سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۱۰:۱۶ - ۲۴ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۶۱۷۰
اخبار علمی و پژوهشی

گفتگوی با نخبه ایرانی؛

پروژه شخصی‌سازی درمان سرطان در ایران/خارجی‌ها دانشجو دزدی می‌کنند

محمد رضا لرنژاد,اخبار علمی,خبرهای علمی,پژوهش
یک نخبه ایرانی که بعد از سالها تصمیم به بازگشت به کشور گرفته، گفت: بسیاری از دانشگاههای خارج درصدد دانشجو دزدی از دانشگاههای ما هستند و دانشجویان را برای تحصیل در خارج تشویق می کنند.

به گزارش مهر، چند سالی می شود که موضوع بازگشت نخبگان به کشور از جمله مباحث مهم در عرضه علم و فناوری محسوب  می شود در این میان نیز تعدادی از نخبگان ایرانی به کشور بازگشتند و تصمیم گرفتند تحقیقات و پروژه های خود را در وطن خود به سرانجام برسانند.

 

به همین دلیل در صدد آمدیم تا با یکی از آنها که بعد از ۳۰ سال اقدام به بازگشت کرده گفتگویی داشته باشیم و از اهداف، برنامه ریزی ها و تحقیقاتش مطلع شویم. دکتر محمدرضا لرنژاد متولد ۱۳۴۳، مدرک تحصیلی دیپلم در رشته تجربی را در ایران اخذ کرده و اخیرا به کشور برگشته و قصد دارد تحقیقات خود را در ایران به منصه ظهور برساند.

 

وی بعد از دوران سربازی در سال ۶۴ از آلمان پذیرش گرفت و در سن ۲۱ سالگی در رشته بیوشیمی در همین کشور به ادامه تحصیل پرداخت. لرنژاد همزمان با تحصیل، تحقیقات خود را در بیمارستانی در دوسلدورف آلمان انجام داد. این پژوهش ها در زمینه کبد، چشم و کلیه بودند. وی همچنین دوره دکتری و فوق دکتری خود را در دانشگاه دوسلدورف ( رشته بیوشیمی ـ مولکولی) آلمان گذراند.

 

مشروح گفتگوی خبرنگار مهر با دکتر محمد رضا لرنژاد به شرح زیر است:

 

آقای دکتر لرنژاد دانستن جواب این سوال شاید برای خیلی ها جالب باشد که واقعا انگیزه بازگشت شما به ایران چه بود؟چرا بعد از ۳۰ سال تصمیم گرفتید برگردید؟

ما بچه‌های انقلاب هستیم، ۱۴ ساله که بودم انقلاب شد. در عملیات فتح‌المبین والفجر ۳ حضور داشتم و از کشور خود دفاع می کردم. در زمان سربازی جبهه بودم. انقلاب را با چشم خود دیدم. در آن زمان هم با خود فکر می‌کردم چرا کسانی که به کشورهای خارجی می‌روند، برنمی‌گردند. تا اینکه این اتفاق برای من افتاد و بعد از ۳۰ سال زندگی در آلمان و اتریش به ایران برگشتم.

 

موضوع بازگشت به کشور همیشه در ذهن من بوده؛ البته که طی این ۳۰ سال ارتباط خود را با ایران قطع نکردم و با دانشگاه‌های مختلف مانند دانشگاه تهران ارتباط داشتم. اما همیشه هدف من این بوده که بتوانم بخشی از زحمات خانواده‌ام را جبران کنم و از سوی دیگر خدمتی به مملکتم کنم.

 

لطفا درباره تحصیل و کار تحقیقاتی خود در آلمان بفرمایید.

حتما. از زمانی که ارشد را گرفتم شروع به کار کردم و در زمینه کلیه، کبد و چشم تحقیق می کردم و همزمان در بیمارستان دوسلدورف آلمان کار می کردم. بعد از اخذ مدرک دکتری، با ۳-۲ دانشجو، یک پروژه را در عرض ۵-۳ سال تعریف می‌کردیم و با اخذ بودجه از ارگان‌های دولتی و خصوصی پروژه را به نتیجه می‌رساندیم.

 

چه جرقه ای باعث شد شما تصمیم بگیرید در ایران اقدام به تأسیس شرکت دانش بنیان کنید.

به طور اتفاقی در نمایشگاه دستاوردهای نانو شرکت کردم و با دو مدیرعامل شرکت دانش‌بنیان آشنا شدم که در پارک فناوری پردیس مستقر بودند. مدیر این شرکت من را به پارک دعوت کرد و با حضور در آنجا جو خوبی را دیدم.

 

بعد تصمیم گرفتم که تحقیقات خود را در قالب یک شرکت دانش بنیان انجام دهم و در پارک فناوری پردیس مستقر شوم. از این رو به فاصله کمی از زمان حضورم در نمایشگاه نانو اقدام به ثبت شرکت در پارک فناوری پردیس کردم. از همان موقع هم تحقیقات خود را شروع کردم.

 

قبل از اینکه وارد جزئیات طرح شما در شرکت دانش بنیان مستقر در پارک فناوری پردیس بشویم، از تفاوت تحقیق و پژوهش در دانشگاههای ایران و آلمان بگویید؟

در آلمان همزمان با درس خواندن کار می کنیم و در عین حال تحقیقات و پروژه های خود را پیش می بریم؛ در ایران این‌گونه نیست؛ دانشجویان از نظر تئوری قوی هستند ولی از لحاظ تکنیکی ضعیف‌اند. به همین دلیل فرآیند تبدیل علم به ثروت کم تر اتفاق می افتد. اما در آلمان، با علمی که یاد گرفتیم باید خدمات ارائه دهیم تا سریعتر به نتیجه مثبت برسیم.

 

متأسفانه اکنون در کشور ما بُعد مالی بیشتر مطرح است و ارزش افزوده را روی ساختمان می‌بینند. در صورتی که هدف ما تنها ارائه خدمت به کشور است. در کنار ارائه خدمات به کشور، کارآفرینی مهم است. پروژه ما هم قطعا تبدیل علم و تجربه به خدمات خواهد بود که در کنار آن، ارزش افزوده، سرویس و خدمات، اشتغال و ... دارد.

 

فکر می کنید مهمترین چالش های تحقیقات در ایران چیست و کشور ما را از نظر تجهیزات و امکانات پژوهشی چگونه ارزیابی می کنید؟

در ایران باید خودمان، خودمان را ساپورت کنیم، دستگاه بخریم، تحقیقات انجام دهیم؛ در ایران پول مطرح است تا بتوان پیشرفت کرد و بسیاری از پروژه‌ها به دلیل نبود بودجه با شکست مواجه می‌شود.

 

در خارج از ایران وقتی پروژه به عنوان استارتاپ تصویب می‌شود، ۵۰ هزار یورو دریافت می کند تا بتواند طرح خود را به یک مرحله‌ای برساند؛ این پول بلاعوض است که می‌تواند به نتیجه برسد یا نرسد. همچنین تا ۲۰۰ هزار یورو می‌توانیم تیم خود را تکمیل کنیم و پروژه را پیش ببریم.

 

در آلمان می‌توان برای این پروژه‌ها از  ۵ تا ۱۰ میلیون یورو پول بلاعوض گرفت. آنها می‌دانند از هر ۱۰ شرکت دانش‌بنیان، ۲ شرکت به نتیجه می‌رسد که در آینده درآمد این شرکت‌ها میلیاردی می شود.

 

شرکت‌ های دانش بنیان در آنجا کلاً از مالیات معاف‌اند. اما در ایران فقط اسماً معافیت مالیاتی وجود دارد یا شاید هم وجود دارد شامل حال ما نمی شود.

 

در آلمان، استارتاپ‌ها در اتاق‌هایی مانند اتاق بازرگانی ایران، در دوره‌ها و وورک‌شاپ‌ها شرکت می کنند که تمام دغدغه‌ها و مسیرهای تبدیل ایده به محصول را در آنجا یاد می گیرند تا بتوانند ایده خود را اجرایی کنند. دولت از ابتدا استارتاپ‌ها را حمایت می‌کند. زیرا باور دارد که در آینده اینها چرخه اقتصادی کشور را متحول می‌کنند.

 

آلمانی ها شرکت‌ ها را مانند نوزاد حمایت می‌کنند زیرا اقتصاد کشورشان در آینده می‌تواند به واسطه این استارتاپ‌ها متحول شود. چیزی که آنجا هست ولی در ایران نیست، درازمدت فکر کردن است.

 

با دیدن مشکلات تحقیق و پژوهش در ایران باز هم برای ادامه کار اینجا را انتخاب کردید.

در طی زمان‌هایی که به ایران می‌آمدم، مسائل مادی را می‌دیدیم. اما ما به دنبال مادیات نیستیم؛ آمده‌ایم خدمت کنیم. اگر هدف مادیات باشد، هیچ‌وقت جواب نمی‌دهد اما موضوعی که مرا دلسرد کرده، همین است که در ایران تنها مادیات در نظر گرفته می‌شود. یک موضوعی که همیشه برای من جالب بوده، این است که حقوق اروپایی‌ها از ایرانی‌ها کمتر است ولی همیشه قانع هستند!

 

کلا برای شما پول مهم نبود که برگشتید؟ اصلاً قصد ندارید برگردید؟

خیر. برایم پول مهم نبود؛ تنها همان ارائه خدمت مدنظرم بود. اصلا قصد ندارم برگردم، با اینکه همسر بنده آلمانی است و مسلمان شده‌اند، قصد نداریم برگردیم، ما فراتر از شرکت خود، پل ارتباطی بین دانشگاه آلمان و دانشگاه‌های ایران برقرار کردیم.

 

چه پیشنهادی برای محققانی که مقیم ایران نیستند دارید؟ آیا توصیه‌ای به آنها برای بازگشت به کشور دارید؟

هر کسی یک ایده‌آلی دارد، هدف اصلی کسانی که به کشورهای خارجی می روند، درس خواندن است، همه اینها می‌تواند طی چند سال تجربه شوند اما باید باز هم به هدف اصلی برگشت.

 

برخی افراد مادیات برایشان مهم است و برخی معنویات. بعد از همه اینها آدم دوست دارد به جامعه انسانی خدمت کند، اتفاقی که برای هر کسی ممکن است بیافتد؛ برگشتن به ریشه است؛ همین ریشه باعث شد که من برگردم. می‌خواهم اثری از خود در کشور بر جای بگذارم؛ این جزو وظایف و پایبندی ما است. پیشنهاد می‌کنم کسانی که می‌توانند علمی که یاد گرفته‌اند را در کشور خود به ثروت تبدیل کنند، برگردند.

 

به نظر شما چه چیزی باعث می شود برخی از نخبگان ایرانی علاقه ای به بازگشت نداشته باشند؟

وقتی نظر دانشجویان دکتری که به آلمان آمدند را می‌پرسیدم، آنها بیکاری را مطرح کردند. تا زمانی که خروجی دانشگاه‌ها مدرک باشد، همین روند را خواهیم داشت.چند سال پیش هیأتی از آلمان برای بازدید دانشگاه‌ها به کشورمان وارد شد آنها در ایران رسما به دانشجو دزدی مشغول بودند

 

چند سال پیش هیأتی از آلمان برای بازدید دانشگاه‌ها به کشورمان وارد شد آنها در ایران رسما به دانشجو دزدی مشغول بودند و برخی دانشجویان مستعد ما رفتند. ۶ ماه پیش هم از زوریخ به اتاق بازرگانی ایران آمدند که ما فکر کردیم اینها علاقه‌مند به همکاری با شرکت‌های دانش‌بنیان ایرانی هستند. اما صحبت کردیم و دیدیم هدف آنها، دانشجویان فنی امیرکبیر و شریف است تا با بورسیه دادن به آنها، دانشجویان را تشویق به درس خواندن در کشورشان کنند.

 

کمی درباره حوزه تخصصی تان و چشم انداز آینده بیوشیمی برای حل مشکلات بشر بفرمایید.

رشته بیوشیمی مثل یک علم مادر است که حتی ریاضی هم به آن نیاز دارد. بیوشیمی، علم شیمی را با علم بیو و پزشکی عجین کرده است. در مهندسی بافت، کاربرد سلول‌های بنیادی مطرح است که خیلی پیچیده است و ما هم در صددیم از این علوم بهره ببریم.

 

گویا سرطان موضوع اصلی پروژه شماست و قرار است تحولاتی در این زمینه ایجاد کنید.

در حال حاضر نیاز کشور مهندسی بافت است و از سوی دیگر سرطان یک مشکل در کشورمان به شمار می‌رود. بر اساس آمار وزارت بهداشت در عرض ۹ سال سرطان دو برابر شده و بین ۹۰ تا ۱۰۰ هزار نفر به سرطان مبتلا هستند. بر اساس تجربه‌ای که داشتیم، در صدد هستیم در قالب شرکتهای دانش بنیان، بافت‌های سرطانی را شبیه‌سازی کنیم تا اثرات داروهای شیمی‌درمانی را روی بافت‌های فرسوده بررسی کنیم.

 

البته که بخشی از تحقیقات را در اتریش انجام داده‌ایم، این موضوع برای اولین بار است که در کشور ما انجام می شود و از یک سال و نیم گذشته اقدامات مربوط به آن را آغاز کرده‌ایم. برخی علل سرطان به بیماری‌های روحی روانی ارتباط دارد ولی از سوی دیگر ژنتیک نیز روی این بیماری تأثیرگذار است. از این رو تصمیم داریم به شخصی سازی سرطان بپردازیم.

 

چرا به فکر شخصی‌سازی سرطان افتادید؛ اصلا شخصی سازی چیست؟

باتوجه به اینکه ژنتیک و خون‌رسانی بافت خیلی مهم است، ساخت بافت سرطانی هم مهم است. بنابراین تصمیم گرفتیم چنین پروژه‌ای را به عنوان شخصی‌سازی درمان سرطان تعریف کنیم. هدف اصلی ما این است که درمان سرطان را در ایران و خاورمیانه شخصی‌سازی کنیم و باب پژوهش را در این زمینه باز کنیم.

 

از آنجایی که سرطان به خودی خود یک بیماری سخت است و درمان آن خیلی دشوار، بفرمایید که دقیقا قرار است چه اتفاقی در فرایند درمانی بیافتد؟

 داروهایی که در کشورهای دیگر مانند آمریکا تولید می‌شود، به سایر کشورها از جمله ایران می‌رسد. چون ما از لحاظ ژنتیکی با آمریکایی‌ها فرق داریم و داروها متناسب با خودشان به تولید می رسد، به همین دلیل تأثیرگذاری روی این افراد بیشتر است تا افرادی که ژنتیک متفاوتی دارند. ممکن است داروها بر اساس آمار اثر منفی یا بی‌اثر باشند.

 

بر اساس اعلام کشور آلمان، داروهای درمان سرطان که در کشور خودشان به تولید رسیده، تنها روی ۲۵ درصد افراد تأثیرگذار بوده است. به همین دلیل همه کشورها به دنبال شخصی‌سازی درمان سرطان هستند زیرا اساسا این بیماری با نوعی جهش ژنتیک اتفاق می‌افتد و پیشروی می کند.

 

بافت های سرطانی دو فرد با یکدیگر متفاوتند از این رو لازم است درمان هم متفاوت باشد. در شخصی سازی سرطان، درمان، بر اساس بافت سرطانی هر شخص مشخص می شود.

 

به قدری مکانیزم سرطان پیچیده است که باید ببینیم فرد نیاز به دارو، شیمی‌درمانی و... دارد یا خیر. گاهی شیمی‌درمانی اثر عکس روی بیمار می‌گذارد و ارگان و بافت‌های دیگر را درگیر می‌کند. با شخصی‌سازی‌ درمان سرطان، نیاز فرد به دارو، نوع سرطان، نوع درمان و ... مانند تست غربالگری مشخص می‌شود و داروی متناسب با ویژگی سرطان تجویز خواهد شد.

 

با شخصی‌سازی‌ سرطان، نیاز فرد به دارو، نوع سرطان، نوع درمان و ... مانند تست غربالگری مشخص می‌شود و داروی متناسب با ویژگی سرطان تجویز خواهد شد

 

آیا برای این اقدامتان سرطان خاصی مد نظرتان است؟

سرطان‌های پستان، پوست، پروستات، روده و معده از جمله سرطان‌هایی هستند که در ایران زیاد است؛ از این رو در صدد هستیم درمان این نوع سرطان‌ها را به شخصی‌سازی برسانیم.

 

در پروژه شخصی‌سازی درمان سرطان آیا قرار است دارویی نیز تولید شود؟

برای سرطان روده یا پستان ۸-۴ دارو وجود دارد، داروها را بررسی می‌کنیم و راه‌های درمان را با داروهای موجود ارائه می‌کنیم. بنا داریم کار مشترکی مبنی بر تولید داروی ها درمان سرطان بعد از شخصی سازی سرطان با دانشگاه اتریش انجام دهیم.

 

چه زمانی می توانیم این نوید را به کسانی که مستعد سرطان هستند یا اکنون به این بیماری به طرق مختلف مبتلا هستند بدهیم که سرطان با شخصی سازی راحت تر درمان می شود؟

زمانیکه روی ۵۰-۲۰ بیمار کار کنیم، می توانیم این نوید را به مبتلایان به سرطان بدهیم که سرطان قابل درمان است. این موضوع بستگی به حمایت‌ها دارد.

 

بر اساس گفته های خودتان، شخصی سازی یک پروژه مربوط به یک کشور است و نمی توان آن را برای کشورهای دیگر به کار برد، چطور می‌توانید نتیجه تحقیقات خود را در خصوص شخصی سازی سرطان انتقال دهید؟

امکان انتقال دانش فنی به استان‌های کشور و کشورهایی مانند سوریه، عراق و ترکیه و... وجود دارد.

 

آیا کشورهای دیگر به دنبال شخصی‌سازی سرطان هستند؟

آلمانی‌ها این تحقیقات را از سال ۲۰۰۸ آغاز کرده‌اند.

 

آیا برای انجام این پروژه با دانشگاه یا پژوهشگاه‌هایی هم در ارتباط هستید؟

با پژوهشگاه رویان در زمینه کارهای فنی در ارتباط هستیم. قبل از شروع این کار با محققان رویان مشورت‌هایی کرده‌ایم. با دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز تفاهمنامه‌ای منعقد کرده‌ایم تا بتوانیم از تجهیزات آنها بهره‌مند شویم.

 

حرف یا درخواست آخرتان ؟

من به نوبه خود اعتقاد دارم که اگر بروکراسی اداری در ایران حذف شود راحت تر جوانان می توانند ایده های خود را به منصه ظهور برسانندمن به نوبه خود اعتقاد دارم که اگر بروکراسی اداری در ایران حذف شود راحت تر جوانان می توانند ایده های خود را به منصه ظهور برسانند؛ اگر هم از سوی دولت حمایت نمی شوند نشوند، بگذارند خودشان کار کنند؛ درها را باز بگذارند تا بدون دغدغه فکری کار کنند. بنده هم جز این افراد هستم درخواست دارم که بگذارند کارخودمان را انجام دهیم؛ اگر نمی توانند کمک کنند و راه را برای رسیدن به هدفمان هموار کنند حداقل سنگ در مسیرمان نیاندازند.

 

فقط حرف زدن مطرح نباشد، در عمل قوی باشند. باید شرایطی فراهم شود که ما از برگشتن در ایران زده و شوکه نشویم. در اتریش یک نامه رد و بدل نمی شود و همه به صورت آنلاین است. در ایران به جای اینکه کارها راحت‌تر شود، پیچیده‌تر شده است و نیاز به هزینه زیادی دارد.

 

میترا سعیدی کیا

 

 

  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش