پیوند شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هیچ رقم باورپذیر نبود. چه شورای سیاستگذاری و شورای هماهنگی در ماههای گذشته رابطه پرتنش و پراعتراضی را از سر گذرانده بودند. خبر پیوند این دو نهاد در چند روز گذشته در حالی مطرح شد که خیلی از احزاب اصلاحطلب در جلسهای که منشأ انتشار چنین خبری بوده، حضور نداشتهاند.
محسن رهامی که خود نیز در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان عضویت دارد، خبر پیوستن شورای هماهنگی اصلاحات به این شورا را قطعی ندانسته و میگوید که اساس بحث ما در خصوص شورای عالی سیاستگذاری، خلاف قانونی بودن فعالیت آن است. او با تأکید بر اینکه تعدادی از احزاب اصلاحطلب اساساً شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان را بهعنوان جبهه فراگیر نمیشناسند بر تشکیل پارلمان اصلاحات برای حل مشکلات موجود تا فرارسیدن انتخابات آینده تأکید کرد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
در خبرها آمده بود که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به شورای عالی سیاستگذاری پیوست، با وجود این همه اختلاف در مورد ادامه فعالیت شورای عالی سیاستگذاری، این تصمیم از کجا پیدا شد؟
هنوز این تصمیم قطعی نیست.
اما در خبرها اینگونه اعلام شده است...
نه؛ آن خبر قطعی نیست. برای اینکه هنوز تکلیف پارلمان اصلاحات یا همان بحث مجمع عمومی اصلاحات که تعدادی از احزاب اصلاحطلب خواستار تشکیل آن هستند، روشن نشده است؛ فعلاً تلاش ما این است که احزاب اصلاحطلب برای انتخابات در یک صف واحد وارد صحنه بشوند. در شورای سیاستگذاری اصلاحات یک مسأله مهم و محل بحث این است که در آن خلاف قانون عمل شده، چرا که وجود اشخاص حقیقی در جبهه در قانون احزاب پیشبینی نشده است.
آنچه در قانون بهعنوان جبهه داریم، باید متشکل از احزاب باشد؛ یعنی شخصیت های حقوقی در آن عضویت داشته باشند نه شخصیتهای حقیقی. از طرف دیگر هم بحث تعداد اشخاص حقیقی مطرح است که اگر تعداد این افراد زیاد باشد ممکن است که در رأیگیری، اکثریت با آنان بوده و اشخاص حقوقی تحت شعاع اشخاص حقیقی قرار بگیرند.
مسأله دیگر این بود که از استانها و شهرستانها در این شورا حضور نداشتند. گلایه جدی و بحقی که وجود داشت این بود که تصمیمات در تهران گرفته میشود و برای کل کشور نسخه می پیچند. در مسأله ای مثل انتخابات ریاست جمهوری نمیشود مردم آذربایجان ، کردستان ، خوزستان و... را نادیده گرفت. در حالی که ما می دانیم که همه اعضای شورای سیاستگذاری، تهران نشین بودند. این افراد می آمدند سیاست های کلی را هم در بحث انتخابات مجلس و هم ریاست جمهوری تعیین می کردند.
در انتخابات ریاستجمهوری که حتی فرد کاندیدا را هم اعلام می کردند؛ هرچند در انتخابات مجلس تعیین کاندیدا را به شهرستانها و استانها واگذار می کردند اما سیاست های کلی را در تهران تعیین می کردند. بنابراین مسأله مهم علاوه بر اینکه در این جبهه باید غلبه با احزاب باشد و ما هم تلاش می کنیم به سمت حرکت حزبی برویم، حضور جدی استانها و شهرستان هاست.
آنها هماکنون در شورای عالی سیاستگذاری حضور ندارند و بارها هم نسبت به این قضیه اعتراض کرده ایم. تلاش ما این است که از استانها و شهرستان ها دعوت کرده و آنها را در تصمیمگیریها دخالت بدهیم. این دموکراسی نیست که بگوییم ما در تهران نشسته ایم و به کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ رسیده ایم، آنوقت اطلاعیه بدهیم و از استانها بخواهیم که تبعیت کنند تا اختلافی به وجود نیاید.
مسأله دیگر که اخیراً بهطور خیلی جدی مطرح شده، بحث حضور اقوام و قومیتها و اقلیتهای دینی و مذهبی است. مثلاً در انتخاب آقای روحانی و خاتمی در هر دو دوره بیشترین درصد شرکتکنندگان ما در سطح کشور، برادران اهل سنت در سیستان و بلوچستان و استان کردستان بودهاند. نسبت شرکت آنان در انتخابات در کشور بی نظیر بود.
۷۵ درصد مردم سیستان و بلوچستان یا کردستان به آقای روحانی رأی دادند؛ در حالی که در تصمیم گیریهای مربوط به انتخابات حتی یک نفر از آنان حضور ندارند و این مسأله باعث انتقاد جدی دوستان اهل سنت شده است. این مسأله را باید بجد حل کنیم. گرچه نجابت و کرامت دوستان شهرستان ها ، استان ها ، اهل سنت و کرد و... باعث شده که با ما همراهی کنند؛ اما انتقاد جدی بر روند تصمیمگیری ما وارد است. نزدیک به ۱۵ میلیون اهل سنت در کشور داریم، اما در تصمیمات ما حتی یک نفر از آنان هم حضور ندارند.
دولت محترم باوجود وعدهها و وعیدها حتی یک استاندار اهل سنت هم انتخاب نکرده است. در مورد کُردها هم همین است. شورای سیاستگذاری بهعنوان یک مرجع فراگیر که باید چتر آن شامل همه مردم ایران شود و سیاستهایی اتخاذ کند که همه احساس کنند نمایندگانشان در این شورا حضور دارند و منافع سیاسی و تشکیلاتی و قومیتی آنان تأمین میشود، فاقد چنین کارایی است.
قصد دارید این خواسته ها را در چه قالبی برآورده کنید؟
ما مرتب جلسه داریم که آیا این موضوع را در قالب پارلمان اصلاحات قرار دهیم یا اینکه مجمع عمومی اصلاحات را تشکیل دهیم؛ بالاخره باید راه حلی پیدا کنیم که قبل از فرارسیدن انتخابات بتوانیم یک مجمع فراگیری را برای همه مردم ایران ایجاد کنیم.
پس بحث پیوستن وجود ندارد؟
به هیچوجه؛ بسیاری از احزاب در جلسه اخیر حضور پیدا نکردند.
چند حزب؟
۲۸ حزب داریم که ۸ حزب اصلاً نیامدند؛ البته احزاب اصلاحطلب منحصر در این ۲۸ حزب نیستند و احزاب و تشکلهای اصلاح طلب فراوان دیگری هم هستند که نه در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات حضور دارند و نه در شورای عالی سیاستگذاری و باید چتر جامعتر و فراگیرتری وجود داشته باشد تا اینها را هم شامل شود.
این احزابی که حضور نداشتند به نشانه مخالفت حضور نیافتند؟
بله بهدلیل همین دیدگاهها بود؛ گفتند تا این مشکل حل نشود، شورای سیاستگذاری اصلاحات را بهعنوان یک حزب فراگیر نمیشناسیم.
حزب اعتماد ملی پرچمدار موضوع پیوستن به شورای سیاستگذاری شده؟
نه؛ خبرها ضد و نقیض است. مجمع نیروهای خط امام که ریاست آن را سید هادی خامنهای برعهده دارند یا آقای کواکبیان در حزب مردم سالاری انتقادات جدی به شورای عالی سیاستگذاری دارند و حاضر نیستند این شورا با این روال پیش بروند.
پس احتمالاً به سمت تشکیل پارلمان می روید؟
شورای هماهنگی سر جای خود خواهد ماند چون متشکل از احزاب است. اما در مورد ترکیب و چگونگی آن باید چانه بزنیم. شاید با راه انداختن مجمع عمومی یا پارلمان اصلاحات، اصلاً علت وجوبی شورای سیاستگذاری از بین برود.شاید مدل دیگری در بیاید که با آنچه تاکنون بوده کاملاً مغایر است.
در جلسه اخیر با آقای خاتمی در این خصوص بحثی صورت گرفت؟
ایشان نمی خواهند مستقیم دخالت کنند تا این احساس به وجود بیاید که تنها یک نفر همه مسائل را سر و سامان میدهد. بیشترین تأکید ایشان در جلسات این است که مشکلات را رفع کنید و حرفشان هم این است که مستقیم نمیخواهند دخالت کنند، البته حق دارند دخالت اینها به صلاح نیست؛ چون ما در این صورت از حالت حزبسالاری در میآییم و به شخصسالاری میرسیم و در این حالت عواقب این کار فقط به یک نفر که شخص آقای خاتمی باشد بازمیگردد.
نظر آقای عارف بهعنوان رئیس شورای سیاستگذاری چطور؟
ایشان هم همینطور؛ ایشان خودشان که حزبی ندارند و دوست دارند که به شکلی این اختلافات قبل از انتخابات جمع شود و طوری شود که چند لیست انتخاباتی بیرون نیاید. اما در مورد اینکه چگونه این کار را انجام دهیم که منافع همه تأمین شود، یک مدل و فرمول خاص صددرصدی را به دست نیاوردهایم.
رضوانه رضاییپور
- 11
- 7