علی ربیعی اولین قربانی چالشهای کنونی جامعه بود. به نظر میرسد نمایندگان مجلس برای پاسخگویی به مطالبات مردم که در هفتههای اخیر برای بیان مطالبات خود تجمع کرده بودند راه حل را در استیضاح وزرای کابینه دیدند و به همین دلیل ربیعی را از وزارت کنار زدند. در ماجرای استیضاج ربیعی لابیگری در مجلس به اوج رسید. لابیگری زیاد در یک پارلمان نیز به معنای کاهش توانایی و ضعف خرد جمعی در یک مجلس تلقی خواهد شد.
از سوی دیگر استیضاح وزیر کار و رفاه اجتماعی در یک فضای غیراخلاقی و افشاگرانه صورت گرفت که براساس اظهارات بسیاری از کارشناسان سیاسی زیبنده جایگاه مجلس شورای اسلامی نبود. به همین دلیل و برای تحلیل این موضوع «آرمان» با دکتر غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نایب رئیس فراکسیون مستقلین مجلس گفتوگو کرده که میخوانید.
پشت پرده استیضاح علی ربیعی چه گذشت؟ چرا استیضاح وی در ماههای پایانی سال گذشته رأی نیاورد، اما دوباره در مجلس طرح استیضاح وی مطرح شد و در نهایت نیز رأی اعتماد از وی برداشته شد؟
برای استیضاح علی ربیعی در پشت پرده برنامهریزی شده بود و این استیضاح به شکلهای مختلف از پشت پرده هدایت میشد. به نظر من در شرایط کنونی که جامعه ایران با چالشهای جدی مواجه است استیضاح وزیر کار در اولویت نخست مردم قرار نداشت و به همین دلیل مردم از این استیضاح رضایت ندارند. در شرایط کنونی مهمترین دغدغه مردم مسائل اقتصادی است و به همین دلیل دولت و نمایندگان مجلس باید مسائل اقتصادی را در اولویت خود قرار بدهند. این در حالی است که آقای ربیعی وزیر کار و رفاه اجتماعی هستند و متولی اقتصاد کشور نیستند.
نکته دیگر اینکه جریانهای مخالف و موافق استیضاح برای اینکه یکدیگر را شکست بدهند و خود را پیروز این رقابت نشان بدهند وارد بداخلاقیهایی شدند که به هیچ عنوان زیبنده مجلس شورای اسلامی نبود. به همین دلیل نیز بنده امیدوارم که هرچه زودتر بساط این بداخلاقیها در مجلس برچیده شود. در شرایط کنونی مطالبه اصلی مردم در حوزه
اقتصادی است و نه در حوزه کارگری. بسیاری از تجمعاتی که در شرایط کنونی در شهرهای مختلف کشور شکل میگیرد ریشه اقتصادی دارد و مردم به دلیل مشلات اقتصادی چنین واکنشی از خود نشان میدهند. به همین دلیل نیز نمیتوان استیضاح آقای ربیعی را در راستای مطالبات دغدغههای مردم ارزیابی کرد. اگر در شرایط کنونی بازخورد این استیضاح را در بین افکار عمومی جامعه بررسی کنیم متوجه میشویم که این استیضاح و حواشی که پیرامون آن به وجود آمده است بازخورد مناسبی در بین مردم نداشته و مردم از برکناری آقای ربیعی رضایت ندارند.
چه کسانی در پشت پرده استیضاح علی ربیعی را هدایت میکردند؟
پس از جلسه استیضاح وزیر کار و رفاه اجتماعی مجلس تعطیل شد و به همین دلیل نمایندگان مجلس همگی به حوزههای انتخابیه خود رفتند. با این وجود بنده این قول را میدهم که پس از پایان مرخصیهای مجلس این مسأله را به صورت جدی پیگیری میکنم و حقایق را به صورت شفاف با مردم مطرح خواهم کرد. مردم باید بدانند در پشت پرده این استیضاح چه گذشته تا بهتر بتوانند قضاوت کنند. من احساس میکنم همه ما با هم در جریان استیضاح آقای ربیعی آسیب دیدیم. به همین دلیل نیز این خود را نسبت به افشای پشت پرده این استیضاح مکلف میدانم و تمام تلاش خود را به کار خواهم بست تا مردم از حقایق ماجرا مطلع شوند.
آیا نمایندگان مجلس به دنبال استیضاح دیگری نیز هستند؟
بله؛ نمایندگان مجلس به صورت جدی به دنبال استیضاح برخی از وزرای دولت آقای روحانی هستند. با این وجود ما باید تلاش کنیم استیضاحهای بعدی در یک فضای اخلاقمدارانه و بدون حاشیهها برگزار شود. هرچه استیضاحها با حواشی بیشتر همراه شود از هدف اصلی خود دور میشود و شکل سیاسی و رقابتهای جریانی به خود میگیرد. استیضاحی که در جهت منافع و مطالبات مردم نیست و به شکل غیر اخلاقی برگزار میشود شأن مجلس را پایین میآورد و حیثیت مجلس را خدشهدار میکند. نکته دیگر اینکه استیضاح وزرا باید با دلیل و سند باشد و شکل سیاسی نداشته باشد.
البته برخی از دغدغههای نمایندگان درباره وزرا کاملا عقلایی و براساس ضعفها و کمبودهاست و کسی نمیتواند منکر این قضیه شود. با این وجود پس از طرح هر استیضاح بازیهای سیاسی آغاز میشود و جریانهای مختلف تلاش میکنند اهداف خود را از استیضاح به دست بیاورند. به همین دلیل نیز من معتقدم در عین حالی که رویکرد برخی از وزرا باید تغییر کند و وزرا باید در سیاستهای خود در جهت تحقق مطالبات مردم تغییر ایجاد کنند رویکرد برخی از نمایندگان مجلس نیز باید تغییر کند.
چرا در شرایط کنونی که کشور با چالشهای جدی مواجه شده است نمایندگان مجلس طرح سوال از رئیسجمهور را مطرح کردهاند؟ نقطه آغازین طرح سوال از رئیس جمهور از کجا آغاز شد؟
بنده به زمان طرح سوال از رئیسجمهور توجه نمیکنم. با این وجود معتقدم آقای رئیسجمهور باید زودتر با نمایندگان ارتباط برقرار میکرد و دغدغههای نمایندگان را میشنید. هرچه آقای روحانی ارتباط بیشتری با نمایندگان مجلس برقرار کند به همان میزان نمایندگان راحتتر میتوانند دغدغههای خود را مطرح کنند و در نتیجه کار به طرح سوال و استیضاح کشیده نمیشود. همین مسأله که نمایندگان برای طرح سوالات خود از آقای روحانی مجبور شدهاند طرح سوال از رئیسجمهور را مطرح کنند نشان میدهد که بین مجلس و دولت ارتباط سازنده و دوطرفهای وجود ندارد. به همین دلیل نیز نمایندگان احساس کردهاند با این شیوه میتوانند دغدغههای خود را به گوش رئیسجمهور برسانند.
از سوی دیگر آقای روحانی باید ارتباط خود با مردم را نیز نزدیکتر کند و بیشتر با مردم سخن بگوید. مردم باید به این نتیجه برسند که آقای روحانی به عنوان مدیر اجرایی کشور با گوشت و پوست خود مشکلات آنها را درک میکند و از همه تواناییهای خود برای حل مشکلات کشور استفاده میکند. در سالهای اخیر این احساس در بین مردم به وجود نیامده و مردم احساس میکنند که بین آنها و رئیسجمهور فاصله ایجاد شده است. آقای روحانی میتواند با استفاده از ابزار گفتمان فاصله خود با مردم را کاهش بدهد. با این وجود این اتفاق در عین حالی که کارشناسان سیاسی نیز بارها به ایشان گوشزد کردهاند هنوز رخ نداده است.
آیا استیضاح علی ربیعی به نوعی خط و نشان کشیدن مجلس برای دولت به شمار میرود؟
میتواند این مسأله چنین تعبیری نیز داشته باشد. ممکن است برخی از نمایندگان با این حربه در واقع به دنبال چنین هدفی نیز بودهاند. از سوی دیگر عدم حضور آقای رئیسجمهور در مجلس و نداشتن ارتباط مناسب با نمایندگان شرایطی را به وجود آورد که نمایندگان وزیر کار و رفاه اجتماعی را استیضاح کردند. بنده باید به صراحت عنوان کنم که اگر آقای روحانی در رفتار خود با مجلس تجدیدنظر نکنند و رویکرد جدیدی در پیش نگیرند وزرای بیشتری آسیب خواهند دید. صورت مسأله بسیار ساده است.
اگر نمایندگان بتوانند بدون واسطه، دغدغههای حوزههای انتخابیه را با دولت مطرح کنند و به راحتی بتوانند با آقای رئیسجمهور و اعضای کابینه دیدار و گفتوگو داشته باشند بسیاری از مسائل بین مجلس و دولت حل خواهد شد. در مقابل هرچه این ارتباط سختتر صورت بگیرد و نمایندگان نتوانند به راحتی دغدغههای خود را با رئیسجمهور مطرح کنند وضعیت سختتر خواهد شد و کار به افکار عمومی کشیده خواهد شد.
رفتارشناسی فراکسیونهای مجلس در مقابل استیضاح وزیر کار به چه صورت بود؟
فراکسیون ولایی مجلس از ابتدا موضع خود را مشخص کرده و موافق استیضاح بود. به همین دلیل نیز جریانی که از استیضاح حمایت میکرد اصولگرایان مجلس بودند. در مقابل اما فراکسیون امید که متعلق به اصلاحطلبان است با استیضاح وزیر کار و رفاه اجتماعی مخالف بود و در جریان مقابل قرار میگرفت. مسأله مهم اما رفتارشناسی فراکسیون مستقلین مجلس بود که در ماجرا استیضاح آقای ربیعی نتوانستند به یک جمع بندی نهایی و یک تصمیم جمعی دست پیدا کنند. در نهایت نیز رأیگیری در فراکسیون مستقلین انجام شد که براساس آن۶۰ درصد از نمایندگان این فراکسیون مخالف و۴۰ درصد موافق استیضاح بودند. در نهایت نیز تصمیم گرفتیم آتش به اختیار عمل کنیم. به نظر میرسد هر سه فراکسیون مجلس براساس دغدغههایی که دارد دراین زمینه تصمیمگیری کرد.
چرا استیضاح علی ربیعی تا حدود زیادی تحت تأثیر لابیها و رفتار غیررسمی صورت گرفت؟ آیا افزایش لابیها در مجل شورای اسلامی به معنای کارکرد ضعیف مجلس و کاهش عقلانیت جمعی تلقی نخواهد شد؟
لابی کردن فعل حرامی نیست و در همه کشورهای جهان اتفاق میافتد. در اغلب کشورهای جهان تصمیمگیریهای مهم به خصوص در پارلمان تحت تأثیر لابیهای جریانهای سیاسی است. از سوی دیگر در گذشته نیز این اتفاق در مجلس شورای اسلامی رخ داده است. به نظر من اگر لابی کردن در راه صحیح، منطقی و برای تعالی امور باشد بلا اشکال است و در غیر این صورت نباید اجازه داد تصمیمگیریهای مجلس تحت تأثیر لابیها قرار بگیرد.
فشار اقتصادی به مردم سبب تجمعات اخیر شده است. این در حالی است که این فشارها همچنان در حال تشدید شدن است. به نظر شما برای حل بحران کنونی کشور چه باید کرد؟
بنده با تجمع مخالف نیستم اما با هرگونه کار غیرقانونی و غیراخلاقی مخالف هستم. از سوی دیگر باید پذیرفت که بخشهایی از مردم به دلیل مطالبات بحق خود تجمع میکنند و در این زمینه هیچ شکی وجود ندارد. با این وجود برخی تلاش میکنند از این آب گل آلود ماهی بگیرند و با خسارت زدن به اموال عمومی به کشور و نظام آسیب بزنند. از سوی دیگر تجمعات ساختارشکنانه از سوی دشمنان و منافقان حمایت میشود و این گروهها تلاش میکنند آتش خشم مردم را گستردهتر کنند. به همین دلیل نیز با عملیات روانی افکار عمومی جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند تا به اهداف خود دست پیدا کنند. این در حالی است که دست منافقان به خون نزدیک به بیست هزار نفر از مردم کشور آلوده است و به همین دلیل این گروه در مرحله نخست باید در یک دادگاه محاکمه شوند و سپس درباره مسائل کشور اظهار نظر کنند.
*آیا احمدینژاد دارای مصونیت قضائی است که بهرغم اظهارات ساختارشکنانه با وی برخورد نمیشود؟
احمدینژاد همواره تمایل دارد خود را مطرح کند. به همین دلیل نیز بنده از رسانهها خواهش میکنم که سخنان وی را منتشر نکنند تا وی به اهداف خود دست پیدا نکند. در شرایط کنونی دیگر احمدینژادی وجود ندارد و وی تلاش میکند خود را به هر شکل ممکن زنده نگه دارد. به همین دلیل با توهین و بددهنی نسبت به مسئولان و شخصیتهای سیاسی دست و پا میزند تا همچنان در فضای سیاسی کشور زنده بماند. بنده به صراحت عنوان میکنم که عمده مشکلات امروز کشور نشأت گرفته از دوران مدیریت احمدینژاد است و اگر آن روز با احمدینژاد برخورد قاطع صورت میگرفت ما امروز شاهد چنین اظهارات ساختارشکنانهای نبودیم.
احسان انصاری
- 18
- 2