بعد از رخداد زمين لرزه ۵ ديماه ۱۳۸۲ بم، بحث مهمي در كشور در مورد ايمني تهران در برابر خطر زلزله در گرفت. همان زمان در تاريخ ۱۵ ديماه ۸۲ (۱۰روز بعد از زلزله بم) دكتر روحاني رييسجمهور فعلي كه آن هنگام دبير شوراي امنيت ملي بود، گفت كه «اين شورا تصميم گرفته طرح انتقال پايتخت از تهران را، كه بيش از ۱۰ سال پيش مطرح شده و به دليل عدم همكاري برخي نهادها مسكوت مانده بود، مجددا بررسي كند».
ايشان افزود كه «شوراي عالي امنيت ملي در جلسه ... آينده خود طرحهاي ميان مدت و بلندمدت انتقال پايتخت به نقطهاي ديگر را با جديت بيشتري بررسي خواهد كرد چرا كه از نظر شوراي عالي امنيت ملي، تهران به دليل قرار گرفتن روي خط زلزله براي پايتخت بودن مناسب نيست.» سه گسل اصلي كه از محدوده شهري تهران ميگذرند شامل گسل شمال تهران، و پهنه گسلهاي جنوب تهران، شامل گسل كهريزك، گسلهاي ري و گسل ايوانكي، و روند اصلي گسلهاي داخل شهر تهران كه به عنوان راندگيهاي پيشاني پهنه گسل شمال تهران در سطح زمين رخنمون دارند، شامل گسل نياوران و گسل پرديسان (به عنوان گسل ترشت، گسل چيتگر و گسل بزرگراه همت نيز شناخته ميشود) هستند.
گسل شمال تهران از روستاي كلان در شمال شرق لواسان در ۳۵ كيلومتري شمال شرق تهران پارس شروع ميشود و به شهر لواسان و سپس لشكرك و گردنه قوچك و سپس سوهانك ميرسد. اين روند تا دارآباد و كاشانك و نياوران و دربند و سعدآباد و سپس ولنجك و تا فرحزاد و حصارك كن و از آنجا به سوي غرب تا وردآورد امتداد مييابد. اين گسل در مسير خود، از محلات شهيد محلاتي و مينيسيتي، زعفرانيه، نياوران، تجريش، آجودانيه، الهيه و فرمانيه عبور ميكند.
گسلهاي محموديه، قيطريه، نارمك و داووديه از ديگر گسلهاي تهران هستند . بر اساس برآوردها توان لرزهزايي گسل شمال تهران به طول ۹۰ كيلومتر زلزلهاي با بزرگاي ۷ است ولي شواهدي كه در پيرامون اين گسل وجود دارد- از جمله زمينلغزشهاي بزرگ كلوگان در جاده اوشان و زمينلغزش بزرگ سولقان در جاده امامزاده داوود كه توان لرزهاي تا بزرگاي ۷.۵ را تاييد ميكند. وضعيت امروز تهران بسيار پيچيده شده جمعيت صبح آن ۱۳ ميليون نفر (در شبها ۸.۳ ميليون نفر) است و ساليانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر به جمعيت اين شهر – عمدتا به عنوان مهاجراني كه به تهران و پيرامون آن ميآيند - اضافه ميشود در حالي كه بر اساس برآوردهاي متخصصان تسهيلاتي كه در آن ايجاد شده است براي حدود ۴ ميليون (تا حداكثر ۵ ميليون نفر) جمعيت مناسب است.
تهران در معرض خطر جدي زلزله قرار دارد، تحقيقات ما نشان ميدهد كه رخداد زلزله بيشتر از ۷ را بايد در تهران انتظار داشت. با توجه به مطالعات صورت گرفته كشور بايد به سمت ساخت يك پايتخت جديد حركت كند. همه مناطق ايران به يك ميزان و يكسان لرزهخيز نيست، اين امر (ايجاد پايتخت جديد) ممكن است نتواند مشكل تهران را بهطور كامل حل كند ولي ميتواند به ايجاد زيرساختهاي مناسب در پايتخت جديد (كه در محل هيچ يك از شهرهاي موجود كشور نبايد احداث شود بلكه مكاني جديد و بكر براي احداث آن لازم است انتخاب شود) در صورت وقوع زلزله بزرگي در تهران اولا محلي به عنوان پايتخت براي هدايت امور داشت و در ثاني از رشد و توسعه تهران با ايجاد پايتخت جديد بتوان جلوگيري كرد و همزمان با ايجاد قطبهاي اداري، اقتصادي، دانشگاهي ديگر در كشور جذابيت تهران را كمتر كرده و در هر سانحه احتمالي بتوان بهتر به تهران امداد رساني كرد.
ما مطمئنيم كه در آينده زلزله بزرگ در تهران رخ ميدهد ولي چون روي زمان و منطقه دقيق آن نميتوانيم صحبت كنيم يا با ذكر احتمال و عدم قطعيت صحبت ميكنيم برخي فكر ميكنند در اصل موضوع شك داريم. زبان علم زبان آمار و احتمال است اين به معناي شك داشتن روي اصل موضوع وقوع زمينلرزه شديد نيست. پس نبايد اين خطا از حرف ما برداشت شود. نكته دوم اين است كه اطلاعات جديد برخي مواقع بشر را وارد يك گمراهي ميكند مثلا الان افراد زيادي با برنامههاي موبايل متوجه زلزلههاي كوچك هم ميشوند . برخي به اين نتيجه ميرسند كه اگر يك زلزله با بزرگاي ۴ و سپس چند زلزله با بزرگاي ۲ بيايد يعني ديگر تمام شده و ديگر زلزله مهمي نميآيد. در حالي كه زلزلههاي كوچكي كه همچنان پيرامون تهران رخ ميدهند نشاندهنده اين است كه فقط و فقط گسلها دارند به فعاليت خود ادامه ميدهند و اصلا به اين نشان نيست كه انرژي در گسل تخليه شده و تضميني بر اينكه هيچ زلزله بزرگي رخ نخواهد داد نيست.
- 19
- 4