ظهر دیروز همایش «کنشگری دانشجویی در عصر اعتدال» با سخنرانی علیرضا علویتبار، غلامحسین کرباسچی، محمدمهدی مجاهدی، احمد بخارایی و پخش کلیپ سخنان حاتم قادری در دانشگاه امیرکبیر برگزار شد. این همایش حاصل همکاری انجمن «قلم و اندیشه» و کانون «اندیشه دانشجوی مسلمان دانشگاه صنعتی امیرکبیر» بود. علویتبار سعی کرد واقعیتهای جریان دانشجویی را تبیین کند و از این مسیر برای ایدهآلگرایی دانشجویی زمینه مناسب کنش ترسیم کند. کرباسچی البته بیشتر به مسائل کشور پرداخت و گریزهایی به جریان دانشجویی زد. در ادامه گزیدهای از حرفهای این فعال اصلاحطلب را میخوانید.
کرباسچی: خوشبختانه شرایط برای گفتوگوی ملی فراهم آمده است
غلامحسین کرباسچی بیشتر به مباحث کلان کشوری پرداخت و نقش جریان دانشجویی را در آن پررنگ کرد. به گزارش «ایلنا» او از ظاهرشدن نشانههایی از «یک اجماع ملی» برای «مذاکره ملی» صحبت کرد و گفت: «مذاکره ملی فقط میان جناحها نیست. به دلیل نوع مشکلات و گستردگی فضای رسانهای، باید در کل جامعه، جریان مذاکره ملی و تفاهم بر مصالح ملی کشور به یک جریان عمومی تبدیل شود و برای تبدیلشدن به این مهم، جنبش دانشجویی میتواند نقش مهمی ایفا کند. چنین نقشی را جنبش دانشجویی بعد از مقطع دوم خرداد و سالهای بعد از آن و همچنین در سال ۸۸، ۹۲ و ۹۶ ایفا کرد». دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی افزود: «البته در زمان شاه، افراد بهخاطر داشتن یک کتاب زندان میرفتند.
در زمان شاه یک چهره ملی و منتخب مردم را نداشتیم. ما یک انتخابات آزاد در رژیم شاه نداشتیم، بنابراین من به این ایده که گرفتاریم، معتقد نیستم». او با اشاره به بحرانهای بزرگی که در پیش است از جنبشهای دانشجویی خواست که با گفتوگو مسائل و چالشهای ملی را اولویتبندی کنند، گفت: «اصل باید این باشد هر گفتوگویی که انجام میدهیم، کشور به سمت فروپاشی نرود. این فروپاشی فقط نظامی و مسلحانه نیست بلکه فروپاشی اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی هم هست. اصل دیگر، اجتناب از خشونت است. ما نباید برای دفاع هم از خشونت استفاده کنیم زیرا خشونت، خشونتآفرین است. خشونت هم فقط استفاده از سلاح و باتوم نیست بلکه بخش عمدهای از خشونت کلامی است».
کرباسچی افزود: «اصل سوم، حفظ وحدت ملی و جلوگیری از تجزیه ایران است. وحدت ملی در صد سال اخیر با هزینه بسیار همراه بوده است. جنگ هشتساله برای جدایی بخشی از ایران بود. ایران باید مسئله مهمی برای ما باشد». کرباسچی گفت: «حتما یکی از مسائل مورد علاقه آقای روحانی، افزایش قدرت اجرائی در قوه مجریه است. اصولگرایان سنتی دوست دارند نوع تغییرات به سمت تشکیل حکومت اسلامی باشد. ممکن است نیروهای امنیتی بگویند اصلا بحران در کشور وجود ندارد. البته نیروی دیگری هم هست که آقای احمدینژاد دنبال میکند. من اصلا نفهمیدم اینها به دنبال چه هستند. آیا آنها میخواهند با افزایش رادیکالیسم، جریان اصلاحات را تضعیف کنند یا آنگونه که آقای باهنر گفته است، این افراد متوهم شدهاند».
او با بیان اینکه معتقدم یک فرد عاقل و ملیگرا باید به دنبال جلوگیری از خشونت، تجزیه و فروپاشی باشد، افزود: «برای این کار، ما راهی جز اصلاحطلبی نداریم. خوشبختانه شرایط برای گفتوگوی ملی فراهم آمده است. باید به همه قبولانیم که باید برای حل مشکلات مردم باید گفتوگو کنیم. معتقدیم که دولت روحانی اگر مشکلی برایش ایجاد نشود، میتواند گرهگشای بسیاری از مشکلات باشد. البته معتقدیم اگر همان اندازه که آقای روحانی خوب حرف میزد، نیروهای خوبتری انتخاب میکرد و پای انتخابهایش میایستاد، مؤثرتر واقع میشد. خیلی از حرفها خوب هستند و قشنگ ولی لزوما نباید از سوی رئیسجمهوری مطرح شود».
علویتبار: جریان دانشجویی میتواند بخشی از جریان ملی باشد
علیرضا علویتبار هم در سخنانش دانشگاه را یک نهاد مدرن دانست و برای آن سه نقش اصلی برشمرد: «دانشگاه پدید آمده است تا دانش مدرن را تولید و توزیع کند و در بهکارگیری آن کمک کند. دومین نقش دانشگاه پرورش اجتماعی دانشجویان است؛ یعنی به درونیکردن ارزشهای اجتماعی کل به جامعه کمک کند. سومین نقش که حاصل دو نقش نخست است، پرورش دیدگاه انتقادی است. دانشگاهها نگاه انتقادی را در افراد تقویت میکردند تا ساختارها و اندیشهها را نقد کنند». البته این تحلیلگر اصلاحطلب این نقشها را برای دانشگاههایی دانست که از دل جامعه و بهصورت «طبیعی» بهوجود آمدهاند. او در ادامه به جریان دانشجویی پرداخت و گفت: «جریان دانشجویی اگر رشید باشد، باید بین نقشهایی که میتواند بازی کند و باید بازی کند، تفکیک کند». علویتبار «تفکیک نقشها» را خصلت آدم رشید دانست و افزود: «جریان دانشجویی باید نقشهای مختلف را تفکیک کند و متناسب با هر کدام گفتمان خود را تولید کند».
او در بخش دیگری از سخنانش فعالیتهای دانشجویی را سیاسی دانست. این روزنامهنگار اصلاحطلب، فعالیت سیاسی دانشجویان را «مانند ترویج و تولید اندیشههای سیاسی» دانست و افزود: «البته اندیشههای سیاسی تئوری سیاسی نیست. خواسته ما از جنبش دانشجویی باید متناسب با توان آنها باشد. جریان دانشجویی انباشت تجربه و انباشت دانش سیاسی برای تولید اندیشه سیاسی را ندارند، بلکه آنها میتوانند اندیشههای سیاسی عام را معطوف به عمل و اکنون کنند».
این استراتژیست اصلاحطلب گفت: «جنبش دانشجویی هرگاه سعی کرده برای کل کشور استراتژی سیاسی تعیین کند، فاجعه آفریده است» و شاهد این ادعای خود را گروههای رشد گروههای چریکی در دهه ۴۰ دانست که به خشونت دامن زدند. او در ادامه نمونه دیگری نیز بیان کرد: «جنبش دانشجویی با تسخیر سفارت آمريكا فکر کرد همه جریانهای سیاسی باید منتظر اتخاذ استراتژی از سوی آنها باشند. ممکن است با اشغال سفارت آمريكا همدلی کنیم، اما قادر به تبیین عقلانی و خردمندانه آن کار نیستیم».
بهنظر علویتبار دانشجویان جدیدالورود نسبت به مسائل سیاسی «حالت گیجی» دارند و سالهای بعد تجربه و دانش سیاسی کسب میکنند؛ ازهمینروی او معتقد است «محصول دانشگاه در بیرون از دانشگاه چیده میشود». این استراتژیست اصلاحطلب افزود: «جریان دانشجویی ضمن مجازبودن برای فعالیت باید به توانش هم نگاه کند؛ بنابراین جنبش دانشجویی باید یا شاخه سیاسی احزاب باشند یا بخشی از شاخه جوانان آنها. اینکه جنبش دانشجویی بخواهد نقش احزاب را بازی کنند، بازی خطرناکی است که ما سالهاست آن را آزمایش میکنیم». علویتبار دراینباره به دوره اصلاحات اشاره کرد و از مقطعی گفت که جریان دانشجویی موجب تضعیف جریانهای سیاسی شد. این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: «جریان دانشجویی قادر به بسیج منابع برای تأثیرگذاری بزرگ در جامعه نیست، بلکه در پیوند با سایر اقشار منبع کافی برای اثرگذاری است». علویتبار علت هجوم فعالیتهای سیاسی به دانشگاه را انسداد فعالیت در بیرون از دانشگاه دانست. علویتبار با بیان اینکه بهجای درستکردن حزب کوچک در دانشگاه، به سمت احزاب بزرگتر برویم، افزود: «وقتی ما با یک جریان بزرگ پیوند بخوریم، آنگاه سختتر قابل حذفشدن هستیم. اگر یک روز مشاهده میکنید انجمن و کانون شما را پلمب میکنند، به این دلیل است که فکر میکنند با تشکل کوچکی روبهرو هستند». او در انتها تأکید کرد: «جریان دانشجویی میتواند بخشي از جریان ملی باشد، ولی نمیتواند هدايت فعالیتهای ملی را بر عهده بگیرد».
- 17
- 5