیادی برای مداخله نخواهد داشت.

در هر حال، تحلیل اندیشکده بروکینگز نشان می‌دهد که برکناری ولادیمیر پوتین، کلید اصلی برای خروج روسیه از بحران است که می‌تواند مانع از اتفاقی فاجعه‌بار شود. این ایده، به‌هیچ‌وجه ایده دور از ذهن و ناممکنی نیست. اما هنوز برای گمانه‌زنی‌ها در مورد چگونگی این اتفاق و اینکه رهبران جدید روسیه پس از پوتین چه کسانی خواهند بود، زود است. با این حال، نخبگان روسیه باید خود را برای چنین اتفاقی آماده کنند تا مانع از فاجعه‌ای که پوتین، کشور را به آن سو هدایت می‌کند، شوند.

مجتبی پارسا

hammihanonline.ir
  • 10
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۱۲
جدیدترین
قدیمی ترین
انشااله پوتين به زودى کله پا بشه با سر بخوره زمين ديگه هم بلند نشه مردک
درود بر اوکراین دم روسیه که چیده بشه صلح و آرامش و امنیت توی کل دنیار برقرار میشه
درود بر اوکراین دم ...
انشالله
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش