انتخابات سال ۹۲ برههاي تاريخي براي نظام جمهوري اسلامي ايران بود. در آن سال همه تصور ميكردند كه ديگر نبايد به جامعه مدني اميد داشت و در صورت ادامه مسير جريان حاكم، رويدادهايي ناخوشايند در انتظار خواهد بود. به همين دليل و با وجود نبود نيروهايي در جريان اصلاحات كه توانايي ايستادن مقابل جريانحاكم را داشتهباشند، به درخواست مردم و با تدبير بزرگان اصلاحطلب، فضا براي همگرايي اصلاحات با اعتداليون باز شد. تصميمي لجستيكي كه براي مقابله با احتمال پاتك دستگاههاي نظارتي به كانديداها در دستور كار قرارگرفته بود نتيجه داد و سبب شد تا حسن روحاني كه همه او را فردي محافظهكار ميدانستند راي ائتلافي را به دست بياورد و مردم به پشتوانه حمايت بزرگان از اين گزينه راي خود را در سبد وي بريزند.
قدرت بادآورده
روحاني كه به نوعي گزينه حزب اعتدال و توسعه محسوب ميشد، از نيروهاي اين جماعت در كادر خود بيشتر از اصلاحطلبان استفاده كرد و اين سبب قدرت گرفتن جرياني جديد در ايران شد كه ريشه چنداني در معادلات سياسي ايران نداشتند.
حدود دو سال ماهعسل اصلاحطلبان و اعتداليون بود ولي در ادامه مسير برخي مسائل سبب شد تا انتقاداتي به ميان بيايد و افراد كمكم از ناكارآمديها و دخالتها شاكي شوند.
نوبت به انتخابات سال ۹۴ مجلسشوراي اسلامي رسيد؛ زماني كه گزينههاي نزديك به جريان اصلاحات نيز با تهديد روبه رو بودند و امكان داشت حذف شوند. در همين حال نيز طبق همان رويه قبلي، اعتداليون به رهبري مرتضيبانك شروع به يارگيري گزينههاي مختلف از جريانهاي غير اصلاح طلب كرد تا در انتخابات به هر روشي كه شده پيروز شوند.
توهم اقتدار
اين رويه باعث شد تامسئولان اعتدال و توسعه فكر كنند كه قدرت مطلق هستند و اين خودكامگي سبب اختلاف نظرهايي در درون دولت شود. سال ۹۶ نيز اين اختلافات وجود داشت ولي چون رقيب با تمام توان به ميدان آمده بود، دامن زدن به اختلافات صلاح نبود. بعد از پيروزي دوباره حسنروحاني در انتخابات، نيروهاي اعتدال و توسعه بيش از پيش قدرت گرفتند و تلاش گستردهاي ميكردند تا نفر دوم دولت يعني اسحاقجهانگيري را به زير كشيده و افرادي را از ميان خودشان بر سركار بگذارند. درباره وضعيت ناخوشايند كابينه روحاني كه بارها سخن گفته شده و امروز ديگر نيازي به بيان نيست ولي نكته اي كه بايد به آن توجه داشت، نگاه بلند مدت حزب اعتدال و توسعه به قدرت است.
واهمه از حذف
اين طيف به دليل آنكه نه جايگاهمردمي داشته و نه گفتماني براي ارائه دارند، ترسهاي فراواني از آيندهسياسي ايران دردل پرورش دادهاند. آنها دوست ندارند كه به راحتي بعد از كنار رفتن روحاني به خاطرهها سپرده شوند. براي همين به نظر ميرسد تلاش ميكنند تا پرچم استقلال خود را علم كرده و به راهي ديگر بروند.
نشستي در تاريكي شب
درهمين راستا برخي مسئولان اعتدال و توسعه بدون سروصدا در شامگاه یکشنبه ۲۶ فروردین و تاحدودي همزمان با جلسه سران اصلاحات با روحاني جلسه گذاشتند. علیسبحانی فر، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه درباره این دیدار شبانه توضيحاتي را ارائه دادهاست. وي در پاسخ به اين سوال كه حزب اعتدال و توسعه شامگاه یکشنبه ۲۶ فروردین جلسه گذاشت که فقط در حد چند عکس از آن رسانه ای شد، آیا در این جلسه برای تحولات آینده سیاسی و انتخابات مجلس آینده دستورکار خاصی وجود داشت؟ گفته است:« این جلسه بعد از تعطیلات نوروز فقط دیدار عیدانه شورای راهبردی حزب اعتدال و توسعه با دبیران استان ها و روسای کانون ها بود، بحث و دستورکاری خاصی در جلسه مطرح نشد. البته هر کدام دبیران استانی و روسای کانون ها درباره مسائلی طرح موضوع کردند اما دستورکار یا برنامه ریزی در این زمینه وجود نداشت.
وي ميگويد درباره دیدار اخیر آقای روحانی با آقایان ناطق نوری، جهانگیری و رييسدولت اصلاحات نيز صحبتی نشدهاست.
دورهمي دور از چشم روحاني
در طول اين مدتي كه اعتدال و توسعه وارد ميدان سياست ايران شده جلساتي را برگزار كردهاست ولي تصوير خاصي از اين نشست منتشر نشد. از سوي ديگر عدم حضور برخي چهرههاي اين جريان در نشست مذكور نيز شائباتي را ايجاد كرد كه براي رفع آن به سراغ يكي از شخصيتهاي برتر اين حزب رفتيم كه وي حاضر نشد نامخود را بيان كند اما توضيحاتي را براي ما ارائه داد ولي بخش مهمي كه بايد به آن اشاره كرد بي اطلاعي روحاني از جلسه مذكور بود. اتفاقي كه ميتواند برگرفته از خودسريهاي حزب مذكور بوده باشد و ميشود احتمال داد كه آنها ميخواهند به نوعي در آينده براي ماندن در قدرت زيرآبي بروند و اصلاحات را دور بزنند.
پيشينه يك شيطنت
البته اين منش تازگي ندارد و در گذشته نيز اين نوعرفتارها ازجانب حزب اعتدال و توسعه مشاهده شده بود. به خاطر داريم در روزهايي كه درگيريها بر سر كابينه به اوج رسيده بود، سايت اصولگراي«الف» وابسته به احمدتوكلي نوشت:« در ماههای اخیر حزب اعتدال و توسعه در دو محور، تغییر در هیاتريیسه بهارستان دهم و ارتقای جایگاه اعضای حزب در کابینه دولت دوازدهم، تلاشهای سیاسی خود را آغاز کردند. نام محمود واعظی در صدر لابیهای سیاسی قرار دارد. او تلاشهای خود را برای حذف نمایندگان اصلی فراکسیون امید با حمایت فراکسیون مستقلین آغاز کرد؛ اما با فشار جریان اصلاحات عقبنشینی نسبی انجام داد و مهمترین اقدام مبنی بر حذف آقای علی مطهری از هیاتريیسه صورت نگرفت.
با این وجود آقای حسین مرعشی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی شکستهای فراکسیون امید در بهارستان را ماحصل تلاشهای سیاسی «بخشی از دولت» دانست. بخشی از پاستور ضد فراکسیون امید در بهارستان کنش هدفمند انجام میدهد که منجر به شکلگیری جریان سوم در بهارستان شود. نوک پیکان انتقادات به سمت حزب اعتدال و توسعه نشانه گرفتهشده است. حسین مرعشی در همین راستا از اقدامات محمود واعظی گفته است كه من این مسئولیت را متوجه آقای واعظی میدانم. واعظی علاقهمند است جریان سوم در مجلس راه بیندازد و این جریان سوم، جریانی نمیشود جز اینکه در ائتلاف با اصولگرایان قرار میگیرد و امید را تضعیف میکند.
این اشـتباه سیاسی بخشــی از دولت با محوریت آقای واعظی بودکه بخشی از بدنه فراکسیون امید را تحتعنوان مستقلین جدا کرد و هدیه کرد به اصولگرایان. «اشتباه سیاسی» به تعبیر اصلاحطلبان ادامه پیدا کرد؛ محمود واعظی خواهان تغییرات گسترده در کابینه دولت دوازدهم است و آخرین گزینه در لیست پیشنهادی آقای محمدجواد ظریف است اما اصلاحطلبان با پیشدستی، تهاجم پیشگیرانه را مدنظر قراردادند.
بار دیگر محمود واعظی در موضع آتشبس و عقبنشینی قرار گرفت و هرگونه تلاش برای تغییر در وزارت امور خارجه را تکذیب کرد. واعظی در واکنش به اظهارات الیاس حضرتی در اینستاگرام خود نوشت كه با توجه به مطالب نادرستی که در خصوص تلاش اینجانب برای حضور در وزارت خارجه مطرحشده لازم است بگویم که اینجانب با همه علاقهای که برای کمک به ريیسجمهور محترم دارم، هیچگونه تلاشی برای حضور در هیچیک از وزارتخانهها نکردهام و ريیس محترم جمهور تصمیم خواهد گرفت. او با یادآوری دوستی دیرینه با دکتر ظریف از استمرار حضور وی در کابینه حمایت کرد و پایبندی به اخلاق را به اصلاحطلبان توصیه کرد و نوشت كه«به همه توصیه ميكنم که در اظهارنظرهای سیاسی با هر نیتی که دارند ملاحظات اخلاقی را موردتوجه قرار دهند. هرچند این واگویههای سیاسی با نیت ممانعت از اقدامات احتمالی از سوی الیاس حضرتی مطرح شد».
واعظي و تيم دنبالهروي او در دولت روحاني تلاش ميكنند هر گزينهاي را كه در مجلس و دولت مردم به آن علاقهدارند و در طيف او تعريف نميشود از ميدان به در كند و در اين مسير تلاشهاي گستردهاي نيز داشته است. از حذف عليمطهري در مجلس تا دندان تيز كردن براي جايگاه ظريف و جهانگيري در دولت همه از اقداماتي است كه ميتوان برگرفته از نيت نامبارك برخي افراد در اين جريان دانست.
روحاني ببيند!
حسنروحاني نيز كه ذاتش محافظهكار محسوب ميشود، همواره عادت كرده است در برابر اين نوع مسائل يكي به نعل زده و يكي به ميخ بكوبد. او سعي ميكند نيروهاي اجرايي خود را در اختيار داشته باشد و حاميان مدني اش را نيز از دست ندهد. ولي اين روند اگر پيش برود بيشك در آيندهاي نزديك با مشكلاتي خاص روبهرو ميشود.
بازي با قدرت
برخي از افراد حاضر در اين جريان ادبيات قدرت را به خوبي فراگرفتهاند و به نوعي پيش ميروند كه آينده سياسي خود را فداي اين دولت و بدنه حامي آن نكنند. آنها ميخواهند دل همه نهادها و جريانها را به دست بياورند. تحركات سياسي حتي اگر پشتپرده باشند از چشم مردم دور نخواهد ماند. ملت عملكرد جريانهاي مختلف را مشاهده و ضبطكرده و در زمان مشخص به اين اقدامات پاسخ خواهند داد و اين هشداري است كه همه جريانها بايد در اذهان خود نگهدارند وبدانند آينده خوبي در انتظار آنها نيست.
- 10
- 3