سایت وزارت کشور ۲۴۷ حزب سیاسی ثبت کرده است. در حقیقت این تعداد تشکل سیاسی توانستهاند از فیلتر وزارت کشور عبور کنند و مجوز فعالیت بگیرند. با وجود این رقم بالا، با نگاهی به نام این تشکلهای سیاسی به سادگی به این نکته پی میبریم که نام بسیاری از این احزاب نه تنها در میان مردم بلکه در میان سیاستمداران کشور نیز شناخته شده نیست.
بیشتراین احزاب،حزبهای انتخاباتی هستند که با نزدیک شدن به انتخابات فعالیت خود را آغاز میکنند و پس از برگزاری آن و تا شروع مجدد انتخابات به دست فراموشی سپرده میشود. با چنین رویکردی که در میان احزاب ایران وجود دارد، میتوان عدمشکل گیری فرهنگ تحزب در ایران را با نادیده گرفتن اهمیت تدوام فعالیت حزبی از سوی متولیان آن را به عنوان عامل اصلی این معضل معرفی کرد.البته نبود نظارت و قوانین کارآمد وزارت کشور عامل دیگری است که به رشد قارچگونه این تشکلهای سیاسی کوچک دامن زده است.
تغییر قوانین احزاب
احزاب سیاسی یکی از ارکان اصلی کشور برای حرکت به سوی دموکراسی است اما وجود احزابی کم توان و فاقد قدرت، تحقق چنین هدفی را دشوار میکند. بنابر گفته برخی از کارشناسان سیاسی وجود حزبهای متعدد نشانگر دموکراسی و فرهنگ سیاسی در کالبد یک کشور است اما این در صورتی است که این احزاب فعالیتی در حوزههای سیاسی اجتماعی و... داشته باشند و یا حداقل نظارتی از سوی سازمان متولی باشد، اما نه خبری از نظارت وجود دارد و نه بسیاری از احزاب چنین ظرفیتی دارند. حزبهای کوچک در ایران جایگاه اجتماعی ندارند و معمولا خود را در زیرمجموعه دو جریان اصلی اصولگرا و اصلاحطلب تعریف میکنند.
اگر این تشکلهای سیاسی قرار نیست نقشی در عرصه سیاست ایفا کنند، پس چرا وجود دارند؟ داریوش قنبری عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری، با بیان اینکه بسیاری از احزاب کوچک تنها بر روی کاغذ هستند،عنوان کرد:« برخی در از این احزاب در استانها فعالیت چندانی ندارند و حتی به برخی دیگر نیز میتوان ذکر کرد که در تهران دفتری ندارند، بهتر است وزارت کشور پالایشی در این زمینه صورت دهد و شروطی برای حیات این گونه احزاب در نظر بگیرد. به عنوان مثال، حداقل اعضایی برای احزاب را در نظر گیرد که اگر کمتر از آن میزان باشند فعالیت آنها نیز تعلیق پیدا کنند.»
بایدها و نبایدهای محدود کردن احزاب
چندی پیش تغییراتی در قوانین مربوط به احزاب ایجاد شد که با اجرای آن قوانین بسیاری از این تشکلهای سیاسی با تغییرات اساسی روبرو میشود، باوجود این هنوز خبری از این اصلاحات نیست. محمدامین رضازاده، مدیرکل سیاسی وزارت کشور نیز در یکی از مصاحبه های خود این مسئله را مطرح کرد و گفت:« قانون جدید میگوید یک حزب ملی حداقل باید دارای سیصد عضو از نصف استانهای کشور باشد و در یک سوم استانهای کشور شعبه داشته باشد و کنگره خود را به موقع برگزار کند. برای احزاب استانی نیز در این قانون جدید شرایطی در نظر گرفته شده است که احزاب باید شرایط خود را با قانون جدید تطبیق دهند.» البته این قوانین مخالفان و موافقان بسیاری دارد، مخالفان این تغییرات، رویکرد انقباضی آن را به عنوان عامل اصلی مخالفت خود عنوان میکنند. داریوش قنبری به عنوان یکی از موافقان این تغییر طی گفتوگو با «ابتکار» در رابطه با منطق مخالفان بیان کرد:« شاید دلیل اینکه تا به امروز تلاشی در این زمینه صورت نگرفته است به این حقیقت بازگردد که ایراداتی بر این امر وارد میدانند برخی میگویند که وزارت کشور و دولت درصدد محدود کردن احزاب سیاسی هستند و این مسئله با آزادی سیاسی منافات دارد.»
به رغم نگرانی بسیاری درخصوص تعدد احزاب سیاسی داریوش قنبری خلاف این امر میاندیشد، وی در ادامه صحبتهای خود افزود:« در مجموع تعداد زیاد احزاب سیاسی جای نگرانی ندارند، چراکه برخی به حدی گمنام هستند که حتی فعالان سیاسی نیز با آنها ناآشنا هستند. بنابراین جایگاه و تاثیری ندارند. متاسفانه در کشور ما احزاب به جای اینکه بیایند و با هم همکاری داشته باشند و تبدیل به احزاب فراگیر شوند، هر حزب به دنبال تکروی است، فکر میکنم ایجاد محدودیت میتواند یکی از راهکارها برای پیش برد این قضیه باشد.» وی تصریح کرد:« میتوان شروطی را برای تداوم حیات این احزاب در نظر داشت اما شائبه تلاش دولت و مجلس برای محدود کردن فعالیت حزبی ایجاد میشود. این با روح قانون اساسی ما سازگاری ندارد اما در شرایط فعلی تعداد زیاد این احزاب مشکلساز نیست. مشکل این است که احزاب کارکردهای خود را ندارند، اگر احزاب در این زمینه تلاش داشته باشند خود به خود این احزاب گمنام نیز به حاشیه رانده میشوند. درحال حاضر، هم بسیاری از آنها در حاشیه هستند. تعداد احزاب مطرح در سیاست ایران تعداد اندکی هستند که ادامه این وضعیت میتواند در آینده منجر به این شود که احزاب مطرح سایر احزاب را هم به خود جذب کنند.»
احزاب و فقدان مشوق در قانون اساسی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به احزاب سیاسی پرداخته و در اصل ۲۶این قانون آمده است که احزاب جمعیتها انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط بر اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موزاین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند و هیچ کس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت. حمیدرضا ترقی عضو حزب موتلفه با بیان اینکه برای احزاب و کارکردشان تعریف مشخصی در کشور وجود ندارد، مطرح کرد:«در قانون اساسی فقط آمده که نمیتوان مانع از فعالیت احزاب شد ولی هیچ مشوقی حتی در قانون اساسی هم وجود ندارد که وظایف و اختیارات مشخصی برای احزاب تعریف کرده باشد. بنابراین اگر صحبت از عملکرد و وظایف احزاب به میان میآید، لازم است اصلاحاتی در قانون اساسی ایجاد شود.
البته در قانون جدید مواردی وجود دارد اما کامل نیست. علاوه بر این، اگر قرار بر فعالیت بیشتر احزاب در بخشهای مختلف مانند ارتقای بینش سیاسی، رصد عملکرد دولت بر اساس اصل هشتم قانون اساسی، ارائه برنامهریزی برای اداره مطلوب کشور، هدایت نمایندگان مجلس که عضو حزب هستند، پیگیری مطالبات مردمی و نقد قدرت و... باشد، باید برای احزاب بودجهای در نظر گرفته شود و اقدامات قانونی انجام شود. در غیر این صورت نمیتوان انتظار خاصی از احزاب داشت.» وی در ادامه افزود:« از سوی دیگر تعداد احزابی که مجوز فعالیت دریافت کردند هم باید مورد بررسی قرار بگیرد. زیرا اکثر این احزاب، تشکلهای کوچکی هستند که تعداد کمی عضو دارند و صرفا در تهران فعال هستند و در هیچ کدام از شهرها نمایندگی ندارند. تعداد احزاب سراسری در ایران بسیار کم است. البته این را هم بگویم که این احزاب معمولا با احزاب بزرگ ادغام میشوند و اثری از آنها باقینمی ماند.
بنابراین تعداد احزاب در ایران هم خیلی قابل اتکا نیست.» سیدکمال سجادی نیز در خصوص لزوم افزایش فعالیت حزبی اظهار کرد:« برخی احزاب هستند که تعداد محدودی دارند و در حقیقت خانوادگی و دوستان درکنار یکدیگرحزبی را تشکیل داده اند اما احزاب بزرگی هم وجود دارند که فعالیت خود را انجام میدهند به عنوان مثال، اصولگرایان ۱۸ حزب دارند که تحت عنوان جبهه پیروان خط امام و رهبری هستند. حزب موتلفه ۵۰ سال سابقه تحزب دارد اما تحزب در ایران باید آسیب شناسی شود، چرا چند حزب قوی و سراسری نداریم؟ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین چیزی را پذیرفته است و یکی از لوازم دموکراسی تحزب است. کشورهای دموکراتیک به وسیله احزاب حکومت میکنند. احزاب ما که باید تولید کنندگان اندیشه باشند اما تولید اندیشه نمیکنند. »
چرایی وجود احزاب کوچک
هنگامی که تعداد احزاب را بررسی میکنیم، ناخودآگاه این پرسش به وجود میآید که این احزاب کوچک اگر به دنبال کسب قدرت و فعالیت در بخش اجرایی کشور نیستند، چه هدفی را دنبال میکنند؟ قنبری در خصوص این پرسش مطرح کرد: « اعضای چنین احزابی به دنبال این هستند که از طریق این حزب هویتی پیدا کنند و در تلاشند با شکل دادن به حزب برای خود جایگاهی به دست آورند و مطرح شوند اما هنگامی حزب تاثیرگذاری نداشته باشد، به حاشیه میروند.» وی در ادامه افزود: «برخی از احزاب در کشور فعال هستند و در همین چارچوب شورای عالی اصلاح طلبان فعالیتهای خوبی دارند و این اقدامات محدود به انتخابات نیست؛ ما در هفته گذشته کنگره حزب کارگزاران سازندگی را در استان گیلان داشتیم.
الان انتخاباتی هم مطرح نیست و فعالیت حزبی هم در جریان است و الان شرایط خیلی بهتر شده است و فعالیتها افزایش یافته است، زمانی فعالیتهای حزبی تنها محدود به زمان انتخابات بود اما اکنون احزاب توانمند و قدرتمند از این شرایط خارج شدهاند و فعالیتهای خود را به فصولی جز انتخابات گسترش داهاند و شرایط فعالیتهای حزبی فراهم شده است و ما شاهد تحولاتی در این زمینه هستیم.» سیدکمال سجادی دبیرکل جامعه اسلامی کارمندان نیز در رابطه با تشکلهای سیاسی متعدد پاسخی مشابه داد. وی در این رابطه بیان کرد:« احزاب کوچک به این دلیل وجود دارند که اعضای آن چنین حزبی را نوعی سرگرمی برای خود میدانند، برای همین در دوران انتخابات وجود دارند، فهرست میدهند حمایت میکنند، درنتیجه کارکردی ضعیف در دوران انتخابات دارند. در ایران، دبیران کل و اعضای شورای مرکزی چندین شغل دارند و برای خالی نبودن عریضه حزبی هم تشکیل دادهاند. به همین دلیل، احزاب کوچک باید کنارهم قرار گیرند تا یک حزب قوی را تشکیل دهند. به هر حال احزاب باید بازتعریف شوند و فعالیتشان در حد و شان یک حزب باشد.»
بهبود شرایط احزاب نسبت به گذشته
برخی فعالان سیاسی مجموعه فعالیت حزبی در ایران را ضعیف میدانند اما برخی کارنامه حزب خود را قابل دفاع میدانند و مشکلات اقتصادی را از جمله موانع این تشکلهای سیاسی معرفی میکنند. بنابرگفتههای کارشناسان سیاسی یکی از عوامل عدم توفیق احزاب در جذب مردم، نداشتن پایگاه اجتماعی است که این مسئله را میتوان با فعالیت مستمر در ایامی غیر از انتخابات رفع کرد. ترقی در بخشی دیگر در رابطه با عملکرد حزب موتلفه اظهار کرد:« این حزب در راستای کارکرد حزبی به طور مستمر واحدهایش فعال است و مسائل روز را رصد و تجزیه و تحلیل میکند. از سوی دیگر، ما در حوزه احزاب هم فعال هستیم و با دیگر احزاب در تعامل قرار داریم. ما کلاسهای آموزشی و عقیدتی برگزار میکنیم و نیروهای جدید هم که جذب میشوند، برای آنها دورههای آموزشی برگزار میکنیم.
علاوه بر این، یک روزنامه الکترونیکی و یک هفته نامه داریم. دبیر کل حزب هم هر هفته مواضع حزب را که بعد از بررسی در دفتر سیاسی به آن رسیدیم را اعلام میکند. ما در حوزه بین الملل هم فعالیت داریم و از طریق اتحادیه احزاب آسیا با ۳۰۰حزب آسیاسی در ارتباط هستیم و عضو شورای مرکزی اتحادیه هستیم.» وی با بیان اینکه در ماجرای زلزله کرمانشاه دفتر حزب در آنجا تبدیل به مرکز کمک رسانی شد، ادامه داد:« درحال حاضر هم کانکسی مستقر داریم و کمکهای مردمی که جمع آوری شده را از طریق این دفتر تحویل میدادیم . به طور کلی ما در ماجراهای این چنینی معمولا فعالیت جدی داریم با استفاده از دفاتر نمایندگیها در استانهای مختلف به آن رسیدگی می کنیم.» سجادی نیز در خصوص زلزله کرمانشاه عنوان کرد:« در مسائل اجتماعی و یا فجایعی مانند زلزله کرمانشاه احزاب هم باید حضور داشته باشند و کمک کنند و یکی از مشکلات این است که احزاب ما بدنه ندارند چراکه تبلیغات اندکی دارند و با فعالیت های نزدیک انتخابات نمیتوان عضوگیری کرد.»
وی با اشاره به اینکه جامعه اسلامی کارمندان از سال ۱۳۷۱ فعالیت خود را آغاز کرده است، مطرح کرد:« ما جلسات هفتگی داریم و شورای مرکزی ما فعال است اعلام مواضع میکنیم بیانیه و مصاحبه داریم و در ۲۰ استان دبیر داریم. اخیرا مجمع عمومی سراسری هم داشتهایم و شورای مرکزی را هم انتخاب کردیم.» سجادی در ادامه افزود:« ما تنها حزبی هستیم که اعضای آن میتواند کارمندان دولتی، بخش خصوصی و بازنشستگان باشد، با یک حساب ساده این حزب ظرفیتی چند میلیونی دارد. ما در مجموع توان و مخاطبان زیادی داریم. هیچ حزبی نداریم که مخاطبان آن این تعداد باشد، بنابراین ما حزبی منحصر به فرد هستیم که رقیب جدی هم نداریم.
البته حزب دیگری هم وجود دارد که کارمندان خط امام هستند اما تقریبا حالت خانوادگی دارند و در انتخابات یک بیانیهای اعلام میکنند و دیگر حضوری ندارند.» این فعال سیاسی در خصوص مشکلات این حزب گفت:« ما تشکلی هستیم که هم صنفی و سیاسی هستیم. در حال حاضر، اعضای ما هزاران نفر هستند اما مشکل اینجا است به جز چند حزب محدود سایر احزاب فقیر هستند و جامعه اسلامی کارمندان اگرحق عضویتی هم بگیرد تاثیر چندانی ندارد، برای همین با سختی و مرارت توانستیم اشخاصی را با خرج خود افراد برای مجمع عمومی بیاوریم. ظاهرا دولت یارانهای هم برای احزابی که فعال هستند که اگر دولت در این زمینه وارد عمل شود، شاید بتوانیم وضعیت را بهبود بخشیم.»
احزاب سیاسی یکی از عوامل توسعه سیاسی است و کنار ایجاد رقابت میان احزاب گوناگون میتوانند نقش بسزایی در تثبیت نظام سیاسی داشته باشند اما چنین اتفاقی نیازمند وجود احزاب قدرتمند است و با وجود احزاب کوچک چنین امری میسر نیست. با وجود احزاب فراوان در ایران، این احزاب فراگیری و به تنهایی توان کار حزبی ندارند. دولت برای ورود به این ماجرا قوانین جدیدی را در نظر گرفته است. یکی از این موارد یارانه است که میتواند در صورت نبود نظارت صحیح منجر به افزایش رشد این قبیل احزاب در عرصه سیاست کشور شود.
زهره احدی
- 16
- 4