
«اصلاح گفتمان اصولگرایی» با حفظ اصول، آنگونه که «محمدرضا باهنر» مطرح کرده است، بعد از ناکامی این جریان در انتخابات ریاستجمهوری سالجاری، راهبردی بوده که بیشتر عقلای این طیف جهت برونرفت از وضعیتی که به آن دچار شدهاند،
بر سر آن اجماع عقیدتی و سیاسی داشتهاند. برخی از سیاسیون اصولگرا چه در قالب فعالان حزبی و چه سیاسیون عملگرا، هشدار این خطر را داده بودند که اگر جریان اصولگرایی نتواند مشی و راهبرد سیاسی و اجتماعی خود را براساس مناسبات روز جامعه انطباق دهد، از قافله عقب میماند و نتیجه آن تداوم ناکامیهایی خواهد بود که از سال ٩٢ به اینسو در کارزارهای سیاسی نصیبشان شده است.
محمدرضا باهنر بهعنوان دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری و ازجمله عناصر مهم این جریان است. در این زمینه به جریان اصولگرایی هشدار داده است. وی با اشاره بر لزوم اصلاح گفتمان اصولگرایان تأکید کرده و گفته است: اصولگراها باید از همه تجربیات خود استفاده کنند و در گفتمانشان اصلاحاتی ایجاد کنند، بدون آنکه از اصولشان دست بردارند، باید ادبیات خود را اصلاح و نفوذشان در جامعه را بیشتر کنند تا بتوانند با نسلهایی که تغییر میکند، بتوانند تعامل مثبت و سازندهای داشته باشند.
دبیرکل جامعه مهندسین با بیان اینکه اشتباه است همه قدرت دست ما پیرمردهای اول انقلاب باشد، اظهار کرده که «قدرت باید بچرخد و دست به دست شود، البته باید کادرسازی هم شود.»
باهنر ازجمله فعالان سیاسی اصولگرا بوده که نسبت به آسیبشناسی سیاسی این جریان مولفههای مهمی را مطرح کرده است. در وضعیتی که جریان اصولگرایی با دو آفت «افراطگرایی» و «تفریط» دستوپنجه نرم میکند، وی ازجمله سیاسیونی بوده که تداوم این پروسه را به زیان حیات سیاسی اصولگرایان دانسته و در این زمینه معتقد است: متاسفانه ما افراط و تفریط داریم؛ عدهای به ما پیرمردها چسبیدهاند و عدهای آنقدر شعارشان تند میشود که بیایید کشور را بدهیم دست جوانهای ٢٥ساله درحالی که وزارتخانه، ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی جای آزمون و خطا نیست که کسی برود هم آموزش ببیند، هم کار یاد بگیرد و هم کار انجام دهد، باید یک سلسله مراتبی طی شود.
این فعال سیاسی اصولگرا با طرح این گزاره که «احزاب ایران بیشتر دولت ساختهاند تا دولتساز» در جهت اثبات این مسأله برآمده که وضع حاکم بر جریان اصولگرایی از این قاعده مستثنی نیست و در تبیین این مسأله میگوید: عموما احزاب ما غیر از حزب جمهوری اسلامی به جای اینکه دولتساز باشند، توسط دولت ساخته شدهاند؛ یعنی یک دولت میآید روی کار، قدرت میگیرد و حزبی را تأسیس میکند. باهنر در این راستا تشریح میکند که «اصولگراها نیز از این مسأله مستثنی نیستند: ما در مجلس نهم به همراه جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بر یک مانیفست تفاهم کردیم که ١٢ تا باید و ١٢ تا نباید داشت که اینها مانیفست اصولگرایی بود و مطالب جامعی هم تقریبا داشت اما اینکه همه مدعیان اصولگرایی این مانیفیست را قبول دارند یا خیر، سوال دیگری است، به همین دلیل است که یک دورهای جبهه متحد میشود و یک دوره جمنا میشود.
محمدرضا باهنر شکلگیری جمنا را مصداق بارز تشکلهای آنی با عمر کوتاه در جریان اصولگرایی میداند و در این زمینه اذعان کرد: دوره چهرهها و شخصیتهای حقیقی کاریزما تقریبا تمام شده است و اگر کاریزمایی هم قرار است در کشور به وجود بیاید ساختارها باید به وجود بیاورد که این را باید دنبال کنیم.
این اظهارنظر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در واکنش به کاندیداتوری سید ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری است و هم اینکه تلقی نماد جمنا نسبت به او را خطا میداند: رئیسی از نظر اجماع یک مشخصههای ویژهای داشت که سایر کاندیداها نمیتوانستند این اجماع را بر روی خود جلب کنند، اما اینکه جمنا برای حمایت از آقای رئیسی اصولا تأسیس شد، خلاف واقع است. وی ادامه داد: آقای رئیسی در همان زمان که نامزدیاش مطرح شد، ابتدا مخالف بود و فرآیندهایی طی شد تا به نتیجه رسید و اصلا اینگونه نبود که تصور کنند ساختار جمنا یک اراده داشت که رئیسی انتخاب شود.
باهنر تصور و باور رایج برخی از سیاسیون اصولگرا نسبت به اینکه رئیسی را بهعنوان دستاورد سیاسی اصولگرایان تلقی میکنند به نقد میکشد و در این زمینه میگوید: افرادی که به جمنا وارد شدند، روز اول افراد متفاوتی را بهعنوان کاندیدای نهایی مدنظر داشتند، اما اینگونه نبود که جمنا برای رئیسی ساخته شده است. نمیخواهم بگویم اجزا اینگونه نبودند، طبیعی است که افرادی که به جمنا وارد شدند، هرکدام برای نامزدی فرد مورد نظرشان تلاش را آغاز کردند.
باهنر بهصورتی تلویحی انتقاد خود را نسبت به تشکیلات جمنا نیز ابراز میکند و عدم اجماع فراگیر این جریان را ناشی از فرآیندی میداند که این تشکل نوظهور به وجود آورد: جمنا نتوانست همه فعالان سیاسی اصولگرا را دور هم جمع کند و احزاب اصولگرا به دلیل رویکردی که جمنا مبنی بر استفاده از سرمایههای اجتماعی جوانتر داشت، دلخور بودند و میگفتند که جمنا به احزاب توجه کمی داشته است.
- 11
- 6