به گزارش ایران، «در حالی که تا اواسط هفته گذشته، مسأله انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور گزینه جایگزین انتقال پایتخت از تهران بود اما تازهترین خبرهای دریافتی حکایت از آن دارد تراکم زدایی و تمرکز زدایی به جای انتقال پایتخت و انتقال مرکز سیاسی اداری کشور از تهران پیشنهاد داده شده است.
کارگروه تخصصی شورای ساماندهی مرکز سیاسی، اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران در آخرین نشست خود پیشنویس «سند سیاستگذاری ساماندهی و تمرکززدایی تهران» را ارائه کرد که بر اساس این پیش نویس تراکم زدایی و تمرکز زدایی به جای انتقال پایتخت یا انتقال مرکز اداری سیاسی پایتخت پیشنهاد شده است.
بحث انتقال پایتخت از تهران برای بار اول بین سالهای ۱۲۹۳ تا ۱۲۹۷ مطرح شده و هرازگاه مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفته است. بعد از انقلاب نیز در سال ۱۳۶۸ مسأله انتقال پایتخت در دستور کار قرار گرفت اما به دلیل چالشهای آن به دست فراموشی سپرده شد. لیکن با افزایش جمعیت تهران و افزایش مهاجرپذیری این شهر، ایجاد سکونتگاههای غیر رسمی در اطراف تهران و بروز معضلات اجتماعی و اقتصادی این کلانشهر به مسأله فراموش نشده تبدیل شده است؛ به طوری که همیشه طرح آن در دستور کار سیاستگذاران شهری قرار دارد؛ به ویژه آن که در کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه موضوع انتقال پایتخت یا انتقال پایتخت سیاسی اداری تجربه شده است. در کشورهای همسایه مانند ترکیه و پاکستان این تجربه تکرار شده است. نهایتاً این که در سیکل آمد و شد توجه به انتقال پایتخت پیشنهادات جدید مطرح شد.
شورای انتقال در دولت دوازدهم
دولت دوازدهم به منظور تعیین تکلیف موضوع انتقال پایتخت، شورایی تحت عنوان «شورای ساماندهی پایتخت» به ریاست معاون اول رئیس جمهوری تشکیل داده است. این شورا قرار است پیش نویس سند «سیاستگذاری و تمرکز زدایی تهران» را که توسط کارگروه تخصصی شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران تدوین شده بررسی کند و سپس رأی نهایی در مورد ساماندهی پایتخت صادر شود.
نه به انتقال
حالا خبرمی رسد که بعد از برگزاری چند جلسه، اعضای این شورا به همان نتیجه رسیدهاند که قبل از این قطعی شده بود اما با تغییرات و پیشنهادات جدید. یعنی انتقال پایتخت از نظر سند پیش نویس سیاستگذاری و تمرکز زدایی تهران، منتفی است اما تمرکز زدایی در دستور کار.
غلامرضا کاظمیان، مدیر کل دفتر طرحریزی شهری و طرحهای توسعه و عمران که عضو کارگروه تخصصی شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران نیز است، در گفتوگو با «ایران»، با اشاره به منتفی شدن انتقال پایتخت میگوید: «تهیه طرح ساماندهی و تمرکززدایی منطقه شهری تهران با هماهنگی تمام سازمانهای ذیربط و ایجاد یک مجتمع اداری در تهران یا نزدیک تهران از جمله پیشنهادهای کلی است که در خصوص این طرح، از سوی کارگروه ارائه شده است.
کاهش سهم جمعیتی
با این که بحث انتقال پایتخت یا مرکزیت سیاسی اداری سالها مطرح بوده است اما برخی کارشناسان و تحلیلگران حوزه شهرسازی معتقدند که ۳۰ سال است در مورد انتقال پایتخت صحبت شده، اما هنوز تصمیمی گرفته نشده است. مدیر کل دفتر طرحریزی شهری و طرحهای توسعه و عمران در پاسخ به این پرسش که با منتفی شدن انتقال پایتخت چرا برای حل معضلات شهری تصمیمگیری نشده گفت: «مستندات این را نشان نمیدهد که هیچ کاری در این مدت برای تهران انجام نشده است. سهم جمعیت تهران از کل جمعیت کشور در حال کاهش است. رشد جمعیتی منطقه شهری تهران نیز در حال کاهش است، تراز مهاجرتی استان تهران از سال ۷۵ تا ۹۰ صفر است. در واقع ورود و خروج مهاجر رشد نداشته است.»
کاظمیان کاهش سهم منطقه شهری تهران در جمعیت کل کشور را نتیجه برخی اقدامات برای ساماندهی پایتخت عنوان کرد. اما او تأکید کرد: «کاهش سهم جمعیتی تهران در جمعیت کل به این معنی نیست که تهران سهم بالایی در جمعیت کشور ندارد. تهران سهم بالایی در جمعیت دارد. ۲۰ درصد جمعیت کشور در دو استان تهران و البرز ساکن هستند اما این سهم کاهشی شده است. با این حال ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی و ۶۰ درصد ارزش افزوده در بخش خدمات مالی در این دو استان است. اینها به خودی خود شاخص بد نیستند. وقتی میگوییم ۲۰ درصد جمعیت ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی دارد یعنی سرانه بهرهوری نیروی انسانی در این منطقه یک و نیم برابر کشور است.»
به اعتقاد کاظمیان «با توجه به این که سهم جمعیتی استان تهران و البرز در مجموع در حال کاهش است، این نشان میدهد برنامهها در حال اجرا است؛ گرچه استان البرز همچنان بشدت مهاجرپذیر است. اما در هر صورت کلانشهرها بخاطر این که به لحاظ اقتصاد مقیاس به مرحلهای میرسند که جذب جمعیت در این شهرها به صرفه نیست، طبیعتاً به سمت کاهش نرخ پیش میروند.
تمرکز زدایی به جای انتقال
آن چه در پیش نویس سند تراکمزدایی از پایتخت آمده باید به تصویب «شورای ساماندهی تهران» به ریاست معاون اول برسد سپس برنامههای آن تدوین شود. ۴ سناریو در پیش نویس مطرح شده که سناریو نخست «ادامه وضع موجود است که میتواند ادامه پیدا کند اما مطلوب نخواهد بود، سناریو دوم تراکم زدایی است، سناریو سوم تمرکز زدایی است و سناریو آخر انتقال مرکزیت اداری-سیاسی از شهر تهران است.
به گفته عضو کارگروه تخصصی شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران: در نهایت کارگروه تخصصی شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران، تلفیقی از سناریو دو و سه را پیشنهاد داد. تراکم زدایی و تمرکززدایی در سطح سیاستگذاری است در سطح پروژه نیست و هزینه آن برآورد نشده است. اما انتقال مرکزیت اداری - سیاسی از تهران هزینههای فوقالعاده زیادی دارد که در شرایط فعلی امکان آن فراهم نیست.»
موانع اجرا
کاظمیان مهمترین موانع برای تمرکززدایی و تراکم زدایی از پایتخت را «استقلال نظام مدیریت یکپارچه در سطح منطقه شهری تهران و البرز دانست.» به گفته کاظمیان تهران و البرز دو کلانشهر هستند که با یکدیگر، هم سرنوشت هستند و نمیتوان نظام اجتماعی و اقتصادی مجموعه این دو شهر را از هم جدا دانست. البته مسائل تهران در سطح شهر قابلحل نیستند بلکه مسائل تهران در چهار سطح محلی، منطقهای، ملی و جهانی قابلحل هستند. در عین حال اگرچه تهران مسائل و مشکلات متعددی دارد اما از پتانسیلهای فراوانی نیز برخوردار است. همچنین مرکزیت اداری و سیاسی تنها عامل مسائل تهران نیست.
جاذبهها کم میشود
کاهش جاذبههای شغلی یا جاذبههای مصنوعی در تهران یکی از راهکارهایی است که در پیش نویس سیاستهای تمرکززدایی از تهران به آن اشاره میشود. مدیر کل دفتر طرحریزی شهری و طرحهای توسعه و عمران با اشاره به این اهداف گفت: «اگر کاری کنیم که جاذبههای کلانشهرها بیدلیل افزایش پیدا نکند یا جاذبه مصنوعی برای کلانشهرها ایجاد نکنیم، خودبه خود میتوانیم امیدوار باشیم، جمعیت شهرها افزایش قابل توجهی نداشته باشد و شتاب نرخ رشد در آنها کاهش پیدا کند. برای پروژه تراکم زدایی و تمرکززدایی نخستین اقدام این است که از طریق سیاستها و برنامهها جاذبههای القایی و مصنوعی در کلانشهرها ایجاد نکنیم. در مرحله دوم پالایش فرصتهای شغلی در این مناطق و در کلانشهرها مورد نظر ما است. پیش نویس برنامه تراکم زدایی از پایتخت در نظر دارد از طریق پالایش اجازه دهد فرصتهای شغلی به مناطق دورتر و محرومتر منتقل شوند و از این طریق در آن مناطق فرصتهای شغلی صنعتی و اشتغال ایجاد شود، بیکاری کاهش یابد و مهاجرت از این شهرها به کلانشهرها کاهش یابد.»
کاظمیان افزود: کافی است در تهران جاذبههای ایجاد اشتغال را بهصورت مصنوعی تقویت نکنیم. در این شرایط صنایع، رفتاری اقتصادی برای مکانیابی خواهند داشت و خودبهخود منتقل خواهند شد.
اقتصاد و انتقال
«بحث انتقال پایتخت اصلاً بحث اقتصادی نیست، این طور نیست که بگوییم پایتخت را منتقل کنیم و مشاغل هم خواهند رفت. در واقع در بررسی انجام شده، با انتقال مرکزیت سیاسی- اداری به هر جای دیگری حداکثر ۵ درصد جمعیت منتقل خواهد شد. بنابراین تهران با تمام معضلات و پتانسیلها تهران باقی خواهد ماند.» با این توضیحات مدیرکل دفتر طرحریزی شهری و طرحهای توسعه و عمران اینگونه نتیجهگیری کرد که «نه به لحاظ مؤلفههای اقتصاد کلان نه به لحاظ مؤلفههای اقتصاد خرد، امکان جابهجایی پایتخت در حال حاضروجود ندارد.»
وی در مورد امکان انتقال مرکزیت سیاسی اداری هم این گونه گفت که «آنچه قانون از ما خواسته امکان سنجی انتقال مرکزیت سیاسی - اداری است. از نظر ما در حال حاضر انتقال پایتخت نه لازم نه درست و نه ممکن است. انتقال مرکزیت اداری - سیاسی از تهران به نقاط دوردست یا نزدیک شدنی نیست. این به مفهوم این نیست که نمیتوانیم برای انتقال مرکزیت اداری - سیاسی پایتخت فکر کنیم یا برای تراکم زدایی و تمرکز زدایی ایده نداشته باشیم.»
به گفته کاظمیان «تراکم زدایی به مفهوم کاهش تراکم امور اجرایی، سازماندهی و برنامهریزی در پایتخت است. اگر این امکان را فراهم کنیم و اجازه بدهیم تصمیمگیری در امور اجرایی و اقدامات اجرایی در سطوح محلی و منطقهای شکل بگیرد، با افزایش اختیارات استانها و شهرستان، بخشی از فشار وارده به تهران را کاهش میدهد. اما وقتی از تمرکز زدایی صحبت میکنیم پیچیدگیها بیشتر است چون اختیارات تصمیمگیری هم باید به استانها یا شهرستانها واگذار شود که این موضوع ملاحظات و شرایط خاص خودش را خواهد داشت.»
- 18
- 2