یک روز پس از نزاع و خشونت و کشتار نژادپرستانه در ویرجینیا، فرماندار این شهر اظهار داشت: «چطور شد که ما به اینجا رسیدیم؟» بعد از واقعه شارلوتزویل ویرجینیا و دیگر وقایع خونین در فرگوسن، چارلستون، دالاس، سنت پل بالتیمور، باتون روژ و اسکندریه، بهتر است این سوال را پرسید که آمریکا به کدامین سو پیش می رود؟ اتحاد این کشور تا چه حد سست و شکننده شده است؟ گروه راست رادیکال، سال پیش موفق شد بیشترین کرسی های سیاسی از نیم قرن پیش تاکنون را از آن خود کند. اکنون بیش از ۹۰۰ گروه نفرت، در آمریکا شکل گرفته و این آمار دائما در حال افزایش است.
کیث ماینز، افسر بازنشسته نیروهای ویژه ارتش که اکنون در وزارت امور خارجه مشغول به کار است، در خلال جنگ های داخلی، در بسیاری از کشورهای خاورمیانه و آفریقا مشغول به خدمت بوده است. وی با مشاهده درگیری های موجود در آمریکا، احتمال وقوع جنگ داخلی را در این کشور، طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده، حدود ۶۰ درصد تخمین می زند. وی اظهار می دارد الگوی نزاع های داخلی طی شصت سال گذشته در سراسر جهان تحول زیادی داشته است.
امروز کمتر جنگ داخلی را می توان یافت که در سنگر های ثابت و در مرزهای جغرافیایی ثابت روی دهند؛ بلکه بیشتر شامل درگیری هایی وسیع اما با شدت کم و طی چند مرحله نزاع خشونت بار است که مکان ثابتی ندارد. به تعریف ماینز، جنگ داخلی به معنای نفی سیاست های سنتی قدرت سیاسی حاکم است که برای سرکوب آن از سازمان حفاظت ملی کمک گرفته می شود.
ترامپ، از خشونت به عنوان شیوه ای برای پیشبرد اهداف سیاسی استفاده کرده و در خلال کمپین انتخاباتی و پس از آن از زورگویی نیز به عنوان اهرم فشار استفاده کرده است. به گفته ماینز، «با توجه به وقایع اخیر این طور به نظر می رسد که جناح چپ نیز با اینگونه رفتار، مخالفتی ندارد». به عقیده وی حال نیز مانند سال ۱۸۵۹، هر کسی از چیزی عصبانی است و همه به همراه خود اسلحه حمل می کنند.
دیوید بلایت، تاریخ شناس، عقیده دارد که مقایسه شباهت ها و تفاوت ها بین دو چیز همواره احتمال نادرست بودن دارد. اما می توان گفت که امروز نیز دقیقا مانند دهه ۱۸۵۰، ما شاهد سازمان هایی با قدرت عملکرد ضعیف هستیم، حزب های قطبی داریم و این احزاب در حال از دست دادن یکپارچگی هستند.
وی افزود: «باید به خاطر حفظ شاخص سلامت آمریکا، به این حزب ها توجه ویژه داشته باشیم. در زمان جنگ پیشین، همه چیز سریع اتفاق افتاد و مردم نتوانستند خود را تطبیق دهند: قانون آزادی برده ها، شورش، و حتی جنگ آمریکا و مکزیک. اکنون نیز در یک چنین حالتی هستیم. مردم هنوز در حال هضم انتخاب دونالد ترامپ در مقام رئیس جمهور هستند.»
به گفته وی: «زمانی می گوییم که در خطر جنگ داخلی احتمالی هستیم که یک انتخابات، یک لایحهٔ تصویب شده، یا یکی از اقدامات انجام شده از سوی دولت یا افراد منتسب در مقام های بالا، به طور کلی در تضاد با یکی از احزاب، یا یک گروه بزرگ باشد. امروز، تضعیف نهادهای سیاسی سبب شده نظر مردم در خصوص معتبر بودن هرکدام از این نهاد ها، دچار تغییر شود.»
به گفته گرگوری داونز، تاریخ شناس، در پی واقعه شارلوتزویل، طیف وسیعی از احزاب مختلف با گرایش های سیاسی متفاوت این رفتار را تحریم کردند که در نوع خود دلگرم کننده بود؛ اما باید عنوان کرد که این امر، کافی نبود و دلیل بر عدم تکرار این گونه رفتارهای خشونت بار نیست. مشخص است که اگر این خشونت عمیقا از نیروهای فرهنگی یا اجتماعی سرچشمه بگیرد، سیاستمداران قادر نخواهند بود با ارائه دلیل و منطق، مردم را از آن بازدارند.
اریک فونر، تاریخ شناس دانشگاه کلمبیا و برنده جایزه پولیتزر در سال ۲۰۱۱ نیز نسبت به اینکه این نزاع ها، شبیه جنگ داخلی پیشین آمریکا است، مطمئن نبود. وی اظهار داشت: «مشخصا در این کشور شکاف های زیادی در مسائل مختلف از جمله نژاد، ایدئولوژی و زندگی شهری و روستایی داریم، اما مشخص نیست که این اختلافات به طور حتم تبدیل به جنگ داخلی شود.»
وی همچنین به واقعه شارلوتزویل اشاره کرد و عنوان داشت که این اتفاق، دلیلی بر به وجود آمدن جنگ داخلی نیست. بحث مردم در خصوص جامعه و نژاد در آمریکا است و نه جنگ داخلی.
شارلوتزویل اولین تظاهرات در آمریکا نبود، آخرین آن ها نیز نیست. ۹ تظاهرات اعتراضی دیگر قرار است ماه دیگر به وقوع بپیوندد.
- 15
- 5