تاثير پيوندهاي خانوادگي بر تغيير گرايشهاي سياسي شايد در وهله اول تنها يک گمانه باشد اما به مرور و بررسي مسيري که طي ميشود اين نتيجه حاصل خواهد شد که گرايشها به تدريج تحت تاثير اين پيوندها دچار تغييرات ميشود مانند ازدواج پسر باهنر با نوه حجتالاسلام محتشميپور. برخي پيوندهاي سياسي هم تاثيري در مشي دو طرف ندارد مانند ازدواج پسر توکلي با دختر زيباکلام!
تاثير محتشميپور بر باهنر؟
پيوند پسر محمدرضا باهنر با نوه حجتالاسلام محتشميپور نمونهاي از اين پيوندهاست که نتيجه خود را در مواضع باهنر نمايان کرده است. پيوند خانواده باهنر و محتشميپور در سال ۹۱ ثبت شد و نکته قابل توجه آنجا بود که در مراسم عروسي آنها مهماناني از دو جناح سياسي کشور در کنار هم و به دور يک ميز خوش و بش ميکردند.
احمد شيرزاد نماينده اصلاحطلب مجلس ششم در آن زمان گفت: «پديده بسيار جالبي است که اين دو جناح آنچنان به لحاظ زندگي در هم آميختهاند که نميتوانند همديگر را قلع و قمع کنند و اين بسيار مهم است. يعني ايران با کشورهاي عربي فرق دارد که آنجا مثلا دو طايفه و فرقه آنچنان کاملا جدا و ضد يکديگرند که جدالهايشان به جنگ خونين بدل ميشود اما اينجا پيوند خانوادگي ميبندند.»
مجيد انصاري عضو مجمع روحانيون که خودش در مراسم عروسي حضور داشت هم گفته بود: «چنين پيوندهايي مرسوم و عادي است. اصلا اين را قبول ندارم که اگر کسي اصلاحطلب است نرود با طيف ديگر وصلت کند. ما درصدر اسلام هم موارد مشابه داشتهايم. اصلا شايد دختر و پسر از هم خوششان آمد، نميگويم خانواده نقش و حضوري نداشته است، شايد داشته من بياطلاعم. آن هم در حالي که هر دو خانواده متدين و مسلمان انقلابي هستند، کار خلاف که انجام نشده است.» اگر به مواضع باهنر در قبل و بعد از اين پيوند توجه شود اعتدالي شدن مواضع دبيرکل جامعه اسلامي مهندسين مشخص ميشود. يعني براي باهنر که روزي دفاع از جريان اصولگرايي و تلاش بيوقفه براي غلبه اين جريان بر اصلاحطلبان هدف نخست بود، ديگر اين هدف معنايي نداشت و از سال ۹۱ به طور واضح بر همکاري دو جريان و رفع اختلافات تاکيد کرد.
باهنر يکي از ستونهاي گفتوگوي ملي است و چندي پيش به «آرمان ملي» گفت: «برنامه داريم و گفتوگو ميکنيم. حامي طرح گفتوگوي ملي نيز هستيم اما مطالبي چون آشتي ملي را قبول نداريم. مردم که با يکديگر قهر نيستند» و جملاتي درباره جلسات مشترک با اصلاحطلبان گفت که به مذاق دلواپسان اردوگاه اصولگرايي خوش نيامد: «عدهاي گفتند نکند در گفتوگوها ميخواهند براي انتخابات ائتلاف کنند! انتخابات و رقابت و غيره سرجاي خودش است، آن رقابتها انجام ميشود اما اينکه با هم هيچ مذاکرهاي نداشته باشيم و قهر کنيم، اين اصلا در ترمينولوژي سياسي خوانده نميشود».
البته باهنر گاهي بر سر دوراهي قرار ميگيرد به عنوان نمونه روزي با بيان اينکه سران فتنه تلاش زيادي کردند تا کشور را دچار چالش کنند، گفت: «صبر نظام بسيار بود و کمترين برخورد را با آنها کرد و تنها به حصر آنها حکم داد» و چندي بعد مانند ۱۹ ارديبهشت امسال تصريح کرد: «يک عده طرفدار رفع حصر هستند اما مثل اينکه دارند از اين حصر رزق و روزيشان را ميخورند و موافق حل اين مشکل نيستند». مواضع باهنر قبل سال ۹۱ و پس از آن گوياي تاثير سياسي اين پيوند بر اوست.
مرغ زيباکلام و توکلي يک پا دارد!
ازدواج سياسي ديگر ميان پسر احمد توکلي از جريان اصولگرايي با دختر صادق زيباکلام از جريان اصلاحطلبي است. زيباکلام و توکلي از زندانيان رژيم شاه بودند چنانکه زيباکلام ميگويد: «در سال ۵۴ تا ۵۶ اوج زندانيان سياسي در ايران بود و به حدود ۵هزار نفر ميرسيد. آن مقطع که من زنداني بودم با دکتر احمد توکلي و دکتر عباس شيباني، بهزاد نبوي، مهدي ابريشمچي و مسعود رجوي همبند بودم».
زهير توکلي در ميان دو تفکر زندگي ميکند، يکي تفکر احمد توکلي است که پايش را هيچگاه از خط قرمزها فراتر نميگذارد و يکي هم تفکر صادق زيباکلام است که خط قرمزي را نميپسندد؛ نه در نوشتار و نه در گفتار. ميگويد که پدرش يعني احمد توکلي را بسيار دوست دارد و در عين حال تاکيد دارد از صادق زيباکلام بسيار ميآموزد. سارا زيباکلام مشي اصولگرايانه دارد و صادق زيباکلام درباره روحيات دخترش ميگويد: «دختر بزرگ من سارا که بسيار حزباللهي و بسيجي است و دقيقاً در نقطه مقابل من قرار گرفته با پسر آقاي دکتر احمد توکلي ازدواج کرده و در اين ازدواج هم نه من و نه آقاي توکلي هيچ نقشي نداشتهايم و بر اساس آشناييشان در روزنامه همشهري با هم ازدواج کردند.»
احمد توکلي هم چنين ميگويد: «وقتي به من گفتند، من گفتم ميخواهم با عروسم صحبت کنم. چندين ساعت در خانه و پارک با هم قدم زديم و صحبت کرديم. به ايشان گفتم همه دخترها اول عروس ميشوند و بعد مادر ميشوند و شما اول مادر ميشويد و بعد عروس ميشويد -چون عروس اول من در سانحه تصادف در ترکيه در هنگام سفر به عتبات جان خود را از دست داد- من همه چيز را کامل برايشان ترسيم کردم که با بصيرت تصميم بگيرند. قبول کردند و واقعا پاي اين بچه ايستادند و براي او مادري کردند. من از آقاي زيباکلام و همسرشان نيز تشکر ميکنم».
ظاهرا زيباکلام و توکلي با خود عهد بستند که سياست را چاشني روابط خانوادگي نکنند چنان که زهير توکلي ميگويد: «در اين سالهايي که من داماد ايشان شدهام، نديدهام که پدرم و ايشان با هم بحث سياسي کنند.» رضا خاتمي هم درباره ازدواج دخترش با پسر صادق خرازي گفته بود: «ما از سياست ياد گرفتهايم جايي نخوابيم که آب زيرمان برود! بنابراين در مجلس عروسيمان همه بودند. از چپترين تا راستترين حضور داشتند. از بيت رهبري، مسئولان دولت آقاي احمدينژاد، آقاي ناطق نوري (که من ارادت خاصي به ايشان دارم و از دوستان خوب ما هستند)، روحانيون، دانشگاهيان، مشارکتيها، مؤتلفه و... در اين عروسي حضور داشتند.
مطهره شفيعي
- 13
- 4