همه مسائل به بعد از انتخابات ریاستجمهوری اخیر بر می گردد. پس از پيروزي حسن روحاني در انتخابات رياستجمهوري، روند تعاملات وي با ساير طيفها بيش از پيش شد. چند ماهي از انتخابات مي گذشت كه خبر نشست روحاني و تعدادي از دوستان سابقش در جامعه روحانيت به يكي از سوژههاي خبري سیاست ایران تبديل شد. از آن زمان تا به امروز صحبتهاي بسياري درباره تعامل بيشتر روحاني و طرفدارانش با جامعه روحانيت شنيدهشده كه ميتواند روزهايي پر رنگتر در جهت تعامل و همكاري ميان اين دوطيف را نويد دهد.
موضوعی که واکنش های مختلفی را از سوی فعالان دو جناح اصلی سیاست ایران به همراه داشت. از همين رو به سراغ سيد رضا اكرمي از اعضای جامعه روحانيت مبارز رفتيم و درباره آينده جامعه روحانيت و همكاري آنها با ديگر طيف ها با او گفت و گو کردیم. مشروح گفت و گوی قانون با سید رضا اکرمی در ادامه می آید:
زمزمه نزديكي جامعه روحانيت و مجمع روحانيون پس از سالها به گوش می رسد، اين احتمال تا چه ميزان ممكن است رنگ واقعيت به خود بگيرد؟
ما آرزو و ايده را يك وجه و عينيت و عمل را وجه ديگر مي دانيم. به طور طبيعي ما روحانيون وجوه مشتركي با يكديگر داریم. همه روحانيون انقلاب، امام(س)، ولايت فقيه، استقلال كشور، آزادي و رفاه را قبول داريم. بر اساس همين وجوه مشترك، امكان تعامل و همكاري نيز وجود دارد ومي توانيم با يكديگر كار كنيم و به گفتوگو بپردازيم. اين صحبت تنها يك ايده است. اما آيا ايده وقتي به جمع ۱۰نفره از هر دو طرف برسد، قابليت عمليشدن پيدا ميكند؟ بنده مساله را روشن نمي بينم ولي نوری از دور مشاهده مي كنم.
نزدیک شدن این دو تشکل سیاسی بعد از سال ها اگر تحقق پیدا کند چه پیام سیاسی را در بر خواهد داشت؟
یک افسوس ما این است که بزرگان و تاثیر گذاران این دو تشکل فوت كردهاند. حضرات آيات توسلي، مهدوي كني و هاشمي رفسنجاني كه نقش بزرگي در اين ميان داشتند به رحمت خدا رفتهاند. بنده و امثال من نيز در برابر این افراد و سابقه شان بچه محسوب ميشويم. اميدوار هستم كه اين نزديكي محقق شود. اختلاف فكري امري طبيعي در همه محافل است.
در مجلس، تشكلها و ساير محافل اين اختلافات را ميبينيم و بسيار طبيعي است. زمانيكه اين اختلافات در فضاي صادقانه مطرح شود، هيچ ايرادي بر آن گرفته نمي شود. در دنيا نميتوان يك جمع يكدست كه هيچ گونه اختلاف نظري ندارند، پيدا كنيم.
برخی کارشناسان معتقدند نزدیک شدن جامعه روحانیت و مجمع روحانیون با توجه به فوت بزرگان این دو تشکل کمی دشوار است. به نظر شما خلأ رهبران معنوي در هر دو طيف، مانعي براي همكاري و اتحاد مجدد آنها محسوب نمی شود؟
بله بزرگاني از هر دو طرف امروز ديگر حضور ندارند كه مي توان آنها را به عنوان پدر در نظر گرفت. ولي ما در دو تشکل مجمع روحانيون و جامعه روحانیت خارج از هرگونه اختلاف مانند يك جمع خانواده كه فرزندانش مستقل شدهاند مي توانيم به تعامل و گفتوگو بپردازيم. البته خارج از موضوع بحث است ولي گفتنش خالي از لطف نيست. در اين ۳۹سال كه از انقلاب مي گذرد يكي از پررنگ ترين معضلات ما، به نبود تشكلها برميگردد.
تشكل ها اگر بر اساس نيازها نيروسازي كنند ديگر شاهد بسياري از مشكلات نخواهيم بود. متاسفانه در حال حاضر افراد در يك بازه چند ماهه خود را بر سر زبانها مي اندازند و به كرسي قدرت تكيه مي زند و بعد از آن نيز خبري ديگر از آن ها به گوش نميرسد.
تحزب و تشكل در كشور ايراد اساسي دارد. ديگر دوران ریش سفیدی و پيرمردي گذشته و بازارش راكد شده است.
چه كساني قابليت آن را دارند كه از جريان وحدت ميان دو طيف روحانيت به عنوان شخصيت معنوي حمايت كنند؟
من شناسايي نكردهام. باید حوزه هاي علميه سراسر كشور مانند مشهد، كرمان، اصفهان و ساير نقاط را در نظر بگيريم. چرا كه هركدام شخصيتهاي قابلي را در خود مي بينند.
براي مثال آقايان ناطق نوري و موحدی كرماني قابيلت آن را دارند كه خلأ را پر كنند؟
يك زماني صحبت از آرمان ميشود، در آن حالت ميتوانيم بگوييم بله شدني است. اما وقتي جاي گرم نشسته باشيم و سخنوري كنيم و بدون محدوديت شعار دهيم ممكن است در نهايت نتيجه مطلوبي به وجود نيايد.
این تحلیل را که متوجه جامعه روحانیت مبارز است درباره تشکل انتخاباتی جمنا و اينكه شکست این تشکل در انتخابات باعث نزدیک شدن بیشتر جامعه روحانیت و حسن روحانی شده قبول دارید؟
خير، زمان انتخابات گذشته است. صحبت از گذشته نيز راه به جايي نخواهد برد. ماهیت تشكلها در کشور هنوز باور نشده و به همین دلیل چنين اتفاقاتي رخ مي دهد. آقاي روحاني پس از پيروزي نشستي با تعدادي از افراد جامعه روحانيت برگزار كرد كه ميتوانست زودتر از اين ها رقم بخورد. پيش از انتخابات اگر اين نشست برگزار ميشد، بدون شك نظرشان در ايام انتخابات چيزي نبود كه رخ داد. دنيا، دنياي لابيگري و گفتمان است. پيش از انتخابات چنين مراسمي برگزار نشد و ذهنيتهاي منفي وجود داشت و هنوز هم تا حدودی این دیدگاه منفی وجود دارد. نتيجه نيز همان بود كه ديديم. آقاي روحاني موسس جامعه روحانيت است. من زماني كه تقاضاي عضويت دادم و خودم را معرفي كردم؛ آقاي روحاني به من گفت كه شما در مجمع راي آوردهايد. شوق و علاقه ايشان به فعاليت بسيار بالا بود. با گذشت زمان عده اي خسته شدند يا تعدادي آرمانهايشان را غيرقابل تحقق ديدند و كنار رفتند.
به نظر شما اگر این نزدیکی انجام شود، در ادامه این روند همكاري ادامه پيدا خواهدكرد؟
بدون شك ادامه پيدا مي كند. ابراز تمايل وجود دارد. البته آقای روحانی کمی درگیر است و بايد به او حق داد. به همین دلیل شاید نتواند پیگیر جلسات با جامعه روحانیت باشد.زمان مرحوم هاشمي نیز قرار بر اين بود كه سالي يكبار در دفتر ايشان جلسه جامعه روحانیت مبارز برگزار شود که بر مبنای تمايل هر دو طرف بود اما متاسفانه در اواخر آن جلسات نيز كمرنگ شد.
نزدیکی این دو تشکل علاوه بر سیاست ایران، پیامی هم به مردم خواهد داد. به نظر شما این پیام مثبت است؟
بله البته امروز مرجعيت روحانيت مبارز و مرجعيت روحانيون با ابتدای انقلاب شرايطش متفاوت شده و نسبت به گذشته تغيير كردهاست. مردم براي خودشان اهل تشخيص و تمييز شده اند. جمهوري اسلامي سطح بينش و سواد مردم را بسيار ارتقا دادهاست.
در اوايل انقلاب نيمي از كشور سواد نداشتند اما امروز اكثريت قريب به اتفاق مردم سواد كافي دارند و خود اهل تشخيص شدهاند و ديگر نيازي به پرسش در خود نمي بينند.
به همین مناظرات انتخاباتی که در انتخابات ریاست جمهوری امسال برگزار شد نگاه کنید؛ این مناظره ها صرف نظر از مشكلاتش، بر اذهان تاثير گذاشت و مردم با قوه تشخيص خودشان پس از بررسي دست به انتخاب زدند.
مسعود نصر آبادي
- 15
- 1