ارامنه بهعنوان بخشي از پيكر ايران زمين، همواره مورد احترام قرار داشتهاند. تعامل همه ايرانيان با يكديگر وضعيتي را بهوجود آورده كه كشور را از حيث همزيستي در منطقه پرآشوب خاورميانه ممتاز كردهاست.
ارامنه در ميان اقليتهاي دینی در كشور همواره قابل توجه بوده و جمعيت آنها در سراسر كشور پراكنده شدهاست.در همين راستا فرصتي پيش آمد كه سراغ كارن خانلري، نماينده ارامنه شمال برويم و پاي صحبت اين نماينده اقليت بنشينيم. وي كه در اسفند ۹۴ با ۸۶۳۱ راي براي دومين بار به نمايندگي ارامنه شمال در مجلس برگزيدهشد، چهرهاي بيشتر رسانهاي به نسبت ساير نمايندگان اقليتهاي دینی داشته است.
نماينده ارامنه شمال در مجلس در گفتوگو با قانون به بيان ديدگاههاي خود درباره وضعيت فعلي كشور، شرايط جامعه ارامنه و مسائل بينالمللي پرداخت كه مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
خودتان را به صورت مختصر معرفي مي كنيد؟
سال۴۳ در تهران بهدنيا آمدهام. بهواسطه كار پدرم مدتي را در آبادان بوديم. زندگي اجتماعي خودم را در جامعه ارامنه آبادان شروع كردم. پس از انقلاب دوباره به تهران نقل مكان كرديم. در مقطع ليسانس در دانشكدهفني دانشگاه تهران تحصيل كردم. پس از آن براي خدمت سربازي به تيپ تكاوران منجيل رفتم. پس از ازدواجم ادامه تحصيل دادم و در مقطع كارشناسيارشد در رشته مهندسي زلزله و سپس در دكتري در مهندسي سازه در سال ۸۵ فارغ التحصيل شدم. در آكادمي علوم ارمنستان در رشته تاريخ پس از هشت سال موفق به اخذ مدرك دوم دكتري شدم. در حال حاضر نيز در دوره دوم نمايندگي جامعه ارامنه شمال را برعهده دارم.
چه اتفاقي باعث شد به فكر ورود به مجلس بيفتيد؟
از دوران جواني، بنده در حوزه سياسي فعاليت داشتم. در روزنامه آليك دوستان همفكر بسياري داريم كه به بيان ديدگاهايمان ميپردازيم. پيش از مجلس نهم از بنده خواستند كه اين مسئوليت خطير را كه باعث افتخارم نيز هست، برعهده بگيرم. در نهايت با مشورتي كه با دوستان داشتم وارد اين عرصه شدم. براي دوره دوم نيز دوستان اصرار كردند كه بنده ادامه بدم كه هماكنون نيز در خدمت شما هستم.
علت تنزل ۲۰ درصدي آراي شما در دوره دهم نسبت به مجلس نهم را در چه موضوعي ميدانيد؟
در دوره پيش رقيب بنده از همفكران خودمان بود بنابراين همگرايي آرا وجود داشت. در دوره دهم كه به نظرم انتخابات بهتري بود، در ابتدا ي امر، ۶ رقيب داشتم. پس از آن تعدادي از دوستان انصراف دادند كه در نهايت تعداد رقيبان به سه نفر رسيد. از لحاظ خط مشي تفاوتهايي بين ما وجود داشت. تحرك و مشارکت انتخاباتي نيز به همين علت بيشتر شد. اين دوره به علت گرم شدن تنور انتخابات نتايج نيز براي بنده خوشايندتر بود. در جريان انتخابات تقريبا ۷۵ درصد آرا را كسب كردم. محقق فنلاندي، وان هانن درباره شاخصهاي دموكراسي دو معيار اساسی یعنی ميزان مشاركت و ميزان رقابت را تعریف كرده است. از این منظر نیز اگر به مساله نگاه كنيم ميزان رقابت و ميزان مشاركت در اين دوره افزايش يافت.
فلسفه تقسيم جامعه ارامنه به دو دسته شمال و جنوب چيست؟
این موضوع ريشه در تاريخ دارد. ايده حضور اقلیت های دینی در دوره نهضت مشروطه شكل گرفت. بهعلت توزيع جمعيتي جامعه ارامنه در آن دوره در شمال (تهران، آذربایجان و گیلان) و جنوب (اصفهان، خوزستان و بختياري) پراكنده بودند و نسبت به اقليتهاي ديگر نيز جمعيت بيشتري داشتند. اين فرصت به ارامنه داده شد و آنها را از دو كرسي برخوردار كرد. پس از انقلاب نيز دو كرسي ارامنه حفظ شد. البته ناگفته نماند در دهه چهل يك كرسي نيز به آشوريان تعلق گرفت و مجموع كرسي اقليتها به پنج نفر افزايش يافت.
از سوابق روزنامهنگاري خودتان بگوييد؟
در فصلنامه «پيمان» عضو هيات سردبيري و تحريريه هستم. «پيمان» به اشتراكات تاريخي ايرانيان و ارمنيان ميپردازد و به زبان فارسي منتشر ميشود. در آليك نيز در گذشته فعاليت داشتم كه امروز به دلیل مشغله کاری همكاريام كمتر شدهاست.
باوجود تخصص در حوزه عمران، چرا پس از ورود به مجلس، كميسيون آموزش را براي عضويت انتخاب كرديد؟
بهواسطه عضويت در هيات علمي، تدريس در دانشگاهآزاد اسلامی و علاقهمندي به اين عرصه و همچنين اهدافي كه در ذهن داشتم، كميسيون آموزش مجلس را انتخاب كردم. همچنين بهبود مراكز آموزشي و موسسه آموزش عالي كه به جامعه ارامنه تعلق دارد نيز در اولويت برنامه هاي بنده بود. پيش از اين نمايندگان جامعه ارامنه در ساير كميسيونها عضويت داشتند، علت آن نيز به تخصص جامعه ارامنه در حوزه های صنعت و خدمات برميگردد. تغيير عرصه و ورود به حوزه آموزش براي بهبود شرايط، من را مجاب كرد كه در كميسيون مذكور عضو شوم.
مدارس و كليساهاي جامعه ارامنه از لحاظ بودجه در چه وضعيتي قرار دارند؟
بودجه آنها بيشتر جنبه نمادين دارد. با توجه به شرايط اقتصادي كشور در سالهاي اخير ميزان تخصيص بودجه نيز كاهش يافتهاست. تخصيص بودجه چيزي در حدود سي تا چهل درصد است. كمكهاي دولتي در حدود ۱۰تا ۲۰ درصد نيازهاي ما را پوشش ميدهد. منابع مالي مورد نياز براي نگهداري، مرمت و توسعه مراكز آموزشي، مذهبي و ورزشي بيشتر از محل كمكهاي مردمي حاصل ميشود.
جامعه ارامنه از رييس جمهور چه مطالباتي دارد؟
قبل از انتخابات ریاست جمهوری، جلسهاي بين تمامي طيفهاي جامعه ارامنه تشكيل شد كه درباره مطالبات ارامنه به جمعبندي رسيديم و نسخهاي از جزييات مطالبات را به نامزدهاي رياستجمهوري ارسال كرديم. در سطح بينالمللي يكي از مطالبات ما اين است كه در راه شناسايي و محكوميت نسلكشي ارامنه يك حركت سياسي موثر انجام پذيرد. دغدغه ملي ارامنه مشاركت بيشتر اقلیت ها و زنان در عرصه اقتصادي است. يكي از خواستههاي ما از دکتر روحاني بهكارگيري ارامنه در سطوح عالي دولتي در سمتهاي معاونت و مشاوره است. جامعه ارامنه متخصصان بسياري دارد كه ميتوانند براساس اصل شايستهسالاري به عرصه مديريت راه پيدا كنند و نقشآفريني كنند.
اين روزها كمتر از باشگاه آرارات در سطح يك ورزش كشور ميشنويم، چه عللي باعث اين رخداد شدهاست؟
از لحاظ مالي وضعيت مناسبي ندارد. بحث بودجه باعث شد كه باشگاه آرارات با مشكلات متعددي دست و پنجه نرم كند. اميدواريم در آينده به دوران درخشش خود برگردد.
روابط ايران و ارمنستان در حال حاضر در سطح ديپلماتيك چگونه است؟
روابط در سطوح ديپلماتيك مناسب است. بهتازگي نخستوزير ارمنستان، آقاي كارن كاراپتيان به ايران آمدند و با رييس جمهور، ریاست مجلس و وزير امورخارجه گفتوگوهاي سازنده اي را انجام دادند. روابط دوكشور در سطوح استراتژيك بالایی قرار دارد و همكاريها نه فقط در سطوح اقتصادی و تجاري بلكه در عرصه فرهنگی، امنيتي و توريسم نيز وجود دارد. معتقدم هردو كشور در راستاي اصل همزيستي مسالمتآميز از گذشته حركت كردهاند و حتي در زماني كه منطقه در تشنج بود اين اصل را تحکیم بخشیدند.
موضع گيري حضرت امام (س) نسبت به قتلعام ارامنه در ابتداي انقلاب چه بود؟
رويكرد امام راحل به چند ماه پيش از پيروزي انقلاب برميگردد. ايشان در ديداري مفصل با رهبران ارامنه در نوفل لوشاتو رويكردهاي جالبي را مطرح كردند. امام(س) فرموده بودند كه پس از انقلاب اوضاع ارامنه بهتر خواهد شد و ايران به مانند تركيه نيست كه بخواهد در قبال ارامنه كشتاری انجام دهد. اجازه رشد و بالندگي به جامعه ارامنه را خواهيم داد و در حقيقت نيز پس از انقلاب قول امام راحل(س) تحقق يافت.
حس همدردي و نوعدوستي مقامات در ۲۴ آوريل سالگرد كشتار ارامنه بر ما پوشيدهنيست. مسئولان اين مجوز را ميدهند كه ما در جهت احقاق حقوق مان گام برداريم. از مسئولان ارشد، رييس دولت اصلاحات در اواخر دوره دوم خود، در ديدار رسمي كه به ارمنستان داشت، از بناي يادبود قربانيان نسلكشي ارامنه ديدن و در آنجا به قربانيان اداي احترام كرد. معاون وقت ريیس جمهور دولت دهم نيز در مصاحبه اي رسمي با صراحت اعلام كرد كه حدود صد سال پیش بخشي از ارامنه در سرزمينهاي آبا و اجدادي مورد نسلكشي قرار گرفتندكه اظهارنظر وي با واكنش تند مقامات تركيه مواجه شد.
همچنين آقاي ابوترابي، نايبرييس مجلس در ارديبهشت ۹۲، چندین بار با به کارگیری واژه نسلكشي ارمنیان، آن را محكوم و با جامعه ارامنه اظهار همدردي كرد. از حوزه مسئولان ارشد نظام باز هم هستند كساني كه اين واقعه را محكوم كردند. خواسته ما يك گام جلوتر است و ميخواهيم كه محکومیت رسمی اين مساله پس از صد و دو سال تكامل پيدا كند. انتظار ما این است كه با اعلاميه رسمي اين واقعه تلخ را محكوم كنند. نسلكشي عميقترين زخم تاريخي ارامنه است.
به اعتقاد شما علل وقوع نسلكشيهاي شيعيان توسط طالبان، مسلمانان توسط دولت ميانمار، كردهاي عراق به دست صدام و ارامنه توسط عثماني چه بودهاست؟
به رويكرد ايدئولوژيك برمي گردد. برخي تصور ميكنند براي از بين بردن يك مساله ملي، حذف فيزيكي موثر خواهد بود. این بحث تئوريك براساس پديده شوم نسل كشي است. ارمنيها اولين قربانيان نسلكشي در قرن بيستم هستند كه پس از آنها نيز موارد متعددي شكل گرفت. دولت عثماني حداقل پنج نسلكشي سيستماتيك را در تاريخ خود داشته كه با رويكرد حل مسائل ملي درون مرزها، دست به حذف فيزيكي زده است. موضوعات ملي آنها شايد موقت حل شود ولي زخمي هایی را بهوجود آوردند كه سال ها و قرنها اثرش باقي می ماند.
امروز نيز شاهد هستيم كه در نوار غزه و ميانمار براي حل مساله بهصورت سيستماتيك نسلكشي صورت ميگيرد. يك ديدگاه، رويكرد و اعتقاد ايدئولوژيك آنها را وادار به چنين عملي ميكند. داعش و جبههالنصره نيز در اين راستا گام برميدارند. مهاجرتهاي اجباري نيز جزيي از همين طرز تفكر است كه بخشي را كه زنده ميمانند به اين امر مجبور ميكنند. در واقع رويكردهايي از اين دست، مساله را حل نميكند بلكه زخم جديدي به وجود ميآورد و پيامدهایی را بهدنبال دارد.
تعامل ايرانيان با ارامنه در طول چهارصدسال اخير چگونه بودهاست؟
مهاجرت ارامنه محدود به دوره صفوي نيست و به حدود هزارسال پيش برمي گردد. با سقوط شهر آني پایتخت ارمنستان و سقوط آخرين دودمان مستقل ارمني توسط سلجوقيان،ایرن به یکی از مقاصد مهاجرتی ارامنه تبدیل شد. بعدها نيز در زمان صفويه اين اتفاق صورت گرفت. ايران از ديرباز كشوري امن محسوب ميشد و این واقعیت تنها به سازوكار حكومتي کشور باز نميگردد بلكه تعامل مناسب مردم ایران با سايرين بود.
ايرانيان با رويكردي كه داشتند منطقهاي را براي ارامنه ايجاد ميكردند كه آنها بتوانند در صلح و آرامش به زندگي خود ادامه دهند. تعدي و آزار سازمان يافتهاي نه تنها نسبت به ارامنه بلكه به ساير اقوام نيز مشاهده نشده و در تاريخ ثبت نشدهاست. اينكه از مجلس تقاضا داريم نسلكشي را به صورت رسمي محكوم كنند بهخاطر همين تاريخ عاري از نسلكشي و عاری از جنایت علیه بشر ايران است.
بهنظرتان شرايط ايران از اين حيث، نسبت به بسياري از كشورهاي منطقه از جايگاه بهتري برخوردار است؟
رابطه اقليتها در سطح مردم و سطوح بالاتر حكومت با بسياري از كشورهاي دنيا و با تمامي كشورهاي منطقه قابل قياس نيست. در حال حاضر در كشورهايي در منطقه ما شاهد نسلكشيهاي سيستماتيك بوده و هستیم. گروههاي تروريستي در سوريه و عراق دست به پاكسازي قومي، دینی و مذهبي زدهاند. نقض حقوق بشر در كشورهاي منطقه به وفور اتفاق ميافتد. اما در ايران اگر کوچک ترین موردي پيش آيد به سرعت مورد سوءاستفاده تبليغاتي قرار ميگيرد.
جامعه ارامنه از گذشته در زمينه صنعت و خدمات پيشگام بودهاست، امروز وضعيت به چه شكلي است؟
در زمينه صنعت و مهندسي، ارامنه به صورت جدي فعاليت دارند و وضعيت نيز به همان شكل گذشته تاحدودي ادامه دارد. يك موضوعي كه امروز جامعه را اذيت ميكند، مباحث اقتصادي است. شاخصهاي اقتصادي در چندسال اخير وضعيت مطلوبی را از خودش نشان نميدهد و باعث شده كه مالكان متوسط و كوچك از صحنه رقابت حذف شوند.
ارامنه بهخاطر موقعيت اجتماعيشان شايد چندان در حلقه هاي بزرگ اقتصادي قرار نداشته و در سطوح كوچك و متوسط جاي ميگرفتند. همين موضوع باعث شده كه با ركود اقتصادي همانگونه كه هميشه قشرهاي كوچك آسيب ميبينند آنها نيز به مشكل بخورند. به طور معمول دانهدرشتها از میان بحران راحتتر از قشر متوسط و پايين عبور ميكنند. بسياري از كارگاههاي كوچك آسيب ديده اند.
البته شرايط اقتصادي تمام كشور را دربر گرفتهاست و درباره ارامنه كه در اين مشاغل فعال هستند شرايط بر اين منوال ميگذرد. ارامنه از ديرباز بهجاي ورود به بدنه دولت بيشتر به كارهاي آزاد تمايل نشان ميدادند و علت شناخته شدن آنها به توانمندي در عرصه خدماتي و صنعتي نيز همين موضوع بودهاست. افرادي كه در سيستم دولتي مشغول هستند بهمراتب از بحرانها كمتر آسيب ميبينند كه ما از اين شرايط به علت مشاغلي كه داريم كمتر بهره مند هستيم.
نرخ مهاجرت ارامنه به كشورهاي اروپايي و آمريكايي در سالهاي اخير نيز بههمين علت افزايش يافتهاست. مهاجرتهايي كه متاسفانه بهعلت تخريب پل هاي پشت سر، بازگشتي را بهدنبال ندارد. البته بسياري از آنها كه براي فرار از شرايط اقتصادي مهاجرت ميكنند در شرايط بدتري قرار ميگيرند و بهعلت پل هاي خراب شده پشت سرشان امكان بازگشت نيز ندارند.
در حوزههاي فرهنگي و اجتماعي، جامعه ارامنه چه نقشي را ايفا ميكند؟
كارگردانان، هنرپيشگان و موسيقيدانان مطرحي از جامعه ارامنه به كشور خدمت كرده و میکنند. در عرصه ورزش نيز از گذشته افراد موفقي را داشته ايم.ولي در عرصه سياسي بحث متفاوت است. ارامنه در مشروطه نقش فعالي داشتند و يپرم خان نيز بهعنوان نماد حضور ارامنه در نهضت مشروطه شناخته ميشود. اما پس از شهادت يپرمخان، كمي سرخوردگي بهوجود آمد كه ريشه آن تا به امروز نيز حفظ شدهاست. تاثيرگذاري ما در عصر مشروطه بيشتر از هر زمان ديگري بود. دوران ديكتاتوري پهلوي دستاوردي را براي ارامنه باقي نگذاشت.
در بين اقليتهاي ديني، جمعيت كدام يك بيشتر است؟
ارامنه بيشترين جمعيت را بين اقليتهاي دینی در ايران دارند.
با توجه به وضعيت جمعيتي ارامنه، امكانات آنها بهتر از ديگر گروهها نيست؟
تفاوت كيفي بين ارامنه و ساير گروهها وجود ندارد. البته آنان از حيث امكانات وضعيت متفاوتي دارند. ارامنه در تهران از دو ورزشگاه بزرگ برخوردار هستند. حدود ۲۰ مدرسه مربوط به آنان فقط در تهران وجود دارد. درحاليكه كليمیان، آشوریان و زرتشتیان داراي مدارس کمتری هستند كه با جمعيت آنان تناسب دارد.
ظرفيت جذب گردشگر براي كليساهاي منطقه جلفا را كه ۱۰سال از ثبت يونسكو آن ميگذرد، چگونه ميبينيد؟
جالب است بدانيد كه كليساي تادئوس مقدس(قره كليسا) محل دفن يكي از حواريون حضرت عیسی مسیح(ع) است. از ۱۲ نفر حواري تنها سه نفر محل دفن مشخصي دارند كه يكي از آنها تادئوس مقدس است و دو مورد ديگر در واتيكان (پطروس) و تركيه (بارتلميوس) قرار گرفتهاست. البته مرقد بارتلميوس در ترکیه مخروبه و واقع در یک منطقه ممنوعه نظامی است. قره كليسا مي تواند جاذبه بزرگ توريستي نه تنها براي ارامنه بلكه براي تمام مسيحيان جهان تلقي شود. بهطور معمول در تير مراسمي برگزار ميشود كه اگر بهخوبي اين مساله اطلاع رسانی شود ،ميتواند گردشگران بسياري را به اين منطقه فراخواند.
آيا در اين ۱۰سال كه كليساهاي استانهای آذربایجان شرقی و غربی ثبت جهاني شده، وضعيت حفظ و نگهداري آن بهبود يافته است؟
دو كليسا تادئوس و بارتلميوس را در آن سوي مرزها مقايسه كنيد به تفاوتها پي خواهيد برد. رويكرد کشور ما به ميراث فرهنگي انسانی و متفاوت با کشور همسایه است. پس از ثبت يونسكو با همت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، وضعيت نگهداري بهمراتب نسبت به گذشته بهتر بودهاست. البته ايراداتي وجود دارد ولي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و نیز منطقه آزاد تجاری جلفا تمام سعي و همت خود را در جهت حفظ كليساهاي اين منطقه به كار گرفته اند. كليسای سن استپانوس، ديگر كليساي جلفا نيز در سالهاي اخير از حيث جذب گردشگر به منطقه ويژهاي تبديل شدهاست.
آيا ديدگاه جامعه ارامنه به شاهعباس صفوي مثبت است؟
چندان مثبت نيست. شاه عباس صفوي بهدليل رونق اقتصادي و صنعت، ارامنه را از جلفا و ارمنستان غربي به مركز ايران كوچاند. در فرآيند مهاجرتها مقداري بياحتياطي صورت گرفت و باعث مرگ تعداد بسياري شد. آن زمان بيش از۳۰۰ هزار نفر ارمني به ايران كوچ كردند ولي تعداد كمتري به مقصد رسيدند. به علت همين موضوع و جابهجايي اجباري، نگاه مردمي به او مثبت نيست.
جايگاه ايران در مساله قرهباغ را چگونه ميبينيد؟
موضع ايران نسبت به اين مساله بسيار متعادل بوده و ايران همواره خواستار برطرف كردن اختلافات از راه صلح و مذاكره بودهاست. متاسفانه جمهوري آذربايجان در كنار روند مذاكراتي بهصورت سيستماتيك بحث جنگ را مطرح ميكند ولي ايران همواره راهكارهاي اينچنيني را نفي كرده و خواهان حل موضوع به شكل مسالمتآميز بودهاست. سرنوشت منطقه از طريق خواست عموم مردم «قراباغ» بايد صورت بگيرد و نه اينكه خواسته دولتهاي ديگر تاثيرگذار باشد. بر اساس مفاهيم بين المللي ايران، اصول را رعايت كردهاست. بحث اشغال يك كشور آنگونه كه در مطبوعات مطرح ميشود، صحيح نيست. در حال حاضر از مذاكرات نتايج قابل لمسي خارج نشدهاست.
ايران چه نقشي در فروكش كردن اختلافات منطقهاي بهويژه مساله قرهباغ، ايفا كرده است؟
نقش ايران همواره سازنده بودهاست. اگرچه ايران دخالتي در جريان مذاكرات ندارد و گفتوگو ي دو طرف با نظارت گروه مینسک (روسیه، آمریکا و فرانسه) تعیین شده از سوی اتحادیه اروپا برگزار ميشود ولي با تعامل مناسبي كه با هردوي كشور داريم، توانستيم نقش خوبي در اين بين بازي كنيم. روابط ايران با همسايگان شمالي نيز فرهنگي و سياسي بوده؛ از اين رو روابط ديپلماتيك سازندهاي بين ايران و دوكشور مذكور برقرار بودهاست. اما تركيه نقش سازنده اي نداشته و جانبدارانه با مساله برخورد كردهاست.
لازم است صحبت معروف اردوغان را كه گفتهبود «ترکیه و آذربایجان يك ملت در قالب دو کشور هستند» ، يادآور شوم. موضع گيريهاي از اين دست به روند صلح آسيب خواهندزد. اگرچه ايران زمينههاي مشترك مذهبي با آذربايجان دارد ولي از آن طرف با ارمنستان نيز در زمينه تاريخي اشتراكات بسياري دارد. همين ويژگي باعث شده كه ايران در موضعي بيطرفانه با مساله برخورد كند و نقش سازندهاي داشتهباشد و تعادل موجود را حفظ كند. اگر روند فعلي ايران ادامه پيدا كند، در روند سازش دوطرف مثبت و موثر خواهدبود.
ارمنستان پنجمين مقصد گردشگري ايرانيان است آيا ايران در مقاصد گردشگري ارمنستانيها جايگاه بالايي دارد؟
تعداد گردشگران ارمني بسيار است ولي از آمار دقيق آن اطلاعي ندارم. البته آمار ايرانيان را مطلع هستم.هر ساله بيش از ۱۰۰هزارنفر از ايرانيان به ارمنستان سفر ميكنند. در آنجا جاذبه هاي تفريحي و گردشگري بسياري براي ايرانيان وجود دارد كه آنها را براي سفر به ارمنستان ترغيب مي كند.
آيا ارتباط جامعه ارامنه با مردم ارمنستان میتواند نقشي در جذب و رونق گردشگر خارجي داشته باشد؟
بله، تا حدي موثر است. كليساي «وانك» اصفهان و كليساهاي سه گانه آذربایجان شرقی و غربی براي مردم ارمنستان جاذبه توريستي منحصر به فردي محسوب ميشوند. زيارت تير در قره كليسا نيز نقش بسزايي در جذب گردشگر داشتهاست. ولي مساله جذب گردشگر نياز به برنامهريزي و زیرساخت های مناسب دارد.
شمابا گذشت چندماه از آغاز به كار دولت روحاني، تغيير و تحولات را مثبت ارزيابي مي كنيد؟
نگرانيهايي وجود دارد. در عرصه اقتصاد به كار بيشتري نیاز داريم. برنامههاي اقتصادي موجود ناكافي بهنظر ميرسد. قيمت دلار شاخصهاي است كه نشانگر روند منفي وضعيت اقتصادي است. احساس بنده از پس تمامي اتفاقات اين است كه در ترسيم مشكلات بزرگنمايي صورت می گیرد و وضعيت به آن اندازه كه برخی اظهار ميكنند، بحراني نيست. با توجه به ظرفيت داخلي مي توانيم برخي عرصههاي اقتصادي را بهبود بخشيم. همهچيز معطوف به مسائل روابط خارجي نيست و به مديريت داخلي نيز مربوط ميشود. در اجراي اصل ۴۴ تعلل ديده ميشود و دولت فعلي نيز عزم جدي براي اجرايي شدن آن ندارد.
بهنظر شما دستاوردهاي برجام آنگونه كه انتظار ميرفت، بود؟
برجام تاکنون دستاورد آنچنان ویژهای نداشتهاست. در موعد اجرايي شدن آن ترامپ در آمريكا بهسر كار آمد و از ابتدا نيز كارشكني كرد. ميتوان حدس زد كه چه سياستي پشت عملكرد ترامپ قرار گرفتهاست. زيادهخواهي آمريكا در زمان انعقاد برجام بوده و امروز نيز وجود دارد. آنها پيوسته در فكر گرفتن امتيازات بيشتر از ايران هستند. از هر تاكتيكي نيز استفاده ميكند. براي نمونه بهكار بردن لفظ خليج عربي تنها به بي سوادي او برنميگردد و در وراي آن، تهديد نسبت به تماميت ارضي ما وجود دارد.
تهدید به تحريم سپاه پاسداران نيز از حركات کودکانه ترامپ است؛ چرا كه سپاه بخشي از بنيه دفاعي ايران را تشكيل می دهد. در واقع سپاه، ارتش و تعدادي از وزارتخانهها یک کلیت واحد از نظام دفاعي کشور هستند كه تهديد آنها اعلان غيرمستقيم جنگ به كشورمان است. البته بنده معتقدم تمامي اقدامات ترامپ در سطح تبليغاتي صورت ميگيرد و احساس میکنم که كنگره همسو با وي به اين بازي حماقت آمیز تا آخر ادامه نخواهد داد.
با توجه به عضويت شما در كميسيون آموزش، آيا حضور دانشجويان خارجي در دانشگاههاي كشور مثبت بوده و ارزآوري داشتهاست؟
بهطور معمول از كشورهاي فقير جذب دانشجو داريم. البته از كشورهاي جهان بهويژه اروپاي شرقي در رشتههاي منحصربهفرد مانند ايرانشناسي، دانشجوياني ورود پيدا ميكنند.
آيا اين دانشجويان در ارتقاي سطح علمي آموزشي كشور تاثيري گذاشتهاند؟
در بين آنها در مقطع دكتري در رشته ايرانشناسي دانشجويان نخبه نيز مشاهده شده ؛ متاسفانه مكتب شرق شناسي ما تا به امروز چندان به جهانيان معرفي نشدهاست. به نظر میرسد که دانشگاه های كشورهاي عربي از جمله «الازهر» مصر در زمينه شرقشناسي از ما پيشي گرفتهاند.
پيشنهاد مراكز غيرانتفاعي در تحصيلات تكميلي كه از جانب شما مطرح شده، پيشنهاد سازندهاي است؟
در دوره تكميلي اگر انگيزه مالي و ارتباط با مراكز صنعتي و تجاري نباشد، بيشك مراكز درجا خواهند زد. در سيستم دولتي كه دغدغه مالي مطرح نيست، اين ارتباط تحقيقاتي با مراكز صنعتي و تجاري کمتر است.
با آغاز رياست فرهاد رهبر بر دانشگاه آزاد، آيا شما تغييرات پيش آمده را مثبت ارزيابي ميكنيد؟
روند فعلي را مثبت تلقي ميكنم. تعداد دانشجويان دكتري كاهش يافته و بهطور كل ارزيابي من از تغييرات رو به بهبود است.
استاني شدن انتخابات مجلس را به مصلحت كشور ميدانيد؟
بهنظر من اين مساله ميتواند به نفع كشور باشد. البته تحقق اهداف آن شرطي دارد و آن شرط اين است كه انتخابات به سمت پررنگ شدن نقش احزاب پيش برود. اگر در كشور احزاب عمده و بزرگي با استانداردهاي بينالمللي مانند كشور انگليس كه از دو حزب عمده تشكيل شده يا در نهايت حداكثر سه يا چهار حزب داشتهباشيم كه براي كسب بيشترين كرسي مجلس با يكديگر رقابت كنند، ميتوانيم اميدوار باشيم كه استانيشدن انتخابات بهنفع كشور تمام شود. به لحاظ منطقي اگر همچنان افراد در اين فرآيند وارد شوند و احزاب نقش فعال نداشتهباشند، شاهد باندبازي در سطح استان خواهيم بود. امروز نيز باندبازي صورت ميپذيرد ولي اين موضوع در سطح شهر و روستا اتفاق مي افتد.
مهمترين فايده آن در سطح كلان چيست؟
يكي از فوايد استانيشدن انتخابات، پررنگ شدن نقش تحزب است. تحزب بايد بتواند در عرصه سياسي نقش آفريني كند. با وجود احزاب، انگيزه فردي كمرنگ و انگيزههاي سياسي و ملي بيش از پيش خواهدشد.
آيا در جامعه ارامنه براي راهيابي به مجلس فعاليت حزبي معنا دارد؟
بله، فعاليت حزبي وجود دارد اما در ابعاد كوچكتر. جريانات مختلفي در انتخابات مجلس رقابت ميكنند كه خوشبختانه منافع اقتصادي پشت اهداف آنها نيست. تفاوت، در ديدگاههای ايدئولوژيك و تاكتيك های حل مسائل است. جريانات مطابق با اميال سياسي خود، نامزدهايي را معرفي و براي پيروزي آنان تلاش مي كنند. كمتر مبارزات انتخاباتي به شكلي كه در جامعه ارامنه وجود دارد در سطح كشور اتفاق ميافتد؛ مگر مواردي كه در شهرهاي بزرگ مانند تهران كه جریانات سیاسی در تصميمگيري و ليستدادن دخيل هستند. در حوزه جامعه ارامنه اگر چه از لحاظ كميت جمعيتشان قابل توجه نيست ولي فعاليت حزبي نه فقط در راهيابي به مجلس بلكه در انتخابات درون جامعهاي ارامنه نيز موثر بوده است.
ميزان مشاركت در جامعه ارامنه به چه شكل است؟
به طور معمول از لحاظ آماري برابر متوسط سطح كشور يا حتي در بعضي موارد بيشتر از آن است. ميزان مشاركت بستگي به معرفي نامزدها از جريانهاي مختلف دارد و فعاليت و تحرك از يك انتخابات تا انتخابات ديگر متفاوت است. به صورت كلي اگر بخواهم برايتان ميزان مشاركت را مشخص كنم، نسبت به سطح كشور ميزان مشاركت بالايي را به خودش اختصاص ميدهد.
ارامنه در دستهبندي نامزدهاي خود در انتخابات مجلس، آنها را نزديك به طيف اصولگرا يا اصلاحطلب معرفي مي كنند؟
اين نزديكي ديده نميشود. بنده و تمام نمايندگان پيش از من، ممكن است در مسائل بين الملل به يك طيف نزديك و از طرف ديگر در ديدگاههاي اجتماعي و فرهنگي به طيف ديگري قرابت داشتهباشيم. اين امر بسيار اتفاق مي افتد. براي همين نمايندگان ارامنه از يكپارچگي با هر يك از اين طيفها به دور بوده اند. سنتي در ما به وجود آمدهاست كه از آن تحت عنوان «بيطرفي مثبت» ياد ميشود. ارامنه بسته به موقعيتي كه در آن قرار دارند، نسبت به موضوعات مختلف مواضع خود را اعلام ميكنند.
در بحثهاي كشوري و ملي خط ارامنه مشخص است و در راستاي پيروي از خط رهبر معظم انقلاب حركت ميكنند. به طور كلي «بيطرفي مثبت»، سبب دوري ما از جناح هاي عمده سياسي كشور شدهاست. ناگفته نماند که فاصله ما از جناحها، پيامد منفي نیز برايمان دربرداشته است. عدم مشاركت ارامنه در پيروزي هر يك از اين جناحها در انتخابات باعث سهيم نشدن ما در فرآيند تركيب انتخابي آن دولتها شدهاست. به طور طبيعي هر گروهي در فرآيند سياسي جریان خاصی را ياري كند پس از موفقیت، بيشك از فرصتهايي برخوردار خواهدشد.
شاید یکی از علل اصلي كه ما به سمت ها و مسئولیت های ارشد ورود نكردهايم، همين عدم مشاركت با گروههاي سياسي در فرآيند انتخابات باشد. در حاليكه از دیدگاه شايستهسالاري، تيپهاي شاخص بسياري در جامعه ارامنه وجود دارند. در اين رابطه به آقاي روحاني در دوره اول نامهاي نوشتم و گزينههاي شايستهاي را كه توانايي كمك به دولت در سمتهاي معاونت و مشاوره وزرا داشتهاند، معرفي كردهام.
جالب است بدانيد پروفسور مگرديچ تومانيان كه يك ايراني ارمنيتبار است، در بين ۱۰۰ رياضيدان برتر دنيا قرار دارد. در حال حاضر نيز به تدريس در چندين دانشگاه كشور مشغول است. ما پروفسور تومانيان را براي وزارت آموزش و پرورش يا علوم در سمتهاي معاونت پيشنهاد كرده بوديم. نمونه ديگر آقاي دكتر گورگ كاراپتيان هستند كه نامشان در زمره دو درصد مقالهنويس برتر دنيا مطرح است. تخصص ايشان در حوزه برق قدرت است. دكتر كاراپتيان چندين سال استاد نمونه انتخاب شدند و مقالات ممتازي را در پژوهشكدهاي در وزرات نيرو نوشتهاند.
از اين دست چهرهها بسيار داريم. البته در هيچجاي دنيا شايستهسالاري به شكل مطلق اجرا نمی شود. بهطور معمول دولتها توسط گروههاي سياسي اداره مي شوند. اگر اشخاص عضو تيم سياسي خاصی نباشند به طور طبيعي پس از پيروزي نيز سهمي از «كيك پیروزی» نخواهند برد. بسيار ساده مساله را بيان كردم. يكي از پيامدهاي منفي عدم مشاركت ما در جناحها، همين مساله است.
آيا در بحث تحزب، روزنهاي براي بهبود شرايط در سطح كشور وجود دارد؟
در عرصههاي ايدئولوژيك، استانداردهايي در تمام كشورها وجود دارد. در عرصه اجتماعي و اقتصادي از لحاظ تيپولوژيك، برخي به گروههاي كارگري و سوسيالیست و برخي نيز به احزاب محافظكار شبيه هستند. در كشور ما اين مرزبنديها كمي بهم ريخته است. براي مثال در جريان اصلاحات تفكرات نئوليبرالي و از طرف ديگري سوسيال-دموکرات دارند. اگر چه در بحث روابط بينالملل ممكن است داراي اشتراكاتي باشند ولي در عرصه اجتماعي و اقتصادي با يكديگر تفاوتهاي بسياري دارند. اين مساله در تمامي جريانها نیز وجود دارد.
در اصولگرايان نيز طيفی از آنها محافظهكار هستند ولي تيپ هایی با جريان فكري سوسيال دموكرات نيز فعاليت دارند. عدم وجود تحزب باعث اين اتفاقات شدهاست. اگر بتوانيم خوب عمل كنيم و احزابي با مواضع مشخص را تاسيس كنيم، تکلیف مردم را نيز در بحث انتخاب در فرآيندهاي سياسي راحتتر خواهيم كرد. وضعيت فعلي در عرصه سياست كشور، با تعريف حزب تفاوت بسياري دارند و به اعتقاد من دو جريان اصلي كشور قابليت تقسيم به سه یا چهار حزب را با برنامه و مرامنامه مشخص دارند.
يعني مرزهاي فكري در جريانات مخدوش شدهاست؟
تنها بحث ايدئولوژيك مطرح نيست. انسجامي عقیدتی و تشکیلاتی كه خاص فعاليت احزاب است وجود ندارد. بارها مشاهده شده كه فراكسيونها در جلسه خودشان تصميمگيري ميكنند و به اجماع نميرسند. در برخي موارد اجماع به شكل خفيفي كمي بالاتر از حدنصاب صورت ميگيرد. جالب اين است كه گروهي كه در تصميمگيري در اقليت قرار گرفته خودش را موظف به انجام نظر جمع نميداند.
اگر گروه اقليت در نشست فراكسيون، تابع جمع نباشد و نظر مخالف اجماع صورت گرفته را در صحن علني نيز برخلاف تصميم اكثريت اعمال كند، حالت جالبي بهدنبال نخواهدداشت و معناي تحزب و فراكسيون را زيرسوال ميبرد. در مجلس دهم بارها موضوعات اينچنيني مشاهده شدهاست. اما در مجلس نهم با وجود فراكسيونهاي مختلف كمتر مسائلي از اين دست رخ ميداد.
افزايش كرسيهاي مجلس پس از ۲۰سال در بهبود كار نمايندگان تاثيري ميگذارد؟
اين بحث موافقان و مخالفاني دارد كه هركدام دلايل قانعكنندهاي دارند. تصور من اين است كه افزايش نمايندگان بهتر است صورت بگيرد. اگر انتخابات به شكل استاني برگزار شود، ميتوانيم بر حسب جمعيت مكانيزم كمتر چالشبرانگيزي را براي تخصيص كرسيهاي مجلس ارائه دهيم. در هرحال لزوم بازنگري پس از۲۰ سال با توجه به افزايش جمعيت، امر غيرقابل اجتنابي است.
با وقوع انقلاب اسلامي، شرايط به چه شكل شد؟
با انقلاب اسلامي، وضعيت تغيير كرد و حضور مردم را در مجلس شوراي اسلامي بهخصوص با جديت نقش قوه مقننه، از حالت فرماليته خودش درآورد. از این منظر شركت در انقلاب و جنگ تحميلي از طرف جامعه ارامنه درخور توجه است. تنها در تهران ۷۶ شهيد ارمنی تقديم كشور شدهاست. در كل ايران تعداد شهداي ارامنه به حدود ۱۱۰ نفر ميرسد كه نسبت به جمعيت ما تعداد قابل توجهي است و از طرف ديگر، تعداد زیادی نيز جانباز جنگ داریم. حضور ارامنه در جبههها براي دفاع از كشور به آگاهي مليشان برميگردد. ارامنه اين آگاهي را در طول تاريخ معاصر چه در پيروزي انقلاب و چه در اثنای جنگ، به خوبی از خود نشان دادهاند.
شايعاتي درباره ممنوعيت دفن در آرامستان سرآسياب دولاب ارامنه چندي پيش مطرح شد، آيا اين صحبت ها حقيقت دارد؟
البته آرامستان دولاب، دیگر براي خاکسپاری مورد استفاده قرار نمیگیرد. چندي پيش اخباري در فضاهاي مجازي پخش شد كه آرامستان مورد بيتوجهي واقع شدهاست؛ در حاليكه اين گونه نيست. هم مسئولان شهرداري و هم خليفهگري ارامنه به آرامگاهها رسيدگي ميكنند. بودجه بزرگی براي رسيدگي به آرامستان ها از جمله آرامگاه سرآسياب و ساير نقاط كشور صرف ميشود.
آيا جامعه ارامنه به صورت مجزا تشكيلاتي براي رسيدگي به امور شهدا و جانبازان دارد؟
بله، در شوراي خليفهگري هياتهايي براي رسيدگي به امور خانواده شهدا، جانبازان و آزادگان در حال فعاليت هستند. چندماهی يكبار باهمکاری بنياد شهيد و ارگانهاي ديگر برنامه هایي براي خانواده شهدا، جانبازان و آزادگان برگزار ميشود. جالب است بدانيد مقام معظم رهبري هر سال به خانواده شهداي ارامنه سر ميزنند و پاي صحبت آنان مينشينند؛ این موجب افتخار و مباهات جامعه ماست. مزاري براي شهداي دفاع مقدس در آرامگاههای ارامنه ساختهاند. براي نسلهاي جوان اين نكته روشن است كه جامعه ارامنه از گذشته در حفظ مرز و بوم فداكاري كرده و باز هم اگر اتفاقي رخ دهد، آماده فداكاري هستند.
به نظر شما شرايط پايتخت از نظر آمادگي مقابله با زلزله چگونه است؟
مسئولان، هشدارهاي لازم را در برابر زلزله اعلام كردهاند. خلأ قانوني بايد در برابر استانداردسازي طراحي سازهها اجباري و همچنين در بحث اجراي قوانين بهصورت جدي عمل شود. خانهاي كه امروز سرپا و سالم است، نبايد به حال خود رها شود. بايد مورد «شناسايي سيستم» قرار گيرد و مسئولان فني مقاومت آن را در برابر زلزله احتمالی مورد بررسي قرار دهند. تشخيص مقاومت و ميزان خرابي سازههای موجود بايد از روشهاي نظاممند و براساس قوانين مشخص مورد ازريابي قرار گيرد. با اجراي چنين قوانینی، در آينده و در صورت وقوع زلزله تلفات انساني بسيار كاهش خواهند یافت.
با توجه به تخصص شما در زلزلهشناسي، آيا وقوع زمينلرزه در تهران قابل پيش بيني هست؟
زمان دقيق آن قابل پيشگويي نيست.
بحث سپنتا نيكنام به كجا رسيدهاست؟
دكتر اختياري، نماینده زرتشتیان در اين زمينه بسيار پيگير هستند؛ البته ما نيز در كنار ایشان هستيم. مشكل حقوقي نيكنام، تنها مختص زرتشتيان نيست و ممكن است اين مشكل حقوقي شامل دیگر اقلیتها نیز بشود. سعي و تلاش همه بر اين است كه مساله هرچه زودتر در چارچوب قوانین حل شده و اميدوارم راهحل قانوني براي رفع این مشكل پيدا شود. به اعتقاد بنده حل مشکل امكان پذير است.
بسياري سعي دارند از اين مشكل عليه كشورمان استفاده كنند و معتقدم كه این افراد موفق نخواهند شد. تعامل و تساهل ايرانيان با ادیان و مذاهب مختلف از گذشته دور بسيار مناسب بودهاست و همین موضوع همواره بستر مناسبي را برای حل مشکلات از این دست مهیا کرده است.
علت توالي اين مسائل را چه ميدانيد؟
توالي قطعنامههاي صرف سیاسی و قطعنامه های مربوط به حقوق بشر چنان ناشيانه هستند كه بدون چشم مسلح نيز می توان به مغرضانه بودن آنها پی برد. براي مثال تحتالشعاع قرار گرفتن مساله هستهاي ایران با مسائل حقوق بشري یکی از تاکتیکهای متداول با اهداف مشخص سياسي است. احساس من اين است كه مطرح شدن مسائل حقوق بشري براي گرفتن امتيازات بيشتر از ايران بهويژه در عرصه دفاعي كشور اتفاق ميافتد.
امروز آمریکا در این اندیشه است كه از شرایط پیش از برجام به شرايط ديگري ورود كرده و بتواند بنیه دفاعي كشورمان را تضعیف كند. بههيچ وجه كشوري در دنيا موافقت نخواهد كرد كه در مورد مسائل دفاعي اش مانيتورينگ صورت بگيرد و بي شك ما نيز نمیتوانیم بپذیریم.
- 17
- 4