امسال برای شهروندان پایتخت بلندترین شب سال «شب یلدا» یک شب جلو افتاد. یک شب مانده بود به آخرین شب پاییز، بالاخره زلزله به تهران رسید.
بعد از سالها بحث و جدل کارشناسی در مورد زلزله و ترس از غول خفته در گسلهای پایتخت، درست در زمانی که بحث آلودگی هوا از مرز هشدار گذشته بود و بهخاطرشدت آلودگی حتی در جلسات غیر رسمی بحث تخلیه شهر تهران نیز مطرح شده بود، زلزلهای با قدرت۲/۵ ریشتر چهارشنبه آخرین شب پاییز زمانی که ساعت ۲۳ و ۲۷ دقیقه را نشان میداد، زمین زیر پای تهرانیها را لرزاند. شدت این زلزله به حدی بود که این لرزشها دراستانهای البرز و قم همچنین در بخشهایی از قزوین، گیلان و استان مرکزی نیز احساس شد.
زلزلهای که ۴۰ روز پیش با به بار آوردن خسارات جانی و مالی فراوان در کرمانشاه» به ویژه شهر «سرپل ذهاب» سفرش را آغاز کرده بود و هر روز در گوشهای از کشور رخ نمایان میکرد، بالاخره مسیرش به تهران افتاد و این بار لرزه بر اندام و پیکر پایتختنشینها انداخت. اگر چه این بار شانس با تهرانیها یار بود و زلزله خساست به خرج داد و مقدار کمی از قدرت ویرانگر خود را به معرض نمایش گذاشت، تا از یک سو بعد از سالها خواب آشفته تهرانیها تعبیر شود و از سوی دیگر در این جغرافیا نیز عرض اندام کرده باشد.
علیرغم اینکه زلزله نه چندان خطرناک تهران به سوژهای برای طنز و لطیفههای جاری هموطنان در شبکههای اجتماعی تبدیل شد و از طرف دیگر دورهمیهای دوستانه با بساط چای و قلیان را از داخل منازل به پارکها و بوستانها منتقل کرد، اما وقوع این زلزله باعث شد معادلات آلودگی هوا به هم بخورد و به خاطر استفاده از ماشینهای شخصی و ایجاد ترافیک شاخص آلودگی هوا با رشد مضاعفی روبهرو شود.
در شب زلزله خیلی از شهروندان تهرانی از ترس زلزله سوار بر خودروهای خود در حال گریختن بودند. اگر زلزله مجدد رخ میداد چه بسا همه آنها در تله ترافیک خود ساخته گرفتار میماندند. حتی بسیاری از مردم به سمت کانون زلزله کرج میگریختند. بسیاری نیز با ترس و خوف در مکانهای باز شب را به صبح رساندند.
علیرغم سخنان شهردار تهران که زلزله پایتخت را دارای نکات مثبتی مانند «مانور عملیاتی طبیعی که شهروندان در کمال خونسردی و با سرعت میتوانند خانههای خود را تخلیه کنند و در نقاطی که امنیت بیشتری دارد، مستقر شوند» دانسته بود. اما زلزله سه روز پیش تهران پیش از آن که خسارت مالی و جانی در پایتخت را به بار بیاورد حقیقت تلخ برهنه و بیپناه بودن شهر تهران در مقابل هر پدیده طبیعی و غیر طبیعی را عریان کرد.
با وقوع این زلزله به همگان روشن شد اگر اتفاق مهیبتری در پایتخت بیفتد، باید به جای مردگان بر زندگان گریست. زندگانی که فارغ از خطرات گرسنگی و تشنگی و آلودگی هوا که جانشان را تهدید میکند. در وهله اول بهخاطر ندیدن آموزشهای صحیح و لازم در مقابله با حوادث غیرمترقبه نادرستترین واکنش را انتخاب میکنند و در این مواقع به جای کمک به رفع بحران، خود نیز بحرانساز میشوند.
حادثه آتش سوزی ساختمان پلاسکو مثال روشنی از عدم این آموزشهای لازم است. در حادثه آتشسوزی ساختمان پلاسکو مردم با سدکردن خیابانهای منتهی به محل حادثه روند امداد رسانی را کند کردند و موجب دیر رسیدن آتشنشان و امدادگران به محل حادثه شدند. لازم به ذکر است که حادثه پلاسکو در مقیاس خیلی کوچکتری بود. در واقع آن حادثه، بحران یک ساختمان بود و قابل قیاس با بحران یک شهر بیش از ۱۰ میلیون نفری نیست. موضوع دیگری که در شرایط وقوع حوادث غیرمترقبه مانند زلزله در شهر تهران مشکلساز میشود، زیر ساختهای معیوب شهری مانند سیستم آب و فاضلاب، شبکههای برق و گازرسانی و ... است که گویا کوچکترین تمهیدات لازم برای مواقع بحران در آن اندیشیده نشده است. این زیر ساختهای شهری در زمان بحران نه تنها کارکرد طبیعی خود را از دست داده بلکه خود نیز بحرانزا میشوند.
مشکل دیگر که قابل ذکر است اطلاعرسانی نادرست و عدم اشراف بر تکنیکهای اطلاعرسانی است. رئیس مرکز زلزلهنگاری وقتی میگوید ما نمیدانیم این زلزله اصلی و یا پیش زلزله است جز ایجاد وحشت و سردرگم کردن چه سودی از این هشدارش میبرد؟!
رئیس شورای شهر تهران در رابطه با زلزله ۲/۵ ریشتری شامگاه چهارشنبه ۲۹ آذر سال جاری در گفتوگو به ایلنا گفت اگر یک زلزله ۷ یا ۸ ریشتری در تهران اتفاق بیفتد کشته و زخمیها به مرز یک تا دو میلیون میرسد. فرآیند مربوط به یک زلزله خطرناک در وزارت کشور و شهرداری تهران مورد بررسی قرار گرفته است اما در رابطه با آن هزینهای نشده است.
«محسنهاشمی» در رابطه با نبود زیرساخت مناسب شهر تهران برای مقابله با حوادث غیرمترقبه بیان داشت: حدود ۱۲۰ سوله مدیریت بحران باید برای شهر تهران ساخته شود که در حال حاضر نیز ۱۰۵ سوله ساخته شده است، اما این تعداد فقط برای حجم کشته و زخمی در حد ۳۰۰ هزار نفر است.
هاشمی با بیان اینکه با زلزله ۷ ریشتری در تهران سیل میآید. در رابطه با شبکههای آب رسانی تهران و وضعیت آن در زمان وقوع زلزله گفت: در شبکه آب تهران مشخص است که قبل و بعد از زلزله باید چه کارهایی انجام شود. شبکه آب تهران وقتی زلزله بالای هفت ریشتری بیاید دچار مشکل میشود حتی آب میتواند آلوده شود با توجه به اینکه لوله با انشعابهای بالا آب را در تهران منتقل میکنند امکان دارد سیل موقت نیز ایجاد شود، چرا که حجم آب زیاد است اما قطعا به یک شبکه موازی به عنوان یک شبکه کمکی برای زلزله نیاز داریم که به وسیله مخازن صد مترمکعبی مجهز به دریچه لرزهای که در زمان زمین لرزه سریعا بسته شوند و آب را سالم نگه دارند.
پدر علم زلزله شناسی ایران نیز با بیان اینکه در صورت وقوع زلزله، نجات در تهران غیر ممکن است، گفت:هیچ حادثه طبیعی بد نیست، عدم آمادگی ما موجب شده تا حادثه شود. «بهرام عکاشه» در گفتوگو با «انتخاب» با تاکید بر اینکه هر کس باید تلاش کند جان خود را حفظ کند زیرا ستاد مدیریت بحران کشور و تهران مشکل دارد، اعلام کرد: نه تنها سطح مدیریتی ایراد دارد بلکه خیابانها و ساختمانهای شهرها نیز مشکل دارند که شاهد تجمیع جمعیت بالا در اکثر شهرها هستیم.
رئیس سابق بخش زلزلهشناسی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران با اشاره به اینکه شهر تهران و کلا استان تهران دارای گسلهای متعددی است که بیشتر شرقی و غربی است، تاکید کرد:گسلهایی با طول زیاد وکم در منطقه تهران آبستن خطرهای زیادی هستند که به دلیل جمعیت بالا در صورت فعالیتشان حوادث تلخی را رقم خواهد زد.
مساله اصلی این است که شهر تهران در حالت عادی قفل است چگونه انتظار میرود در زمان وقوع زلزله شرایط نگران کنندهای نداشته باشد؟ حقیقت اینست که باید بپذیریم در صورت وقوع زلزله نجات در تهران غیر ممکن است . تابستان یا زمستان باشد فرقی نمی کند وآنهایی که زنده میمانند با کمبودهای شدیدی مواجه میشوند.
وی در پاسخ به احتمال وقوع زلزله ۷ ریشتری در تهران در صورت فعال شدن گسل ماهدشت گفت: این گفتهها شایعه است. یادمان باشد که همیشه گسلهای شهر تهران و در مجموع تمام گسلهای کشور فعال هستند اما گاهی حرکت این گسلها سریعتر میشود. کسی نمیتواند از وضعیت وقوع زلزله خبر دقیقی بدهد. هنوز علم قادر به پیش بینی نیست از این رو آمادگیمان را باید بالا ببریم. حرکت گسلها در شمال و جنوب شهر تهران خطرناک خواهد بود.
عکاشه با بیان اینکه به جز بخشی از اصفهان تمام کشور امکان رخداد زلزله را دارد، اظهار کرد: باید آمادگی ما نسبت به زلزله بالا برود وگرنه نمیتوانیم به زلزله بگوییم نیاید.
بعد از وقوع زلزله سه روز پیش شهر تهران، برای بسیاری از شهروندان روشن شدکه تهران این روزها نه تنها شهر آرمانی نیست بلکه دام بلایی است که اگر اقدامات به موقع و درست در آن صورت نگیرد با نابودی فاصله زیادی نخواهد داشت. یا از آلودگی هوا یا زلزله یا خشکسالی یا حتی سیلهای مهیب که از زلزله بدتر هستند از بین میرود.
در زلزله اخیر فارغ از کوتاهیهایی که از سوی مسولان امر شاهد بودیم، واکنش شهروندان در مقابله با این حادثه قابل تامل بود. عدهای با گریختن از شهر حتی به سمت مرکز زلزله ترافیکهای شدیدی را ایجاد کردند که اگر زلزله دوم باشدت بیشتری رخ میداد بدون شک شاهد فاجعه وحشتناک انسانی بودیم.کسانی نیز که در شهر مانده بودند نمیدانستند کجا پناه بگیرند. بسیاری در کنار ساختمانهای بلند یا در پارکها کنار درختان و تیر برق ماوا گرفته بودندکه در صورت وقوع زلزله و احتمال افتادن درختها و ریزش ساختمانها جای امنی نبود. این سر درگمیها و دستپاچه شدن شهروندان در مقابله با زلزلهای که میتوانست به مراتب بسیار شدیدتر از ۲/۵ریشتر باشد نشان داد چقدر جای آموزش شهروندی در مقابله با حوادث غیر مترقبه در کشور خالی است.
حال که حادثه وحشتناک رخ نداد باید از این حادثه درس بگیریم و کاستیها را جبران کنیم. باید به جای مدیریت جهانی که سالهاست ادعای آن را داریم مدیریت صحیح کشور خود را در دستور کار قرار بدهیم. و به این باور برسیم که منشاء زلزله، سیل، آلودگی هوا یا هر حادثه دیگریای در آسمانها نیست، که با بلند کردن دست به سوی آسمان برطرف شود. اگر باور داشته باشیم حوادث طبیعی بهخاطر گناه بندگان است بدون شک دعاهای بندگان نیز بهخاطر دستهای ناپاک آنها بی تاثیر است.
آذر لطفی
- 10
- 1