ژنرال ها بر ايالاتمتحده به اسم دونالد ترامپ حکومت ميکنند، ژنرالهايي که ترامپ خودش آنها را براي بعضي از مناصب دولت انتخاب کرد. آنها تلاش ميکنند سياستهاي آمريکا را آنطور که براي ملت آمريکا مفيد است، پيش ببرند و آن را از گزند تاجر سابق و فعلي که رئيسجمهوري آمريکا شده، دور کنند. ازجمله اين ژنرالها ميتوان به هربرت مکمستر، مشاور امنيت ملي؛ جيمز متيس، وزير دفاع و جان کيلي، رئيس کارکنان کاخ سفيد اشاره کرد.
وجود اين ژنرالها مرا به ياد چيزي مياندازد که درباره قدرت ژنرالها در سياست آمريکا بعد از جنگ جهاني دوم خواندهايم، مثال بارز آن، دوايت آيزنهاور، فرمانده نيروهاي همپيمان در اروپا در خلال جنگ است. الان ژنرالها در کشوري دموکراتيک که پيشگام در حقوق بشر است، به قدرت بازگشتهاند اما بازگشتهاند تا چه کنند؟ آنها در سياست کارکشتهتر هستند و ميخواهند جلوي رئيسجمهوري را بگيرند، بايد وضعيتي که دونالد ترامپ در کاخ سفيد به وجود آورده است، تغيير کند.
در اين چارچوب ستاره جيمز متيس که ژنرال بازنشسته نيروهاي مارينز يا نيروهاي فعال در پايگاههاي دريايي آمريکاست، بالا رفته است. او با سياستهاي رئيسجمهوري مخالفت کرده و علنا عليه او موضع گرفته است. ترامپ در حساب توئيتر خود نوشته بود که رويارويي با کرهشمالي را به گونهاي «جواب خواهيم داد که نتواند پاسخ دهد.»
سپس متيس با سونگ يونگمو، وزير دفاع کرهجنوبي در پنتاگون ديدار کرد و گفت: «ما چندان از راههاي حل ديپلماتيک دور نيستيم.» به نظر ميرسد وزير دفاع و رئيسجمهوري مواضعي کاملا متغاير از دو جنس متفاوت دارند، گويي نيروهاي مسلح براي خود تصميماتي ميگيرد که رئيسجمهوري دستور به منع آنها ميگيرد.
متيس «کميته کارشناسان» تشکيل داده و درباره چگونگي اجراي سياستها توصيه ميدهد. ياران اسرائيل در مدياها و کنگره از ژنرالها فراتر ميروند، آنها اين را درک ميکنند که نميتوانند با آنها دربيفتند؛ براي همين روي وزير امورخارجه، رکس تيلرسون تمرکز کردهاند. «گناه» حقيقي تيلرسون اين است که از يک شرکت نفتي بزرگ به اسم اکسونموبيل آمده و خاورميانه را خوب ميشناسد.
من تيلرسون را بهتر از ياران اسرائيل و جامعه صهيونيستي و ليکودهاي مدياي آمريکايي ميدانم. مدياهايي که به هيچچيز جز مواضع مشخص وزير در قبال اسرائيل اشاره نميکنند، براي اينکه او ميتواند خوب آنها را مفتضح کند. آنها نسبت به تواناييهاي او براي سامان دادن به وزارت امورخارجه ترديد ميکنند، درحاليکه فراموش ميکنند که رئيسجمهوري بودجه آن را يکسوم کاهش داده است. شکايتي را از يک استاد آمريکايي درباره تيلرسون خواندم که ميگفت او از اعضاي کميته امور خارجي در امور دولت کمک نميگيرد.
نميخواهم اين استاد آمريکايي را به چيزي متهم کنم اما ميگويم که ليکوديهاي آمريکا ميخواهند دستنشانده اسرائيل در وزارت امورخارجه به جاي يک شهروند آمريکايي که براي منافع کشورش، نه منافع دولتي اشغالگر، قاتل و جنايتکار کار ميکند، بر سر کار باشد.
کنگره که خودش کنست اسرائيل با نامي ديگر است، رئيسجمهوري را وادار کرد که کمکهاي نظامي به مصر را که سالانه بيش از ۱,۳ ميليارد دلار است کاهش دهد، درحاليکه کمکها به اسرائيل تروريست که ۳,۱ ميليارد دلار بود را به ۳,۸ ميليارد دلار افزايش داد.
ليکوديها در يکي از سرمقالههاي واشنگتنپست ميگويند که مواضع رئيسجمهوري ترامپ واکنش مناسبي است به قلع و قمع فعالان حقوق بشر در مصر. درحاليکه فراموش ميکنند اسرائيل ميليونها فلسطيني را در سرزمين تاريخيشان قلع و قمع ميکند، درحاليکه صاحب سرزمين هستند و اسرائيل کذب و دروغي بيش نيست که هيچ اثري از آن در سرزمين ما نبوده است. در جريان انتخابات رياست جمهوری آمريکا مثل بعضي از افراد خانوادهام که شناسنامه آمريکايي دارند، به هيلاري کلينتون تمايل داشتم.
ترامپ براي ما ميلياردري بود که از پرداخت مالياتها فرار کرده بود و رقيب خود را «هيلاري متقلب» صدا ميکرد، درحاليکه خودش در رأس متقلبان و بزرگترين آنهاست اما کلينتون بههيچوجه در طول تبليغات انتخاباتياش چنين توصيفي از او نکرد. در جايي خواندم او درحاليکه بدنش ميلرزيد در سنت لوئيس در تلويزيون ظاهر شد و ميخواست از مردم آمريکا بپرسد، چه ميخواهيد؟
در نهم اين ماه کتاب جديد هيلاري کلينتون درباره تبليغات انتخابات رياستجمهوري آمريکا با عنوان «چه اتفاقي افتاد» منتشر ميشود. در جايي خواندم او به ترامپ آنطور که مستحق آن است جواب ميدهد، با وجود اينکه زمان از دست رفته است. درحاليکه باید کلينتون تکتک مواد کتاب را در جريان انتخابات رياستجمهوري آمريکا بيان ميکرد.
- 12
- 1