امپریالیسم چیست؟
کلمه امپریالیسم Imperidlism از نظر لغوى عبارت است از: طـرفـدارى از حـکـومـت امپراتورى و یا سیاستى که مرام آن گسترش نفوذ و قدرت کشور خویش بر کشورهاى دیگر است. واژه امـپـریـال (Imperial) مـاءخـوذ از ریـشـه لاتینى (Imperilim) به معناى قدرت مطلقه، حق حـاکـمـیـت مـطـلق، اخـتیار مطلق، امپراتورى، حق فرمان روایى و اجراى قانون است. امّا اصطلاح امـپـریـالیـسـم بـه اعـمـال سـیـاست هاى توسعه طلبانه اقتصادى و برترى طلبى (هژمونى) سیاسى دولت هاى نیرومند بر ملت یا ملت هاى دیگر اطلاق مى شود.
معنای جدیدی که از کلمه ی امپریالیسم می شناسیم، مولود تحولاتی است که در دهه ی ۱۸۷۰ میلادی رخ داد؛ یعنی در دورانی که به «عصر دیزرائیلی» مشهور است. این واژه تا اوایل دهه ی ۱۸۷۰ به نظام سیاسی سلطنتی یا «امپریال»( imperial) خودکامه و استبدادی اطلاق می شد و «امپریالیست» به کسی گفته می شد که هوادار چنین امپراتور یا امپراتوری است.
امپریالیسم بطور کلی، عنوانی است برای قدرتی که بیرون از حوزه ملی خویش به تصاحب سرزمین های دیگر بپردازد و مردم آن سرزمینها را به زور وادار به فرمان فرمانبرداری از خود کند و از منابع اقتصادی، مالی و انسانی آن ها به سود خود بهره برداری کند.
تازیخچه امپریالیسم
امپریالیسم به معنای تشکیل امپراتوری از آغاز تاریخ بشر شاید وجود داشته است لیکن در معنای محدودتر واژه امپریالیسم (یعنی از واژه قدیمی تر امپراتوری) در دهه ۱۸۹۰ در انگلستان رواج یافت. رواج دهندگان آن گروهی بودند به رهبری جوزف چیمبرلین، سیاستمدار استعمارخواه انگستان که هوادار گسترش امپراطوری انگلستان بودند و همین طور مخالف با سیاست تکیه بر توسعه اقتصادی داخلی، این کلمه به زودی در زبان های دیگر بکار گرفته شد، به آن اندازه که از آن برای بیان رقابت قدرت طلبی های کشورهای اروپایی برای کسب کردن مستعمرات و حوزه نفوذ آنان در افریقا و دیگر قاره ها استفاده شد، تا اینکه دهه ۱۸۸۰ تا ۱۹۱۴ را به این خاطر عصر امپریالیسم نامیدند.
در زمان ویلیام اول (قرن ۱۹)، پادشاه انگلستان، بین او و پاپ هفتم در خصوص قلمرو آمریت و اعطای مناصب، درگیری و برخورد سختی صورت گرفت. نتیجه آن شد که از آن پس دو جمعیت یا دو حزب بسیار مقتدر و در عین حال مخالف یکدیگر در انگلستان مشکل گرفت که یکی در جهت طرفداری از پاپ و کلیسا فعالیت میکرد و اعضای آنرا با پالیست ها می نامیدند و دیگری حزبی بود که طرفدار امپراطور و نفوذ قدرت دنیوی امپراطور در مسائل اخروی بود که به امپریالیست ها مشهور شدند.
نظریه امپریالیسم اولین بار به وسیله مورخ انگلیسی هابسن مطرح شد و به وسیله لینن رهبر شوروی خود تحتتأثیر اندیشه های مارکس بود، اخذ گشت. اثرهایش در اوایل دهه ۱۹۰۰ در زمان تلاش ملل غربی برای دست یافتن بر آمریکا منتشر گردید. هابسن تلاش برای استیلا یافتن بر اقوام دیگر و تحت انقیاد درآوردن آن ها را امپریالیسم می نامد. این فرآیند از نظر او هم به توسعه و گسترش اقتصادی کشورهای غربی کمک میکرد و هم خیلی از مناطق دیگر دنیا را به فقر می کشاند.
انواع امپریالیسم
سه نوع امپریالیسم میتوان تصور کرد که عبارتند از:
۱. امپریالیسم سیاسی (امپریالیسم کلاسیک): در اصطلاح سیاستمداران آسیا و آفریقا امپریالیسم اغلب به معنای تسلط سیاسی است و مفهوم اقتصادی آن را در کلمه استعمار میجویند. به هرحال مفهوم امپریالیسم با مفهوم استعمار پیوندی نزدیک و جدا نشدنی دارد.
مفهوم استعمار امروزه با مفهوم امپریالیسم پیوستگی جامع یافته و استعمار اصولا اعمال قدرت امپریالیستی شناخته می شود، یعنی همانطور که متذکر شدیم قدرتی که می خواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند.
از این جهت، دو اصطلاح استعمار سرخ و استعمار سیاه پدید آمده است که اولین آن اشاره به سیاست توسعه طلبی اتحاد شوروی سابق و دومین آن اشاره به توسعه طلبی های امپریالیستی غرب دارد به همین قیاس، پاکستانی ها، در مورد کشمیر، از امپریالیسم قهوه ای یعنی امپریالیسم هندی نام برده اند.
ولی در اروپا ایدئولوژی امپریالیسم به فاشیسم و نازیسم انجامید و امروزه توسعه طلبی های امپریالیسمِ دنیای غرب را در تجاوزات آمریکا در عراق و کشورهای اسلامی دیگر به عینه مشاهده می کنیم که برای تسلط بر منابع انرژی و اثبات تک قطبی بودن جهان تحت عنوان ایجاد دموکراسی و بهانه های واهی مانند مبارزه با تروریسم و... طبل جنگ های صلیبی را به صدا درآورده است.
۲. امپریالیسم اقتصادی (امپریالیسم نو): بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که رشد آهسته، نابرابری شدید و سطح بالای بیکاری در کشورهای رو به توسعه ناشی از روابط نابرابر قدرت میان کشورهای غنی و فقیر و نیز اختلاف طبقاتی در کشورهای رو به توسعه است. افزون بر این پیدا کردن راه حلی برای مسئله فقر مستلزم تغییر بنیادی در روابط مبتنی بر قدرت است و این امر خود مستلزم حذف ارزشها و ساخت طبقاتی نظام سرمایه داری است.
۳. امپریالیسم فرهنگی و رسانه ای: گونهای از امپریالیسم است که میتوان آن را به این صورت تعریف کرد: کاربرد قدرت سیاسی و اقتصادی برای پراکندن ارزشها و عادتهای فرهنگ متعلق به آن قدرت در میان مردمی دیگر و به زیان فرهنگ آن مردم. امپریالیسم فرهنگی میتواند یاری دهندهٔ امپریالیسم سیاسی و اقتصادی باشد. چنانکه، مثلاً فیلمهای آمریکایی برای فراوردههای آمریکایی تقاضا پدید میآورند.
امپریالیسم فرهنگی، به استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی، برای قبولاندن ارزشهای فرهنگی متعلق به قدرت استعمارگر در بین مردم جامعه هدف گفته می شود که بطور مستقیم فرهنگ آن جامعه را مورد حمله قرار می دهد.
گردآوری: بخش سیاست سرپوش
- 12
- 6
سجاد مہدوی
۱۴۰۰/۸/۲۶ - ۱۷:۳۹
Permalink