«محمدمهدی شهریاری»، استاندار آذربایجانغربی همزمان با روز کارگر با مخاطب قرار دادن «سید هادی بهادری» نماینده ارومیه در مجلس میگوید: «برخی نمایندگان این شهر، ۵۰ میلیون تومان از پول احیای دریاچه ارومیه را به هیأت های مذهبی دادند!» اظهارنظر استاندار، با واکنشهای تندی از سوی فعالان اجتماعی و زیست محیطی در شبکههای اجتماعی مواجه شد و این سؤال از سوی آنها پیش میآید که چرا اعتبار احیای دریاچه ارومیه باید در جاهای دیگر هزینه شود؟ «علیرضا شریعت» مسئول دفتر پایش و نظارت ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز در این باره به «ایران» میگوید: «اعتباری که استانداری از آن صحبت به میان میآورد، مبلغی است که باید صرف فعالیتهای اجتماعی برای همکاری مردم با ستاد احیا میشد و ائمه جماعت از جمله گروههای مرجعی بودند که میتوانستند مردم را با برنامهها و اهداف ستاد آشنا کنند.» او البته تأکید میکند که این اعتبار تنها در سالهای اول برنامه ستاد در اختیار چنین گروههایی قرار گرفت.
اعتبار فرهنگی اجتماعی دریاچه ارومیه مصوبه هیأت دولت است
«فرهاد سرخوش» مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی نیز علاقهای به ورود به ماجرا ندارد. او میگوید: «اعتبار فعالیتهای فرهنگی- اجتماعی دریاچه ارومیه مصوبه دولت است که به استانداری داده میشود.»
او میافزاید: «زمانی که این اعتبار به استانداری داده شد، آقای بهادری معاون عمرانی استان بود.» او دفتر ستاد احیای استان را از موضوع خارج میداند و میگوید: «بخش زیر ساختها و دستگاههای اجرایی کار ماست اما فرهنگ سازیها کار استانداریها است.» به گفته او اطلاعرسانی درباره کمبود آب، توسعه آبیاری نوین و اصلاح الگوی کشت از جمله مباحثی است که باعث میشود تا اعتبار فعالیتهای فرهنگی- اجتماعی در اختیار استانداری قرار بگیرد.
وی بودجه سال ۹۷ ستاد احیا را ۵۰۰ میلیارد تومان عنوان می کند و میگوید: «وقتی اعتبار ابلاغ شد، پروژهها را اولویت بندی کردیم و به سازمان برنامه و بودجه فرستادیم. این پروژهها به امضای سازمان برنامه و بودجه میرسید و ما مبلغ را دریافت میکردیم.» به گفته او اعتبار فرهنگی و اجتماعی که به استانداری ها میرسد باید در راستای شناسایی و ایجاد مشاغل جایگزین برای زنان روستایی و کشاورزان خرج شود تا مردم کم کم به سمت کشتهای کم آب بر بروند.
گزارشهای «ایران» نیز نشان میدهد که هرچند فعالیتهای فرهنگی –اجتماعی صورت گرفته در چند سال اخیر، وضعیت دریاچه ارومیه و بیآبی را به میان مردم در کوچه و خیابان برده اما به معنای کاهش کشت پرآب بر نیست. برای مثال آمارهای ستادهای احیا نشان میدهد برخلاف قوانین مصوب، نه تنها وسعت زیر کشت چغندر کاهش نیافت که کشاورزان به سمت کشت بیشتر رفتند. ستاد احیا خروج و صدور چغندر قند به خارج از استان را هم ممنوع کرد تا از این گذر تمایل کشاورزان به این کشت پر آب را کم کند اما با رایزنی نمایندهها، کارخانههای تعطیل شده خارج از استان به داخل استان انتقال داده شدند.
اوراق به جای پول نقد
«خلیل ساعی» مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی هم میگوید: «این مسأله به آذربایجان غربی باز میگردد .ما یک میلیارد تومان اعتبار فرهنگی –اجتماعی را تعیین تکلیف کردیم و به استانداری دادیم.» به گفته او این اعتبار به صورت «اوراق» و در ماه پنجم سال قابل وصول است، همه دستگاهها هم راضی شدند تا همان موقع پولشان را بگیرند. ساعی درادامه میگوید: «در سالهای قبل این پول به صورت نقدی به استانداریها واگذار میشود و براساس پیشرفت کار بخشی از آن در اختیار پیمانکارها قرار میگرفت.
اما الآن در تمام کشور اوراق اسناد خزانه را میدهد. پیمانکار کارش را انجام میدهد و براساس آن اسناد، پولش را در یکی دو سال آینده میگیرد.» به گفته او بخشی از پول فعالیتهای فرهنگی- اجتماعی در استان آذربایجان شرقی توسط سازمان جهاد کشاورزی صرف ترویج کشت گیاهان دارویی به جای کشتهای پرآب بر میشود.
طرح مشخصی نداشتیم
«علیرضا شریعتی» مسئول دفتر پایش و نظارت ستاد احیای دریاچه ارومیه هم در گفتوگو با «ایران» ورود به موضوع طرح از سوی استانداری را کار ستاد احیا نمیداند و میگوید: «ستاد اعتبارات را در اختیار استانداریها قرار میدهد تا در مباحث فرهنگی و اجتماعی خرج شود اما این سازمانهای بازرسی و نظارتی هستند که روی چگونگی خرج آنها نظارت میکنند.»
به گفته او دستگاههای اجرایی طرحها را به ستاد احیا میدهند و ستاد براساس آن اعتبار را در اختیار آنها میگذارد. مثلاً وزارت نیرو لایروبی رودخانهها را اجرا میکند و جهاد کشاورزی کاهش سطح کشت و اصلاح کشت را. او استانداری را یکی از اعضای کارگروه میداند و درباره دادن بخشی از اعتبار دریاچه ارومیه به هیأتهای مذهبی هم میگوید: «آن زمان تازه کار را شروع کرده بودیم. هنوز بسته و مدل خاصی طراحی نشده بود. استانداری اعتقاد داشت که میتوان از ظرفیتهای ائمه جماعت و برخی نهادها ی اجتماعی برای فرهنگسازی و اطلاعرسانی به مردم درباره طرحها کمک گرفت.» به گفته او این موضوع به سالهای ۹۳-۹۴ باز میگردد.
آن زمان آقای بهادری هم معاون عمرانی استانداری بود هم مسئول دفتر استانی ستاد احیا. به گفته شریعت آن زمان نمیشد اعلام کرد که ورود ائمه جماعت و هیأت های مذهبی برای اطلاعرسانی درباره طرح احیای دریاچه ارومیه به مردم چقدر مؤثر بود اما حالا میگوید: «امروز ائمه جماعت از ما میخواهند تا اطلاعات فنی را در اختیارشان قرار بدهیم تا در تریبونها به مردم اعلام کنند.» شریعت اعتقاد دارد با توجه به مذهبی بودن جامعه ایرانی همچنان گروه هایی که میتوانند در ترویج برنامههای ستاد احیا کمک کنند، ائمه جماعت و برخی نهادها ی اجتماعی هستند.
البته او میگوید: «الآن شیوه کار تغییر کرده و اعتبار به سمت پروژههای اثر بخشتر رفته و دیگر در اختیار این گروهها قرار نمیگیرد.» او عدد اعتبار داده شدن به هیأتهای مذهبی را اعلام نمیکند و میگوید: «همان زمان هم سازمانهای نظارتی وارد ماجرا شدند.» اما آنطور که خودش میگوید: «ستاد نمیداند نتیجه ورود نهادهای نظارتی به ماجرا چه شد.»
نهادهای نظارتی زمانی وارد ماجرا میشوند که «سید هادی بهادری» نامزد انتخابات مجلس میشود. به گفته برخی از مسئولان محلی و کشوری آن زمان هم رقبای او این مسأله را پیش کشیدند که بهادری برای گرفتن رأی بیشتر این اعتبار را در اختیار هیأتهای مذهبی قرار داده بود. به نظر آنها امروز هم با نزدیک شدن به انتخابات باعث زنده شدن بحثهای کهنه شده است. البته سوای این اظهار نظر، باید منتظر ماند تا نظر نهادهای نظارتی درباره آن مسأله شنیده شود.
زهرا کشوری
- 16
- 3