چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳
۱۳:۴۵ - ۱۴ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۳۹۷۰
اندیشه سیاسی

چرا احزاب ما نمی توانند «رویا» و «آرمانی» را برای جامعه ایجاد کنند؟

ما در سیاست«جامعه بی رویا» شده ایم

امیر مازیار و رضا اکبری‌نوری,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,تحلیل سیاسی

وقتی از «ظرفیت‌های زیباشناسانه سیاست» برای برون‌رفت از مسائل جامعه سخن به میان می‌آید، قبل از هرچیز باید به رابطه «سیاست» و «هنر» پرداخت. معمولاً چنین برداشت می‌شود که سیاستمداران از هنر و زیبایی‌شناسی استفاده ابزاری دارند و هنر را به مثابه رسانه که وظیفه‌اش، انتقال یک پیام و بزک کردن آن است، به کار می‌گیرند. در این نوع تلقی، معمولاً هم هنرمند و هم سیاستمدار به فریبکاری متهم می‌شوند.

 

از طرف دیگر، برخی بر این باورند که میان «سیاست» و «هنر» دوگانگی و افتراق وجود دارد؛ یعنی سیاستمداران اوصاف و ویژگی‌هایی دارند که اساساً با اوصاف هنرمندان در تعارض است. این در حالی است که سیاست در یک نگاه عمیق‌تر، ذاتاً امر هنری و شاعرانه است البته این به معنای تعریف یا تحسینی از سیاست نیست بلکه توجه به یک ویژگی از سیاست است که اگر نادیده گرفته شود، اساساً «امر سیاسی» محقق نمی‌شود.

 

چطور می‌توان میان «سیاست» و «هنر» پیوند برقرار کرد؟

«ریطوریقا» یا به تعبیری «فن خطابه» یا «خطابه سیاسی» می‌تواند آغازگر خوبی برای رابطه سیاست و هنر باشد. یکی از مهم‌ترین کارهایی که سیاستمداران انجام می‌دهند، خطابه و سخنرانی است، همیشه در هر جامعه‌ای مناسبت‌هایی تعیین می‌شود تا سیاستمداران سخنرانی کنند، سالانه یکبار، بالاترین مقام‌های کشورها، در سازمان ملل جمع می‌شوند و هر کدام خطابه‌ای را ایراد می‌کنند.

 

سیاستمداران چطور از «هنر خطابه» بهره می‌گیرند؟

واقعیت این است که «خطابه» با الگوی ارائه یک سخن علمی متفاوت است. اگر سیاستمداری مقاله‌ای را در برابر خود قرار دهد و با استناد به آن بحث خود را ارائه کند، کاری سیاسی انجام نداده است او باید دقیقاً همان توانایی‌هایی را داشته باشد که ما به «خطیب» نسبت می‌دهیم؛ به تعبیری، زیبا سخن بگوید و از مهارت‌های کلامی برخوردار باشد.

 

بنابراین «خطابه» مهارتی معطوف به حقیقت نیست و بیشتر اقناع‌گری است. این نگاه به خطابه (قراردادن خطابه در برابر علم) ریشه کهن و طولانی دارد و هنوز هم در بسیاری از محافل علمی حاکم است و خطابه را یک سخن علمی نمی‌دانند.

 

در دولت شهر‌های یونان باستان، «ریطوریقا» کاری بود که سیاست‌ورزان یونانی، در دولت شهرهای یونانی انجام می‌دادند؛ جایی که ما آن را به‌عنوان اولین دموکراسی‌ها می‌شناسیم. بزرگان شهر، در جایی گرد می‌آمدند و سیاست‌ورزان به ایراد خطابه می‌پرداختند و براساس پذیرشی که از جامعه می‌گرفتند، یک حرف به کرسی می‌نشست؛ همان کاری که این روزها در مجالس سیاسی مرسوم است.

 

اولین نوشتارهایی که در یونان باستان در باب فکر و فلسفه داریم «ریطوریقا» است. اما سقراط، افلاطون و ارسطو در مقابل این نگرش موضع گرفتند؛ چرا که معتقد بودند خطابه نمی‌تواند «زبان علم و حقیقت» باشد و به جای آن بعدها «منطق ارسطویی» یا به عبارتی «برهان» مطرح شد. به باور ارسطو، راه حقیقت «برهان» و راه اقناع «ریطوریقا» است و این یک دعوای سیاسی جدی بین آنان بود.

 

بعدها که این تلقی به نظام‌های دانش کلاسیک رسید، تنها مجرای علم و حقیقت «برهان» شناخته شد و «خطابه» چندان جدی گرفته نشد. هر چند که این دیدگاه منفی نسبت به خطابه در دستگاه‌های علمی اشاعه پیدا کرد اما جایگاه‌های خاص خطابه در زندگی بشر، محفوظ ماند و در مدرن‌ترین کشورها همچنان خطابه جایگاه خود را دارد؛ سیاست، دین، حقوق، تعلیم و تربیت و... از جمله این مکان‌ها هستند و به نظر می‌رسد با وجود اینکه جایگاه خطابه به لحاظ «نظری» تخفیف پیدا کرد اما به لحاظ «عملی و عینی» جایگاه خود را حفظ کرده است.

 

در اوایل قرن بیستم که تصویر ایده‌آلیستی از علم از دست رفت، فیلسوفان مدرن کوشیدند تا دوباره خطابه را بازیابی کنند، به زعم آنان، خطابه هم می‌تواند حقیقت‌یاب باشد اما در حوزه‌های خاص خودش و سیاست چنین قلمرویی است. اما چرا سیاست جایگاه ریطوریقا است؟

 

بی‌توجهی به «فن خطابه» از سوی سیاستمداران چه پیامدهایی دارد؟

در سیاست، ما به‌دنبال کشف چیزی نیستیم و سیاست‌ورز همچون اهل علم، چیزی را کشف نمی‌کند. کار سیاست‌ورز «ساختن» و «ایجاد کردن» است، سیاست‌ورزی که نتواند خود را به «یک صدای جمعی» بدل کند، کار سیاسی را انجام نداده است. وقتی می‌گوییم «می‌سازیم» و «می‌آفرینیم» یعنی کاری هنری انجام می‌دهیم. برای اینکه بتوانیم کاری جمعی انجام دهیم، چیزی بیش از «دانستن» نیاز داریم ما باید «مشارکت» و «کنشگری» کنیم و در این امر تا جایی پیش رویم که جانمان را نیز فدا کنیم.

 

در کمپین‌های سیاسی وقتی ۵۰ هزار نفر در سالنی بزرگ جمع می‌شوند، همان گردهم آمدن، شعار واحد دادن، سرود خواندن، استفاده از رنگ‌ها، به آنها هویت جمعی واحد می‌دهد که آنان را برای ساختن آماده می‌کند. آنان یک نمایش و کارناوال بزرگ را پیش چشم ما می‌گذارند و به همین خاطر کار آنان یک عمل هنری است.

 

ریطوریقای سیاسی در واقع از این جهت به کار گرفته می‌شود تا همدلی و مشارکت برای ساختن یک اثر هنری بزرگ را برانگیزاند. برای ساختن یک فضای اجتماعی جدید که افراد در آن بتوانند تجربه‌ها، انسانیت و روابط جدیدی را با عالم و آدم برقرار کنند.

 

ریطوریقا در واقع آمیختن «سخن» به «خیال» است. سیاست‌ورزان یک وضع، ایده و مفاهیم خیالی را برای جامعه ایجاد می‌کنند و هدف آنان از این امر تشویق کردن جامعه برای ساختن است. وقتی ریطوریقای سیاسی فرو می‌افتد، یعنی جامعه خیال و رؤیایی برای ساختن ندارد. ما امروز ریطوریقای سیاسی نداریم. ما در سیاست «جامعه بی‌رؤیا» شده‌ایم. سیاست‌ورزان نتوانسته‌اند برای آن آرمان بزرگی که قصد ساختنش را دارند، در مردم شوق ایجاد کنند. انقلاب اسلامی ما مبتنی بر ریطوریقای سیاسی بود؛ مفاهیمی همچون «اسلام مستضعفین» و «جامعه بی‌طبقه» از جمله مفاهیمی بودند که در جامعه انگیزه و شوق و آرمان ایجاد کردند.

 

اما امروزه، هیچ کدام از احزاب ما ریطوریقای سیاسی ارائه نمی‌دهند، خیال، رؤیا و آرمانی را برای ما ایجاد نمی‌کنند، ما در عرصه سیاست بی‌رؤیا هستیم. اینجا است که باید اذعان کرد که ریطوریقا چقدر در سیاست اهمیت دارد و این امر هیچ ربطی به فریفتن، چرب زبانی و امثالهم ندارد و چیزی است که ما برای «ساختن» و «ایجاد کردن» لازمش داریم و سیاستمداران بزرگ آنهایی هستند که بتوانند شاعران بزرگی باشند و بتوانند ساختن اجتماعی بزرگ را رقم بزنند.

 

گزارشی از نشست «نسبت امر سیاسی و امر هنری»

سیاست رهایی‌بخش

سلسله نشست‌های «تحلیل وضع کنونی جامعه ایرانی» که به همت کانون استادان و کانون فعالان اجتماعی حزب اعتدال و توسعه در محل این حزب برگزار می‌شود، در جلسه اخیر خود به «نسبت امر سیاسی و امر هنری» پرداخت و «ظرفیت‌های زیباشناسانه سیاست در گشودن افق آینده» را بررسی کرد. این هم‌اندیشی ۵ شهریورماه با سخنرانی دکتر امیر مازیار، استاد فلسفه هنر و مدرس دانشگاه تهران و دانشگاه علامه‌طباطبایی و دکتر رضا اکبری‌نوری، استاد علوم‌سیاسی و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد، برگزار شد.

 

***

دکتر رضا اکبری‌نوری در سخنرانی خود بر این نکته تأکید گذاشت که سیاست مادامی می‌تواند واجد عنصر زیبایی باشد که در افراد، عنصر خلاقیت و نوآوری ایجادکند و منشأ اثر شود. وی در ادامه به ارسطو استناد کرد و گفت: ارسطو بر خلاف افلاطون انسان را موجودی صاحب گفتار و موجودات را صاحب صدا و آوا می‌داند و سیاست زمانی معطوف به امر زیبا است که بیشترین امکان گفت‌وگو را در فضای جامعه پدید می‌آورد. وی معتقد است که وقتی عرصه سیاست را معطوف به گفتار در نظر بگیریم، می‌توانیم انسان‌ها را از ساحت یا نقش‌های تعریف‌شده‌شان خارج کنیم و به آنان فرصت دهیم تا بتوانند آنچه را که باید بشنوند به ساحت «گفتار»، آنچه را که باید ببینند به ساحت «دیدن» یا آنچه را که باید عمل کنند به ساحت «عمل» آورند.

 

او تصریح کرد: سیاست به این معنا دقیقاً در جایی اتفاق می‌افتد که ما احساس رها شدن داشته باشیم و به تعبیر هابرماس به سطحی از «سیاست رهایی‌بخش» رسیده باشیم اگر این امر را معطوف به زیبایی کنیم، پناه بردن ما به زیبایی هم در بردارنده عناصر رهایی‌بخش است.

 

همه ما تلقی از زیبایی داریم به همین دلیل آنچه که در سیاست، اتفاق می‌افتد این است که ما به انسان‌ها این امکان را بدهیم که از طریق گفتار، جامعه، مناسبات و روابط جدیدی را بسازند که این امر خود حاصل اندیشه آزاد و برابری است. دکتر اکبری‌نوری همچنین تأکید می‌کند که عنصر زیبایی چیزی نیست که یکبار کشف شود و برای همه انسان‌ها و در همه زمان‌ها موضوعیت داشته باشد. ما مدام می‌توانیم به حوزه‌هایی که یکبار کشف کردیم، برگردیم. خیلی از حاکمیت‌های ایدئولوژیک امر زیبا را یک بار برای همیشه کشف می‌کنند و از خودشان و همه آحاد جامعه می‌خواهند که از آن چیزی که یک بار کشف شده برای همیشه تبعیت کنند. اما واقعیت این است که امر زیبا می‌تواند هر لحظه کشف شود. از این رو، به باور او، جست‌وجوی زیبایی‌شناسانه یک جست‌وجوی مستمر، مداوم و همیشگی است.

 

 

iran-newspaper.com
  • 17
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش