احتمال انشعاب در جریان اصلاحطلبی در انتخابات آینده، حضور نیروهای جریان رقیب در مسئولیتهای سیاسی و کلان، آینده شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، پیشبینی آینده انتخاباتی اصلاحطلبان، احتمال حمایت کارگزاران سازندگی از گزینهای غیر اصلاحطلب در انتخابات آینده محور سوالات و گفتوگویی است که در روزنامه «ابتکار» با جهانبخش خانجانی، چهره اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی داشتهایم.
او در این گفتوگو بر این عقیده است که اصلاح طلبان باید از فرصت به دست آمده درست استفاده کنند چرا که در غیر این صورت سرمایه خود که همان اعتماد بدنه جامعه است را از دست می دهد و بلایی که در انتخابات ۸۴ به سرش آمد گریبانش را خواهد گرفت. این فعال سیاسی تاکید دارد که کارگزارن سازندگی همواره درچارچوب تصمیمات کلان اصلاحطلبان گام برخواهد داشت و خواهان توسعه و رشد کشور و آرامش و امنیت مردم است. آنچه میخوانید حاصل این گفتوگو است.
برخی جریان رقیب معتقدند که اصلاح طلبان در انتخابات آینده نمیتوانند به اجماع نظر و ائتلاف برسند و دچار انشعاب میشوند. ولی برخی اصلاحطلبان در واکنش به این اظهارات تاکید کردهاند که اصلاح طلبان هرگز دچار انشعاب نمی شوند. به نظر شما اصلاحطلبان در انتخابات آینده میتوانند به اجماع نظر برسند؟
به طور یقین نمیتوان درباره موضوعات سیاسی از کلمات و الفاظی مثل هیچگاه و هیچوقت و هیچگونه استفاده کرد و این الفاظ در مقام سیاسی پذیرفته شده نیست. ولی اینکه جریان رقیب علاقمند است بین اصلاحطلبانی که طی سالها به این فهم سیاسی عمیق رسیده است، اختلاف بیندازد و انشقاق ایجاد کند، پذیرفته شده نیست.
بنابراین آنچه مهم است نباید اجازه داد منافع ملی و سیاسی جریان اصلاحطلبی اسیر خودخواهیهای حزبی و گرایشهای ناپخته شود. بنابراین روی این بخش از اظهار نظرهای اصلاحطلبان که در پاسخ به کسانی که گفتهاند «اصلاحطلبان دچار انشعاب و تجزیه می شوند»، تاکید کردهاند که «هیچگاه چنین اتفاقی نخواهد افتاد و اصلاحطلبان انسجام خود را حفظ خواهند کرد» میتوان صحه گذاشت.
همچنین معتقدم اصلاحطلبان به آن میزان از توسعه یافتگی سیاسی دست پیدا کردهاند که برای رسیدن به اهداف کلان از اهداف سیاسی و حزبی خود چشم پوشی کنند. بنابراین در آینده در صورت ضرورت بازهم برای منافع ملی و رسیدن به خواستههای اصلاحطلبی از خواستههای حزبی خود چشم پوشی خواهند کرد.
اما آنچه که اصلاحطلبان باید به آن بپردازند این است که نباید در فرایند زمان صرف به دست آوردن قدرت ظاهری، ساختارهای سیاسی خود را به کار بگیریم اما بدنه اجتماعی خود را نتوانیم همراه کنیم. این درست همان نکتهای است که جریان اصولگرا و رقیب از آن برای دلسرد کردن مردم از اصلاحات استفاده میکند.
یعنی همان مسئله ای که در شورای شهر تهران شاهد آن هستیم. آیا می توانیم این موضوع را به آفت تعبیر کنیم؟
بله. در انتخابات شورای شهر تهران پیروز انتخابات شدیم ولی دیدیم که عناصر جریان رقیب مسئولیتها را به دست گرفتهاند. طبیعی است که این موضوع در بدنه اجتماعی موجی از نگرانی و بدبینی را به وجود میآورد. میتوانیم این موضوع را از فشارهایی که به شهردار یا تیم شهرداری وارد میشود، تفسیر کنیم یا اینکه بگوییم آنها ناخواسته به دام چنین افرادی افتادهاند.
ولی آنچه مهم است اینکه این موضوع باعث وازدگی بدنه اجتماعی میشود و می تواند به عنوان یک آفت در انتخابات آینده دامن اصلاحطلبان را بگیرد. آفت دوم این است که رئیس جمهوری محترم نتواند وعدههایی که به مردم داده است و مردم به واسطه آن وعدهها و اعتبار و حمایت اصلاحطلبان به او رای دادهاند را برآورده کند. این آفت بیشتر از موضوع و احتمال انشقاق در جریان اصلاحات آسیبرسان است.
بنابراین مشکل اساسی اصلاحطلبان در انتخابات آینده بدبینی بدنه اجتماعی به این جریان است، چرا که اعتقاد دارند چه لزومی دارد ما زحمت بکشیم و انتخابات را ببریم، بعد نیروهای جریان رقیب و عناصر فرصتطلب به جای اصلاحطلبان مسئولیتهای کوچک و بزرگ اجرایی و سیاسی را بر عهده بگیرند. به نظر من آفت و آسیب جدی که اصلاحطلبان را تهدید میکند این موضوع است و باید از آن ترسید.
چه کنیم که به این آفت دچار نشویم؟
به نظرم اصلاحطلبان باید برای افراد در عرصه ریاست جمهوری، شوراها و مجلس شفاف صحبت کنند ومتعهد باشند.در انتخابات ریاست جمهوری با وجود حرکت درستی که اصلاحطلبان در حمایت از روحانی انجام دادند و اینکه روحانی در بین اصلاحطلبان بیشترین آرا را به دست آورد، باید به طور شفاف مبانی سیاسی و واقعیتهای ارتباطی خودشان را در میان میگذاشتند و خواستههای خودشان را مطرح میکردند.
این امری بدیهی است که احزاب سیاسی صرف نظر از اینکه همه افراد باید کارشان برای رضای خدا باشد، آنها هر کاری که انجام می دهند برای به دست آوردن و افزایش قدرت خود باشد. عاقلانه نیست من احزاب و تشکلهای سیاسی همراه خودم را در انتخابات فعال کنم و در انتخابات پیروز شوم، ولی عوامل و نزدیکان آقای رئیسی یا قالیباف که رقیب انتخاباتی من بوده اند پس از پیروزی، به جای جریان ما مسئولیتها را به دست بگیرند.
یا اینکه مثلا افرادی را در انتخابات مجلس به عنوان نماینده اصلاحات و جریان اعتدالی در لیست اصلاحطلبان قرار دهیم و پس از ورود به مجلس، بگویند هیچ بدهی به جریان اصلاحطلب ندارند و مستقل هستند. چنین رفتاری بدنه اصلاحطلبی را دلسرد میکند. اصلاحطلبان چیزی جز سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی ندارند و این سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است که سرمایه اصلاحات است و اگر این سرمایه دچار آسیب و آفت شود باعث شکست اصلاحطلبان در آینده خواهد شد.
یعنی همان اتفاقی که در سال ۸۴ افتاد ممکن است دوباره تکرار شود و گریبان اصلاحطلبان را بگیرد. البته به نظر من هنوز دیر نشده و رئیس جمهوری محترم و کسانی که در حوزههای شهری مسئولیتهایی دارند باید مراقب باشند. چرا که اگر نتوانند بدنه اجتماعی را با خود همراه کنند، ممکن است در آینده بسیاری از موقعیتها را از دست بدهیم و این بار با وضع نامناسبتری نسبت به ۸۴ شکست بخوریم.
موضوعی که اخیرا از سوی برخی به طور جدی مطرح می شود، مسئله عبور از روحانی است. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
دکتر روحانی فرد اعتدالی و ارزشمندی هستند که در گفتمان اصلاحطلبی و اعتدالطلبی استوار شدند، پس نمیشود روحانی را جدای از جریان اصلاحطلبی و اعتدالی تعریف کنیم و حرف از عبور از او را مطرح کنیم. عبور از روحانی حرف مناسبی نیست.
با این توضیحات روحانی را اصلاحطلب میدانید؟
گفتمان روحانی را گفتمان برآمده از فرایند اصلاحطلبی و اعتدالگرایی میدانم. گفتمان برای من مهم است و به شخص کاری ندارم. جدای از اینکه دکتر روحانی بگوید اصلاحطلب است یا اصولگرا این صحبت را ملاک نمیدانیم مهم فرایندی است که او طی میکند و این فرایند برآمده از گفتمان اصلاحطلی و اعتدالگرایی است. بنابراین طرح چنین اموری در بین اصلاحطلبان جایی ندارد و بیشتر ناشی از فضاسازیها، ساختارسازیهای جناح رقیب و یا گروههای پنهان یا ذی نفوذی است که سعی دارند چنین انشقاقی را القا کنند.
البته نباید اینطور استنباط شود که دربرابر کوتاهیهای روحانی سکوت می کنیم و این به منزله تایید همه جانبه او نیست. بیترید اگر روحانی به وعده هایش عمل نکند نسبت به او انتقاد خواهیم کرد. چه بسا نسبت به عملکرد نیروهای اصلاحطلب نیز منتقد خواهیم بود.
حتی اگر شهردار اصلاح طلب تهران هم خطایی کند به او انتقاد خواهیم کرد و اگر شورای شهر تمام اصلاح طلب تهران هم خطایی داشته باشد و منطق مناسبی برای اداره شهر نداشته باشند و شهر را در مسیر درست و منطقی قرار ندهند، قطعا منتقدشان خواهیم بود. بنابراین این انتقادها به منزله عبور از این جریان و این گروهها نیست بلکه به معنی انتقادت سازنده است که همیشه بوده و باید وجود داشته باشد.
به نظر شما درانتخابات آینده آیا جریان اصلاحات می تواند به ائتلاف دلخواه برسد؟
ما ناچاریم استراتژیای را به کار بگیریم که بیشترین منفعت را برای مردم داشته باشد. نمی توان به گفتمانی فکر کرد که در آن خواستهها و مطالبات مردم در آن دیده نمیشود. به نظر من باید به گفتمانی برای انتخابات آینده فکر کنیم که هم واقعیتهای ملموس جامعه را درنظر بگیرد و هم حقایق مورد نیاز جامعه را پوشش دهد. بنابراین باید همپوشانی بین واقعیتها و حقیقتها وجود داشته باشد.
به طور یقین معتقدم میتوانیم به یک تعامل سازنده و یک انتخاب مناسب در آینده دست پیدا کنیم. ضمن اینکه معتقدم اصلاحطلبان در موقعیت مناسبی و دارای ظرفیتهای خوبی هستند و در حوزه اندیشه و سیاست فقیر نیستند و دارای اندیشهاند.
اخیرا شایعه عبور کارگزاران از اصلاحطلبان در انتخابات آینده و حمایت از لاریجانی شنیده می شود. نظر شما در این باره چیست؟ آیا ممکن است کارگزاران دست به چنین اقدامی بزنند؟
متاسفانه این صحبتها ناشی از سطحی نگری برخی جریانهای سیاسی است. حزب کارگزاران جریانی سیاسی دارای اندیشه و تفکر است و برای آینده کشور برنامه دارد. ما میخواهیم مردم زندگی آرام و پر از امنیتی داشته باشند.
ایران آباد باشد و سازندگی و رشد و توسعه داشته باشد. اینکه چه کسی به عنوان رئیس جمهوری قدرت داشته باشد برای ما ملاک نیست، بلکه اینکه فرد چگونه حکومت کند و به چه روشی زندگی پر از آرامش و راحتی را برای مردم تامین کند اهمیت دارد. به همین دلیل ضمن اینکه افراد به شخصه برای ما محترم هستند روی آنها تکیه نمی کنیم و استراتژیها، تکنیکها و تاکتیکهای حکومت مطلب است که برای ما اهمیت دارد.
پس در حال حاضر روی اشخاص صحبت نمیکنیم. اینکه بگویند کارگزاران قصد حمایت از جریانی خارج از اصلاحطلبی را دنبال میکند اشتباه است و صحت ندارد. از سال ۷۵ که حزب کارگزاران سازندگی تاسیس شده است یک مسیر و بردار مناسب روبه رشد و آینده را ترسیم کرده است و این جریانات دیگر بودند که به کارگزاران نزدیک شدند نه ما به آنها.
بنابراین امیدواریم همه اصلاحطلبان و حتی جریانهای رقیب به سهم مناسبی از توسعه یافتگی برسند و هم کشور را توسعه یافته بخواهند و هم به حافظ منافع ملی باشند و به سمتی بروند که کشور را چگونه اداره کنند. اینکه چه کسی کشور را اداره کند فرقی بین آقای عارف، جهانگیری و لاریجانی نیست بلکه این موضوع که کدام یک زندگی راحتتر و بهتری را برای مردم ترسیم می کنند قابل بحث و مهم است.
پس در صورتی که به این نتیجه برسید لاریجانی ممکن است در شرایط حاضر حضورش به نفع کشور باشد از او حمایت خواهید کرد؟
ما در حال حاضر درباره اشخاص صحبت نمی کنیم و جزئیات موضوع را بررسی نمی کنیم. جمع بندی ما این است که در اردوگاه و پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان تصمیم میگیریم و تصمیمی جز این پایگاه برای خود متصور نیستیم. پس تصمیمی غیر از تصمیم کلان اصلاح طلبان نخواهیم گرفت.
به نظر شما شورای عالی اصلاح طلبان همچنان می تواند اهداف اصلاح طلبانه را در انتخابات آینده پیش ببرد؟
شورای عالی اصلاح طلبان اگر نتواند تغییرات اساسی در تصمیم گیریهایش لحاظ کند، نمیتواند با این روند ادامه دهد. باید تغییراتی جدی اعمال کند تا براساس آن تغییرات به مدل و الگویی برسد و بر اساس آن الگو عمل کند.
بنابراین اگر قرار است تصمیماتی گرفته شود و سیاستی اعمال شود باید منبعث از مشکلات جامعه و واقعیتهایی که در آینده با آن مواجه میشویم، باشد و افراد هم بر آنها پایبند باشند. نمیشود شورای عالی تصمیمی بگیرد ولی در آینده خودش بر آن تصمیم پایبند نباشد و خود را پاسخگو نداند. بنابراین شورای عالی باید تغییر اساسی در نوع نگرش خود ایجاد کند تا بتواند برای انتخابات آینده هم کارایی داشته باشد.
معصومه معظمی
- 18
- 2
سیمین
۱۳۹۶/۸/۸ - ۲۲:۲۶
Permalink