بيترديد احزاب قدرتمند و حرفهاي، يکي ازمؤثرترين نهادهاي تأثيرگذار در توسعه سياسي يک جامعه محسوب ميشوند؛ بسياري از صاحبنظران بر اين باورند که احزاب بهمثابه نيروي محرکهاي براي بهحرکت درآوردن چرخ دموکراسي هستند، به سخن ديگر، دموکراسي بدون احزاب سياسي و نهادهاي مدني، ايستا و غيرمتحرک است. ازهمينرو احزاب بهعنوان حلقه رابط ميان مردم و حاکميت سياسي ميتوانند در سايه آفتاب قدرت حاکم به رصد اقدامات و تصميمات دولت منتخب مبادرت ورزند.
در اين ميان به اعتراف بسياري از ناظران، تحزب در فضاي سياسي کشور ما جايگاه شايسته و بايستهاي ندارد بهگونهاي که بسياري از فعالان سياسي پس از پيروزي در انتخابات مدعي استقلال و عدم وابستگي به احزاب ميشوند.
در چنين شرايطي در نبود احزاب قدرتمند، يکي از چهرههاي جريان اصولگرا پس از انتخابات ۹۶ موضوع دولت در سايه را مطرح ساخت و در بيانيهاي نوشت: «پس از انتخابات سال ۹۲ تلاش شد تا با کمک کارشناسان، صاحبنظران و متخصصان در عرصههاي مختلف، با تشکيل کارگروههاي تخصصي در حوزههاي گوناگون از جمله در فرهنگ، سياست خارجي، اقتصاد، کشاورزي، مسکن، صنعت، بانکداري، شفافيت و مبارزه با فساد، ديپلماسي اقتصادي، نظام سلامت، ورزش، فضاي مجازي و... مشکلات واقعي مردم، شناسايي و در گام بعدي نسبت به ارائه راهحل آنها مبتنيبر گفتمان انقلاب اسلامي پاسخ عملياتي و مناسب تهيه شود.»
اگرچه دولت در سايه در معناي منفي سياسي و تئوري توطئه، براي توصيف گروهي صاحب نفوذ و پشت پرده استفاده ميشود که يک «دولت مخفي» را تشکيل دادهاند اما در جهان کنوني سياست، امري پذيرفتهشده، تلقي و در بسياري از کشورهاي جهان بهعنوان حقي براي مخالفان دولت به رسميت شناخته شده است. بااينحال، سعيد جليلي درحالي خارج از فضاي حزبي و در قالب حرکتي جناحي اين پيشنهاد را مطرح کرده که دولت در سايه براي نخستينبار پس از انتخابات سال ۸۴ از سوي برخي چهرههاي جريان اصلاحات مطرح شده بود که متعاقبا از سوي اصولگرايان متهم به خيانت و مقدمهاي براي براندازي عنوان شد.
در همين خصوص غلامعلي دهقان، عضو شوراي مرکزي حزب اعتدال و توسعه در گفتوگو با وقايعاتفاقيه، تفسير خاص خود را از دولت در سايه ارائه کرده. او معتقد است چنين کاري بايد از سوي احزاب منتقد دولت صورت بگيرد و نه يک جناح سياسي و در عين حال اگر چنين پيشنهادي با هدف اصلاح و رفرم درونگفتماني جريان اصولگرا و تکامل حرکت سياسي آنها مطرح شده باشد، قابل پذيرش است.
اين فعال سياسي اصلاحطلب اظهار داشت: واقعيت اين است که رقابتهاي جناحي در عرصه سياست در تمامي کشورها بهويژه در جوامعي که مردمسالاري وجود دارد، امري طبيعي است و در همين رقابت بين تفکرات مختلف و جناحهاي گوناگون است که چرخش نخبگان اتفاق ميافتد و همين رقابت درون يک جامعه سياسي است که سبب ايجاد نوعي بالندگي فکري سياسي براي جامعه ميشود و به شکلي همين رقابتها نسلهاي آتي را درگير موضوعات سياسي ميکند که همه اينها ممدوح و پسنديده است.
وي افزود: اگر منظور از دولت در سايه اين است که يک جريان فکري سياسي که به دلايل مختلف در انتخابات اخير موفق نبوده است بهنوعي دست به نقد درونگروهي و درونگفتماني زده باشد و با اصلاح شيوههاي گذشته وعبرتآموزي از ناکاميها دست به نوعي رفرم و اصلاح و پالايش دروني زده باشد قابل پذيرش است که بتواند حرکت تکاملي خود را تا انتخابات بعدي سروسامان ببخشد؛ بنابراين با اصل پديده رقابت جناحها بايد موافق بود.
دهقان خاطرنشان کرد: همچنين اگر منظور رصد کردن وزارتخانههاي دولت پيروز در انتخابات است که باز هم بر آن ايرادي وارد نيست به اين شرط که اگر پيشنهادات و انتقادات سازندهاي به ذهن آن مجموعه ميرسد، آنها را به شکل درست و منطقي به صاحبان قدرت فعلي ارسال کند تا آنان بتوانند از اين پيشنهادات و آسيبشناسيها استفاده کنند؛ آنچه غيرقابل پذيرش است که بهنظر نميآيد هدف مطرحکنندگان اين تئوري در کشور باشد، دخالت بيمورد يا خداي ناکرده کارشکني در کار دولت منتخب مردم است که بهنظر ميرسد امر بعيدي باشد.
عضو شوراي مرکزي حزب اعتدال و توسعه با اشاره به اينکه آنچه مسلم و مهم است نيت مطرحکنندگان اين تئوري است که بهنظر ميرسد سوءظني در اين مورد ندارند، گفت: جامعه به مجموعهاي رأي داده و طبق قانون هم اين دولت ميتواند تا سال ۱۴۰۰ در رأس هرم قدرت باشد؛ بنابراين اصولگرايان بيشتر ميخواهند اردوگاه خودي را در حالت آمادهباش نگهدارند تا اين اردوگاه دچار حالت پراکندگي و تشتت نشود.
دهقان تأکيد کرد: چقدر بهتر و خوبتر است که مطرحکنندگان اين تئوري بهطور رسمي، حزبي را تشکيل بدهند و سازوکاري را از وزارت کشور تهيه کرده و در آن چارچوب، کار خود را پيش ببرند.
وي ضمن اشاره به اينکه احزاب در کشور ما کارکرد اصلي خود را ندارند، تصريح کرد: قطعا احزاب منتقد که در اردوگاه اصولگرايان ميتوانند اين نقش را ايفا کنند ولي بايد پذيرفت که در شرايط کنوني، جناحها که دربرگيرنده احزاب و شخصيتهاي هر مجموعه فکري و سياسي هستند حرف آخر را ميزنند و اين مشکلي است که مختص جامعهشناسي سياسي کشور ماست.
همانطور که ديديم در اردوگاه اصلاحطلبان هم اين مشکل وجود داشت و در نهايت شورايعالي اصلاحات که متشکل از احزاب و شخصيتهاي حقيقي بود طي يک دهه اخير فعاليت خوبي داشت هرچند انتقاداتي هم برآنها وارد شد اما در مجموع روندي تکاملي داشت.
اين فعال سياسي اصلاحطلب اظهار داشت: مطرحکنندگان دولت در سايه بهعنوان بخشي از طيف اصولگرايان ميتوانند کارکرد حزبي داشته باشند اما بهدليل نهادينهنشدن احزاب در ايران و دلايل مختلف ديگر، بعضي ترجيح ميدهند که در چارچوب حزب شناسنامهدار فعاليت نکنند.
دهقان درباره نقد درونگفتماني جريانهاي حامي دولت و تشکيل دولت در سايه از سوي آنها براي کادرسازي در انتخابات آينده گفت: با توجه به اينکه اصلاحات پشتيبان دولت فعلي بوده و در پيروزي آن نقش مهمي را ايفا کرده است قطعا نميتواند در قالب اپوزیسيون و منتقد رسمي جريان اعتدال ظاهر شود؛ بنابراين اگر مجموعهاي از اصلاحطلبان هم نقد منطقي، عالمانه و آگاهانهاي دارند، طبيعي است که نه ميتوانند و نه ميخواهند که عنوان دولت در سايه را براي خود بهکار ببرند زيرا در اينصورت رقيب خودشان معرفي ميشوند.
وي افزود: اما مواردي ديده شد که برخي اصلاحطلبان حامي دولت اعتدال، نقدهاي عالمانه و کارشناسانهاي را مطرح کردند اما بهنظر ميرسد تحت عنوان دولت در سايه مطرح نشده که درست هم بوده ولي اين تئوري مناسبي است.
عضو شوراي مرکزي حزب اعتدال و توسعه با تأکيد بر نقد منصفانه و آگاهانه تصريح کرد: اما آنچه قابل پذيرش نيست، نقد بيرحمانه و غيرواقع و ناجوانمردانه است ازهمينرو روش اعتدال هم نشان داده که از انتقادات منطقي هميشه حمايت شده و همين انتقادات هم موجب رشد و تعالي شده است.
- 17
- 3