
به گزارش ایران، آیا آنان از گفتوگو ناامید شدهاند یا آن را بی ثمر میدانند؟ آیا این دو حزب سعی دارند خود را از دولتی که به حمایتهای آنان پشتگرم بوده است، جدا کنند؟ دلایل نهانی انتشار این بیانیهها هرچه باشد، یک نکته روشن است و آن اینکه، طی روزهای اخیر، کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه، به جای برگزاری جلسات و حل اختلافات احتمالی (مانند آنچه در انتخابات گذشته شاهد بودیم) در رسانهها با یکدیگر صحبت میکنند.این بیانیهها طی روزهای ۶ و ۷ شهریورماه و ابتدا از سوی کارگزاران سازندگی صادر شد. این حزب در این بیانیه خود نوشت:
حضور رئیس جمهوری در صحن مجلس برای پاسخگویی به پرسشهای نمایندگان، گرچه نه مجلس را «قانع» کرد نه ملت را «راضی» ساخت، اما میتواند سرآغازی برای «اصلاحات راهبردی» در دولت از هر دو جهت «سیاستگذاری و اجرا» باشد. این حزب ضمن تأکید مجدد بر حمایت از روحانی و اذعان به سهم دیگر ارکان حاکمیت در شکلگیری وضع موجود، اما دولت را فاقد استراتژی اقتصادی روشن دانست و با بیان اینکه بسیاری از دولتمردان، نه تکنوکرات، که بوروکرات هستند، مشخصاً خواستار برکناری محمدباقر نوبخت از سازمان برنامه و بودجه شد و حضور او مانعی برای اصلاحات ضروری در دولت دوازدهم خوانده شد.
اما محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، از قضا دبیرکل حزب اعتدال و توسعه هم هست. یک روز بعد، کمیته سیاسی سازمان جوانان و دانشجویان حزب اعتدال و توسعه با صدور بیانیهای، بیانیه کارگزاران را نوعی تهاجم به اختیارات رئیس محترم جمهوری توصیف کرد و از آنان خواست همزمان با درخواست تغییرات در دولت و جاری شدن خون تازه در آن، درباره عملکرد و ماندن یا رفتن همحزبیهای خود که به طور گسترده در لایههای مختلف اقتصادی کشور حضور فعال دارند نیز به صراحت پاسخ و موضعگیری کنند. شاخه جوانان اعتدال و توسعه، اولویت بیانیه کارگزاران سازندگی را منحرف کردنِ نگاه مخاطبان از افراد شاخص و برجسته منتسب به این گروه در دولت دانست و نوشت که نتیجه فرعی این بیانیه سلب مسئولیت خود از نتایج تصمیمات دولت است، آن هم تصمیماتی که در عمده آنها نقش افراد شاخص این حزب در شکلگیری تبعات منفی این تصمیمات کاملاً مبرهن است.

استقبال مخالفان
این بگومگوها به سرعت با استقبال رسانههای طیف مقابل و منتقد دولت مواجه شد. چه ، دوپارگی نیروهای حامی روحانی و احزاب مقوم دولت، خرسندکنندهترین خبر سیاسی است که این طیفها میتوانستند انتظارش را بکشند.هرچند حسن روحانی بارها، دو دولت خود را به صفتهای غیرحزبی و فراگیر توصیف کرد، اما کمتر کسی منکر این واقعیت بود که اعتدال و توسعه و کارگزاران سازندگی، نقاط ثقل دولتهای روحانی هستند. چه، به لحاظ تاریخی، یا صفت شخصی و حتی رویکردهای سیاسی، این دو حزب نزدیکترین افراد و دیدگاهها را با رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم دارا هستند. از این رو، طبیعی بود که در دولت حسن روحانی مؤثرترین سمتها و وزارتخانهها به چهرههایی از این دو حزب واگذار شود.
از این رو، همان طور که یکی از نزدیکان اسحاق جهانگیری، درست هنگام داغ شدن شایعه استعفای اسحاق جهانگیری مطرح کرد، دولت یازدهم و به طریق اولی، دولت دوازدهم، نه به تصریح، بلکه به تلویح، برآیند نقطه تعادل قوا و دیدگاههای اعتدال و توسعه و کارگزاران سازندگی است، حتی اگر طیفهایی از اصلاحطلبان بر این باور باشند که وزنه به سمت اعتدال و توسعه سنگینتر است.تلقی برهم خوردن این نقطه تعادل بویژه در دولت دوازدهم، زمانی شدت گرفت که حسن روحانی، محمود واعظی، یکی از چهرههای ارشد اعتدال و توسعه را به عنوان رئیس دفتر خود انتخاب کرد.
این انتخاب، بحثها درباره اینکه نقطه تعادل حضور جریانها و دیدگاههای سیاسی در دولت چیست، شدت بخشید. البته از ابتدای پیروزی حسن روحانی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، انتشار شایعه استعفای اسحاق جهانگیری نشان داد که نگاه داشتن این تعادل کاری ساده نیست.
بالا گرفتن سر و صدای رسانهای پس از حضور واعظی در دفتر رئیس جمهوری، با شایعات رسانهای مبنی بر کاسته شدن از نقش جهانگیری در دولت همزمان شد. برخی تلاش داشتند با دامن زدن همزمان به این دو موضوع، نتیجه بگیرند که در دولت دوم روحانی، اعتدال و توسعه دست بالا را گرفته و کارگزاران که اسحاق جهانگیری چهره شاخص آن است، به حاشیه رفته است. واقعیت اما از جنسی دیگر بود. چرا که اسحاق جهانگیری همچنان نه فقط معاون اول رئیس جمهوری، بلکه فرمانده ستاد اقتصاد مقاومتی باقی ماند. در ادامه، نقشآفرینی جهانگیری در ماجرای سیاستهای ارزی نشان داد که نسبت او با دولت، همان است که از ابتدا بوده است. محمود واعظی هم بارها از جمله در گفتوگو با «ایران» تأکید کرد که دوستی و ارتباط کاریاش با جهانگیری، اگر بهتر و بیشتر از دولت یازدهم و دوران وزارت او نباشد، قطعاً کمتر نشده است.
آرامش و همگرایی؛ ضرورت امروز دولت
روحانی و دولت او متکی به آرای ایرانیان است اما نقش جریانها و احزاب سیاسی در شکلگیری این اعتماد قابل کتمان نیست. مسأله این است که امروز هم موفقیت دولت، در گرو تداوم همگرایی و همافزایی است که در ۳ انتخابات ۹۲، ۹۴ و ۹۶ تبلور یافت. اکنون که تحریمهای یکجانبه امریکا تکانههایی را به اقتصاد کشور وارد کرده است، طبیعتاً میتوان انتظار داشت که اختلاف نظرها و اختلاف دیدگاهها، صریحتر، شفافتر و با ادبیاتی دیگر بیان شود. این صراحت نشانه چیزی جز دغدغه برای بهروزی ایران و سربلندی دولت در پیشگاه تاریخ و ملت نیست.
این نکته مشترک کارگزاران و اعتدال و توسعه است، حتی اگر در بیانیههای جداگانه منتشر شده باشد. اما مسأله این است که دلایل شکلگیری همگرایی و همافزاییها بین اصلاحطلبان و اعتدالیون از جمله خطر تندروها- اخیراً چشمههایی از آن را در تجمع ضد دولتی در قم و سخنان یک مداح شاهد بودیم- هنوز به قوت خود باقی است. مضاف بر اینکه حالا اعمال فشارهای جدید خارجی هم جدیتر از پیش شده است. خرسندی چهرهها و جناحهای مقابل از آشکار شدن اختلافهای بین این دو مجموعه تأییدکننده این ادعاست.
هنگامی که سران قوای مجریه و قضائیه درباره بابک زنجانی در رسانهها با یکدیگر بحث میکردند، اکبر ترکان، عضو ارشد حزب اعتدال و توسعه به «ایران» گفت که جای این بحثها در رسانهها نیست و بزرگان باید در جلسات، نقطه نظرهای خود را مطرح و اختلافات را حل کنند.
این همان انتظار جبهه حامیان دولت از دو حزب اعتدال و توسعه و کارگزاران نیز هست. چرا که بیان آشکارا و با صدای بلند اختلاف نظرها، جز تشدید اختلافها و فزونی فاصلهها ثمر دیگری ندارد. به ویژه اینکه هریک از شخصیتهایی که بیانیههای ۶و ۷ شهریور به بهانه حمایت از آنها صادر شده است، در روزها و جلسات مختلف، چه در دولت و چه بیرون دولت با یکدیگر دور یک میز نشسته و درباره مسائل کلان اقتصادی ایران تصمیمگیری میکنند. بنابراین، میتوان پرسید چه مانعی وجود دارد که این شخصیتها در کنار این جلسات، برای حل اختلاف نظرها با یکدیگر به بحث نمی نشینند؟
بویژه اینکه باید در نظر داشت گسترش شکافها، در نهایت به سود جریان مقابل است، جریان مقابلی که اتفاقاً شکافهای درون جریانی یکی از دلایل باختهای انتخاباتی آنان بود. از این رو، آنچه از سابقون سیاست و اجرا انتظار میرود، درس گرفتن از تاریخ و تکرار نکردن تجربههای ناصواب دیروز است که درنهایت به شکست همه جریان اصلاح و اعتدال منجر شد. حالا شایسته نیست که بازی باخت باخت دوباره تکرار شود.
- 9
- 2