«از جامعهاي كه اسير نود و كيروش و كفاشيان و فوتبال است، مقاومت درنميآيد.» اين جملات مرد پرحاشيه جريان اصولگرايي يعني حسن عباسي كه خود را كسينجر اسلام ميداند پس از نمايش غرورآفرين تيم ملي فوتبال در رقابتهاي جام جهاني در فضاي مجازي دستبه دست ميشود. نام حسن عباسي براي فعالين سياسي نامي ناآشنا نيست. او در طول ١٥ سال فعاليت سياسي و اجتماعي خود بارها تلاش داشته تا با اظهارنظرهاي خارج از عرف و تهمت زدن به شخصيتهاي برجسته كشوردر صدر اخبار قرار گيرد.
من يك كسينجر جوانم
او در ٢٥ آبان ٨٩ در سخناني كه بيشتر به طنز شبيه بود خود را كسينجر اسلام ناميد و گفت: «آقاي هنري كسينجر ٨٤ سالش است و ارشدترين استراتژيست غرب است و من الان ٣٩ سالم است. اين را ميگويم كه از طريق شما به گوش آن دوستان در سپاه برسد. نيويوركتايمز «هر هفته»، هر وقت راجع به من مطلب ميزند، داخل پرانتز مينويسد: «THE KISSINGER OF ISLAM» من هنوز نصف سن آقاي كسينجر را هم ندارم. چقدر من بايد در دانشگاهها در اين باره توضيح بدهم. يكي كسي بلند نشد بگويد، فلان نظر شما را نقد كردهاند.
شما گفتهايد جامعه هجري، جامعه مهدوي در مقابل جامعه مدني. شما گفتي تعاليشناسي در مقابل توسعه. كدام نظرات من را نقد كردهاند؟ وقتي مينويسد اين آدم با اين عنوان «THE BIG BRAIN STRATEGIC»، ارشدترين مغز استراتژيك جمهوري اسلامي، نكند بابت اين هم كه يك بيگانه اين حرفها را ميزند، بايد برويم دادگاه؟ شما كه باشيد اينها را در بوق و كرنا ميكنيد.»
عباسي نخستينبار هنگام حمله امريكا به عراق در ١٣٨٢ با حضور در برنامههاي تلويزيوني به عنوان كارشناس و تحليلگر مسائل سياسي و استراتژيك مطرح شد و از آن پس در محافل خصوصي اصولگرايان به ويژه تندروها حضور پررنگي پيدا كرد. عباسي خود را در تمام زمينهها صاحبسبك دانسته و تصور ميكند كه ميتواند درباره همه موضوعات اظهارنظر كند. شايد باورتان نشود اما كسينجر اصولگرايان از گفتوگوي تمدنها تا جام جهاني ٢٠١٨ روسيه اظهارنظر كرده است.
با رسيدن محمود احمدينژاد به رياستجمهوري در سال ۱۳۸۴، عباسي توانست خود را بيشتر به عنوان تئوريسين و استراتژيست جريان اصولگرايي مطرح كند ولي او هيچگاه از طرف همفكران خود نيز خيلي جدي گرفته نشد. عباسي به دليل مواضع تندي كه داشت به مدتي طولاني از حضور در صدا و سيما منع شد اما در نهايت و با وساطت وحيد يامينپور، مجري نزديك به جبهه پايداري به صدا و سيما بازگشت و از مهمانان ثابت برنامه «ديروز امروز فردا» بود.
براي دكتر بودن مدرك لازم نيست
تئوريسين اصولگرايان در سال ۱۳۸۳ در مقطع كارشناسي رشته فلسفه مشغول تحصيل بوده و تا بهمن ماه آن سال، مدركي بيش از ليسانس نداشته است. در مدرك دكتراي عباسي از سوي افراد مختلف ترديد شده است. كسينجر اصولگرايان در باب دكتر بودن نيز صاحبنظر بوده و معتقد است دكتر بودن به مدرك دكترا نيست بلكه در دادن نظريه و ارايه دكترين است از همين رو خود را به دليل ارايه دكترينهاي مختلف دكتر ميداند. او گفته صدها پاياننامه دكتري زيرنظر او انجام شده و استاد راهنماي شماري از چهرههاي مطرح سياسي و نظامي بوده است. وي همچنين معتقد است كسي كه رانندگي ميكند راننده يا كسي كه بيماران را معالجه ميكند پزشك است و نيازي به داشتن مدرك (گواهينامه رانندگي يا پروانه پزشكي) نيست.
فوتبال مثل قمار است
آخرين اظهارنظر عباسي كه شايد با توجه به شناخت او در سالهاي اخير ديگر عجيب نباشد پس از بازي غرورآفرين تيم ملي فوتبال ايران برابر اسپانيا بود. عباسي گفته است: «از جامعهاي كه اسير نود و كيروش و كفاشيان و فوتبال است مقاومت درنميآيد. انسانهاي بزرگ در سوريه ميجنگند تا اين افراد با خيال راحت فوتبال بازي كنند.فوتباليست قهرمان پوشالي است. فوتبال ورزش استعماري است. فوتباليست آرمان ندارد و به يك اجنبي پول دادهاند.» عباسي در حالي اين سخنان را به زبان آورده است كه عملكرد درخشان تيم ملي فوتبال مورد تمجيد رهبر معظم انقلاب هم گرفت و ايشان با صدور پيامي از بازي جانانه تيم ملي فوتبال تجليل كردند.
بسياري از تحليلگران اجتماعي اين روزها معترفند كه بهواسطه فوتبال دختر و پسر، پير و جوان در كنار يكديگر قرار گرفته و با پرچم جمهوري اسلامي ايران شادي ميكنند. فوتبال كاري كرده است كه هر ايراني فارغ از اختلافات سياسي سرود مقدس جمهوري اسلامي ايران را بر زبان جاري كرده و براي سربازان اين مرز و بوم در آوردگاه جهاني فوتبال آروزي موفقيت ميكنند تا پرچم ايران افراشتهتر از گذشته شود اما حسن عباسي براي سربلندي ايران چه گامهايي برداشته است؟ او همواره با لحني طلبكار در سخنرانيهاي خود همواره بر اختلافات داخلي دامن زده و سياست هركه با ما نيست بر ما است را اجرا ميكند.
اما اين تنها اظهارنظر كسينجر اصولگرايان درباره فوتبال نيست. او در مرداد ٩٥ گفته بود: برخلاف تصور كساني كه فكر ميكنند فوتبال يك ورزش است، فوتبال ابزار سياست است. در واقع، پشت فوتبال سپبلاتر نيست بلكه دكتر هنري كسينجر است.» او همچنين فوتبال را قمار دانسته و تماشاي آن را معادل تماشاي نبرد گلادياتورها اعلام كرده است.
يك سخنراني آتشين درباره ارتش
او در سخنرانيهاي آتشين خود كه هدفش تهييج مهمانان مراسم است به نيروهاي نظامي و خدوم كشور نيز رحم نكرده است و در اظهارنظري به ارتش جمهوري اسلامي ايران كه يكي از مهمترين اركان نظامي كشور است، حمله كرده بود. او در سال ٨٩ درباره ارتش گفت: «اگر كشور را آب ببرد ارتش اصلا صدايش درنميآيد و هيچ موضعي اتخاذ نميكنند.» اين اظهارات كه در جمع دانشجويان دانشگاه تهران در ٣ خرداد ٨٩ مطرح شده بود با وقفهاي ٧ ساله و در مرداد ٩٥ منتشر شد.
اظهارات حسن عباسي درباره ارتش در حالي مطرح شد كه امام خميني(ره) گفته بودند: «ارتش از ماست و ما از ارتش.» اين اظهارات حسن عباسي با واكنش سپاه پاسداران ديگر قواي نظامي كشور همراه بود. سردار رمضان شريف، مسوول روابط عمومي كل سپاه پاسداران گفت: «طرح اينگونه مسائل هرگز مورد تاييد سپاه نبوده و هر حركتي كه موجب تضعيف نهادها و ساختارهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي شود محكوم است.»
محسن رضايي نيز در توييتر خود نوشت: «اهانت به ارتش و سپاه، خواست اسراييل و امريكاست» حسن عباسي پس از اين اظهارات با شكايت ارتش براي دومين بار بازداشت شد و پس از آزادي با انتشار نامهاي از فرماندهان، سربازان و پرسنل ارتش عذرخواهي كرد. او پيش از اين در ١٦ خرداد ماه سال ٨٨ بعد از سخنراني روز سوم خرداد خود با عنوان «جمهوري دهم» كه در جمع حاميان احمدينژاد در دانشكده فني دانشگاه تهران ايراد كرده بود با شكايت حسن روحاني بازداشت شد. عباسي در آن سخنراني مدعي شده بود سال ٧٠ رييس شوراي عالي امنيت ملي وقت [حسن روحاني] به دستگاههاي مختلف از جمله به دانشگاهها دستور ممنوعالتدريس كردن و به رسانهها از جمله صداوسيما دستور ممنوعالتصوير كردن او را داده است.با اين حال عباسي با وثيقه ٥٠ ميليوني آزاد و بعد از آن هم در دادگاه تبرئه شد.
عباسي يك بار ديگر همزمان با نزديك شدن مذاكرات هستهاي به مراحل پاياني در ارديبهشت ماه سال ٩٤ اتهاماتي را عليه حسن روحاني، رييسجمهور مطرح كرد. تئوريسين اصولگرايان تندرو مدعي ديدار روحاني با يك مقام اسراييلي و بيان سخناني عليه امام شده بود. او در سخنراني در دانشگاه اميركبير گفته بود كه روحاني در جلسهاي محرمانه در سال ١٣٦٥ با مقامهاي اسراييلي ديدار داشته و در اين جلسه از انعطاف بيش از حد غرب در مقابل امام خميني شكايت كرده است.
او در ادامه مدعي شده بود كه اين ديدار در دو سال منتهي به جنگ هشتساله ايران و عراق در هتل پاريزين پاريس صورت گرفته و در آن مشاور ضدتروريسم نخست وزير وقت اسراييل نيز حضور داشته است. به دنبال اين ادعاي عجيب هم دولت يازدهم از عباسي شكايت كرد. شكايتي كه چندي بعد عباسي مدعي شد با ارايه ٤٠٠ صفحه سند به زبانهاي عبري، عربي، انگليسي و فارسي از اتهامات وارد شده تبرئه شده است. اتهامات عباسي به روحاني محدود به همينجا نيست بلكه او در ٥ آذر ٩٥ در مراسم گراميداشت هفته بسيج مدعي شد روحاني جزو كساني است كه به دنبال رياستجمهوري مرحوم هاشميرفسنجاني بود.
او گفت: «در دوره هشتماهه آخر رياستجمهوري آقاي هاشميرفسنجاني، دو نفر به دست و پا افتادند كه رياستجمهوري او را مادامالعمر كنند؛ نخستين نفر، عطاءالله مهاجراني بود، كسي كه در دوره خاتمي وزير و بعد به كشور انگليس پناهنده شد و اكنون نيز در شبكههاي غربي به نظام فحاشي ميكند. نفر دومي كه تلاش ميكرد تا رياستجمهوري آقاي هاشميرفسنجاني مادامالعمر شود، شخص دكتر حسن روحاني، رييسجمهور فعلي كشور بود؛ روحاني مساله پيدا كرده بود كه اگر هاشميرفسنجاني كنار برود، چكار كنند و به دست و پا افتاده بودند و در نشريات ٢٠ سال پيش مطرح كرده بودند كه هاشميرفسنجاني فراتر از قانون اساسي است.»
روحاني تنها رييسجمهوري نيست كه مورد اتهام عباسي قرار گرفته است. او درباره دولت سيد محمد خاتمي در ٥ اسفند ٩٤ و بازهم در جمع دانشجويان دانشگاه تهران گفت: «عدهاي ميگويند هشت سال دولت قبل مفسدفيالارض بوده و دولت اصلاحات قبل آن پاكپاك بوده است. اين عده كجايند كه بگويند ٣٠٠ تن از آن دولت قبل از هشت سال احمدينژاد كه الان جاسوس BCC و VOA شدند كجايند؟ آيا شما فساد امنيتي نداشتيد؟» عباسي در همين مراسم نتوانست علاقه خود به محمود احمدينژاد و اصولگرايان را پنهان كند و گفت: «اگر كسي در دولت قبل خطايي هم كرده باشد الان در زندان است. شما (اصلاحطلبان) كه اسناد اين مملكت را فروختيد الان كجاييد؟»
عباسي به گفتوگوي تمدنهاي خاتمي هم رحم نكرده است و از آنجا كه خود را در همه امور صاحبنظر ميداند در اين باره نيز اظهارنظر داشته و گفته است: «زماني كه جمهوري اسلامي دنيا را به گفتوگوي تمدنها دعوت كرد، نمايندگان ١٥٠ كشور دنيا در سازمان ملل به اين طرح رأي مثبت دادند اما در نتيجه چندي نگذشت كه ايران محور شرارت نام گرفت و وارد ليست شرارت قرار داده شد و پس از آن دو كشور همسايه ما اشغال شد.»
نظريهاي در مورد صحراي طبس
شايد باورش براي شما سخت باشد او در صدا و سيما نقادي فيلم هم كرده است. عباسي در سال ١٣٩٢ در برنامه زنده تلويزيوني «ديروز، امروز، فردا» كه با موضوع نقد فيلم آرگو برگزار شده بود، گفت: «علت اصلي شكست نيروهاي امريكايي در صحراي طبس، فرسودگي هليكوپترها بوده است و نه توفان شن». اين سخنان او با واكنشهاي زيادي روبهرو شد.
يكي ديگر از حاشيههاي «عباسي» به برنامه «ديروز، امروز، فردا» در سال ١٣٨٩ بازميگردد كه ميهمان آن «علي شمخاني» بود. آنطور كه برخي سايتهاي مانند «فردا» و «پارسينه» منتشر كردهاند، «در لحظات پاياني برنامه، «حسن عباسي» در اعتراض به صحبتهاي شمخاني، تماس گرفت و به شمخاني گفت: «اگر علت پذيرش اتمام جنگ، به خاطر استفاده عراق از سلاح شيميايي بود، خب الان هم احتمال استفاده از سلاح هستهاي در مقابل ايران وجود دارد؛ پس ما بايد تسليم شويم؟! اين كنايه آقاي عباسي، البته برميگشت به تحليلهاي سابق وي درباره گزارشهاي محسن رضايي و هاشميرفسنجاني به امام براي پايان جنگ. شمخاني هم جواب داد اگر حسن عباسي و عباسيهاي ديگر به جبهه ميآمدند و ما كمبود نيرو نداشتيم، مساله فرق ميكرد.»
طعنه علي شمخاني به عدم حضور عباسي در جبهههاي جنگ سبب برافروخته شدن خبرگزاري فارس شد. اين خبرگزاري با انتشار عكسهايي از كسينجر اصولگرا با لباس خاكي مدعي شد كه او در جنگ حضوري فعال داشته است اما تعدادي از فرماندهان جنگ در غرب كشور در گفتوگو با «اعتماد» از حضور او در جبهههاي جنگ اظهار بياطلاعي كردهاند.
استاد عباسي به آمار و ارغام و كارهاي پژوهشي نيز علاقهمند است و طي تحقيقاتي موفق شده بود كه آمار حرامزادگان در كشورهاي اروپايي و برزيل را به دست آورد. حسن عباسي در ٣ مهر ٩٥ در جمع دانشجويان دانشگاههاي استان كهگيلويه و بويراحمد گفت: «بر اساس آمارهاي رسمي، ۶۶ درصد جمعيت برزيل حرامزاده است.
در اروپا فرانسه با ۵۶ درصد حرامزادهاند در سوئد۵۵ درصد. امريكا و انگليس با ۴۱ و ۴۹ رتبههاي بعدي هستند.عربستان و تركيه رتبههاي نخست منطقه را دارند و ايران جزو كشورهاي سفيد در اين قضيه است. اين نماد پيشرفتگي و توسعه يافتگي است ولي در تئوريهاي جامعهشناسي و توسعه تدريس نميشود. ما چيزهايي داريم كه ميخواهيم بگذاريم زمين تا او به ما چهار تا تكنولوژي بدهد.» اين اظهارات عباسي واكنشهاي بسياري را به همراه داشت اما در پاسخ به واكنشها گفت: «به تمام خبرگزاريها و رسانههاي اصلاحطلب هشدار ميدهم اگر قضيه زنازادگي غربيها را يك بار ديگر مسخره كنيد، به مردم ميگوييم كساني كه تمسخر ميكنند و آمار نهادهاي بينالمللي، بروند در اصل خود شك كنند.» عباسي با تهديد به اصلاحطلبان گفت در اصل خود شك كنند و اين در حالي است كه امام صادقميفرمايد: «تهمت زدن از كوههاي عظيم نيز سنگينتر است.»
در قرآن كريم و روايات نيز دوري از تهمت تاكيد شده است اما بسياري از انسانها بدون دليل خاصي تهمتي ميزنند بدون آنكه قادر به اثبات آن باشند.
عباسي از سال ١٣٧٩ رييس موسسهاي با نام «انديشكده يقين» است؛ البته اين موسسه نام ديگري هم دارد: «مركز بررسيهاي دكترينال». در قسمت «درباره ما» كه در سايت اين موسسه آمده، اين مركز، رقيب «مراكز تحقيقات استراتژيك كشور» معرفي شده؛ همچنين حوزه نخست فعاليت انديشكده يقين، «بوميسازي دانش دكترينولوژي» بيان شده است.
هواداران عباسي به او لقب «استاد» دادهاند؛ استادي كه درباره تمامي موضوعات مانند برجام، سينما، گلشيفته فراهاني، نيروهاي نظامي، پژوهش در درصد حرامزادگي غربيها و حتي جام جهاني فوتبال صاحبنظر بوده و جلسه تشكيل ميدهد.
اما سوال اصلي اين است چنين فردي با چنين نظريات شاذي به حمايت چه گروهي تكيه كرده است كه دستش در اتهامزني و مخالفخواني با همه مسوولان چنين باز است؟
زهير موسوي
- 10
- 6