«امیر آریازند» فردی است که اسفند ماه ۹۷ از سوی شهردار تهران به عنوان سرپرست شرکت برج میلاد منصوب شد، انتصابی که چون به مذاق مخالفان خوش نیامده هم حناچی و هم امیر زند در سیبل انتقاد مخالفان قرار میگیرند.
مغلطههایی تکراری
«انتصاب یک فعال فتنه ۸۸» این مهمترین جملهای است که از اثبات نظریاتشان علیه مدیر تازه منصوب شده به کار میبرند و این درحالی است که نزدیک به ۱۰ سال است بدون تعریف از مساله فتنه و فتنهگر هر کسی را که انتقادی داشته با این برچسب تلاش کردهاند از میان بردارند. هرچند اظهاراتشان در این رابطه به همینجا هم ختم نمیشود و بدون سند و مدرکی مدعی میشوند او پیش از این سمت نامههایی را در تضاد با منافع ملی امضا کرده است.
مساله دیگری که باز از آن دست ادعاهایی است که اتفاقا چندان هم با آنها نا آشنا نیستیم نسبت دادن افراد به عاملان خارج از کشور است. روزنامه کیهان در گزارش خود از رابطه امیر آریازند با «کاوه مدنی» سخن میگوید و مینویسد: «زند یکی از دوستان بسیار صمیمی کاوه مدنی جاسوس محیط زیست و بازداشتی فتنه ۸۸است.» فارغ از پرداختن به مساله کاوه مدنی و اما و اگرهایی که مطرح شده است این سوال مطرح میشود که باید پرسید استدلال این رسانه از رابطه صمیمی و نزدیک میان کاوه مدنی و آریازند چیست؟ با خواندن چند جمله دیگر از این گزارش میتوان فهمید این نتیجهگیری فقط از ارسال یک پیام تبریک از سوی کاوه مدنی نشات میگیرد؛ کیهان مینویسد: «در پی حکم حناچی برای این عنصر نفوذی، کاوه مدنی جاسوس فراری، انتصاب مذکور را به آریا زند تبریک گفت.» این همان موضوعی است که از آن به عنوان یک رابطه صمیمی یاد میشود.
از این موضوعات که عبور میکنیم میبینیم استدلال عجیب و غریبتری مطرح میشود. کیهان مینویسد: «این انتصاب در اسفندماه ۹۷ با مصاحبه محسن هاشمی رییس شورای شهر تهران با روزنامه اعتماد همزمان شد.
محسن هاشمی در گفتوگو با ویژهنامه نوروزی اعتماد و درباره انتخاب ۳ شهردار برای شهر تهران در یک بازه زمانی کوتاه گفته بود: در مورد آقای دکتر نجفی، بعضی در حاکمیت با انتخاب وی مخالف بودند، ولی شورا روی انتخاب خود اصرار کرد. در مورد آقای افشانی البته مقاومتی نشد. درمورد حناچی هم بعضی مخالف با انتخاب وی بودند.
ولی بازهم مطابق نظر اعضا حرکت شد. البته در هر دو مورد یعنی آقایان نجفی و حناچی با دخالت مستقیم رییسجمهور مساله حل شد. وی درباره تأیید صلاحیت حناچی گفت: وقتی که وزیر کشور به دلیل برخی مخالفتهای امنیتی نتوانست حکم حناچی و نجفی را امضا کند و با وزیر اطلاعات به اختلاف نظر برخوردند، آقای روحانی ورود پیدا کردند و مساله خاتمه یافت. لبخندی میزند و به شوخی میگوید: این هم به نظرم موضوعی طبیعی است، بالاخره رییسجمهور برای همین کارهاست دیگر(!)»
کیهان بعد از اشاره به این نقل قول از هاشمی به مساله خانواده حناچی اشاره میکند مدعی میشود:«فشار روحانی به وزارت اطلاعات برای تایید صلاحیت حناچی درحالی بود که وزارت به خاطر وابستگی برخی اعضای خانواده حناچی به سازمان تروریستی منافقین، نامبرده را فاقد صلاحیت تصدی شهرداری معرفی کرده بود.» مساله قابل توجه اینجاست که اولا این موضوعی نبوده است که حناچی آن را مخفی کرده باشد و نکته دیگر این است که آیا درمیان مسوولان فقط حناچی است که علامت سوال درمورد عضوی از خانوادهاش مطرح است.
زیر سوال بردن نهادهای نظارتی
به نظر میرسد تصور عمومی منتقدان از انتصاب این است که تنها یک شخص تصمیم میگیرد فردی در جایگاه و منصبی قرار بگیرد و این فرد بدون هیچ استعلام و تاییدیهای راهی محل خدمت میشود. قاسم میرزایینیکو نماینده مردم دماوند و فیروزکوه در این رابطه به «اعتماد» میگوید: «معمولا روش ارتباطی وزارت اطلاعات و سازمانها و مجموعههای اجرایی از طریق حراستها است.» او ادامه میدهد: «حراستها نیز یک معاونت پرسنلی دارند که معمولا امورات استعلامی تمامی پرسنل (اعم از مدیران درجه یک و دو و حتی مدیران میانی و پایینتر) را مدنظر دارند.
بنابراین حتما شهردار برای انتصاب یک مدیر، پیش از هر کاری از مراجع مربوطه استعلام میگیرد.
به بیان دیگر شهردار تهران حتما پیش از این انتصاب نیز همچون تمامی انتصابات دیگر از حراست این سازمان استعلام گرفته و روند کار نیز به این ترتیب است که حراست اگر مطلع باشد، رأسا اعلام نظر میکند و اگر نه، از سازمانها و نهادهای بالادستی درخواست اطلاعات کرده و بر پایه نظرات کارشناسی بالادستی، اعلام نظر میکنند.»
میرزایینیکو میگوید: «با این حساب، ممکن نیست که ادعای دوستان درمورد سرپرست جدید برج میلادصحیح باشد.» بنابراین آنچه کیهان مدعی آن است به نظر میرسد بیشتر از آنکه تخریب شهردار و منصوبین او باشد زیر سوال بردن دستگاههای نظارتی است.
- 19
- 5