اگر چه نجاتالله ابراهیمیان پیشتر به ایما و اشاره گفته بود تمایلی به قبول و ادامه این مسئولیت ندارد، اما کمتر کسی فکر میکرد او در زمانی که همه نگاهها متوجه شورای نگهبان است، اعلام کنارهگیری کند.
پرس و جوی رسانهها در آن ایام برای دریافت چرایی این تصمیم، به در بسته میخورد؛ چه سخنگوی مستعفی شورای نگهبان تمایلی نداشت از اختلافاتی سخن بگوید که او را به این تصمیم هدایت کرده است. اما نفس این حرکت کمابیش «اعتراضی» گویاتر از آن بود که بتوان آن را در حد اختلافات طبیعی و داخلی یک نهاد تصمیمگیر تنزل داد.
نجاتالله ابراهیمیان عضو حقوقدان شورای نگهبان حالا هم رغبت چندانی برای صحبت از این موضوع ندارد. اما وقتی در برابر پرسشهای مکرر در این باره قرار میگیرد، به «ایران» میگوید: «شورای نگهبان، جمعی است که در آن مباحثه دائمی وجود دارد؛ در این مباحثه دائمی شما یک روز در اقلیت و یک روز اکثریت هستید.
برای من انجام وظیفه ملی این است آنجایی که در اقلیت هستم بر نظرم پافشاری کنم و آنجا که در اکثریت هستم، کمک کنم زودتر به نتیجه برسد. وظیفه و رسالت اصلی ۶ ساله من در شورای نگهبان همین است و ممکن است این وظیفه با کار سخنگویی که شما پیام یک جمعی را برسانید، سازگار نباشد.
ممکن است آن نظر اقلیتی برای من آنقدر مهم باشد که حاضر نباشم از آن بگذرم و به جای آن مبانی نظری اکثریتی را بگویم. به علاوه من میخواهم آزادانه فکر کنم و دغدغه نقل نظرات جمع و رعایت امانت محدودکننده است؛ لذا چون راحتی و آزادی اظهارنظر و پیگیری ایدهها در بستر شورای نگهبان برایم مهمتر از هر عنوان دیگری است، آن را کنار گذاشتم و وظیفه خودم را انجام میدهم.»
او میافزاید: «من جا را خالی کردم تا دوستانی که نظرشان به نظرات آقای جنتی نزدیکتر است با ایشان همکاری متقابل داشته باشند.»
وقتی از سخنگوی وقت شورای نگهبان میپرسیم «شورای نگهبان که فقط آیتالله جنتی نیست»، از اختیاراتی سخن میگوید که دست دبیر شورای نگهبان را باز گذاشته است و به اعتقاد وی، نیازمند بازبینی و تجدید نظر است.
ابراهیمیان تأکید میکند: «آئیننامه شورای نگهبان، اختیارات زیادی برای دبیر شورای نگهبان در نظر گرفته است؛ نظر شخصی من این بود و هست که این آئیننامه نیاز به اصلاح دارد. ما همه ملزم به رعایت قوانین و قواعد هستیم اما در عین التزام، میتوانیم آن را نقد کنیم.
شورای نگهبان یک آئیننامه داخلی خیلی قدیمی و چند مادهای دارد که به نظر بنده باید متناسب با ماهیت و طبیعت شورایی این نهاد تغییر کند و با ماهیت شورایی تطبیق داده شود؛ احساس میکنم در این زمینه آئیننامه ما ضعفهایی دارد.
یکی از اشکال جنگهای نرمافزاری که دربارهاش بحث میکنیم، تلاش دشمنان برای تضعیف یا ناکارآمد جلوه دادن نهادهای رسمی و حقوقی ماست. ما همان طور که باید خاکریزها را قوی و برد موشکهایمان را زیاد کنیم، ناگزیریم نهادهای تصمیمگیر تقنینی و حقوقی را کارآمد و مستحکم کنیم.»
- 13
- 4