جمعی از فعالان سیاسی و اصلاح طلب استان چهارمحالوبختیاری با «عبدالله نوری» دیدار و گفتوگو کردند.عبدالله نوری در ابتدای این دیدار و در پاسخ به توقعات و انتظارات مطرحشده از دولت دوازدهم گفت: «یکی از دوستان حاضر در جلسه به نتیجه یک نظرسنجی اشاره داشت که حدود ١٠ درصد از مردمی که به آقای روحانی رأی دادهاند، گفتهاند اگر به زمان انتخابات برگردیم، در انتخابات شرکت نمیکنیم.
اگر نتیجه این نظرسنجی دقیق باشد، این پرسش قابل طرح است که مگر اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی حامی اصلاحات، چه انتظاری از دولت داشتهاند و چه دورنمایی از دولت دوازدهم در ذهن خود ترسیم کرده بودهاند که به سرعت دچار یأس شدهاند؟ اصلاحطلبان در بسیاری از موضوعات ناچارند در محدودهای که حاکمیت تعریف میکند، حرکت و کنش و اقدام سیاسی داشته باشند. در انتخابات ریاستجمهوری شورای نگهبان افرادی را تأیید کرده و اصلاحطلبان میتوانستند از بین آنها دست به یک انتخاب بزنند یا اصلا در انتخابات شرکت نکنند.
اصلاحطلبان و اکثریت مردم نتیجه شرکتنکردن در انتخابات را در آن هشت سال کاملا حس کردهاند. هنوز فراموش نشده است که با آن درآمدهای افسانهای ارزی و ریالی و با آن سطح از حمایتهای گسترده که از دولت انجام میشد، چه بر سر منافع ملی و منابع انسانی کشور آمد. پس باید اصلاحطلبان بین افرادی که شورای نگهبان تأیید کرد، مناسبترین را انتخاب میکردند و معنای این انتخاب این نیست که او همه خواستههای جریان اصلاحات را برآورده خواهد کرد یا میتواند برآورده کند».
عبدالله نوری در ادامه افزود: «البته این نگرانی وجود دارد که مردم به مرور از رفتار دولت سرخورده شوند و این سرخوردگی را از چشم اصلاحطلبان ببینند، چون با تأیید و حمایت اصلاحطلبان به این دولت رأی دادهاند. وظیفه نخبگان و فعالان اصلاحطلب در نقاط مختلف کشور این است که به مردم توضیح دهند در چه شرایطی از این دولت حمایت شد. همیشه تأکید کردهام به بنبسترساندن امور و موضوعات، منفعلبودن و عدم مشارکتهای سیاسی و اجتماعی، جامعه و کشور را به کمال و رشد و پیشرفت نمیرساند، بلکه این ارائه راهحل و نقشه راه است که اهمیت دارد».
عبدالله نوری تصریح کرد: «البته آقای روحانی هم نمیتواند فقط براساس نظرات اصلاحطلبان کار کند. ایشان باید جهت پیشبرد اهداف و وعدههای انتخاباتی خود، با همه دستگاهها و نهادهای کشور تعامل و همکاری کند و بسیاری از اصلاحطلبان هم تأکید دارند که دولت از هر سخن و عمل افراطی که موجب اختلاف بین دستگاهها شود، بهگونهای که به کارايی و بازدهی دولت و رئیسجمهور آسیب برسد، در حد امکان پرهیز کند. همه میدانیم در کشور ما رئیسجمهور قدرت اصلی نیست و آقای روحانی هم با همین مقدار قدرت و امکانی که دارد، باید تلاش کند در جهت تحقق وعدههای خود گام بردارد».
عبدالله نوری در ادامه گفت: «البته اصلاحطلبان باید همچنان انتظارات خود را بیان کنند و از آقای روحانی بخواهند جهت تحقق وعدههایی که داده و انتظارات اکثریت جامعه که به او رأی دادهاند، تلاشي جدی و همهجانبه كند».
عبدالله نوری با انتقاد از میانگین سنی بالای دولت دوازدهم گفت: «میانگین سنی دولت اول آقای مهندس موسوی در سال ١٣٦٠، ٣٩ سال بود و تمامی کابینه هم دانشآموختههای پیش از انقلاب بودند. آیا در این ٤٠ سال افرادی تربیت نشدند که بتوان آنها را برای وزارت معرفی کرد؟ الان وزرای ما در سنین نزدیک به ٦٠ هستند و این سن بازنشستگی است».
عبدالله نوری در ادامه گفت: «در بحث استفاده از بانوان در پستهای عالی مدیریتی هم گفته میشود خانم مجرب نداریم، یا اینکه نشد یا نگذاشتند یا محدودیت و چالش وجود دارد. مگر بسیاری از آقایان که پس از انقلاب در جوانی در مسئولیتهای بالای مدیریتی قرار گرفتند، تجربهای داشتند؟ چرا به آنان اعتماد و پستهای مهم و کلیدی به آنها واگذار شد؟ درباره اهل سنت هم من توجیه نیستم که چرا برای استفاده از این عزیزان در سطوح مختلف مدیریتی مانع وجود دارد؟
بههرحال در عین اینکه به مشکلات و موانع توجه داریم، این جمله کلیدی را هم باید مورد توجه قرار داد که نمیشود رأی را از یک جریان فکری گرفت و تعامل و همراهی را با گروه دیگر کرد. ما با درک مشکلات دولت میگوییم باید توازن برقرار باشد. چنانچه رأیدهندگان بر ما خرده و از ما فاصله گرفتند، باید بدانیم یک جای کار اشکال دارد و به سرعت در جهت اصلاح گام برداریم. در غیر این صورت جریان فکری اصلاحات آسیب خواهد دید.
آقای روحانی در دوران تبلیغات انتخاباتی وعدههایی داده است. پافشاری بر وعدههای انتخاباتی و تکرار آنها توسط اصلاحطلبان باعث میشود که رئیسجمهور و دولت در مقابل مراکزی که میخواهد با آنها تعامل کند، قدرتمندتر حرف بزند و خواستههای مردم را جدیتر مطرح کند. اما درباره آنچه دولت عمل میکند، در کنار اینکه گلایههایمان را بیان میکنیم، باید موانع و مشکلات واقعی را هم به مردم توضیح دهیم. اگر ما راهحل روشنی برای پشتسرگذاردن موانع و مشکلات داریم، بیان کنیم و در غیر اینصورت باید آن روی سکه را هم ببینیم».
عبدالله نوری در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر لزوم بازنگری و آسیبشناسی در میان اصلاحطلبان گفت: «جریان اصلاحطلبی نیاز به بازسازی و بررسی مجدد داخلی دارد. اینکه در بین اصلاحطلبان دهها حزب کوچک و بزرگ هست چه توجیهی دارد؟! در کدام سیستم حزبی دنیا، مثل کشور ما این همه حزب وجود دارد؟ به دو صورت میتوان کارآمدی جریانات سیاسی را از بین برد.
یکی اینکه اجازه تأسیس و فعالیت احزاب داده نشود و دیگر اینکه تعداد بسیار زیادی حزب تأسیس شود. درحالحاضر و با توجه به نبود یک حزب و تشکیلات فراگیر و پرنفوذ اصلاحطلب، اگر قرار باشد در بین اصلاحطلبان مرکز کارآمدی وجود داشته باشد، همین جبههای است که در هر انتخاباتی، تصمیم میگیرند. طبیعی است که در هر جریانی، نظرات مختلف هم وجود دارد، اما در نهایت همه باهم یا با نظر اکثریت، به تصمیم میرسند.
یکی از مشکلات جدی که بین اصلاحطلبان وجود دارد این است که تعداد زیادی حزب با عناوین اصلاحطلبی تأسیس شده است و متأسفانه گاهی اوقات، بهجای تعامل و پشتیبانی از یکدیگر، بیشتر منتقد همدیگر هستند».
عبدالله نوری با تأکید مجدد بر اینکه نیازمند «اصلاح و بهروزرسانی گفتمان اصلاحطلبی» هستیم، تصریح کرد: «اینکه دولت بگوید سالانه این تعداد مجوز حزب جدید دادیم، افتخار نیست و البته ما خودمان باعث این موضوع شدهایم و باید در جهت اصلاح آن گام برداریم. به اعتقاد من مهمترین کار این است که در راستای تقلیل احزاب و ادغام آنها در یکدیگر گام برداشته شود.
احزاب اصلاحطلب و شخص آقای خاتمی میتوانند در این راه نقش جدی داشته باشند و این تعدد احزاب و تشکلها را سامان دهند. تعداد احزاب و اعضای واقعی آنها مشخص شود و آنهایی که با هم قرابت بیشتری دارند، درهم ادغام شوند و پس از آن، همه باهم زیر یک سقف جمع شوند. وقتی در زمان انتخابات باید همه جمع شوند و کار جبههای بکنند، چه دلیلی دارد که در بقیه سال دهها حزب جداگانه وجود داشته و به صورت جزیره مشغول فعالیت باشند؟»
- 13
- 3