
کیهان میگوید: وضع فعلی دستپخت اصلاحطلبان است. این روزنامه معتقد است: «مدعیان اصلاحات در به وجود آمدن وضعیت فعلی و مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی نقش فعالی داشته و همچنان دارند. در روزها و ماههای گذشته با مشخص شدن نشانهها و شکست سیاستها، خود را به کناری کشیده و سعی دارند حساب و سفره خود را از دولت جدا سازند. در واقع وضعیت موجود دستپخت اصلاحطلبان بوده و آنان باید به جای فرار به جلو و ارائه راهکار برای این وضع، پاسخگوی نقش خود باشند.»
این تنها موضع کیهان نیست یک خط فکری ثابت در جریان رسانههای اصولگرا و چهرههای آنها همین موضعگیری را به تیتر اصلی خبرها و تحلیلهای خود بدل ساخته است. حمید رسایی میگوید: «دولت فعلی شالودهای از اشرافیگری دوره سازندگی و کمکاریهای دوره اصلاحات است» فارغ از آنکه از این نکته بگذریم که دولتهای سازندگی و اصلاحات اشرافی و کم کار بودند، این مسئله که این دولت ماحصل اصلاحطلبان است، بارها تکرار شده است. البته اصلاح طلبان و دولتیها میدانند که هسته عدالت و توسعه پیش از انتخابات کوچکترین پایگاهی نداشت و آن تلاش اصلاحطلبان بود که تدبیر را غالب کرد، اما آیا این به معنای آن است که دولت حسن روحانی اصلاحطلب است؟ آیا در دولت و مجلس فعلی اصلاحطلبان دست بالا را دارند یا اصولگرایان؟
از مجموع تمام وزراء، معاونین وزراء، استانداران، مدیران کل ستادی در نهادهای دولتی، نمایندگان مجلس، هیئترئیسه مجلس، روسای کمیسیونها، چند نفر اصلاحطلب واقعی هستند و چند نفر اصولگرا؟ آیا مجلسین اصولگرای نهم و دهم که در چینش فعلی وزراء بیشترین تاثیر را داشت، میتواند ناکارآمدی تیم اقتصادی را بر دوش اصلاح طلبان بیندازد؟ روحانی هرگز نگفت اصلاح طلب است و اصلاح طلبان به دور مانده از بازی، این اصولگرای معتدل را بر اصولگرایان رقیبش ترجیح دادند و حال قدرتمندترین چهرههای اصولگرا میگویند که سعید حجاریان معلول و بهزاد نبوی گوشه نشین مسئول وضع اقتصادی موجود است. ژست اپوزیسیون اصولگرایان به شکل زنندهای به دور از صداقت است، اصلاح طلبان از سال ۸۳ از قدرت به دور هستند و ۱۳ سال است که دولت و مجلس در دست اصولگرایان است و دیگر نه اکبر اعلمی و محمدرضا خاتمی و جلالی زاده در مجلس هستند و نه عارف و ابطحی و معین در دولت و جای آنها را قاضیپور و ذوالنور و واعظی و رحمانی فضلی گرفتهاند.
جریان سیاسی اصولگرا قصد دارد با ناکارآمد جلوه دادن دولت، خود را به عنوان آلترناتیو بعدی نشان دهد، اما در واقع دولت و مجلس فعلی اصولگرا هستند که در سال ۹۸ و ۱۴۰۰ باید با گزینههای بهتر اصلاحطلب جایگزین شود. این تنها نسخه نجات دهنده در شرایط فعلی است و هر اتفاق دیگری به معنای تداوم بخشی به وضعیت فعلی اقتصادی است.
زمانی که دولت در دست اصلاح طلبان بود
شاید بهترین پاسخ به چرایی وضع موجود میتواند کارنامه دولتها در مدیریت نرخ ارز باشد، نرخ ارز از ابتدای دولت اصلاحات تا سال۱۳۸۸ که با نرخ ۱۰۰۰تومان تحویل دولت مهرورزی شد ۹۰درصد افزایش قیمت داشت. دولت احمدینژاد آن را با نرخ ۱۰۰۰تومان تحویل گرفت و در سال ۱۳۹۲ دلار را با قیمت ۳۵۸۰تومان تحویل دولت روحانی داد، این به معنای قریب ۳۰۰درصد افزایش است و دولت روحانی نیز تاکنون رکورد نامطلوب ۲۰۰درصدی را در کارنامه خود ثبت کرده است. شاخصهایی همچون رتبه فساد در شاخص بینالمللی شفافیت و نرخ تورم نیز در دولت اصلاح طلبان از چهار دولت اصولگرای پس از آن بهتر بود.
پایان حضور مستقیم اصلاح طلبان در مجلس
۱۳ سال قبل پایان سال ۱۳۸۳ سال پایانی حضور تعیین کننده اصلاح طلبان در مجلس بود و از آن زمان این نهاد در دست اصولگرایان است. هیئت رئیسه مجلس ششم افرادی همچون بهزاد نبوی، محمدرضا خاتمی، سهیلا جلودارزاده، علی شکوریراد، جلال جلالیزاده، محمد نعیمیپور، جلیل سازگارنژاد و احمد بورقانی بودند که جای خود را در مجلس اصولگرای هفتم به افرادی همچون سید احمد موسوی، علیرضا زاکانی، جهانبخش محبی، حسین نجابت و حمیدرضا حاج بابایی دادند و در مجلسهای پساز آن نیز این چهرهها و خط سیاسی آنها تکرار شد. این نهاد که تایید کننده صلاحیت وزراء است و با مذاکره و قانونگذاری نقشی تعیین کننده در جهت دهی به دولت دارد ۱۳ سال است که در اختیار اصولگرایان است. براساس گفتههای نعتمی از ۳۰ نفر لیست امید در تهران ۱۰ نفر اصولگرا، ۱۰ نفر واعظی و تنها ۱۰ نفر اصلاح طلب بودند و در سایر شهرستانها نیز راهیابی اصلاحطلبان به مجلس آسانتر از این فرآیند نبود. باید چهرههایی برگزیده میشدند که از فیلتر ردصلاحیت عبور کنند. این مجلس از اساس اصولگرا است.
دولت اصولگرایان
مجلس و اصولگرایان قدرتمند از ابتدا نسبت به چینش کابینه حساسیت بالای داشتند و به همین خاطر به رئیس جمهور اعلام کردند که وجود اصلاح طلبان شاخص را در دولت تحمل نخواهند کرد، به همین خاطر اکثریت دولت از اصولگرایان تشکیل شد. برای خالی نبودن عریضه به اقتضای زمانه برخی نام مستقل یا معتدل بر خود نهادند. منصور غلامی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری که بنا بر روایتی پس از ۲۱ گزینه انتخاب شد، علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی که در دولت احمدی نژاد وزیر بود، محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور و مرد قدرتمند کابینه، پرویز اسماعیلی سخنگوی ستاد محمدباقر قالیباف و معاون اطلاعرسانی، محمدباقر نوبخت، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش و معاون کلیدی این وزارتخانه در دولت احمدینژاد که به تازگی خود را مستقل میخواند، محمدجواد آذری جهرمی تنهای اصولگرای مقبول اصلاحات، سید محمود علوی عضو حزب اصولگرای جبهه ایستادگی، سید حسنهاشمی، چهره صنفی متنفذ و وزیر فعلی بهداشت، سید علیرضا آوایی وزیر دادگستری، امیر حاتمی وزیر دفاع، صالحی وزیر ارشاد، رحمانی فضلی وزیر کشور، نهاوندیان معاون اقتصادی نزدیک به رئیس جمهور و برخی دیگر همگی اصولگرا هستند.
تنها به افرادی با پرچم اصلاح طلبی اجازه داده شد وارد کابینه شوند که در نهان همگی اصولگرا هستند و نشانی از اصلاح طلبی ندارند افرادی مانند حجتی وزیر جهاد، مرتضی بانک، جمشید انصاری و ترکان در صورت بر سر کار آمدن یک دولت واقعی اصلاح طلب به عنوان گزینه هزارم نیز شانس حضور در کابینه را نخواهند داشت. بیجهت نیست که این افراد تا بدین حد مقبول اصولگرایان هستند.
تنها نهاد اصلاح طلب
تنها نهاد اصلاح طلب شهرداری تهران است که آنچنان با بحرانهای آشکار و نهان رو به رو است که انتخاب یک مدیرکل ساده به معضلی اساسی برای شهردار بدل میگردد. تقریباً بدنه شهرداری به صورت مطلق اصولگرایان به کارگیری شده در زمان شهردار قبل هستند و شهردار باید برای کوچکترین انتصابی موافقت نهادهای مانند وزارت کشور اصولگرا را جلب نمایید.
مسئول اصلی
وضعیت اقتصادی فعلی اگر مسئولی داشته باشد آن قطعاً اصولگرایان هستند. اگر میگذاشتند چهرههای مسئولی همچون صفایی فراهانی یا رمضانزاده در تیم اقتصادی دولت مسئولیت را برعهده میگرفتند، قطعاً وضع اینگونه نبود، اصلاح طلبان تنها زمانی مسئول وضع موجود هستند که واقعاً مسئولیتی داشته باشند. ۸۰ درصد معاونین وزرا اصولگرا هستند. کمتر مدیر میانی دوره احمدینژاد در دولت تدبیر از کار برکنار شده است.
از ۳۱ استاندار ۲۴ نفر اصولگرا هستند. با این همه آیا میتوان گفت که اصلاح طلبان مسئول وضع اقتصادی موجود هستند؟
طلبکاری اصولگرایان از لطایف تاریخ
در اوضاع کنونی کشور، اصلاح طلبان و دولت درحال دادن تاوان آن چیزی هستند که به مراتب نقششان در ایجاد آن کمتر از ندانمکاریهای جریان سیاسی مقابل است. جریانی که امروز با زیرکی تمام سعی میکند خودش را نسبت به اصلاح طلبان و دولت در موضع طلبکار قرار دهد. اصولگرایان خودشان هم میدانند که مسبب همه این مشکلات خود آنها هستند. جریان اصولگرای تندرو میخواهد از مواضع امروز کشور برای انتخابات سال آینده بهرهبرداری کند و به دنبال سوا ستفاده از شرایط فعلی است.
اما کسی نیست که الفبای سیاست و اقتصاد را بفهمد و ریشه این مشکلات را در سیاستهای نادرست جریان اصولگرا نداند. همه میدانند که ریشه مشکلات اقتصادی اخیر به تحریمها برمیگردد.
همه هم می دانند که این تحریم ها در زمان قبل از دولت روحانی که متعلق به جریان تند اصولگرا بوده است شروع شد.
روحانی به هرحال تلاش کرد تا برجام را به نتیجه برساند و دیدیم که در دوره اول او ثبات نسبی خوبی در ارتباط با پول ملی ایجاد شد و اتفاقات نسبتا خوبی را هم به یمن فعالیت های سیاست خارجه ایجاد کرد . متاسفانه در دوره دوم دولت او، باروی کار آمدن ترامپ با بحث برگشت تحریم ها مواجه شدیم اما یک دلیل این برگشت تحریم ها دولت آمریکا بود . فراموش نکنیم میان طیف مخالفان روحانی بارها به نوعی تلاش کردند تا همگام با ترامپ عمل کنند و برجام را به هم بریزند . بی تردید جریان اصولگرا بیشترین کمک را به ترامپ کرد تا اتفاقات امروز بیفتد.
این طیف انواع اقدامات را صورت داد تا برجام به ثمر نرسد طیف دلواپس در ارتباط با شکست برجام امروز به موفقیت رسیده است. از همان روزی که برجام به نتیحه رسید و ملت در خیابان ها شادی کرد طیف دلواپس که با ملت همسو نیست دلواپس تر شد و انواع کارشکنی ها را برای به ثمر نرسیدن برجام انجام داد.
و امروز تحریم ها در حال بازگشت هستند و نتیجه بازگشت این تحریم ها کاهش ارزش پول ما و تورم و فشار اقتصادی کم سابقه به مردم است. اکنون طیف دلواپسی که در بازگشت تحریم ها دخیل هستند زبانشان دراز است و به دولت و اصلاح طلبان می تازند و آنها را به خاطر کاری که خودشان کردند مورد حمله قرارمی دهند . این از لطیفههای تاریخ است.
این طیف دلواپس و هم فکران آن ها و اصولگرایان رادیکال بودند که هم در اعمال تحریم ها و هم در برگشت تحریم مقصر اوضاع کشور هستند ولی به جای آنکه پاسخگوی کارشان باشند در موقعیت طلبکار قرار گرفته اند و مطالبه گر شده اند. آنها گاهی به این نابسامانی ها دامن می زنند تا بتوانند در انتخابات آتی پیروز میدان شوند.
- 19
- 5