بر اساس آمارهای رسمی سازمان ملل متحد، بیش از ٢٦٠ میلیون کودک، نوجوان و جوان در سراسر جهان از امکان تحصیل در مدرسه محروم هستند. با وجود پیشرفتهای صورتگرفته در دستیابی به برابری جنسیتی در فقیرترین کشورهای جهان، تعداد دخترانی که دسترسی به آموزش عالی ندارند بسیار بیشتر از پسران است.
تحقیقات نشان داده است که آموزش دختران بهویژه دارای «آثار چندگانه» است. دختران تحصیلکرده بیشتر احتمال دارد که دیرتر ازدواج کنند و فرزندان کمتری داشته باشند و بنابراین فرزندان آنان احتمال و امکان بیشتری برای زندهماندن و تغذیه بهتر و تحصیل خواهند داشت. زنان تحصیلکرده در خانه مؤثرتر هستند و در محل کار دستمزد بیشتری میگیرند و قادر به شرکت در تصمیمگیریهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هستند.
اوایل امسال، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، ملاله یوسفزی، فعال حوزه آموزش و برنده جایزه نوبل، را بهعنوان سفیر صلح سازمان ملل متحد با تمرکز ویژه بر آموزش دختران انتخاب کرد. خانم یوسفزی در ١١ سالگی در مدرسهای دخترانه در پاکستان تحصیلات خود را آغاز کرد. پس از سوءقصد طالبان به جان ملاله در سال ٢٠١٢، او همراه با پدرش، ضیاءالدین، بنیاد و صندوقی را تأسیس کرد تا برای هر دختر ١٢ سالهای امکانات تحصیل رایگان، ایمن و باکیفیت را فراهم آورد.
در ماه سپتامبر (شهریور)، صندوق ملاله شبکه گلمکایی (Gulmakai) را برای حمایت از کار فعالان حوزه آموزش در کشورهای درحالتوسعه و سرعتبخشیدن به پیشرفت تحصیلی دختران در سراسر جهان به وجود آورد. این دختر ٢٠ساله که قرار است در دانشگاه آکسفورد تحصیل کند، درباره نیاز به افزایش سرمایهگذاری در آموزش و اهمیت دادن امکان گفتوگو به دختران برای صحبت درباره اینکه چگونه میخواهند زندگی کنند، با خبرگزاری سازمان ملل متحد صحبت کرده است.
در مورد ابتکار جدید صندوق ملاله برای کمک به آموزش دختران در تعدادی از کشورها بیشتر به ما بگویید.
صندوق ملاله شبکه گلمکایی را پدید آورده است و هدف این مأموریت، تقویت رهبران محلی و برخی فعالان محلی است. ما بهاینترتیب از آنها حمایت میکنیم و هماکنون در پاکستان، افغانستان، نیجریه و همچنین مناطق اسکان پناهجویان سوری کار میکنیم. ما میخواهیم با افزایش سرمایهگذاری از وکلای محلی و همچنین نمایندگان محلی حقوق دختران حمایت کنیم.
برای این کار سه میلیون دلار داریم و میخواهیم این گروه را گسترش دهیم، تلاشهای خود را مضاعف کنیم و مطمئن شویم که میتوانیم به تعداد بیشتری از فعالان محلی تا جایی که میتوانیم کمک کنیم، زیرا آنها تغییردهندگان واقعی جامعه هستند و از طریق آنها میتوانیم تغییر ایجاد کنیم.
به طور مشخص، چگونه میخواهید از این پول استفاده کنید؟
روی رهبران محلی و فعالان محلی سرمایهگذاری خواهیم کرد. این فعالان محلی در سطح محلی و ملی گفتوگو و برای آموزش دختران مبارزه خواهند کرد؛ برای مثال، فعالان ما در نیجریه همراه با صندوق ملاله کمپینی برای اطمینان از اینکه دولت نیجریه دوران تحصیل را از ٩ سال به ١٢ سال افزایش میدهد، به راه انداختند. ما در این مبارزه موفق شدیم و قانون تغییر کرد. ما در پاکستان و افغانستان در کمپینهایی مشابه شرکت میکنیم.
ما همچنین موضوع آموزش معلمان را نیز در برنامه داریم. همچنین توانمندسازی دختران و کمک به آنها به این منظور که آنها بتوانند با رهبران نیز صحبت کنند، در برنامه کار ماست. این برنامه همچنین شامل آموزش اینترنتی و پیشرفتهای دیگر در کیفیت آموزش میشود. بنابراین یک پروژه گسترده است که بسیاری از مناطق را پوشش میدهد، اما هدف اصلی ما این است که رهبران محلی را توانمند كنيم.
چه مواردی را ضمن تلاشهای خود برای ارتقای آموزش دختران در سفرهایتان مشاهده کردهاید؟
امسال، در برنامه توانمندسازی دختران سفری به آمریکا، کانادا، سپس نیجریه، عراق و مکزیک داشتم و در این مکان با دخترانی شگفتانگیز و باورنکردنی ملاقات کردم و داستانهای الهامبخشی نیز شنیدم. در عراق دختری به نام نجلا را دیدم. او ١٤ ساله بود که لباس عروسی پوشید و کفشهای پاشنهبلندش را از پا درآورد و از عروسی فرار کرد.
بعد روستای او را داعشیها تسخیر کردند، اما او از پا نایستاد و هنوز به تحصیلات خود ادامه میدهد، صحبت میکند و ... و قصد دارد روزنامهنگار شود.
این داستانها برای من الهامبخش است، اما هدف من این است که این داستانها را به یک پلتفرم جهانی مانند سازمان ملل متحد بیاورم و امکانی فراهم آورم که این دختران با رهبران کشورشان و رهبران محلی دیدار کنند تا صدایشان شنیده شود.
همچنین یک زن جوان را از جمهوری دموکراتیک کنگو آوردهاید. داستان او چیست؟ چه چیزی باعث شد او را به سازمان ملل متحد بیاورید تا با رهبران جهان صحبت کند؟
این دختر جوان را در لنکستر آمریکا دیدم و فکر میکنم او نمیداند که من در لنکستر، در آمریکا، این دختر جوان را دیدم و فکر میکنم او نمیدانست چه بر سر من آمده است، اما او داستان خودش را به من گفت. واقعا برای من الهامبخش بود، چون در کشورش، کنگو، با مشکلات فراوانی مواجه شده و بیرحمی زیادي دیده بود.
اعضای خانوادهاش کشته شده بودند. بدتر از چیزی بود که میتوانستیم تصور کنیم، اما او در مقابل تمام این درگیریها و همه آن جنگهایی که دید، مقاومت کرد و اکنون او در ایالات متحده است و هرروز مبارزه میکند. آرزویش این است که یک پرستار باشد. نام او ماری کلر است. من واقعا به او افتخار و از او حمایت میکنم تا بتواند به آرزوهای خود برسد و درعینحال با دخترانی مانند خودش صحبت کند.
شما در زندگی شجاعت و انعطافپذیری فوقالعادهای نشان دادهاید. چه چیزی در درون شما این قدرت را به شما میدهد؟
من در زندگیام تروریسم و افراطگرایی زیاد دیدم تا آن زمان كه مورد حمله قرار گرفتم. به نقطهای رسیدم که در مورد اینکه آیا میخواهم کمپین خود را برای آموزش دختران ادامه دهم یا نه، تصمیم بگیرم. مدتها از خانهام در پاکستان دور بودم. حالا که جان سالم بهدر بردهام، این را فهمیدهام که زندگی من هدفی داشته و آن هدف، آموزش کودکان بوده است.
ما فقط شاید ٧٠ یا ٨٠ سال زندگی میکنیم، پس چرا برای یک هدف خوب زندگی نکنیم؟ چرا برای این زندگی نکنیم که خدمتی به بشریت و به دنیا کمک کنیم؟ بنابراین میخواهم تا جایی که میتوانم به تعداد بیشتری از دختران کمک کنم و مطمئن شوم که آموزشوپرورش باکیفیت در اختیار آنها قرار میگیرد و میتوانند رؤیاهای خود را محقق کنند.
- 14
- 2